سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلمدون
 
این وبلاگ به کمپین *من عاشق محمد(صلّی الله علیه و آله و سلّم) * هستم، پیوست

گفت و گو از  گالیا توانگر

 گفت و گوی طنین یاس با نفر دوم شعر نیمایی در هفتمین جشنواره بین المللی شعر فجر

سرایش رباعی زندگی با حس مادری

 

الهه تاجیک زاده

این که گفته اند هرفرد بزرگتر والگویی می تواند با یک حرکت تاثیرگذار وهرچند کوچک سرنوشت اطرافیانش را تغییردهد،بیراهه نگفته اند. الهه تاجیک زاده متولد1353پیشوای ورامین شاعره ای است که اولین بار با دریافت یک کتاب از جانب عمه اش در سال سوم ابتدایی تشویق به سرودن شد. هم اکنون که خود مادر4 فرزند است،باز هم سرودن را رها نکرده و هر روز به توفیقات بیشتری در این عرصه دست پیدا می کند. کسب مقام دوم در شعر نیمایی از هفتمین جشنواره بین المللی شعر فجر سال 91 جدیدترین توفیقات وی درعرصه شعربه حساب می آید .وی که سراینده شعر کودک ونوجوان نیز هست،برخی بعدظهرها وقتی دخترش درحال نوشتن تکالیف مدرسه اش و یادگیری حروف الفبای فارسی بوده ،کنار او می نشسته و همه حروف الفبا به انضمام آواها و حروف استثنا نظیر تشدید را در قالب اشعاری گنجانده که یادگیری را برای دخترش و هم سن و سالان او آسان کرده است.کتاب دشت الفبا ماحصل این تلاش صادقانه،مادرانه وشاعرانه اوست. 

برای خواندن این گفت و گوی زیبا و دوستانه روی کلیک کنید 

*چطوربه سرودن رو آوردید ومتوجه شدید دراین عرصه صاحب طبع وذوق هستید؟

اولین بار شعری در کلاس سوم ابتدایی خواندم که مورد تشویق معلم عزیزم سرکار خانم جونیدی قرارگرفتم. ایشان متأسفانه سال قبل به رحمت خدا رفتند. در خانواده نیز عمه ام زنی کتابخوان و ادب دوست بودند. عمه خانم به هر بهانه ای برایمان کتابی هدیه می دادند.به هنرستان فنی وحرفه ای که وارد شدم، از سر اتفاق دبیران زبده ادبیات به کلاس ما آمدند. استاد حسین وزیری، طاهره جعفری،کیانوش گودرزی همگی از جمله این دبیران با تجربه و صاحب دانشی بودند که بانی پرورش بی شمار استعدادهای جوان از دل آموزش و پرورش شهرستان پیشوا شدند. برای مثال دبیرخوبمان آقای کیانوش گودرزی تنها به متون درسی درکلاس اکتفا نمی کردند. همیشه متون کهن ادبیات را به صورت فوق برنامه سرکلاس می آوردند . از بچه ها می خواستند که در مورد برخی موضوعات  و شخصیت های ادبی تحقیق کنند.یک بار من تحقیقی در مورد منصور حلاج را به کلاس بردم و مورد تشویق ایشان قرار گرفتم. بین سال های   74- 73 در جلسات ادبی آموزش و پرورش پیشوا تحت سرپرستی علیرضا طالقانی از دبیران خوب ادبیات شهرستانمان شرکت داشتم. متاسفانه ایشان نیز در سال 86 براثر حادثه آتش سوزی به رحمت خدا رفتند. ولی از جلسات ادبی ایشان بیشمار شاعران و نویسندگان زبده و جوان ورامینی برخاستند ازجمله شاگردان ایشان که امروز شاعران بنام و موفقی هستند،می توانم از محمد قشقایی، محمد رضا شریفی، علی حاجتیان فومنی، شهره حق دوست،کاوه شصتی، طاهره ده پایینیو... نام ببرم.

*چرا در کارنامه فعالیت های شما ازسال 74 تا  84یک وقفه ده ساله دیده می شود؟

دراین یک دهه چه طور فعالیت های خودرا درعرصه شعرپیگیری کردید؟

شما که می دانید من مادر4 فرزند هستم. طی این دهه مشغول سرودن شعر مادر در زندگی شخصی ام بودم. همین طور که بچه هایم رشد می کردند و بزرگتر می شدند، من هم پا به پای آنها شاعر کودک شدم. فرزندانم بهترین شعر زندگی ام هستند. سه دخترم به نام های آلاله ،نازنین و حنانه در واقع سه گانی شعر زندگی منند و با پسرم ثارالله رباعی زندگی ام ساخته می شود.

دخترم که کلاس اول ابتدایی رفت،کنارش می نشستم و حروف الفبا را برایش به شعر در می آوردم. اینطور یادگیری برایش آسان تر می شد و شکل حروف و ترتیبشان در الفبای فارسی را راحت تر ملکه ذهنش می کرد. یک کار نویی که در این حین صورت گرفت این بود که من آواها نظیر اَ، اِ، اُ و استثناها نظیر تشدید را نیز به شعر در آوردم. ماحصل این تلاش بعدها درسال91چاپ کتاب دشت الفبا برای کوکان 6تا11بود.

*بعد ازسال84چگونه به صورت حرفه ای فعالیت هایتان را درعرصه شعرپیگیری کردید؟

حدود 5 سال با شعر کودک و نوجوان در نشریات سراسری ویژه این گروه سنی مثل کیهان بچه ها، سروش کودکان، سلام بچه ها، پوپک و نشریه تیزهوشان همکاری حرفه ای برقرارکردم. در بیستمین دوره شعر دفاع مقدس شاخه شعر کودک و نوجوان تقدیرشدم. رتبه اول جشنواره شعر منطقه جنوب شرق تهران باز هم در شاخه کودک و نوجوان را بدست آوردم. تا این که سرانجام سال گذشته در هفتمین دوره جشنواره بین المللی شعر فجر شاخه شعر نیمایی (بزرگسال)حائز رتبه دوم شدم.

دو کتاب یکی آموزش اعداد با شعر و رنگ آمیزی از عدد صفر تا ده و دیگری کتاب تو که ماه قشنگ آسمونی شعرها و زمزمه های  قدیمی که مادر بزرگ ها برای بچه ها می خواندند ،را توسط انتشارات برف به چاپ رساندم. درسال 91 کتاب دشت الفبا به چاپ رسید.

هم اکنون ضمن تحصیل در دانشگاه سه مجموعه شعر آماده چاپ دارم :مجموعه شعر نوجوان  به نام سوژه قاصدک ها، مجموعه شعر سپید به نام فصل پنجره ها و مجموعه شعرهای نیمایی و سه گانی تحت عنوان در حریم سه گانی.

*با توجه به کسب مقام دوم در جشنواره بین المللی شعر فجر آیا توانسته اید فرصت های بهتری را برای چاپ کتاب هایتان در بازار نشر بیابید؟

در شهرستان ما پیشوا استعدادهای خلاق شاعرانه زیادند. پیشوا طی سه دوره پرچمدار موفقیت های جشنواره شعر فجر بوده است.در دوره سوم جشنواره حسین جنتی نفر اول شعر کلاسیک شد. در پنجمین دوره صدیقه مراد زاد در رتبه سوم نیمایی را بدست آورد و بنده نیز در هفتمین دوره حائز رتبه دوم نیمایی شدم. با این حال شاهد تفاوت چندانی در نگاه و حمایت مسئولان از شعر جوان منطقه نبودیم. به نظر شاعران جوان پیشوا باید برپایی هر جشنواره ای یک سری پیامدهای مثبتی به دنبال داشته باشد که نشر آثار منتخبین یکی از گام های اولیه در جهت اثبات تأثیرگذاری جشنواره فجر برحوزه شعر کشور است.

*سوژه  شعرهایتان از کجا جرقه می زند؟

حوادث هر چند کوچک اما تاثیر گذار روزمره می تواند سوژه شعرهای من باشند. مثل تولد خورشید صبحگاهی و یا حتی گلی در باغچه خانه و...

هر بامداد از دامنم خونابه می ریزد/ شرق پر از اندوه رسوایم/ اما خیالی نیست/ من خورشید می زایم

*آیا به تاثیر محافل شعرخوانی و کلاس های نقد شعر برشعر جوان امروز معتقدید؟

من خود محافلی را می پسندم که بدون پرده پوشی عیب کار را خیلی صریح می گویند. شما تصور کنید برای مادری مثل من که 4 فرزند دارم طبعا باید بیشترین زمان را به رسیدگی آنها اختصاص دهم ،چقدر از وقتم در رفتن و رسیدن به چنین محافلی و نیز بازگشتن به منزل تلف می شود. حال اگر در جلسه نقدی هم صورت نگیرد و تنها به شعر خوانی اکتفا شود،چیز زیادی بدست نمی آورم. بنابراین بیشتر سعی می کنم از طریق اینترنت کار شاعران جوان را دنبال کنم و مطالعه مجازی داشته باشم. متأسفانه در حال حاضر بیشتر محافل از نقد سازنده فاکتور گرفته اند و برای اینکه کسی ناراحت نشود،تنها به شعر خوانی محدود شده اند.در این بین باید یادآور شد که تا اشکال کار بازگو نشود، شاهد رشد هم نخواهیم بود. البته من نیز با توجه به برنامه های روزانه و زمانبندی که برای کارهایم قایل شده ام به یکی و دو محفل پر ثمرتر در عرصه شعر سر می زنم  و در طول هفته از شعر شاعران جوان بهره مند می شوم. خدا رو شکر که نشر آثار  و شرح گزارشات محافل ادبی در اینترنت این امکان را فراهم آورده که در کمترین زمان به محفل ادبی دورترین نقاط کشور سربزنم وباخواندن کارهای جدید،کوله باری ازدانش و تجربه برگیرم و باید این کار به صورت منسجم و برنامه ریزی شده زیر نظر متولیان مشخصی با جدیت پیگیری شود.

*نظرتان در مورد قالب ها و سبک بازی های جدید چیست؟

به نظر من اگر محتوا متعالی باشد، می تواند در هر قالبی اثر گذاریش را داشته باشد.

در نگاه دیگری معتقدم شعر باید خودش قالب خودش را پیدا کند و جاری شود.

مهم این است در محتوا ،حرف نویی برای گفتن داشته باشیم.

من شعری تحت عنوان سیب دارم که در همه قالب ها ریختمش و سرودمش.

ابتدا یک رباعی گفتم اما دیدم در مصرع چهارم حرفی را که می خواستم بگویم، کاملا زده شده و دیگر نمی شود ادامه داد. این طور متولد شد: من سیبم که از شاخسار افتادم/ در چن دقدم به جویبار افتادم/ای کاش دست تو مرا برمی داشت...

بعد ازمدتی درقالب سه گانی اینگونه آوردمش: سیب سرخی ام/که در مسیر رود/غلت خوردم/ و می روم جلو/ کاش دست مهربان تو...

یکبار هم  در قالب سپید چنین سرودم: این منم سیبی ازشاخسار افتاده/در جویبار کوچک/بار قص موج می غلتم/و به جلو می روم/ هر آن منتظر دستی/که از آب بگیردم/کاش این دست / دست تو باشد.

که البته این آخری بیشتر مورد استقبال قرار گرفت و در مجله سلام بچه ها و ماهنامه تیز هوشان چاپ شد.

*حرف آخر

من همین جا ازخانواده ام و نیز همسرم که صبورانه به من اجازه فعالیت در این وادی را دادند، سپاس گزاری می کنم و از همگی شان به خاطر همراهی شان تشکر دارم.

سخن من رو به مسئولان این است که اساسا هنرمند خلق می کند که مخاطب ببیند وبخواند ودر جامعه تاثیر بگذارد.باتوجه به وضعیت بازار نشر به ویژه در وادی چاپ کتاب های شعر با مشکلات دوچندانی روبرو هستیم.چه بسیار مجموعه های آماده چاپ که روی طاقچه فراموشی غبار گرفته اند.این مجموعهها باید به وقت خودش چاپ شوند تا تاثیر گذاری شان را بر ادبیات کشور شاهد باشیم.خیلی ازشاعران خوب را می شناسم  که این روزها دلسرد  ازچاپ دفترها و مجموعه شعرشان به کنج انزوا فرو رفته اند. حمایت مسئولان از چاپ آثار شاعران جوان گامی ضروری در مسیر شکوفایی استعدادها و تازگی فضای شعر کشور است.





نوشته شده در تاریخ یکشنبه 92/2/29 توسط منیره غلامی توکلی
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک