سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلمدون
 
این وبلاگ به کمپین *من عاشق محمد(صلّی الله علیه و آله و سلّم) * هستم، پیوست

17 شهریور، شکست سناریوی شاه برای خلق 15 خردادی دیگر/ شهریور 57 شتاب در سقوط پهلوی

یوم‏ اللّه هفده شهریور، از نمادهای مقاومت، شجاعت و ایستادگی ایرانیان در حکومت پهلوی است. روزی که به تعبیر رهبرکبیر انقلاب، روز خداست. از سوی دیگر، جمعه سیاه، گزارشگر جنایت‏های شاهنشاهی و اعمال ضداسلامی و غیرانسانی رژیم پهلوی است که با عنوان آزادی و استقلال کشور، در مسیر حذف دین از جامعه دینی می‏کوشید.

می توان گفت: نطفه روز خونین 17شهریور،در شب های ماه رمضان و بعد از روی کار آمدن دولت به اصطلاح آشتی ملی شریف امامی ـ در پنجم شهریور ـ بسته شد. روز سیزدهم شهریور ماه که مصادف با عید فطر بود دولت اجازه داد، مردم در سراسر کشور برای برپایی نماز عید فطر گرد هم آیند. نماز عید در چند نقطه تهران از جمله در میدان ژاله به امامت علامه یحیی نوری خوانده شد و بعد از اتمام نماز،مردم درحالی که پیراهن های خونین شهدای شب های قبل را بر سر چوب زده بودند در مسیر خیابان شهباز به راه پیمایی پرداختند. با برگزاری نماز عید فطر در سایر مناطق تهران، راه پیمایی عظیمی حتی در روزهای متوالی انجام شد.

به دنبال تظاهرات گسترده روز پنج شنبه شانزدهم شهریور ماه و دعوت مردم به برگزاری تظاهرات در روز جمعه هفدهم شهریور ماه، انقلاب وارد یکی دیگر از برهه های حساس خود شد. پایداری و استقامت ملت ایران به خصوص در راه پیمایی روز شانزدهم شهریور ماه رژیم را با چالشی جدی مواجه ساخت؛ به طوری که در اولین ساعات روز جمعه هفدهم شهریور ماه ارتشبد غلامعلی اویسی از رادیوی تهران و حومه اعلام حکومت نظامی کرد. به موجب این اعلامیه علاوه بر تهران در یازده شهر دیگر کشور به مدت 6ماه حکومت نظامی اعلام شد. مردم تهران که از حکومت نظامی اطلاعی نداشتند پیش از ساعت 6صبح، سیل اسا روی به خیابان ها آوردند. مرکز تجمع آنان میدان ژاله بود و طبق برنامه قبلی خود را برای رساندن به میدان ژاله که آن روزها به دلیل شهادت تعداد زیادی از مردم به میدان شهدا تغییر نام داده بود آماده کردند. همین که مردم به خیابان های اطراف میدان رسیدند ناگهان با دیدن تانک ها و زره پوش های نظامی رژیم غافلگیر شدند. سرانجام ماموران رژیم پس از چند بار اخطار به متظاهرین حدود ساعت 9 صبح از زمین و هوا به قتل عام مردم پرداختند. وحشی گری نیروهای نظامی رژیم ساعت ها ادامه داشت و در اطراف میدان پیکر شهیدان و مجروحانی بود که در صحنه نا برابر همچنان باقی مانده و خون هایی که هر گوشه ای از میدان را گلگون کرده بود .

عباسی مهر

مهدی عباسی مهر  در تبیین و تحلیل چرایی وقوع این فاجعه گفت: رژیم پهلوی با توجه به سرکوب قیام 15 خرداد 1342 و تبعید حضرت امام(ره) به خارج از کشور و سرکوب های متعدد انقلابیون از سال 1342 تا 1357 این برداشت و تحلیل را داشت که جریان انقلاب را مهار کرده  است. همچنین برای تهدیداتی که از سوی جامعه متدین و نیروهای مذهبی وجود داشت،اولویتی قائل نبود چرا که  این استنباط را داشت که از سوی جامعه متدین و نیروهای مذهبی تهدیدی برایش وجود ندارد.

وی ادامه داد: اگر به مصاحبات متعدد سال های 1356 تا 1357 محمدرضا پهلوی مراجعه کنید، می خوانید که وقتی خبرنگاران از او می پرسند چه تهدیدی شما و حکومت شما را تهدید می کنند؟ ابتدا از گروه های مارکسیسم و بعد گروهای مسلح که آن زمان مجاهدین خلق بودند نام می برد و در انتها با اشاره به نیروهای مذهبی، می گوید: نیروهای مذهبی امروز برای من و حکومت من تهدید نیستند!.  

این کارشناس مسائل سیاسی گفت: این خطای راهبردی و تحلیل غلط در دوره حکومت پهلوی بود که زمینه ساز اشتباه استراتژیک حکومت در مقابله با نیروهای انقلاب شد و ما نمونه عینی این اشتباه را در فاجعه 17 شهریور می بینیم.

عباسی مهر، شاه را در مقابله با مخالفان خود دارای دو رویکرد اصلی دانست و گفت: رویکرد اول این بود که از تمام ظرفیت های داخلی استفاده کند تا بتواند مخالف خود را تطمیع و ساکت نماید و رویکرد دوم، رفتار سرکوب گرایانه ساواک و ارتش بود که هر جا حرف از مخالفت و تجمع می شد ابتدا ارتش با توپ و تانک حاضر شده و بعد هم حکومت نظامی اعلام می کرد.

وی ادامه داد: این رفتار حکومت شاه به تجربه نضهت ملی شدن صنعت نفت و کودتای 28 مرداد و قیام 15 خرداد بر می گردد و از آنجایی که احساس می کرد رفتارش در آن مقطع درست بوده در شهریور سال 57 هم آن را تکرار کرد! این درحالی است که بعدها در کتاب های نزدیکان شاه اشاره صریح شد که اشتباهات شاه در برخورد با مخالفان در نهضت ملی شدن صنعت نفت در قالب کودتا و همچنین برخورد چکشی وی در مقابله با معترضین و انقلابیون در قیام 15 خرداد آن هم با ضرب اسلحه و پوتین، زمینه ساز انقلاب اسلامی در سال 1357 شد.

این تحلیل گر مسائل سیاسی گفت: برخورد چکشی شاید در کوتاه مدت اثر مثبتی داشت اما در دراز مدت تبعات سنگینی را برای حکومت پهلوی داشت و زمنیه ساز سقوطش شد.

عباسی مهر گفت: فردی ادعا می کرد، جز ارتشداران است و  قوی ترین ارتش را دارد، وقتی با تجمعات مردم معترض از اقشار مخلتف، مخصوصا نیروهای مذهبی و مسلمان مواجه می شد سریع دست به اسلحه می شد و با دیکتاتوری تمام  برخورد سنگین می کرد!

وی اظهار داشت: فشارهای بی امان ساواک و استبداد بی سابقه حکومت پهلوی-  به گفته اندیشمندان غرب و شرق " محمدرضا پهلوی" در بحث دیکتاتوری شاید جز 10 دیکتاور قرن گذشته باشد- دامنه اعتراضات نیروهای مذهبی و مسلمان را به حداکثر رساند تا جایی که سال 1357بعد از ماه رمضان و به مناسبت نماز عید فطر و تجمع مردمی در تهران این حکومت آنچنان احساس ترس و نگرانی کرد که دستور حکومت نظامی داد تا جایی که بعد از برگزاری نماز عید فطر با تجمعات و اعتراضات مردم مقابله کرد و متأسفانه آن جنایتی  را رقم زد که زمینه ساز سقوط حکومتش شد.

این کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه اگر ما بخواهیم نمودار رشد شتاب سقوط حکومت پهلوی را ترسیم کنیم، 17 شهریور یک نقطه تلاقی و زمان خاصی است، گفت:بعد از 17 شهریور شتاب تحولات سیاسی در کشور بسیار بالا می رود، دولت ها با سرعت بسیار زیادی عوض می شوند، تعداد حکومت نظامی ها افزایش می یابد به تبع آن تجمعات مردمی افزایش می یابد و مراسم چلهم شهدای 17 شهریور تهران و بعد از آن شهدای تبریز و یزد ..به صورت سلسله وار باعث حکومت نظامی و تظاهرات و اعتراضات شدید می شود.

عباسی مهر بزرگترین اشتباه حکومت پهلوی در بحث مقابله با نیروهای مسلمان و انقلابی به رهبری حضرت امام(ره) را تحلیل غلط و مواجهه غیرصحیح با مخالفین دانست و گفت:مبنای حکومت پهلوی نامشروع بود و مبنای رفتار این حکومت مبارزه با دین و مبانی دینی و سنت های جامعه ایران بود، اگر شما نگاه کنید در دوره  حکومتداری این پدر و پسر، نه تنها به تمامی مبانی مردم حمله شد بلکه با  ضرب چوب و چماق اندیشه های مردمی و حتی باب فکر کردن و آزادی فکری بسته شد، حتی دوره هایی که شاید اسمش را بشود گذاشت شکوفایی اقتصادی و اوج ثروت در کشور، مردم احساس رضایت از حکومت نداشتند

وی ادامه داد:  مهم تر از همه اینکه، حکومت سلطنتی یک حکومت ضد دینی بود و فکر می کرد اگر بتواند رضایت نسبی مردم را در حوزه کارآمدی و شاید رفاه، جبران کند، قطعا مردم دیگر مطالبات دینی نخواهند داشت اما با گذشت 38 سال و با مطالعه متون و برگ های تاریخ می بینیم این ضعف تحلیل باعث شد که اعتراضات مردمی در بحث مبانی دینی و حمایت از اعتقاداتشان کار را به جایی برساند که در برابر حکومت و فساد سازمان یافته و سرسپردگی این حکومت بایستند.

این تحلیل گر مسائل سیاسی، با تأکید بر اینکه حکومت پهلوی شاخصه های اصلی خودش را بر مبنای پوچ قرار داده بود، گفت: اگر شما بخواهید خلاصه ای از زشتی ها و نقاط منفی این حکومت را ببینید، بزرگترین آنها سرسپردگی و رویکرد مقابله جویانه این حکومت در برابر مردم، در برابر حوزه ، در برابر نهاد روحانیت ،در برابر مقدسات بود و این دو اهرم باعث شد که مردم با شعار استقلال خواهی، اسلام خواهی، حمایت از استقلال و آزادی شان و حمایت از دینشان در برابر حکومت بایستند.

عباسی مهر تصریح کرد: امروزه هم هستند افرادی که شاید به اسم آزادی یا شعارهای مختلف متوجه اصل استقلال و حرّیت کشور نباشند! به نظر من، کارنامه حکومت سابق می تواند برای برخی اندیشمندان و سیاست مداران ما یک چراغ راه باشد.

وی ادامه داد: ما در بحث مؤلفه های قدرت در حکومت پهلوی می بینیم که آن حکومت کم قدرت و توان نداشت!بزرگترین ارتش،بزرگترین حامیان غرب و شرق و ثروت بادآورده و افسانه ایی را در اختیار داشت و شاید اگر مقایسه کنیم، حکومت پهلوی و شخص محمدرضا جایگاه مثل جایگاه عربستان امروزی داشت که هم ژاندارم منطقه بود، هم از حمایت شرق و غرب نهایت استفاده را می کرد و هم نقش اساسی در منطقه ایفا می کرد به نحوی که اندیشمندان شرق و غرب فکر نمی کردند، سرعت انقراض این حکومت این مقدار سریع باشد.

این کارشناس مسائل سیاسی خاطرنشان کرد: قطعا اگر حکومتی توجه به مؤلفه استقلال مردم حکومت و کشورش نداشته باشد، مردم از مؤلفه استقلال،شعار، اندیشه و هویتشان عقب نخواهند نشست.

این تحلیل گر مسائل سیاسی خاطرنشان کرد: استقلال یکی از مؤلفه های اصلی بود که حکومت پلهوی توجهی به آن نداشت اگر 17 شهریور مردم آمدند و در برابر این نظام داعر ایستادند و حاضر شدن خون خود را فدای  اندیشه هایشان کنند، قطعا یکی از آن مؤلفه ها استقلال خواهی بود چرا که مردم نمی پذیرفتند کشور، شهر و محیط زندگی شان تحت سیطره یک استبداد و استعمار بی سابقه باشد.

وی مؤلفه بعدی برای مقابله مردم با رژیم شاهنشاهی را، دین و هویت دینی برشمرد و گفت:  مردم ایران سالیان سال و ده ها قرن  است که مردمی متدین و خداپرست هستند و بر اصل اسلام خواهی خود مؤکداً پافشاری کرده با گذر حکومت ها دین خود را حفظ کرده اند، ابتدا انگلیس و بعدها آمریکا فکر کردند، می توانند با یک برنامه ریزی حساب شده و با اعمال فشار حاکمان مستبد و ظالم و ابزارهایی که در اختیار دارند، دین و هویت دینی را از مردم بگیرند در حالی که ما دیدیم این تفکر، نتیجه عکس داد! مردم در جایی که دیدند حکومت در برابر دین و هویتشان ایستاده در تقابل آشکار با نهادهای دینی قرار گرفته است در برابر آن حکومت ایستادند. حضرت امام(ره) با شناخت این دو مؤلفه به سمت براندازی این سلسله مخوف رفت.

وی بیان کرد: حضرت امام (ره) از سال 1342 تا سال 1357 دو اصل اساسی را در سرمشق فعالیت های انقلابی خود قرار دادند. یکی  حس استقلال و شرف ملی ملت ایران بود که ایشان مؤکداً در اکثر سخنرانی هایشان به حکومت و مردم توصیه می کردند که در برابر هر آنچه استقلال شان را خدشه دار می کند، ایستادگی کنند خاصه کاپیتالیسیون و بعدها قراردادهای نگنینی که حکومت شاه با دول استعمار گر بسته بودند.

عباسی مهر ، مؤلفه بعدی مقابله مردم با رژیم پهلوی را مؤلفه اسلام خواهی و مقابله با  اباهه گری و هر آنچه به نهاد دین حمله می کند دانست و گفت:امام(ره)  با این دو مؤلفه مردم را همراه کردند و نهاد دین را به منصه ظهور رساندند. عمق اندیشه امام (ره) آنقدر بالاست که سال 1342 می گویند:« یاران من و سربازان من الان شیرخوارگان هستند» و ما می بینیم که در فاصله زمانی سال 1342 تا 1357 این جوان ها هستند که می آیند و حاضر می شوند، خون خود را در راه آرمان های امام(ره) فدا کنند.

وی 17 شهریور را تلاقی و نقطه طلایی انقلاب اسلامی دانست و افزود: با شکل گیری قیام مردم در 17 شهریور و سلسله اعتراضات و تظاهرات مردم در شهرهای مختلف بعد از این قیام ، پایه های حکومت پهلوی نه تنها به لرزه درآمد بلکه  فروریخت، تاجایی که خود وابستگان به این نظام سلطنتی بعد از گذشت 30 سال با اشاره صریح  به قیام 17 شهریور ناباورانه می گویند : آنچه که باعث فروپاشی این نظام شد، قیام مردم در 17 شهریور بود و بعد از این قیام شاه آهنگ یأس و فاصله گرفتن از حکومت و فرار را سر داد.

این کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه باید به قیام 17 شهریور از ابعاد مختلف پرداخت گفت: امروز اگر نظام اسلامی برپاست ،صدای دین در جامعه شنیده می شود ، استقلال ملت حفظ شده، آزادی در این کشور پابرجاست و استبداد نیست، بخش قابل توجهی از آن مدیون  خون شهدای 17 شهریور است.

وی اظهارداشت: من خودم افسوس می خورم که در بحث اتفاقات بزرگ در کشورمان دچار روزمرگی شدیم و بسیار ساده از این وقایع می گذریم، این وقایع اگر در کشور دیگری اتفاق افتاده بود، سنبل و نماد آن حکومت و جامعه می شد، مردم ما باید قدردان و پاسدار این اهداف آرمان ها باشند و دولتمردان ما باید نهایت سعیشان را در شناختن ابعاد این قیام و این روز بزرگ برای جامعه جوان کشور و نسل های جدید بکارگیرند، ما باید کارهای فاخری در این زمینه داشته باشیم، کتاب ها و روایت های و حتی تولیدات محتوایی خوب داشته باشیم، متأسفانه آنطور که باید و شاید برای این روزبزرگ، برنامه ریزی و سرمایه گذاری نشده است!

این تحلیلگر مسائل سیاسی با بیان اینکه باید نیروهای متدین و انقلابی کشور یکی از مؤلفه های اصلی در پاسداری از  ارزش های انقلاب را حفظ هویت و جایگاه این ایام الله - ها قرار دهند و این برنامه ها را با شکوه هر چه تمام تر و مؤلفه های مردمی و با صرف برنامه ریزی های ویژه هر ساله برگزار کنند، اظهارداشت: ما نباید در همین روز متوقف شویم،ورود به تاریخ شفاهی قیام 17 شهریور می تواند ابعاد جدیدی از این قیام را به نوعی نشان دهد، خواسته نیروهای مذهبی، دانشجویان و جامعه دانشگاهی باید این باشد که در بخش تاریخ شفاهی انقلاب مراکز و پژوهشگاه ها ورود جدی داشته باشند.

وی افزود: 38 سال از این فاجعه بزرگ گذشته و می بینیم که آنطور که باید و شاید در حد این اتفاق برنامه ریزی و سرمایه گذاری فکری و محتوایی نکردیم .

 

انتهای پیام/ غ



نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 95/6/18 توسط منیره غلامی توکلی
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک