سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلمدون
 
این وبلاگ به کمپین *من عاشق محمد(صلّی الله علیه و آله و سلّم) * هستم، پیوست

گزارش کنگره ملی شهید سیده طاهره هاشمی

 

سیده طاهره هاشمی


سوگند به قلم و آنچه می نویسد «‌ن و القلم و ما یسطرون » کدامین قلم و کدامین سطرها می تواند مورد نظر پروردگار باشد!‌ پاسخ این سؤال سخت نیست اگر با کلام خدا مونس باشی آنجا که می فرماید: قلم وسیله تعلیم شماست  « الذی علم بالقلم » .

به صراحت می توان گفت که خدا بر دوات و قلمی سوگند می خورد که وسیله ای برای تعلیم بندگانش باشد و چه دواتی ماندگارتر و چه قلمی شیواتر از دوات و قلمی می توان یافت که سطر سطر نوشته هایش در مورد شهید و شهادت باشد؛ موجودی که در ذات مفاهیم متعالی تلعیم و تعلم نهفته است .

نقل کوتاه ترین جملات و نوشتن نغز ترین کلمات و قدرشناس بودن از عناصر جاویدان و موجودات حی،‌ تأثیرگذار تر از  نوشتن هزاران کتاب از موجود و عنصری است که فانی و  از دست رفته است و شهید همان موجود است که خدا در موردش می فرماید: و هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند مرده اند، بلکه زنده اند و در نزد پروردگارشان روزی داده می شوند    .     «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی‏ سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ»

به نام پروردگار و به یاد شهید قلم را می چرخانم تا سطر سطرش نه از روی زیبایی بیان من بلکه از برای قداست نام صاحب قلم، شایسته قسم قدسی شود.

 


چهارشنبه  20 ام  آذرماه – 

سیده طاهره را باید در روزشمار زندگی اش شناخت و در زمان تعریفش کرد

... صدای مؤذن در گوشم می پیچد. اقامه نمازی که به مسافرت برای زیارت مزار دختری شهید از ثلاله پیامبر ختم می شود، شیرین تر است.

 عقربه های ساعت با شتاب می چرخند و ثانیه شمار در این نبرد نابرابر بین گرفتن زمان برای رسیدن به پایانه ترمینال شرق و گذشت زمان، گویی  قصد برنده شدن دارند!

... ساعتی بعد کنار پنجره نشسته ام  و در مسیر شمال به سمت بابلسر در حرکتیم. زمستان از چهره جوان و سر سبز زیباترین جاده کشور، پیرزنی با گیسوی سپید ساخته است. پیرزنی که حتی در حاشیه های دامنش نقشی از گل و سبزه ندارد ....

 دماوند استوار، سرما را به سخره گرفته است و  هنوز مغرور ابیات شهریار  که گفت : ( ای دیو سپید پای دربند ، ای گنبد گیتی ای دماوند ) در دور دست ها آرام گرفته است.

در هیاهوی فیلمی که از تلویزیون اتوبوس پخش می شود به دنبال رسیدن به این کلام امام خمینی (ره) هستم که « تلویزیون باید دانشگاه باشد» اما افسوس که حتی در اتوبوس، هنر هفتم برای جایگزین کردن خزعولات در ذهن و کلام مسافران که در بین آنها  از هر سنی و قشری دیده می شوند لحظه ای را  از دست نمی دهد. به ذهنم می رسد هنرمندان ما چه هنرمندانه، بی هنری را ترویج می کنند!‌

دل و فکرم  را  متوجه دلیل سفر می کنم همراه دوستان شده ام تا در کنگره ملی شهید سیده طاهره هاشمی دختری 14 ساله از خطه مازندران، شهر آمل شرکت کنم.

به راستی این دختر اعجوبه ایست که باید او را از میان آثارش شناخت و من در راه بارها و بارها نامه ای را که برای دوست خیالی خود نوشته است می خوانم . به نظرم او دوستش را نه در سال های دهه 60 بلکه در سال 1392 مخاطب قرار داده است.

سیده طاهره را باید در روزشمار زندگی اش شناخت و در زمان تعریفش کرد .

تقویم در برابرم ورق می خورد ......

شیدایی شهادت / دختری به نام طاها

روستای انجپل یکی از روستاهای مذهبی شهر آمل، در خانه سید غلامحسین هاشمی، دردی شیرین سراسر وجود سیده زهرا را فراگرفته است، اذان ظهر نخستین روز خرداد ماه سال 1346  پنچیمن دختر خانواده به دنیا آمد.      

سید غلام حسین و همسرش که هر دو از سادات و خانواده روحانیت منطقه هزار جریب ساری بودند دخترشان را  طاهره نامیدند. سیده طاهره  تحت تعالیم پدرش از کودکی با قرآن، نهج‌البلاغه و سایر کتب روایی شیعی انس و الفت پیدا کرد و به دلیل جو فرهنگی و مذهبی خانواده روح تشنه‌اش با عمیق‌ترین مفاهیم دینی و معنوی سیراب شد    . 

طاهره از  کودکی لحظه‌ای از مطالعه غافل نبود. عشق به مطالعه در کتب اسلامی و اندیشه های متفکران بزرگ انقلاب از او دختری با شعور و درکی بالاتر از سنش، ساخته بود    .

او دختری مهربان، دلسوز و دانش‌آموزی نمونه و موفق بود. طاهره حتی در برخورد با دانش‌آموزانی که تحت تأثیر تبلیغات گروهک‌های منحرف قرار گرفته بودند، بسیار مهربان، باحوصله و دلسوز بود و از فرط مهر و دوستی، آن‌ها را به خود جذب می‌کرد    . 

هرگز در ادای تکالیف واجب دینی، کوتاهی نمی‌کرد و مستحبات را تا جایی که می‌توانست، به جا می‌آورد. به حجابش اهمیت زیادی می داد و تا لحظه‌ای شهادت برای چادرش را بر روسری اش سنجاق کرده بود    !

در کارهای هنری چون خطاطی، طراحی، گلدوزی، نگارش مقاله، تهیه‌ روزنامه دیواری و نیز اداره‌ی برنامه‌های فرهنگی مدرسه موفق بود. " طاها" تخلصی بود که با آن آثار خود را امضا می کرد. تخلصی که خیلی ظریف و دقیق از ابتدای اسم و فامیلش، گرفته شده بود.از ویژگی‌های کار هنری و گرافیکی طاهره که وی را ممتاز ساخته بود، قالب ها و محتوای انقلابی و سیاسی گرافیک بود. وی به خوبی مفاهیم سیاسی و انقلابی را به تصویر می کشید    .

او طراحی و  اجرای بسیاری از برنامه‌های فرهنگی، اجتماعی و حرکت‌های سیاسی مدرسه را بر عهده داشت. بسیار خوش فکر بود و ایده‌ها و طرح‌های زیبا و آموزنده‌ای را برنامه ریزی کرده و به بهترین شکل ممکن اجرا می‌کرد    . برگزاری انتخابات نمادین برای بچه‌ها، راه‌اندازی کتابخانه مدرسه و اجرای نمایشنامه های انقلابی در قالب بازی های کودکانه از اقدامامت بیاد ماندی او بود    .

بینش و بصیرت سیاسی بسیار قوی داشت؛ به طوری که در محیط مدرسه بر پایه یک اصل نمی ایستاد. اصل دومی برای طاهره مطرح بود و آن، انجام فعالیت های سیاسی و تربیتی بود. قطعا حضورش در راهپیمایی‌ها و تجمعات ضد رژیم پهلوی او را با مواضع انقلاب و آرمان‌های امام خمینی (ره) آشنا کرده‌بود. سیده طاهره و خواهرش، همیشه در صف مقدم راهپیمایی‌های ضد رژیم حضور داشتند.  طاهره یکی از اعضای موثر انجمن اسلامی و عضو فعال پایگاه بسیج شهید محله بود    ...

روز ششم بهمن ماه سال 1360 گروهک های معاند انقلاب با اشغال شهر با نیروهای بسیجی و مردمی در گیر شده بودند، این روز درست مصادف با عقد خواهرش سیده فاطمه بود    .

 شب تا صبح درگیری شدیدی بین جنگلی ها – اعضای اتحادیه کمونیست های ایران    - و نیروهای مسلح شهر به خصوص پاسداران اتفاق افتاده بود، مدارس تعطیل شده و سیده طاهره با جمع آوری دارو، رساندن نان به مدافعان شهر،در کمک به       بسیجیان و پاسداران کار و فعالیت بسیاری کرد. تا اینکه هنگام غروب در حالی که 14بهار بیشتر از عمر کوتاهش نمی‌گذشت، با اصابت دو گلوله به گردن و قلبش به فیض شهادت رسید    .

شهادتی که بر او طبق دشت نوشته هایش الهام شده بود . او در نامه ای زیبا نوشته بود که «می رویم و دوباره فلسفه شهادت را زنده خواهیم کرد. صف های طولانی برای شهادت تشکیل خواهیم داد و روزه ی خون خواهیم گرفت.» 

عصر روز هفتم بهمن، پیکر پاک شهید سیده طاهره را به حسینیه ارشاد منتقل کردند و روز هشتم بهمن، بر روی دست های زنان شرکت کننده در مراسم تشییع چهل شهید آمل قرار گرفت و در امامزاده ابراهیم این شهرستان به خاک سپرده شد    . 

پنج شنبه 21 ام آذر ماه

بابلسر تا آمل فرصتی برای روایتگری

روز موعود فرا می رسد. شب را در بابلسر گذرانده ایم. هیجان عجیبی دارم. فعالیت چندین ماهه خیل کثیری از خواهران و برادران بسیجی و مسئولین سپاه کربلای استان مازندران در معرفی شهید سیده طاهره هاشمی امروز به نتیجه نهایی می رسد.

از ابتدای سال، تمام پایگاه ها، نواحی، حوزه ها و ناحیه های مقاومت سراسر کشور با برگزاری یادواره های متعدد کمر همت برای معرفی این نوجوان بصیر به جوانان امروز، بسته بودند.

این بار اتوبوسی که با آن به آمل می رویم کمی متفاوت است. صدای دعای کمیل فضای معنوی را ایجاد کرده است. در این اتوبوس بخشی از جهان اسلام را می توان یافت . 40 دختر جوان از بیش از 20 کشور مسلمان دنیا به مهمانی سیده طاهره می روند.

از کشورهایی مانند افغانستان، پاکستان، ترکمنستان، تایلند، سریلانکا، ازبکستان، هندوستان، مالزی، عراق، کنگو، ماداگاسکار، عربستان، برمه ... که همگی در مؤسسه آموزش عالی بنت الهدی قم درس می خواندند تا بعد از فارغ التحصیلی به عنوان مبلغ دینی به کشورهای خود برگردند.

در طول مسیر یکی از بانوان همراه کاروان از فرهنگ ایرانی – اسلامی و جایگاه شهید در کشورمان برای این مهمانان سخن می گوید. از اینکه ما وصیت نامه شهدا را به عنوان درس می خوانیم و حضرت امام  "روح خدا"  آن را عبادت دانسته است .

می گوید که ایرانیان در حوزه بانوان هفت هزار شهید را تقدیم انقلاب کرده اند و اماممان "سید علی خامنه ای" این شهدا را به " الگوی سوم زن مسلمان   " مفتخر کرده است.

او می گوید و می گوید... از شهید مریم فرهانیان، شهید نسرین افضل، شهید ناهید فاتحی کرجو و شهید سیده طاهره هاشمی و هر یک را معرفی و ابعاد وجودی و ایثارشان را تبیین می کند.

یکی اسوه مجاهدت ، یکی اسوه حجاب، دیگری اسوه مقاومت و این شهید هم اسوه بصیرت و دشمن ستیزی ...

از حجاب سیده طاهره که می گوید؛ از تقیدش و بصیرت و دشمن ستیزی و نگاه فراتر از زمانش که می گوید به فکر فرو می روم . به راستی این مهمانان به چه می اندیشند که اینگونه با بهت به سخنان راوی گوش می دهند!‌

بهت مهمانان خارجی از حجاب در ایران

از "حاجر سلطان " مهمان ازبکی می پرسم که نظرت در مورد شهدای زن و معرفی آنها چیست؟ می گوید: زنان در اسلام جایگاه مهم دارند و آن هم تربیت خانواده است. این مهم ترین جهاد زن است. جهاد بعدی او حفظ عفت و حجابش در تمام لحظات زندگی است؛  حال برای برخی از زنان می شود جهاد سومی در نظر گرفت و آن هم جهاد در راه مبارزه با دشمنان اسلام است.

بانویی که جان خود را در راه جهاد اسلام داده باشد ؛ قطعا الگویی تأثیرگذار و شایسته تحسین و ستایش است.

وی دلیل این تأثیرگذاری را آمیخته شدن روح لطافت زن با اوج قدرت شهامت و شهادت می داند و می گوید: تنها چیزی که ذهن مرا به خود مشغول کرده این سوال است که چرا برخی از بانوان و دختران ایران با وجود تمام زمینه ها برای محجبه بودن، حجاب کامل ندارند. زنان محجبه ما با وجود تمام سختی ها برای یافتن شغل، ادامه تحصیل، حضور موفق اجتماعی و.. در داشتن حجاب کامل مقیدتر هستند!؟

چیزی که من اگر چه چند کلامی در موردش عذر تقصیر آوردم اما می دانم که مقبول نبود و راضی نشد.

با فاطمه تایلندی، همصحبت می شوم. دختری خونگرم و مهربان به نظر می آید. نگاهش گاه به من و گاه به دوردست هاست. به نظرم وقتی از شهید و شهادت می پرسم، توجیه نیست!؟ او می گوید: من شهید را با امام حسین (ع) می شناسم.

می گوید: با توضیح خانم روای می توانم بگویم: حجاب برای شهدا خیلی مهم بوده است، پس چرا بانوان شما موهایشان از روسری ها بیرون است؟ او هم حجاب دختران ما را به چالش کشیده است.

از تایلند می گوید و از اینکه خانم های مسلمان محجبه در آن کشور حجاب کامل دارند. از این سفر ابراز رضایت می کند و بسیار خوشحال است.

از بین 40 مسافر اتوبوس "فاطمه عباس" هم قبول می کند چند کلامی صحبت کند او اهل افغانستان است. راحت تر از سایرین فارسی صحبت می کند و معتقد است کارهای فرهنگی در زمینه معرفی شهدا بسیار خوب است اما باید مستمر باشد و این گونه فعالیت های فرهنگی جای کار بسیار دارد.

از اینکه زنان مسلمان در بیشتر عرصه ها فعالیت می کنند حس خوبی دارد و می گوید: خیلی جای شکر دارد که با نتیجه حضور زنان آنقدر خوب است که  حس بودن و دیده شدن زن در جامعه جریان دارد.

این محصل دینی می گوید : زنان شهید آنقدر پتانسیل معرفی شدن و الگو شدن دارند که حتی می توانند الگوی خوبی برای مردان باشند.

ساعت 8 با قرائت قرآن کنگره رسما آغاز به کار می کند. مجری همیشه آشنای برنامه های بسیج جامعه زنان بار دیگر بر روی سن رفته است و همان اشعار و همان ویژگی های تکراری ارائه برنامه ..

کنگره به میزبانی مازنی ها آغاز می شود

لحظاتی بعد سردار شاهچراغی فرمانده سپاه کربلا به عنوان نخستین سخنران به حضار خیرمقدم می گوید و طی گزارشی اعلام می کند    : 8 یادواره شهدا با محوریت شهید طاهره هاشمی در مدارس استان و شهرستانها برگزار شده است و سالانه 1500 یادآره شهدا برگزار می شود که 90% امور اجرایی آن را مردم عهده دار هستند.

وی در بخش دیگری از سخنانش از  تألیف و چاپ سه جلد کتاب به عنوان "دختری به نام طاها" ،  گروه های جهادی و حلقه های صالحین خیر می دهد و می گوید:  برگزاری 108 کارگاه آموزشی از جمله برنامه های اجرایی در راستای معرفی شهدای شاخص است.

شاعر ملی – ارزشی مازنی حسین خلیلی روی سن می رود و شعری زیبا قرائت می کند. ابیات بر دل می نشیند و سکوتی همراه با تحسین سراسر سالن را فراگرفته است.

هنوز حس سکوت در فضای سالن جریان دارد که "مهندس سیدقاسم هاشمی" برادر سیده طاهره زمان را برای معرفی خواهر و آثار و افکار او از زبان هنر به کار می گیرد.

مهندس هاشمی با نشان دادن تعدای از اثرات هنری شهید طاهره هاشمی به تبیین مفاهیم موجود در هنرها و آثار باقیمانده از این شهید می پدازد و تصریح می کند آزادگی، ایمان، استکبار ستیزی، حضور انقلابی مردم در جامعه، بیان اتفاقات مهم تاریخی از جمله 22 بهمن و امام خمینی(ره) از مفاهیم موجود در آثار هنری خواهرم به شمار می رود .

دکتر حاج بابایی وزیر اسبق آموزش و پرورش نیز سخنران بعدی بخش صبحگاهی این کنگره است او با صدایی گرفته مطالبی را شروع می کند و به قول خودش توان و قصد زیاد صحبت کردن ندارد اما وقتی صحبت از شهید و ارزش های انقلابی است بیماری و رنجش سفر از وجود انسان رخت بر می کند.

حاجی بابایی هم خط شهدا را خط ولایت و رهبری  می داند و می گوید: شهدا برای برافراشته شدن پرچم اسلام، ولایت و حضرت زهرا و اهل بیت(علیهم السلام) در جهان مبارزه و به شهادت رسیدند و کسی که از خط  ولایت خارج شود مورد شفاعت شهدا قرار نمی گیرد.

حاجی بابایی در کوتاه ترین جمله بهشتیان و دوزخیان را مشخص کرد.

وظیفه جوانان پیامرسانی و حفظ انقلاب حتی با یک انشاء

در این بین فرصتی دست داد تا با خواهر شهید صحبتی کنم . او می گوید: سیده طاهره مقید به اموز دینی بود و حتی روزه و نماز مستحبی اش ترک نمی شد. به بزرگ تر ها احترام می گذاشت و مطیع خانواده و پیرو ولایت بود.

وقتی می پرسم شهید چه پیامی برای نسل جوان دارد می گوید: شهید با خون خود پیام به این نسل جوان کنونی می دهند که در همه سنگرها حافظ و پیام رسان ارزش های انقلاب باشند و با هر وسیله ای حتی با انشاء و نوشتن وظیفه خود را انجام دهند.

درباره پذیرش شهادت دختر کوچک خانواده وقتی می پرسم؛ سیده خانم می گوید: خانواده فرهنگی و انقلابی بودند و  شرایط پذیرش شهادت سیده طاهره مهیا بود و ما افتخار می کنیم که خواهرمان اینگونه زندگی کرده است.

شعار ما مرگ بر آمریکاست

و حسن ختام این کنگره سخنرانی سردار نقدی است که از همه چیز می گوید:از زینب حسین (ع) از زنان تربیت شده در مکتب زینبی تا بصیرت دختری 14 ساله که از نامه به جای مانده اش مشخص است، بصیرتی بیش از برخی سیاستمداران امروز دارد.

وقتی از سیاست خارجی کشور صحبت می کند و دشمنی آمریکا با ملت ایران، سکوت سالن با صدای یکپارچه مرگ بر آمریکای بسیجیان شکسته می شود و بعد از هر کلام او که منبعث از کلام رهبری است " تکبیر" زیبا ترین تصدیق می شود مخصوصا انجا که می گوید: «دشمنی ما با آمریکا ماهیتی است و تا ماهیت امریکا عوض نشود، شعار ما مرگ بر امریکاست.»

بعد از سخنرانی سردار چشمان ما میهمان آثار و هنرهای به یادگار مانده از شهید سیده طاهره هاشمی می شود و چه تحسین برانگیزد این خلق این آثار از انگشتان نازک دختر14 ساله

.... ساعتی بعد گنبد سبز امامزاده ابراهیم و مزار سیده طاهره . همه جمع هستند . دستانی که نیم ساعتی قبل تمبر بین المللی این شهید را به یادگار امضا کرده بودند اینکه سنگ ریزها را بر سنگ قبرش می نوازند تا دق البابی کنند برای فاتحه .... فاتحه ای که فتح مجدد است برای شروع سبک زندگی به شیوه شهدا ان شاء الله .

... و مسیر برگشت. این بار ته اتوبوس و نشسته بر صندلی میانی اگر چه یادواره ها و کنگره ها برگزار می شوند اما جعبه جادویی در کمال تعجب همان فیلم طنز نازل را پخش می کند !!‌



نوشته شده در تاریخ یکشنبه 92/9/24 توسط منیره غلامی توکلی
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک