سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلمدون
 
این وبلاگ به کمپین *من عاشق محمد(صلّی الله علیه و آله و سلّم) * هستم، پیوست

سال گذشته جشنواره سی ام فجر هنوز در حال برگزاری بود که جدال بسیاری از فیلم های شرکت کننده در آن با خانواده و سبک زندگی اسلامی و ایرانی کام مخاطبین را تلخ کرد. این خانواده ستیزی آشکار فیلم ها چنان بود که تیتر اصلی اخبار سینمایی سال 91 اختصاص به همین ها یافت.
جشنواره
  علیرضا آل یمین



طنین یاس :
ترویج و قبح زدایی از روابط نامشروع، عادی سازی  عشق های مثلثی، معاندت با احکام الهی همچون قصاص و حجاب و بسیاری دیگر از این دست، اعتراضات جدی مردمی و حتی برخی از سازمان ها، نهاد ها و ائمه جمعه را در پی داشت. چنان که برخی از این فیلم ها از اکران عمومی باز ماندند و برخی دیگر در سینماهای محدود و در مدت کمتری اکران شدند.
شاید دامنه دار شدن همین اعتراضات و شکایات مردمی باعث شد که امسال مسئولین وزارت ارشاد در اعطاء پروانه ساخت خیلی هم دست و دلبازی نکنند و کمی هم حواسشان به محتوای فیلم ها باشد و البته دبیرخانه جشنواره هم در پذیرفتن آثار دقت بیشتری به عمل آورد. به هر حال همه این عوامل باعث شد در جشنواره سی و یکم شاهد فیلم های بهتری در مقایسه با سال گذشته باشیم.
فراموش نشود که این دوره از جشنواره را صرفا در قیاس با جشنواره سال گذشته می توان بهتر دانست حال آنکه به وضوح با معیارهای سینمای مطلوب انقلاب اسلامی فاصله بسیاری داریم. در این نوشتار با بررسی تعدادی از فیلم ها، نکات و جنبه های مثبت و منفی این دوره از جشنواره در ارتباط با سبک زندگی مورد تعمق بیشتر قرار خواهد گرفت.

گهواره ای برای مادر
قصه دختری است که برای تحصیل به روسیه رفته است و حالا بازگشته و در حوزه علمیه دروس دینی می خواند. نرگس قرار است برای آموزش و تدریس به تازه مسلمانان روسی به مسکو اعزام شود اما از سوی دیگر وظیفه نگهداری از مادر سالمند و بیمارش بر عهده او قرار می گیرد.
در خلال فیلم متوجه می شویم که دختر پیش از این چندان پایبند به دینداری نبوده است اما پس از سفر به روسیه تحولی در او ایجاد شده است.
تاکنون فیلمی در ارتباط با نحوه زندگی بانوان طلبه علوم دینی ساخته نشده بود و می توان این فیلم را اولین اثر در این حوزه دانست . فیلم می توانست با قراردادن هر شخصیت دیگری به جای یک دختر طلبه و نشان دادن توجه و شفقت او به مادرش داستان خود را پیش ببرد بی آنکه صدمه ای به فیلمنامه وارد شود. زیرا به هر طریق محبت به والدین یک جنبه فطری و ذاتی دارد. اما دین نیز بر این حقیقت فطری تاکید مضاعفی می کند. کارگردان با به تصویر کشیدن یک دختر متدین و عالمه تلاش کرده است به تأثیر دینداری بر این شدت یافتن این عشق و علاقه و نمود یافتن آن تأکید بیشتری کند. هر چند نقش دینداری آن هم با جدیتی که یک طلبه علوم دینی دنبال می کند به درستی در فیلمنامه تصویر نشده است اما پیوندهای عمیق دینداری را در رابطه میان دختر و مادرش می توان یافت.
خاصه این ویژگی وقتی بروز بیشتری می یابد که برادر این دختر نیز وارد قصه می شود . برادری که حداقل حسب ظاهر چندان نسبتی با دینداری ندارد. هم اوست که پیشنهاد به خانه سالمندان سپردن مادر را می دهد و تصور می کند با خرج کردن پول می توان حق مادر را ادا کرد .
یکی از مشکلات اصلی نرگس برای به کارگیری پرستار خانگی برای مادرش، نماز خواندن مادر است و اینکه پرستار باید برای نماز خواندن به او کمک کند. برخی از پرستارها این کار را انجام نمی دهند و برخی دیگر از انجام دادن صحیح آن ناتوانند. این خود دلیلی است برای اینکه نرگس آستین بالا بزند و مراقبت از مادر را به عهده بگیرد.
"گهواره ای برای مادر" یک فیلم زنانه و شاعرانه است. پرداختن به زندگی طلبگی در یک مدرسه علمیه و بازتاب آن در زندگی عادی و روزمره توانسته است تصویر جذابی از چنین زندگی را پیش روی مخاطب فراهم آورد.

دهلیز
داستان زنی است که شوهرش به جرم قتل در زندان به سر می برد و او علاوه بر تأمین مخارج خانه و نگهداری از تنها پسرش تلاش می کند تا رضایت خانواده مقتول را برای جلوگیری از اعدام شوهرش به دست آورد .
این فیلم اولین تجربه کارگردانی است که پیشتر در مقام دستیار کارگردان و برنامه ریز در فیلم های سینمایی و تلویزیونی کسب مهارت کرده است و البته بازی جذاب او را در نقش روحانی فیلم طلا و مس نمی توان فراموش کرد . البته باید امیدوار بود دهلیز هم با ساختار قدرتمندی که دارد به فیلمی خاطره ساز تبدیل شود.
دهلیز تلاش زنی را برای حفظ و استحکام خانواده نشان می دهد . شوهری که پس از پنج سال حبس و در آستانه اعدام درخواست طلاق برای همسرش ارسال کرده است . این درخواست به تشدید فعالیت زن برای ایجاد ارتباط با همسر محبوسش و در عین حال تلاش برای کسب رضایت اولیای دم می انجامد . استحکام یک خانواده و کانون گرم آن، عنصر اصلی این فیلم است. یک خانواده سه نفره کوچک که تا وقتی یکی از ستون هایش متزلزل شده است آن را غم زده و غربت گرفته می بینیم، اما با بازگشت پدر به خانواده چرخ زندگی دلنشین می چرخد . ورود پسر هفت ساله ی این خانواده به بحران قصاص پدر، باور پذیر و موثر از کار درآمده است و گویا گره کار قرار است با دل مهربان و باصفای این کودک باز شود.
دهلیز برخلاف بسیاری از فیلم هایی که موضوع قصاص در آنها وجود دارد تعریفی دقیق بر اساس مفاهیم قرآنی پیش روی مخاطب قرار می دهد و نمی خواهد با استفاده از این موضوع احساسات تماشاچی را تحت تأثیر قرار دهد. بلکه آنچه در طول اثر برای مخاطب اهمیت پیدا می کند صرفا روابط میان اعضا این خانواده است . در دهلیز تک تک اعضاء این خانواده کوچک نقش خود را برای بحران بوجود آمده در خانواده به درستی ایفا می کنند.
در دهلیز همه عناصر با دقت و سلیقه کنار هم چیده شده اند و شاهد به هم ریختگی آن ها نیستیم . این فیلم  شایسته آن بود تا برای پرداختن به موضوع خانواده و استحکام آن، مورد تقدیر  هیأت داوران جشنواره سی یکم قرار گیرد.

  ترنج
پیرمرد نقاشی دچار بیماری می شود و در خواب و رویا مرگ را به خود نزدیک می بیند او در جستجوی راهی است که ترس از مرگ را از خود دور کند . در این مسیر به سراغ پیرمرد فرزانه ای می رود که در دوران کودکی همراه پدرش نزد او رفته است . سرانجام رهایی از ترس از مرگ را در محبت امام حسین علیه السلام می یابد.
مجتبی راعی در این فیلم به موضوع مرگ آگاهی پرداخته است . تلقی انسان از بهشت و جهنم با نگاه به تعالیم مذهب شیعه خاستگاه اصلی این فیلم است . ترس از مرگ همواره همراه بشر بوده است الا آنانی که پیوند عمیقی با عالم معنا پیدا کرده اند .  در ترنج به چگونگی برقراری این پیوند پرداخته شده است . غره نشدن به اعمالی که در طول عمر انجام شده است و تنها چشم داشتن به محبت اهل بیت علیهما سلام و رحمانیت حضرت حق همان چیزی است که استاد بهاری، نقاش داستان ترنج راه رستگاری خود را در آن می یابد. او در پایان فیلم به چنان رهایی و وارستگی می رسد که از اندوخته مادی اش در طول عمر می گذرد و سبکبار آماده لقا پرودگار می شود. این همان درجه ای است که انبیا الهی برای هدایت انسان به سمت آن مبعوث شده اند و نشان از کمال رشد معنوی انسان دارد. ترویج این سبک از زندگی می تواند راهگشای بسیاری از معضلات و مشکلات جامعه باشد. چه آنکه بسیاری از آدم ها چنان در پیچ و خم روزمرگی ها گرفتار شده اند که حتی از یاد چگونه زیستن و چگونه مردن غافلند.
مجتبی راعی سینما را می شناسد و می تواند بی آنکه مخاطب احساس شعار زدگی کند غنی ترین مفاهیم دینی و عرفانی را در قاب سینما به تماشاچی ارائه دهد . حال آنکه شعار زدگی پاشنه آشیل اغلب ساخته های سینمای دین گراست.
ادامه دارد ...



نوشته شده در تاریخ یکشنبه 91/11/29 توسط منیره غلامی توکلی
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک