سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلمدون
 
این وبلاگ به کمپین *من عاشق محمد(صلّی الله علیه و آله و سلّم) * هستم، پیوست

تعهد و اخلاق مداری یک هنرمند، بالاتر از شناسنامه کاری /باید پل ارتباط احساسات و منطق را در مدیریت عواطف قوی تر کنیم

منیره غلامی توکلی

 پیام های اجتماعی و فرهنگی مراسم تشییع پیکر مرتضی پاشایی

ین روزها از دست دادن هنرمند مردمی و خواننده جوان پاپ "مرتضی پاشایی" ضایعه ای سخت بر جامعه هنری کشور وارد کرده و دل دوستداران هنر موسیقی و مردم قدرشناس ایران را به درد آورده است.

جمعه گذشته، اصحاب رسانه نخستین افرادی بودند که خبر آسمانی شدن پاشایی را به اطلاع دوستدارانش رساندند و این خود شاید سخت ترین کار یک خبرنگار باشد!‌ آنجا که از دست دادن علما، دانشمندان، هنرمندان، جانبازان و ایثارگران، خانواده معظم شهدا و یا حتی شاید همکاران خود را نیز بر خروجی های خبرگزاری ها می گذارند!

اما گویی این بار جامعه طور دیگری با این خبر برخورد کرد. عکس العملی که اگر چه تا حدی پیش بینی می شد اما نه به این اندازه پرشکوه ... هواداران این هنرمند برایش سنگ تمام گذاشتند و همانطور که در دوران بیماری با دعا و برگزاری مراسم معنوی، خواستار شفای او از خداوند بودند در تشییع پیکر و تدفین و مراسم سومین روز درگذشتش همچنان در کنار خانواده اش مانده و تسلی بخش دل غمدیده آنان بودند.

مدیریت افکار و همدلی خانواده پاشایی با مشایعت کنندگان ستودنی است

در این میان اگر چه برخی از حواشی، تجمعات و شایعات باعث دلخوری و ناراحتی خانواده این مرحوم شد و می رفت امکان سوء استفاده رسانه های معاند نظام را فراهم کند، اما موقعیت شناسی و درک عمیق خانواده پاشایی به ویژه پدر و مادر بزرگوار او است در برابر تمام ناملایمات پیش رو شد و امکان جولان را حتی به اندازه ای کوچک به آنان نداد.

درکی عمیق که اجازه داد فرزند دلبندشان بر روی دست مردم تشییع شود و چنان با مردم همراهی و همدلی کردند که گویی، خانواده پاشایی تسلی بخش دل غمزده دوستان و دوستداران مرتضایشان بودند.

چیزی که شاید کمتر مورد توجه رسانه قرار گرفت! همین سعه صدر، صبر، ایثار و احترام به مخاطبان هنر فرزندشان بود. تا جایی که پدر را از صاحب عزایی به سمت هدایت گری افکار کشاند.

اگر چه خود رسانه ها بیانیه، پیام های تشکر و گلایه های این خانواده را از برخی جریانات به گوش ملت می رسانند، مراسم های مختلف این هنرمند را پوشش می دادند، از حضور گسترده مردم و شرکت هنرمندان و ورزشکاران و .. از روز وفات تا سومین روز درگذشت او خبر می ساختند، اما هیچ کدام دقت نکردند؛ اگر مرحوم "مرتضی پاشایی" این چنین در دل ها جا گرفت و  نامش گرامی داشته شد، نه فقط به خاطر زیبایی صدایش و نه منحصراً به دلیل ترانه های عاشقانه و دلنشینش و نه برای خواندن تیتراژ برنامه ماه عسل بود! بلکه این تربیت موفق والدین، سبک زندگی، مردم دوستی، وطن پرستی، عاطفه و عمق محبت به اهل بیت علیهم السلام و دلدادگی مرحوم پاشایی به خداوند بود که او را محبوب قلب های مردم کرد.

چیزی که باید هنرمندان ما از این حضور پرشکوه مردم در تشییع پیکر مرتضی پاشایی و همراهی اقشار مختلف با خانواده او درک کنند این است: برای راه پیدا کردن به قلب مردم و رسیدن به نقطه عطف هنرمندی؛ باید به کشور و مردمی که آنها را دوست دارند و حتی به هوایی که در آن نفس می کشند، عشق به ورزند و مدال زرین هنرمندی را از دست مردم بگیرند نه از جشنوارها و فستیوال هایی که برگزار کنندگان آن معاندین نظام و دشمنان این مردمند.

الهام بخش زندگی و عشق به بیماران سرطانی

یکی از مهم ترین دلایل محبوبیت و مردمی شدن مرتضی پاشایی این است که برای قشری از افراد جامعه منبع الهام و امید بود. قشری که ما آنها را بیماران سرطانی می نامیم و هر چند هم که به آنان نزدیک باشیم، نمی توانیم آنها را با کلمات و نصابح خود به زندگی امیدوار کنیم .

اما این هنرمند که مردم را از بیماری اش آگاه ساخته بود، توانست به طور ویژه در دل سایر بیماران جا باز کند و منبع الهام آنها باشد. او که در ماه های آخر زندگی به واسطه درمان هایی که انجام می داد، تغییر چهره پیدا کرده بود؛ همچنان با امید و عشق به زندگی و مردم در جامعه ظاهر می شود و فعالیت های هنری خود را ادامه می داد.

مدیریت عواطف را باید تمرین کنیم

از بعد دیگری به حضور مردم در مراسم خاکسپاری و ختم مرحوم پاشایی می باید نگاه کرد؛ اگر چه این مشایعت و بزرگداشت قلبی مردم از هنرمند فقید کشور، جای تشکر از ملت هنردوست ایران دارد اما باید گفت: این حضور خالی از اشتباه هم نبود! تصاویری که از مراسم تشییع پیکر این هنرمند جوان در رسانه ها انعکاس پیدا کرد نشان می داد، هنوز زمان و مکان ثبت لحظات توسط گوشی های همراه در بین مردم ما فرهنگ سازی نشده است!‌

 به راستی! دست های گرفته شده رو به بالا برای عکس برداری و فیلم برداری شخصی از یک تشییع پیکر، چه دلیل منطقی می تواند داشته باشد! گوبا  برخی از مردم برای فیلم برداری آمده بودند نه ... حضور افرادی که از نظر چهره شباهت به این محروم داشتند با تیپی که او در میان مردم ظاهر می شد! چه تسلایی برای خانواده و دوستداران این هنرمند محبوب داشت! حضوری زیاد مردم در بهشت زهرا – قطعه هنرمندان که مانع خاکسپاری به وقت این مرحوم شد از نظر کدام فکر منطقی می تواند، نشان دهنده عمق احساسات و یا قدردانی هواداران باشد!

وبلاگ ها و وب سایت ها؛ مردم ما را با در دست داشتن موبایل های دوربین دار به جای اینکه تبدیل به "روزنامه نگاران شهروند" کند تبدیل به شایعه "سازان شهروند" کرده است گفت: در مراسم این هنرمند جوان شاهد انتشار فیلم های دردناک از لحظات بیماری و شایعات تأسف برانگیز بودیم که این جای تأمل و افسوس دارد.

با تمام احترامی که برای ملت ایران و قدرشناسی آنان از هنرمندان، دانشمندان، ایثارگران و در تمام ابعاد " فرزندان ایران" قائل هستم باید بگویم:« پل ارتباط ساز احساسات و منطق در مدیریت بحران ها در بیشتر موارد ساخته نشده است.»

 یکی دیگر از صحنه های قابل تأمل در مراسم خاکسپاری این هنرمند فقید حضور آحاد مردم از اقشار مختلف با تیپ های مختلف بود که نشان می داد شخصیت این هنرمند، هنر و صدایش را برای همه دلنشین و دلخواه کرده است.

نکته ای که باید دقت کنیم این است که فطرت انسان ها در بیشتر مواقع مأموریت خود را به موقع انجام می دهد. ما شاهد بودیم، خواننده ای که برای دل خود و مردم می خواند نه برای تجارت و شهرت و...چگونه به واسطه آنچه که از دلش بر آمده بود بر دل مردم نشست و مصداق این کلام شد که « هر آنچه از دل برآید/ لاجرم بر دل نشیند» و اینچنین بود که شاهد مشایعت پرشکوه مردم از این مرحوم در روز تشییع پیکرش بودیم.

پیام این حضور مردمی برای سایر هنرمندان می تواند این باشد که«اگر مردمی باشند و غیرت ملی و دینی خود را حفظ کنند، همیشه برای آنها فرصت هست که توسط مردم دیده و دوست داشته شوند؛ بدون آنکه بر ارزش های این ملت پا بگذارند و در این مسیر هیچ نیازی به روی خوش نشان دادن به بیگانگان یا قدم برداشتن در مسیر ضد فرهنگ ملی و دینی ندارند»

در پایان باید بگویم که چقدر قشنگ است کار خدا؛ وقتی بخواهد به خانواده آبرو و عزت بیشتر عنایت کند،‌ نیاز به زمان زیادی نیست و در کمترین زمان ممکن آنها را با حجم عظیمی از ابرو و عزت در جامعه روبرو می کند و در مورد خانواده پاشایی باید بگویم این بخش از کار خدا را می توان در کنار تیتراژ ماه عسل دید.

انتهای پیام/غ

 



نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 93/8/28 توسط منیره غلامی توکلی
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک