سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلمدون
 
این وبلاگ به کمپین *من عاشق محمد(صلّی الله علیه و آله و سلّم) * هستم، پیوست

سی و یکم خرداد ماه یکی از روزهای خوب خداست که بزرگی و عظمت خود را وامدار نام و یاد مردی است که به قولی جمع زیبایی از اضداد بود .
سی و یکم خرداد ماه سالروز عروج عارفانه و عاشقانه مردی است که در تاریکی دل شب روشنایی محراب عارفانه عبادتش بر ستارگان هفت آسمان طعنه می زد و  در صحنه کارزار، سر پنجه های هنرمندانه فکرش با غیرت برگرفته از ایمان و استقامت، او را شیربیشه نبرد حق علیه باطل می کرد.

دکتر چمران

بزرگ مردی که ایتام او را پدری دلسوز و دشمنان مرزهای جهان اسلام او را مبارزی سرسخت و نستو ه و دانشگاهیان او را دانشجویی مسلمان و استادی نمونه می شناختند.


قلم که به دست می گرفت در نوشتن کلک زبان بریده را صد حلقوم برای فریاد می کرد و مقابل بوم که  می نشست، رنگ ها را برای انفجار نور به زیبا ترین صورت ممکن به خدمت می گرفت.
در دانشگاه استاد بود و در خاکریزهای جبهه، فرمانده ای خلاق ،‌ چریکی فداکار که بر قلب ها حکومت می کرد و همرزمانش را هدایت و رهبری ….

شهید مصطفی چمران؛ نمونه کامل ابراهیم صفتانی بود که “زیبایی هجرت” برای خدا را به معنای واقعی کلمه رسانید. جهاد اکبر را در “دل ایالات پیشرفته ترین کشور دنیا” پشت سر گذاشته و در “شرق” از هر فرصتی که دشمن ایجاد می کرد برای “جهاد اصفر” سود می جست، شهامت را از میان واژه ها برای چگونه بودن انتخاب کرده و شهادت را از خدا هدیه گرفت که اجر بهترین بندگان خداست.

نقاشی دکتر چمران

او مرد سخن نبود که بتوان با کلمات توصیفش کرد!  “چمران” مرد عمل بود و آسمانی صفت؛ از این رو گفتن درباره اش، با عناصر مادی سخت و از دریچه قلم و دوات ناممکن است.

شهید مصطفی چمران؛‌ نخبه ای بود با ابعاد مختلف علمی، سیاسی، ‌نظامی، هنری و عرفانی  .. چمران برای مریدانش، مرادی است که هنوز می توان از دریچه هر کدام از صفاتش او را بار دیگر، نوع دیگر، کامل تر و دقیق تر شناخت و چون شاگردی حتی زمان نبودنش تلمذ کرد و درس گرفت.
به راستی او در این راستا نه استاد دانشگاه انسان سازی بلکه خود دانشگاهی است که می تواند؛ استادان بسیاری را پرورش دهد و به همین دلیل روز شهادتش “روز استاد” نام گرفته است  تا همه دانشگاهیان؛ مدعیان کرسی های استادی!! بدانند برای استاد شدن؛ خود را باید به چه ویژگی ها و محسناتی شایسته و بایسته سازند.

کاش همه استادان ما می دانستند که برای استاد شدن باید از دریچه چشمان چمران به دنیا نگاه کرد؛ باید خدا را دید و برای خدا کارکرد .خود را شناخت و بعد از آن به شناخت خداوند رسید؛ برای شناخت خود و جهان پیرامون، علم را به کمال رسانید و برای  سیر الی الله  به سوی سرزمین هایی هجرت کرد که دوستداران دنیا آن را نمی شناختند و نمی شناسند.

چمران

دکتر مصطفی چمران ، با همان دستانی که به بررسی و شناخت ریزترین ساختار سازنده مواد می پرداخت؛ دست مهربانی بر سر ایتام می کشید و با سرانگشتانی که کعبه را ترسیم می کرد، سرب در نگاه کسانی می ریخت که ناموس وطن را زیر چکمه زیادخواهی پاهای استکبار لگدکوب کرده بودند.

او هرگز، در سخنانش از خود چیزی نگفت و فضل را با علم خدا اشتباه نگرفت !! ادب را در این معنی کرد که هنگام نماز خشوع و خضوع را به حد رسانیده، در وقت شهادت بدن را مخاطب قرار داده و هر کجا که خدایش صدایش کرد قبل از باز شدن دفتر حضور و غیاب ، دست لبیک را بر سینه ایثار نهاده ؛ عامل به عمل بوده که نتیجه هر کاری باز خورد عمل ماست.

برای استاد شدن باید به این جمله زیبای مولی الموحدین علی بن ابیطالباقتدا کرد و جامه عمل پوشاند: «کسی که در مقام هدایت و آموزش قرار می گیرد، باید بیش از آموختن به دیگران، خود را پالایش روحی کند و ادبِ رفتاری اش، بیش از ادب گفتاری اش باشد»

و چمران اینگونه بود! به قول رهبری: «متواضع، شجاع، مهربان، صمیمی، در محیط کار با زیردستانش حالت پدرانه داشت با دوستانش حالت برادرانه، با کسانی که به آنها ارادت می ورزید حالت احترام آمیز زیاد داشت، اهل پرخاشگری، بحث‌های بی پایان و جدل با این و آن نبود، از مهمترین خصوصیاتش این بود که اهل تظاهر به معنای خود مطرح کردن در جامعه نبود، ‌‌اهل مطالعه و دانشمند بود، دوره های عالی علمی را دیده بود، در عقاید خودش آدم پایداری بود و آنچه را که می فهمید و به آن معتقد می شد، صریح بیان می کرد. »

حال در سی و یکمین سالگرد شهادت این اسوه اساتید، با توجه به پیشرفت های زیادی که جامعه علمی ما داشته است باید  کرسی نشینان دانشگاهی؛ توجه داشته باشند: فضلیت علم و دانشی که به آن مفتخرند؛ برایشان تکالیفی را رقم زده است که قصور از آن تباهی در بر دارد و انجام تکالیف ترقی و نامداری …  در فضیلت دانش و تعلیم و تربیت، همین بس که نام ارباب معرفت در کنار نام خداوند و فرشتگان او یاد شده و مقام ایشان را در کنار اهل ایمان، رفعت بخشیده است.؛ خداوند، شهادت صاحبان علم را تالی شهادت خویش و ملائکه برشمرده است.

چمران


اما این جا امایی بس بزرگ وجود دارد !‌آیا همه اساتید و معلمان دارای چنین جایگاه رفیعی در نزد خدا هستند.

خب است با توجه به الگوهای ملی‌مان در نظر داشته باشیم ؛ تعلیم و تربیت، اساس و بنیادی است که پایداری دین و آیین بر آن استوار می شود و جامعه بشری از این طریق به رشد و تعالی می رسد. مهمی ارزشمند که متأسفانه برخی از تعالیم آن کم و بیش در دانشگاه های ما کمتر مورد توجه دانشجویان و برخی از اساتید قرار می گیرد.

عنصری ارزشمند که اگر بیش از این مورد بی مهری قرار بگیرد؛ می تواند برای آینده ای نچندان دور معضلاتی بزرگ را به همراه داشته باشد. امام خمینی (ره) با تأکید بر این حقیقت تابناک می فرماید:«ملت عزیز ایران و سایر کشورهای مستضعف جهان اگر بخواهند از دام شیطنت ابرقدرت های بزرگ تا آخر نجات پیدا کنند، چاره ای جز اصلاح فرهنگ و استقلال آن ندارند و این میسر نیست جز با دست اساتید و معلمان متعهدی که در دبستان ها تا دانشگاه ها راه یافته و با تعلیم و کوشش در رشته های مختلف علوم و تربیت صحیح در مراکز تربیت معلم، از عناصر منحرف و کج اندیش، نوباوگان را… به حسب تعالیم اسلامی تربیت و تهذیب کنند.»

در این سخنان ارزشمند امام خمینی (ره)  به صفات و ویژگی های برجسته ای، چون تخصص و تعهد که باید زیور روح اساتید و معلمان باشد، اشاره شده است .

از طرف دیگر در اندیشه های استاد شهید مرتضی مطهری که روح کلامش، انگیزش بسیاری از تفکرات و تلنگری بر بیداری بر خواب زدگان است، در تبیین نقش ایمان و معرفت در کنار علم آوزی و علم اندوزی می خوانیم:  علم، ابزار می سازد، ایمان قصد، علم سرعت می دهد و ایمان جهت.علم، به ما روشنایی و توانایی می بخشد و ایمان، عشق و امید و گرمی.علم، جهان را جهان آدمی می کند و ایمان، روان را روان آدمیت.علم، طبیعت ساز است و ایمان، انسان ساز.علم، زیبایی اندیشه است و ایمان، زیبایی احساس.

احساسی که می تواند استاد را از برخی تندخویی ها ، سرزنش و پرخاشگری ها در تعلیم و تربیت، عناد و ستیز دور کند و او را محبوب القلوب گرداند . چنین فردی می تواند حفاظت از حیثیت و جایگاه علم را  در بالا ترین حد خود رعایت کند .

انتهای پیام/ ت



نوشته شده در تاریخ جمعه 94/3/29 توسط منیره غلامی توکلی
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک