سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلمدون
 
این وبلاگ به کمپین *من عاشق محمد(صلّی الله علیه و آله و سلّم) * هستم، پیوست
حکایت تمسخر پوشش و آرایش ایرانی ها توسط شومن های غربی،

«آب که سر بالا رفت، قورباغه ابوعطا می‌خواند»/ تا آواز قورباغه ها بلند تر نشده به فکر چاره باشیم

 

 آرایش های افراطی، خودنمایی با پوشیدن لباس های خیلی تنگ و کوتاه یا شبه مانتوهایی بلند و جلوباز که از آن به عنوان مد و مدگرایی یاد می شود به یکی از مسائل مهم روز در هر فصلی تبدیل شده است.

اینکه ما شاهد بدحجابی و بدپوششی ها در بهار، تابستان، پاییز و زمستان هستیم مؤید این نکته است که جریانی خاص در پس هدفی بلندمدت که اینکه می توان گفت به بخش زیادی از خواسته های خود رسیده است در وارد کردن ضدفرهنگی به اسم ولنگاری پوششی و بی حیایی نقش آفرینی می کند.

 
 

اینکه بزرگترین و تأثیرگذارترین رسانه ها و مبلغان فرهنگ چون صدا و سیما، سینما و تئاتر چه میزان آب بر آش شل و وارفته فرهنگ پوشش می ریزند خود اظهر من الشمس است و از طرف دیگر هنرپیشه ها به ویژه بانونی که در این عرصه چهره هایی شناخته شده هستند نیز با پوشش های خارج از عرف خود در ملاء عام و حتی تأثیرگذارتر از آن در جشنواره های داخلی و خارجی کجای این پازل هستند، نیاز به گفتن وگفتن بیشتر ندارد.
 

در روزهای گذشته شاهد حضور یکی از بانوان هنرپیشه در ... بودیم با لباسی که نقل محافل مختلف داخلی و خارجی شده بود و چه تعجب برانگیز بود دفاعیات این خانم بازیگر از طرح لباسش!
 

ورود برخی از زنان هنرپیشه به عرصه مد و مدلینگ و یا تبلیغات از عطر گرفته تا ساعت مچی! و معرفی برندهای مختلف آرایشی ... آن هم با سناریوهایی که گاها مضحک و در بیشتر مواقع نیز با سبک و سیاق تبلیغات و ترانه های ماهواره ای نوشته شده اند، جای بحث را کوتاه می کند.

 

از غش کردن خانم بازیگر با لباس و آرایشی خاص بخاطر بوییدن یک عطر گرفته تا گیج و مبهوت ماندن افراد حاضر در یک کافی با ورود خاص و طناز گونه بانویی که خوش لباس و خوش عطر و خوش آرایش با رندی معروف برای صرف چای و دیدن محبوب وارد کافه شد است همه همه ولنگاری فرهنگی را در نوع پوشش، آرایش و رفتار رقم می زند.
 

تأسف برانگیز تر آن زمانی است که ما چون کبک سر خود را در برف فروکرده و شو مَن های اروپایی اوضاع فرهنگی و اجتماعی ما را با ادبیاتی لنپنی در برنامه های خود به تمسخر می گیرند! از آریش های غلیظ و بینی های جراحی شده و انگیزه های دختران ایرانی برای متفاوت بودن بگویند و افرادی را بخندانند که دولت های شان عملان فساد و تباهی ملل بزرگ هستند.

 

امروزه زنان و دختران ایرانی بدپوششی های خود را با گذاشتن سیگار بر گوشه لب به جای کشانده اند که دیگر می توان گفت برای برخی مسیری کوتاه تا رسیدن به آخر خط باقی نمانده است.

 

بالارفتن آمار اعتیاد بین دختران و زنان، زیاد شدن تعداد زنان خیابانی، افزیاش خیانت زنان به مردان، افزایش طلاق  و همچنین افزایش بیماری هایی که بیشتر پیامدهای تلخ روابط زن و مرد است از حد زنگ خطر گذشته و ما شاهد بروز و نمود علائم بیماری های اجتماعی – اخلاقی هستیم که همگی از یک نقطه آن هم کمرنگ شدن حیا در پوشش و رفتار سرچشمه می گیرد.

 

اینکه کشور ما به عنوان یک کشور اسلامی با قدمتی چندین هزارساله به جای اینکه الگوساز و ارائه دهنده مدل های جهانی به ویژه در جهان اسلام باشد، به یک بازار مصرف لوازم آرایشی و لباس های تولیدات شرکت های خارجی شده است، جای تأمل و تفکر دارد. اینکه ما نتوانسته ایم معنا و مفهوم زیبایی و زیبا بودن را با توجه به فرهنگ و آداب و رسوم خود در سطح جامعه نهادینه کنیم و بدتر از آن در پیش قدم شدن برای شبیه اروپایی ها و آمریکایی ها گوی سبقت را طوری از سایرین ربوده ایم که مورد مضحکه قرار می گیریم ، جای آن دارد که ده ها مرکز مختلف دولتی و مراکز و ان جی او های و تشکل های مختلف غیردولتی که همگی دغدغه فرهنگ و به ویژه حجاب و عفاف را دارند ، از گویندگی خارج شده و دست به اقدامی عملی با برنامه ریزی کوتاه مدت و بلند مدت شوند .

و زنان و دختران ایرانی نیز در نظر بگیرند که دست و پا زدن در لجناز بی بندوباری جز غرق شدن بیشتر در مصائب ومشکلات چیز دیگری در پی نخواهد داشت و چه بسا تمدن ها و ملتی هایی در طول تاریخ بوده اند که به واسطه همین ولنگاری ها در مسیر زمان نابود شده اند.

 

 

انتهای پیام/ ت



نوشته شده در تاریخ سه شنبه 96/9/7 توسط منیره غلامی توکلی
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک