سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلمدون
 
این وبلاگ به کمپین *من عاشق محمد(صلّی الله علیه و آله و سلّم) * هستم، پیوست

 

تروریسم سوغات شوم غرب به جامعه جهانی

علرضا مالمیر- طنین یاس

11 سپتامبر
واقعه یازدهم سپتامبر درایالات متحده امریکا ،یکی از حوادث ماندگارازبعد ماهیت و نوع ساختار ان  در تاریخ سیاسی امریکا و حتی عرصه بین المللی است.
هنوز هم با گذشت 11سال از این رویداد،موضوع زیربنائی این حادثه وکیفیت انفجارهادرهاله ای از ابهام قرار دارد وسوالات بی جواب بسیاری را برای  مردم،کارشناسان و سیاستمداران چه درداخل امریکا وچه خارج از آن در پی داشته است.


"جرج بوش "رییس جمهور ایالات متحده امریکا "یازدهم سپتامبر" 2001ساعت 45/8 صبح درجمع دانش اموزان دبستانی درحال گفتگو و ایراد سخنرانی بود که ناگهان صدای انفجارهای مهیبی شهر"نیویورک" را لرزاند و همگانرادر شوک ناگهانی فرو برد!
دود غلیظ و سفید رنگی سرتاسر شهر را فراگرفت.چهارهواپیمای مسافربری از فرودگاه های "بوستون"،"نیوجرسی" و"لس آنجلس" که به چهار نقطه مختلف حرکت می کردند در یک لحظه مشخص ربوده شدند!
هواپیمای اول به طبقه هفتادو پنجم ساختمان شمالی برج های دوقلوی تجارت جهانی نیویورککه در محله "منهتن" مستقر بودند برخورد کرد.
هواپیمای دوم درساعت 03/9 به طبقه شصتم برج جنوبی ساختمانها اصابت کرد.
هواپیمای سوم بعد از گذشت حدود سی دقیقه ،ضلع جنوبی  ساختمان "پنتاگون" را لرزاند و منجربه تخریب بخش کوچکی از آن شد!
هواپیمای چهارم که قصد منهدم کردن "کاخ سفید" یابه احتمال قوی"کنگره امریکا" را داشت ساعت 10صبح به وقت محلی در "پنسیلوانیا "سقوط کرد!

واقعه یازدهم سپتامبر درایالات متحده امریکا ،یکی از حوادث ماندگارازبعد ماهیت و نوع ساختار ان  در تاریخ سیاسی امریکا و حتی عرصه بین المللی است.
هنوز هم با گذشت 11سال از این رویداد،موضوع زیربنائی این حادثه وکیفیت انفجارهادرهاله ای از ابهام قرار دارد وسوالات بی جواب بسیاری را برای  مردم،کارشناسان و سیاستمداران چه درداخل امریکا وچه خارج از آن در پی داشته است.
این رویداد که درتاریخ 20شهریور 1380ساعت 20/17به وقت تهران به وقوع پیوست .دراین حادثه برج 118متری مرکز تجارت جهانی که یکی از مهمترین مراکز اقتصادی و سیاسی  ایالات متحده  بود وارتفاعی درحدود 410مترداشت را درمقابل چشم همگان که فقط ناظر ماجرا بودند به تلی از خاک مبدل ساخت!
این واقعه مهم -ازجنبه اتفاقات بعد از آن- که اینک درآستانه سالروز ان قرارداریم دستمایه  خلق نقاطسیاه بسیاری در مناسبات بین المللی برای دولت امریکا ودیگرهم پیمانانش برای به چالش کشیدن عرصه سیاست جهانی شد.
این مسله دران برهه از زمان فتح بابی برای مقابله با آنچه که دولت بوش ان را "تروریسم" میخواند شدواین تازه آغاز ماجرا بود.
افغانستان  وعراق مقصد یانکی ها برای بازی در دایره تروریسم
تنها چندماه پس از حملات یازده سپتامبر، دولت امریکا به تصور اینکه "القاعده "دراین جریان مقصر استوبنابر اعلام منابع دولتی  امریکا 19تن از ربایندگان هواپیما از اعضای وابسته به جریان القاعده بودند در هفتم اکتبر همان سال(2001میلادی)به افغانستان حمله کرد.
ارتش امریکا در عملیاتی به نام "عملیات بلند مدت آزادی" به افغانستان که آن زمان تحت سیطره طالبان بود به جهت مبارزه با تروریسم عریان حمله کرد و به بهانه واهی مقابله با تروریسم القاعده دست به کشتار وسیع و فجیع مردم بیگناه آن دیار  زد.
درحافظه تاریخ به روشنی ثبت است که آمریکا نه تنها مبارزه جدی با عناصر القاعده انجام نداد بلکه در بسیاری از مسائل وبرای معامله جانهای مردم بی دفاع  افغان با یکدیگر پای میز مذاکره نشستند.
 القاعده پیاده نظام "امپریالیسم "جهانی تحت نام سازمان بنیاد گرای اسلامی است که مسئول اجرای اهداف استکبار درجهان ومنطقه هستند.
قدرمسلم اینکه دولت بوش تنها یک جنگ زرگری را برای محاصره و انزوای ایران ترتیب داد تا تحت لوای مبارزه با تروریسم به اهداف ضد ایرانی خود برسد.
آنچه عیان است این که امروز آمریکا تا گردن در منجلاب خود یافته اش در افغانستان فرو رفته به طوریکه  حتی نای دست و پا زدن هم ندارد.
واینگونه  عدو  سبب خیر شد.ایالات متحده با دست خودش موقعیت استراتژیک جمهوری اسلامی ایران را در افغانستان ومنطقه "اسیای میانه" تثبیت و دشمن نادانی به نام طالبان را از بیخ گوش ایران فراری داد.هرچند که سگ زرد برادر شغال است!
این ماجرای مبارزه با تروریسم  تنها به افغانستان  ختم نشد بلکه جرج بوش در دی ماه 1381(2002میلادی)ایران،عراق،کره شمالی را محور شرارت خطاب کرد.
دراین بین نوک پیکان ایالات متحده به سمت عراق تیز شدو گفته جرج بوش که برای حمله به عراق متوسل به زور خواهد شد کارساز افتاد و در 20مارس 2003میلادی ارتش امریکابه عراق هم حمله کرد.
دولت  وقت ایالات متحده به  اتهام همکاری "صدام" با القاعده و همچنین داشتن سلاحهای کشتار جمعی عراق که همان "پیراهن عثمان "امریکا در مواجهه نظامی با این کشور بود عملیاتی به نام "آزاد سازی عراق" را طراحی و عملی  کرد واینچنین بود که درکمتر از سه هفته عراق دو قبضه تحویل نیروهای امریکا شد !
بار دیگر به زعم دولت امریکا جمهوری اسلامی ایران درمحاصره افتاد! شرق ایران که افغانستان وغرب ایران که عراق است به دست نیروهای متخاصم امریکا افتاد.
ایالات متحده که قبلا طی اعلامیه ای ایران را محور شرارت خوانده بود با حربه محاصره قصد انزوا ی ایران را داشت. سپس با استفاده از تاکتیک نظامی ،ایران را مانند افغانستان و عراق اشغال کند .
اینبارهم مثل استراتژیهاودکترین های سیاسی و امنیتی  غلط و ناپخته گذشته اش دررویاروئی با ایران دچار استیصال وباردیگر عدو سبب خیر شد .
عمق استراتژیک جمهوری اسلامی تا آنسوی مرزهای کشور ودرعراق به بار نشست و مانعی به نام صدام را که پیاده نظام مفلوک  غربیها در عراق بود و برای مقابله با ایران او را علم کرده بودند ازمیان برداشته شد .
اینگونه بود که  دولت ایالات متحده ،ناخواسته مردم عراق را که شیفته تفکر انقلاب اسلامی و با فرهنگ مبارزه و مجاهدت بیگانه نبودند درپذیرش مدل حکومتی ایران مشتاق تر کرد .
بازهم این دولت امریکا بود که بعد از 8-9سال زندگی استیجاری درعراق بدون رسیدن به اهداف خودش که مهمترینش تسلط بر چاههای نفتی این کشور بود با برجای گذاشتن تلفات بیشمار با خفت عراق را ترک گفت وباردیگر عجز و ناتوانی دراجرای مقاصد پلیدش  به شیوه "مک کارتیسم "موثر نیفتاد.
دست نواز ش کابوها بر سر تروریسم بین الملل
اینکه چرا آمریکا احساس می کند"دن کیشوت "با شمشیر چوبی است و خواهد توانست تروریسم را درجهان نابود کند موضوعی است که کانون توجهات را تنها به یک سمت سوق می دهد که در دهکده "نظم نوین جامعه جهانی "کدخدا آمریکاست و برای رسیدن به آن متوسل به هر ابزار و شیوه ای برای در دست داشتن سکان هدایت این دهکده می شود!
هرچند این موضوع در این یکی دوسال اخیر و با به وجود آمدن موج بیداری اسلامی درحال رنگ باختن است.
با این تفاسیر بجاست که دولت امریکا نسبت به ابهامات موجود پیرامون این رویداد توضیحاتی ارائه دهد.شاید هم به سبک برادران صهیونیستی اش  درقضیه "هولوکاست" ،هاله ای از قداست برای این موضوع قائل است و هرگونه جستجو و پژوهش در این راستا را ممنوع کرده است!
 ازجله ابهامات وارد شده موارد ذیل است که همت ایالات متحده را در امر پاسخگوئی می طلبد:
-مگر میشود آسمان کشوری که خود را قدرت برتر دنیا در تمامی عرصه ها اعم از نظامی،امنیتی،سیاسی و اقتصادی و...می داند نزدیک به یک ساعت بدون صاحب باشد که جولانگاه تعدادی تروریست شود؟
-چگونه ممکن است که در آن واحد 4دستگاه هواپیمای مسافربری دریک زمان مشخص وازمسیرهای مشخص آن هم با ان همه سیستمهای امنیتی قوی دریک کشور مثل امریکاربوده شوند؟
-چگونه ممکن است که تعدادی انسان غار نشین بتوانند بر تمامی سیستمهای کنترلی هواپیما مسلط باشند وان را تا این مسافت در اسمان پیش ببرند و احدی هم مانعشان نشود؟
-چگونه ممکن است که دوربینهای حرفه ای  می توانند در دقایق اولیه تصاویری از برخورد هواپیما به برجها را ثبت و ضبط کنند؟
-جناب پرزیدنت بوش ، ساعات اولیه صبح در جمع دانش آموزان دبستانی  با چهره ای مهربان اما مشوش و نگران به دنبال چه می گشت؟
-برفرض محال اینطور بگوئیم که این حمله از پیش طراحی نشده بود وکاملا اتفاقی به وقوع پیوست ودولت ایالات متحده هم درراس هرم قرار نداشت ایا بازهم تاوان این واقعه را باید مردم مظلوم مسلمان افغانستان وعراق می پرداختند؟
این سوالات  و ده ها موضوع از جنس ابهامات درمورد این حادثه درجای خود نوید طراحی یک سناریو از پیش تبیین شده برای القای مفاهیمی همچون ترور وخشونت درتفکرناب اسلامی  با محوریت جمهوری اسلامی ایران دارد.
پرواضح است  استکبار برای اجرای اهدافش بهتر از القاعده  و "وهابیت" که با ظاهری اسلامی وبا افسار ی برگردن به دنبال اجرای اوامر اربابان امریکائی و صهیونیستی خویش این سو وانسو می پرند وچونان سگ دست آموز دروقت مناسب  وحسب دستور صاحبانشان  شروع به پارس کردن میکنندپیدا نخواهد کرد.
امریکا با این حربه که اینان مسلمان هستند و دنیا از دست مسلمانان در امان نیست اذهان جامعه جهانی  را متوجه انقلاب اسلامی ایران میکند که این تروریستها تحت تاثیرتفکر انقلاب ایران و دست پرورده جمهوری اسلامی هستندوباید نابود شوند!
ایران قربانی چرخه معیوب تروریسم-خشونت
خوب میدانیم که جمهوری اسلامی ایران خود اصلی ترین قربانی تروریسم درعرصه بین المللی است.
ازترورهای کور "منافقین "و گروهک های ضد انقلاب  دهه 60 و70گرفته تا جنگ تحمیلی و تا همین چند وقت اخیر درمساله  ترور دانشمندان هسته ای خود گواه این مدعاست که این ترورهای کور که با چراغ سبز غرب انجام شد ؛نمونه بارز تروریسم آن هم ازنوع دولتی بخوانید- صهیونیستی ،امریکایی -است .
چرخه معیوب تروریسم-خشونت همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی ایران به کار افتاد و دراین سالهای متمادی هنوز هم این چرخه معیوب طی مسیر میکند وهرازگاهی با ذغال سنگ صهیونیسم بین الملل جان  دوباره می گیرد.
دولت ایالات متحده مترصد این بودکه دراولین قدم با حمله به افغانستان ذهن جامعه بین الملل  را برای مبارزه با تروریسم آماده کند. درحمله دوم به عراق امتداد مبارزه با تروریسم  خود پرورش داده صدام را دنبال کند.
و درمرحله سوم قصد تثبیت مبارزه با  محور شرارت ،یعنی جمهوری اسلامی ایران را داشت که درباتلاق عمیق افغانستان-عراق زمینگیر شد ودرهمان پرورشگاه تروریسم دولتی خویش  ازدوپا فلج  و بلعیده شد.
خوب است یک نکته را به دولت ایالات متحده  گوشزد کنیم که به جای اینکه در شرق و غرب به دنبال تروریست بگردد وبا قیافه ای حق به جانب شعار مبارزه با تروریسم سر بدهد وخود را پرچمدار مبارزه با کشتار و بی عدالتی معرفی کند بهتراست سری در آخور خود بچرخاند و به موالید ناخواسته ای که دور او را گرفته و با یکدیگر سر در یک توبره دارند بیفکند و بر کوس ضدیت با تروریست ننوازد که رسوایی آن مثل همیشه گریبان او را می درد.
جایگاه تروریسم در حیات سیاسی و اجتماعی اسلام
در بیان مفهوم ترور و تروریسم هیچ تعریف واحدی که مورد اتفاق همگان باشدوجود ندارد و هرکس از ظن خود این واژه را تعریف  میکند ولی آنچه مسلم است ریشه این کلمه از غرب گرفته شده است که در فرهنگ سیاسی بر کشتارها و تخریب های رعب آوری گفته می شود که هدفمنداست اما مدرکقانونی به دست کسی نمی دهد.
همچنین  تروریست کسی است که اگر هم تواناتر از ترور شونده باشد به دلایلی، شرایط جنگ رویارو را ندارد زیرا ترور ابزار کار کلان باندهای جنایتکار، باجگیر و "مافیایی" بین المللی، و یا حکومتهای غاصب و متجاوز و غیرمردمی است.
در مبانی اسلامی ومتون فقهی و روایی دین مبین اسلام ترور و تروریسم جایگاهی ندارد وبا یک نگاهی گذرا به تاریخ سیاسی اسلام پی به وجود این ادعا میبریم.اسلام و مسلمانان خود از قربانیان اصلی تروریسم هستند.
در صدراسلام نقشه شوم قتل پیامبر در" لیلة المبیت" که حضرت "علی(ع)" به جای پیامبر در بستر خوابید وهمچنین شهادت حضرت علی(ع) درمحراب مسجد کوفه که به وسیله "ابن ملجم " و سوءقصد  نافرجامی که به جان حضرت "امام حسن(ع)"ازسوی عمال "معاویه"شده بود وبسیاری ازاین دست موارد درپوشش ترور،حیات سیاسی اسلام بیشمار به خود دیده است.
درمبانی اسلام  واژه ترور به معنای امروزی وجود ندارد ولی درمتون فقهی دو واژه "فتک "و "غیلة " که به نوعی شایدمفهوم ترور را تداعی کند بسیار وارد شده است که در ذیل به بررسی این دو واژه  از منظر بزرگان و صاحب نظران دینی می پردازیم:
"ابن اثیر" در بیان تفاوت این دو واژه مى‌نویسد: «الفتک: أن یأتى الرجل صاحبه و هو غار غافل فیشدّ علیه فیقتله. والغیلة: أن یخدعه ثُمَّ یقتله فى موضع خفى»(ابن اثیر جوزی)
فتک آن است که شخصى بر کسى وارد شود، در حالى که او نسبت به توطئه نسبت به او غافل است، دیگرى او را به دام اندازد و به قتلش برساند و غیله آن است که کسى بر علیه شخصى خدعه نماید و آن شخص را در مکان پنهانى به قتل رساند.
در روایتى از "امام جواد(ع)" نقل شده است: «و إیّاکَ والفتک! فإنّ الاسلام قد قیّد الفتک، و أشفق إن قتلته ظاهرا أن تسأل لم قتلته ولا تجد السبیل إلى تثبیت حجة، ولا یمکنک إدلاء الحجة، فتدفع ذلک عن نفسک، فیسفک دم مؤمن من أولیائنا بدم کافر، علیکم بالاغتیال.»(ابوالقاسم خزعلی)
از فتک بر حذر باش! چرا که اسلام فتک را در زنجیر کرده است. من مى‌ترسم که اگر در ظاهر مرتکب قتلى گردى، مورد سؤال قرار گیرى و نتوانى راهى براى اقامه حجت و آوردن دلیل قانع‌کننده بیابى تا این سؤال را از خود برگردانى. در نتیجه، خون مؤمنى از اولیاى ما در مقابل خون کافر ریخته شود. از اغتیال بر حذر باشید.
در روایتى آمده است که شخصى از "امام صادق(ع)"سؤال کرد: الناصب یحلُّ لى اغتیاله؟ آیا در حق ناصبى اغتیال رواست؟ امام(ع) در پاسخ او فرمود: «أدِّ الامانةَ إلى من ائتمنک و أرادَ مِنکَ النصیحةَ ولو إلى قاتلِ الحسینِ(ع)»(شیخ کلینی)
امانت را به همان کسى برگردان که تو را امین خود قرار داده و از تو طلب نصیحت کرده است، اگرچه قاتل حسین(ع)باشد. از روایت استفاده مى‌شود که اگرچه شخص مقابل، "ناصبى" باشد، اغتیال در حق او روا نیست.
برخى از اندیشمندان و فقهاى اسلامى به این موضوع قائلند که واژه «محاربه» و «افساد فى‌الارض»واژگانى هستند که با واژه «تروریسم» یکسانند و اینها کاملا بر هم منطبقند.(احمدحسین یعقوب) از این‌رو، بجاست تعریفى از فقها در این زمینه نقل کنیم تا صحّت و یا عدم صحّت این ادعا مشخص شود.
تعریف فقها از «محارب» تعریفى است که کمتر اختلاف اساسى در آن به چشم مى‌خورد. از این‌رو، در اینجا تنها به تعریف "صاحب جواهر" اکتفا مى‌کنیم: وى در تعریف «محارب» مى‌نویسد: «المحاربُ کل مَن جرّد السلاحِ لاخافة الناس فى برّ او بحر لیلا او نهاراً فى مصر و غیره»
محارب کسى است که به روى دیگران اسلحه بکشد تا او را بهراساند، چه این عمل در خشکى باشد و چه در دریا، چه در روز باشد و چه در شب، چه در شهر باشد و چه در جاى دیگر.
بر اساس این تعریف، برخى نویسندگان درباب تروریسم اینگونه اظهار داشتند: «تروریسم عبارت از هر گروه، اعم از شخص واحد، حکومت، حزب، جمعیت و سازمان مى‌باشد که قیام مسلّحانه و ایجاد رعب و هراس کنند و امنیت را در جامعه سلب کنند، در نظام اسلامى محارب خوانده مى‌شود و ما به آن تروریسم مى‌گوییم.»(سید محمد موسوی بجنوردی)
دربحث تروریسم متاسفانه همانگونه که پیشتر بیان شد تاکنون هیچ مجمع و سازمان بین المللی به تعریف واحدی ازاین کلمه نرسیده است  وتا به مفهوم  کلی  و تعریف منسجمی دست پیدا نکنیم نمیتوانیم برای مبارزه واقعی با این معضل  شوم چاره سازی کنیم.
ناگفته نماند که همین عدم اجماع بر تعریف تروریسم وتعیین شاخصهای ترور، ابزار مناسبی در دستان قدرتهای استکباری برای سرکوب هر جنبش و نهضت آزادی خواه وعدالت طلبی است که منافی مواضع ومنافع آنهاست واز این منظر تلاشی برای بررسی همه جانبه به جهت مبارزه متحد با این پدیده شوم صورت نمی پذیرد.
قدرمسلم آنکه براساس آیه شریفه "ولقد کرمنا بنی آدم... "دین مبین اسلام برای تمامی انسانها ارزش و عزت قائل است و به آنها به دیده اکرام واحترام مینگرد و هرگونه هتک حرمت وتجاوز تحت هر عنوان را محکوم کرده است.
پرواضح است که پدیده های شومی مانند تروریسم وترور در قاموس دین مبین اسلام نمی گنجدو برچسب تروریسم تنها و تنها برازنده اندام جعلی صهیونیزم جهانی -شما بخوانید امریکا و اسرائیل- و ایادیش است که کشتار و ترور،تفریح روزانه برایشان محسوب می شود.
به امید روزی که پرچم صلح و عدالت در سرتاسر گیتی توسط "موعود آل محمد(ص)"به اهتزاز درآیدوشرق و غرب عالم در برابرش کرنش کنند که صد البته آن روز بسیارنزدیک است.



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 91/6/20 توسط منیره غلامی توکلی
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک