سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلمدون
 
این وبلاگ به کمپین *من عاشق محمد(صلّی الله علیه و آله و سلّم) * هستم، پیوست

نویسنده : مهدی امیری پور- طنین یاس

 

نقش والدین در تربیت اسلامی فرزندان

در آموزه های دینی مابه تربیت فرزندان اهیمت ویژه ای داده شده است و از این رو اگر یک فرد نتواند فرزندان صالحی را در دامان خود پرورش دهد نمی توان گفت خروجی آن خانواده برای جامعه مفید بوده است و به جرأت گفته خواهد شد که وی با این عملکردش به اجتماع آسیب بسیار جدی رسانده است. با این گفتار باید دید که آیا تربیت فرزندان در دوران کودکی می تواند تأثیر گذار باشد؟ آیا از بعد نیازسنجی و آسیب شناسی خانوادگی و اجتماعی، توجه به این مهم بهترا ست یا درمان آسیب های حاصل از آن ؟



به طور کلی می توان گفت: نتایج تربیت اسلامی فرزندان در دوران طفولیت بهتر از اتفاقاتی است که در اینده و به دلیل عدم وجود تربیت می افتد و والدین را مجبور به کنش های تربیتی می کند . کنش هایی که گاه دیگر حکم نوش دارو بعد از مرگ سهراب را دارد . پس تربیت اسلامی فرزندان در واقع مصداق این جمله معروف است که پیشگیری بهتر از درمان است.
 از لسان قرآن کریم و روایات گوناگون پیداست که کودکان خود را از همان بدو تولد باید عادت به فراگیری نماز و احکام الهی دهیم و با اصول اسلامی آشنا سازیم که امام باقر(ع) در یک حدیث بسیار زیبا به شرح وظایف والدین در برابر فرزندان می پردازد:
در سه سالگی کلمه توحید «لااله الا الله» را به کودک بیاموزید و در چهارسالگی با نبوت پیامبراسلام(ص) آشنایش سازید و در پنج سالگی رویش را به قبله کنید و سجده بر زمین را یادش دهید و در شش سالگی رکوع و سجود به شیوه صحیح را به او بیاموزید و در هفت سالگی وضو و نماز را به طور کامل آموزش دهید.
نکته قابل ذکری که باید گفت این است که با توجه به آموزه های دینی، یک طفل در حین آموزش ها طبیعتاً با سؤالاتی روبه رو می شود که او را باید با توجه به سطح و مقطعی  که قرار گرفته است راهنمایی کنیم و پاسخ گوی نیازهای او باشیم و حتی گاهی اوقات باید در برابر  موجاب نشدن یک جوان از نظر پاسخ گویی ها که علت اصلی آن غرور اوست تلاش بیشتری کنیم تا او از این نظر موجاب  شود و دچار دین زدگی نشود که خسارت بسیاری را می توان به وجود آورد.
حال بهتر است به ایفای نقش والدین در عملکردهای فرزندان بپردازیم:
فرزند در ابتدای تولدش قابلیت پذیرش هر علمی را دارد و پدر و مادر وی می توانند در ترغیب او به فراگیری معلومات دینی تلاش کنند و اهداف متعالی را از همان ابتدا به وی بیاموزند که با نظر به این استعداد نهفته در وجود کودکان بر والدین واجب است تا ذهن و افکار آن ها را در مسیر اهداف الهی دین به کارگیرند و در این مسئله به سلسله مباحث و روانکاوی های نیاز هست که این نقش را باید والدین به نحو احسن اجرا کنند.
در یک دید کلی باید گفت که پدر و مادر با فراهم کردن امکانات رفاهی برای فرزند می توانند نقش بسزایی را ایفا کنند و روند یادگیری و میل پذیریش را افزایش دهند اما در این بین نباید از نقش همکلاسی ها، رسانه ها بخصوص رسانه های دیداری ، الگوهای  زندگی و اسطوره ای کودک غافل ماند که هرکدام به صورت های مستقیم و غیر مستقیم در تشکیل شخصیت های کودکان تأثیر می گذارند و رفتارهای مثبت و منفی آن ها را فراهم می کنند، امام علی(ع) در این باره به فرزندش می فرماید: «همانا جان و روان خردسالان هم چون زمین بایری است که در آن هر نوع دانه و تخمی افشانی، آن را می پذیرد و رشد و نمو می کند.»
 بنابراین در این هنگام، زمینه های رشد در مبحث انحراف و خطا همگام با خیر می توانند رشد کند پس بر والدین فرزند واجب است که فطرت های اولیه کودکان و فرزندان خود را بیدار کنند و آن ها را ازخطاهای شیطانی حفظ کنند. اما مهمترین اشکالی که امروزه در تربیت یک فرزند از سوی والدینش به وجود می اید دیکتاتور بودن آن ها در زندگی فرزند است که به نوبه خود مشکلات عدیده ای را در زندگی وی به وجود می آورد.
از آنجایی که حالات ، صفات و رفتارهای هر فردی با دیگر افراد جامعه متفاوت است از این رو و بر اساس همین گفتار نمی توان انتظاراتی هم چون پرورش  خلق  و خوی آن ها در کودک را داشت و این عملی اشتباه است، به سبب این که در احادیث آمده است که برای رسیدن به خدای متعال راه های گوناگونی وجود دارد .پس اگر پدر و مادر  اعمال و رفتارهای خود را بر فرزند تحکیم کردند به وضوح دیده خواهد شد که فرزند سرکش می شود.
انسان پس از گذراندن دوران کودکی اش پا به مراحل بالاتر می گذارد و به تبع انتظار وی هم همراه با سن او به مرحله بالا می رود اما یک سری از عوامل را انسان باید در همان بدو تولد تأمین کند تا در بزرگسالی برای فرزند مشکل ایجاد نکند که مهمترین آن ها نام نیک بر روی فزرند گذاشتن است و حتی ائمه معصوم(ع) هم بر این امر تأکید ویژه ای دارند به سبب این که نام نیک در حالات و رفتارهای انسان تأثیر بسزایی دارد.
آنچه امروزه دامن گیر همه شده است استفاده از روش های تربیتی ناسالم است که در این اوضاع ساختار زندگی یک انسان را چنین می توان در نظر گرفت: زمانی که به دنیا می آید فقط اذان و اقامه ای می شنود و در بقیه عمرش که باید با برنامه های اسلامی پر شود صرف برنامه های بی فایده می شود و این ها به نوبه خود حلقه های تاریکی را در زندگی این فرد وجود می اورد.
به بیانی دیگر در خانواده های ایرانی به جای این که معارف اسلامی و دینی در منازل جای داشته باشد و کودکان با این جواهر اشنا شوند، سریال ها، کارتن ها و مستند های ماهواره و بازی های رایانه ای وقت  آن ها را گرفته و دیگر مجالی برای اندیشه در علوم دینی و قرآنی اسلام نخواهند شد، و اگر از دید دشمن هم بخواهیم به این قضیه نگاهی بیاندازیم خواهیم دید که بهترین چیزی که می تواند یک مسلمان را از دینش دور سازد؛ همین سرگرمی های روزانه و بیهوده ای است که به وجود آمده است؛ حال با این افکار خانواده ها باید هوشیار باشند و نگذارند فرزندان آن ها که روزی سرمایه های کشور خواهند بود به راحتی در دام دشمن اسیر شوندو دشمن آن ها را به ابتذال بکشاند.



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 91/9/27 توسط منیره غلامی توکلی
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک