سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلمدون
 
این وبلاگ به کمپین *من عاشق محمد(صلّی الله علیه و آله و سلّم) * هستم، پیوست

منیره غلامی توکلی

چند روزی است که تصاویر و عکس نوشته ها و اخبار مربوط به گورخواب ها در  رسانه ها و شبکه های اجتماعی بازتاب زیادی پیدا کرده است و حتی خبرنگاران رسانه های شهرستان های مختلف کشور را بر آن داشته تا با به وسیله قلم و  با به تصویر کشیدن وضعیت نابسامان کارتون خواب ها و گورخواب های سایر شهرستان ها آن را از یک موضوع پایتختی به موضوع ملی و از پدیده اجتماعی به پدیده ای سیاسی بسط دهند.

به طور قعطی می توان گفت کارتون خوابی یکی از ده ها معضل و مشکلی است که در جوامع بشری دیده می شود و این پدیده مختص به کشور ما و یا حتی کشورهای در حال توسعه نیست چرا که شاهد کارتون خوابی کودکان، زنان، سالمندان و حتی افراد تحصیل کرده و تُجار ورشکسته در کشورهای اروپایی و آمریکایی هستیم!

 

 اگرچه بین المللی بودن این پدیده نمی تواند وجود آن را در کشور اسلامی ما با منابع طبیعی و ثروت ملی زیاد و فعالیت صدها مرکز خیریه و در رأس آن کمیته امداد امام خمینی(ره) توجیه کند اما به نظر می رسد از بُعد حفظ چهره بین المللی نظام جمهوری اسلامی، باید در چگونگی انعکاس این دست مسائل و مطالبه گری از مسئولان، بیش از پیش دقت نظر داشت.

 باید توجه داشت که برخی از چهره ها، جریان ها و خبرگزاری های خارجی به ظاهر دایه مهربان تر از مادرند و دل به حال محرومان می سوزانند! اما در واقع ماهیگرانی هستند که با گل آلود شدن آب به دنبال صیدی بزرگ اند، صیدی که بتوانند با آن هر چه بیشتر چهره نظام اسلامی را زیرسؤال ببرند!

اگر اکنون هموطنان فقیر ما به هر دلیلی – بزرگترین آن غفلت مسئولان است- برای حفظ خود از سرما و داشتن جان پناهی برای خوابیدن به گورها پناه برده اند این افراد در ماه ها و فصل های گذشته در کوچه ها و خیابان های شهرمان در کنار پارک ها و معابر با همان سر و وضع فقیرانه روی کارتون خوابیده بودند در حالی که نیمکت پارک، فرش شان و سقف آسمان لحاف روی شان بود!


در آن روزها هنرمندانی که اکنون نامه می نویسند و دل می سوزانند، برخی از افراد که در شبکه های مجازی این وقایع را به نظام وصل می کنند، کجا بودند؟

افرادی که اکنون با کارتون خوابان و کودکان کار سلفی می گیرند با ایکون هاو استیکرهای غمگین! میزان ناراحتی خود را نشان می دهند، اکثراً همان افرادی نیستند که با زیرسؤال بردن حج و هزینه کردن برای این سفر، چراغی را که به خانه روا بود برای مسجد حرام می دانستند!  آیا این افراد به این فکر نیفتادند که به قولی یک وعده هزینه "جوج شمال" خود یا هزینه یک سفر به دوبی و مالزی و رقصیدن در هواپیما را برای کمک به هموطنان شان اختصاص دهند.

آیا گرفتن عکس ، تهیه گزارش ، نوشتن و دل سوزاندن برای این افراد می تواند جای دستی را بگیرد که از زمین بلندشان کند و بر اریکه تشخص انسانی بنشاندشان؟!

برخی از بنگاه های خبری که به جای تهیه خبر، دست به جریان سازی در این مقوله زده اند، دست شان درد نکند که اینچنین در تب و تاب حمایت از هموطنان فقیر خود می سوزند و می نالند اما آیا به همان اندازه هم در زمینه فعالیت های خیرخواهانه ملت ایران مانور داده اند طوی که جریانی وسیع راه بیفتد و دست مریزادی به ملت ایران بگوید؟ از  گرم خانه های شهرداری، طرح محسنین، از طرح ایتام، از طرح های بزرگ بسیج سازندگی در قالب " اردوهای جهادی" از طرح و فعالیت های آبشار عاطفه ها، خیریه محک، خیریه وفاق سبز علوی و... خیریه هایی که شعب زیادی در سرتاسر کشور ایران اسلامی دارند.

بله ملت ایران سرافراز است از همنوع دوستی نه فقط هموطن دوستی، چه بسا ایران اسلامی همیشه از نخستین کشورهایی بوده است که داوطلبان به کمک فقرا و آسیب دیدگان سایر کشورها رفته است اما توقع می رود که این ملت در ابعاد کمک ها و دلسوزی های ملی، مقطعی کار نکرده و با تمام شدن فصل سرما و یا انجام شدن انتخابات دیگر یادی از فقرا و کارتون خواب ها و گورخواب ها ننماید...

از طرفی ما منکر این نیستیم که دولت ها نیز باید به وظایف خود در این زمینه بیش از ملت عمل کنند. اینکه دولت نباید مخارج وظایف خود را  بر گردن ملت آن هم ملتی که خود دست به گریبان تحریم های سخت است بیندازد امری قطعی و درست است این موضوع باید تذکر داده می شد که از سوی ملت به دولت تذکر داده شد و حال باید دید که دولتمردانی که در آن ها سوابق حقوق هایی ناعادلانه و نجومی یا اختلاس هایی بی شرمانه وجود دارد، چگونه پاسخ گویی این مطالبه گری خواهند بود و آیا برای فقرای این مملکت بر سر سفره انقلاب اسلامی سهمی در نظر گرفته می شود یا نه ؟

در نهایت نگارنده براین معتقد است نباید در یک برهه از زمان، یک موضوع و پدیده اجتماعی را به حق یا ناحق به مسائل سیاسی پیوند زده و از رنج کشیدگان به عنوان اهرم هایی برای نشان دادن عدم کفایت دولت در رسیدگی به محرومان استفاده کنیم چرا که این نوع دلسوزی ها و سیاست کاری ها قطعا مشکل آفرین خواهد شد چرا که فرداهایی نه چندان دور باید جواب آژانس ها و نهادهای مثلا حقوق بشری را بدهیم.

انتهای پیام/ غ



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 95/10/13 توسط منیره غلامی توکلی
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک