سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلمدون
 
این وبلاگ به کمپین *من عاشق محمد(صلّی الله علیه و آله و سلّم) * هستم، پیوست

یادی از شاعر ملی کشور، استاد شهریار

شهریار کوچه های شاعری

استاد شهریار

 استاد شهریار، هر چند در تبریز متولد شده بود و یکی زا شاهکارهایش یعنی" حیدربابا سلام" را به زبان ترکی آذربایجانی سرود، اما زبانی را که برای تمامیت اشعار خود انتخاب کرد، زبان پارسی دری بود. از این رو شهرتش در تمام نقاط کشور پیچید.

ناهید زندی پژوه

محمد حسین شهریار شاعر شوریده تبریزی، نماد واقعی باورها، آرمان ها، بیم و امیدهای ملت ایران است. زیرا مضامین مطرح شده در دیوانش شامل انسان گرایی، صلح و دوستی، احساس حضور خدا در کانیات و تکریم فضایل اخلاقی است و مهمتر اینکه سروده هایش حاکی از شور ایمان، سوزجان ، شرف وجدان و حساسیت پاک نسبت به امام بزرگوار(ره)، جنگ ، شهیدان ، ملت و فداکاری و... می باشد.
شهادت، برترین معراج عشق است
گهش پروازی از جبرئیل برتر
استاد در خصوص شهادت معتقد است: « شهادت، آسان ترین مرگ است، آدمی یکدفعه خودش را نزد خدا می بیند و بدترین مرگ، مرگ طبیعی است، که آدم سی الی چهل سال جان بکند تا بمیرد. خوشا به حال این جوان ها برومند، خوشا به حال شهدا.
شهریار در توصیف حضرت امام(ره) در اشعارش آورده است:
این رهبر کبیر، خمینی بت شکن
خط امام خود از امام زمان گرفت
سرپنجه ولی است کزین آستین برون
بیخ گلوی فتنه آخر زمان گرفت
استاد  در اهمیت برپایی نماز جمعه سروده است:
نماز جمعه دشمن شکن را
به پا دارید در اقصار کشور
به هر تکبیرآن، مستکبران را
خلد در حلق و حنجر، خار و خنجر
دیوان اشعار استاد بارها تجدید چاپ شده است. سیمای جمهوری اسلامی زندگیش را بصورت سریال تلویزیونی پخش کرد و حتی چند سال قبل بنا به پیشنهاد مجلس شورای اسلامی روز تولد استاد در تقویم رسمی کشور بعنوان " روز شعر و ادب" نام گذاری شد و به ایشان لقب " شاعر ملی" داده شد. چرا؟ به دلیل اینکه زبان استاد، زبان گویای ملت ایران بود و اشعارش ، شعارهای عمومی ملت را بازتاب می داد.
پس از حمله عراق به ایران، ایثارگری ها و شهادت طلبی های جوانان با ایمان و غیرتمند ایرانی برای دفاع از میهن اسلامی را استاد شهریار با تصویر سازی عنصری چون غیرت، ایمان، اسلام، عاشورا، ... را در شعر خود منعکس کرد و در نتیجه سروده هایش، پژواک فریادهای ملت ایران شد.
سلام، ای پیرمردان مجاهد
دل از جان کنده، همپای پیمبر
به جبهه، خود حبیب بن مظاهر
به پشت جبهه ، سلمان و اباذر
به جبهه، سنگرت گر خاکریز است
به پشت جبهه ، مسجد هاست سنگر
استاد حب وطن را هیچگاه فراموش نکرد و نکوشید، خصایل ایرانیان از جمله حمیت و غیرت ملش را بستاید.
همچنین در اشعارش از همه بزرگان ادبی و علمی ایران یاد می کرد و تاریخ ادبیات فارسی را طی منظومه ای بلند در قالب مثنوی به شعری درآورد. آری شعر شهریار، آیینه تمام نمای وطن دوستی است. شهریار در قصیده « حماسه ایران» شعر بلندی می سراید که قسمت کوتاهی از آن را با هم می خوانیم.
سال ها مشغل ما پیشرو دینا بود
چشم دنیا همه روشن به چراغ ما بود
درج دار و همه در حکم حکیم رازی
برج حکمت همه با بوعلی سینا بود
قرن ها مکتب قانون و شفای سینا
با حکیمان جهان مشق خطی خوانا بود
شهریار اعتقاد داشت که همه اجزای شعر باید مأنوس باشد و شنونده را مثل برق بگیرد و همه چیز را بفهمد، بی آنکه بخواهد برای درک مفاهیم شعری به فرهنگ لغات مراجعه کند.
استاد شهریار، هر چند در تبریز متولد شده بود و یکی از شاهکارهایش یعنی" حیدربابا سلام" را به زبان ترکی آذربایجانی سرود، اما زبانی را که برای تمامیت اشعار خود انتخاب کرد، زبان پارسی دری بود. از این رو شهرتش در تمام نقاط کشور پیچید.
حافظ شیرازی همدم همیشگی شهریار بود و شاید از اینرو بود که از میان انواع شعر، استاد غزل را برگزید و همچنین ایشان از تحولات ادبی عصر خود غافل نماند، تلاش کرد تا آثار و دیدگاه های جدید ادبی عصر خود را بشناسد و در اشعارش بکار برد. چنانچه مراودت استاد با نیما یوشیج مصداق این گواه است. " دو مرغ بهشتی" و " هذیان دل" را تحت تأثیر شعر " افسانه" نیما سرود. شهریار خود بارها به این نکته اشاره کرد که آشنایی با افسانه نیما مسیر خلاقیت های ادبی او را دگرگون کرد.
شهریار به پیروی از نیما به شعر آزاد رسید و شعر معروف " ای وای مادرم" را در سوگ از دست دادن مادر خود در سال 1333 سرود. پس از آن اشعاری چون " پیام به انیشتن" و قطعه " مومیایی" را در قالب آزاد پدید آورد.
استاد بر این باور بود که هر عصری شعر خاص خود را دارد و هر شعر خوبی در عصر خود شعر نو به شمار می آید. بدین ترتیب او به نسبت نو بودن شعر تأکید می کند. ایشان، ملاک و معیار نوبودن شعر را نه در بی وزن و قافیه بودن آن، بلکه در برخورداری از جوهره شعری می داند و تأکید می کند که گاهی یک اثر ممتاز ممکمن است موزون و مقفا با شد و در مقابل، عکس آن نیز صادق است. شهریار معتقد است اگر شعر، دارای شعریت باشد، در هر قالبی نیکو خواهد بود و از اینرو می گوید:
حدیث شعر به هر قالبی بود، نیکوست
ولی تناسب هر مغز هم نه با هر پوست
بلی موافق هر نوع نیست هر موضوع
با جواز یکی هست و ما بقی ممنوع
چو ذوق، سالم و موضوع خالی از خلل است
قریحه خود به تو گوید که قطعه یا غزل است
غرض که می به همان اعتبار خود باقی است
ولی پیاله به ذوق و سلیقه ساقی دست
شهریار به مناسبت، 22بهمن غزلی زیبا سروده است که به استقبال از این غزل حافظ:
حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت              آری به اتفاق جهان می توان گرفت
به نام روز "خدا و رهبر کبیر" است.
روز خدا، که پنجه مستضعفان به قهر
حلقوم کبر و نخوت مستکبران گرفت
طفلانه رفت بر در میخانه شهریار
اما پیاله از کف پیر مغان گرفت
زنده یاد دکتر منوچهر مرتضوی، قصیده "شهریارا بگشا پنچره" که حدود 90 بیت است را در سوگ شهریار سرده و توضیح داده:
« مرگ حق است، مرگ شهریار هم اگر چه طبیعی و ناگریز بود، ولی داغی تحمل ناپذیر بر دلم نهاد. این قصیده، شعر نیست بلکه مروری بر یادها و خاطره های خود و زندگی شهریار است و تضمین نکاتی درباره عظمت مقام شهریار در عرصه ادب و فرهنگ ایران است.»
گر چه امسال هم آرامش فروردین بود
هفت سین نیز سر سفره ما غمگین بود
شهریارا چه حدیثی ست که از سینه و سوز
هفت سین تو به نوروز همین یک سین بود
لب فرو بست اگر اشک و نگاهش گویاست
موم در دست قضا گشت اگر رویین بود
شهریاری که عزالان همه صیدش بودند
صید سر پنجه غداری این شاهین بود
شهریاری که سر از شعر بر افلاک افراخت
نه سزاوار چنین خاطر مهرآیین بود
جان به قربان تو، چل سال گذشت ست و هنوز
دل سودا زدگان را همه جا تسکین بود
کلک نقاش تو از چهره مادر به هنر
آیتی ساخت که شایسته صد تحسین بود
منابع :
1)     ابهری ، مهناز، شهریار و نوگرایی ادبی، کتاب ماه ادبیات، شماره 41 شهریور 1389
2)     امین، سید حسن ، نگاهی به اشعار میهنی شهریار، کتاب ماه ادبیات، شماره 155
3)     انقلاب در شعر شهریار، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی 1361
4)     مشتاق مهر، رحمان، جنبه انسانی و جهانی شعر شهریار، نامه پارسی، شماره اول ، بهار 1385



نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 92/6/27 توسط منیره غلامی توکلی
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک