سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلمدون
 
این وبلاگ به کمپین *من عاشق محمد(صلّی الله علیه و آله و سلّم) * هستم، پیوست

رد سیلی برخی سلبریتی ها بر رخساره فرهنگ و عرف جامعه ایرانی/ اینستاگرام مسلخ هنجارهای اجتماعی و مرکز درآمد سلبریتی های دوزاری

اینکه فردی با حضور در یک سریال چند قسمتی یا بازی در یک فیلم سینمایی یا مجری گری در یک برنامه چند ساعته، سال های سال بتواند به ریش فرهنگ و آداب و رسوم و حتی اعتقادات مذهبی ملت بخندد و آن را به بازی بگیرد اصلا و ابدا قابل توجیه نیست! به نظر می رسد در این زمینه قبل از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران ابتدا باید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی احساس وظیفه کند!.

سلبریتی و فضای مجازی
منیره غلامی توکلی: ارتباطات بین برخی از سلبریتی های زن و مرد که داغ ترین اخبار خصوصی ترین بخش های زندگی یکدیگر را در فضای مجازی منتشر می کنند! یا با اعلام ساعت لایو اینستاگرامی بین خود و سلبریتی دیگری که عموماً از جنس مخالف و در رأس اخبار روز است، سعی در جلب مخاطب و القاء ارتباط خارج از محدوده کاری بین خودشان دارند، بحثی است که از منظر تأثیرگذاری نامطلوب بر جامعه قابل بررسی است.
از طرف دیگر ازدواج ها و طلاق های جنجالی و عموما زودرس برخی از سلبریتی ها به عنوان کسانی که خواه و ناخواه در رصد اقشار مختلف جامعه از دانش آموز گرفته تا خانم خانه دار، از دانشجو گرفته تا کارگر و ... هستند ، قطعا خالی از خلل نیست. اینکه سلبریتی ها پیج های اینستاگرامی خود را به آلبومی تاریخی از آغاز آشنایی تا شب عروسی خود یا مملو از تصاویر روابط درون خانه تا خاطرات سفرهای خارج از مرزهای کشور کرده اند و هر ازگاهی هم با دریافت واکنش های مردمی، نسبت به یکی از رفتارها یا کردارهای خود دم از رعایت «حریم شخصی» می زنند و جامعه مخاطب شان را با شدیدترین الفاظ می کوبند، نیز مسئله دیگری است که باید از ابعاد مختلف روانشناسی، عرفی، شرعی ، آسیب های فضای مجازی و جامعه شناسی مورد توجه قرار داد.
به نظر می رسد در روزهای فسرده و کم تحرک کرونایی که حضور مردم در شبکه های اجتماعی بیش از گذشته شده است این فرصت را برای برخی از چهره های حاشیه ساز اینستاگرامی که حتی سابقه محکومیت در زندان را نیز دارند هر چه بیشتر باز کرده است تا علاوه بر ایجاد سرگرمی های نامبارک و مخرب برای مخاطب، برای خود فالور بیشتر و برای جیب های شان اعداد و ارقامی با صفرهای کلان تر دست و پا کنند.

نمونه این دست رفتارها را می توان در حاشیه سازی های ریحانه پارسا از بد ورودش به عرصه بازیگری دید. از کشف حجاب و ولنگاری های رفتاری او بعد از سریال « پدر» تا ازدواجش با مهدی کوشکی و طلاق زودهنگام آنها و اکنون هم مسافرت خارج از کشور و بده بستان خبری که با بازیگر پرحاشیه ای به اسم « محسن افشانی» دارد.
البته در این اتفاقات و جریان سازی ها رد پای سلبریتی هایی وجود دارد که از آنها می توان به عنوان بازیگران یاد کرد، بازیگرانی که اگر چه در سینمای ایران آن هم بخاطر زیبایی، اندام و رنگ چشم های شان « دولت مستعجلی بیش نبودند» اما در دست بازی گردان هایی در آن سوی مرزها به بدترین شکل ممکن به دنبال ایجاد سبک زندگی نامتعارف در کشور هستند و این اقدامات کثیف خود را در خلاء نظارت بر محتوای شبکه های مجازی با نشان دادن عملی ازدواج های سفید، روابط خارج از محدوده ازدواج، بی بندوباری های رفتاری و زشت گویی های زبانی دنبال می کنند.
شاید یکی از دلایل اینکه این دست چهره ها برای ورود به فضای مجازی و شناخته شدن از شغل « بازیگری » استفاده می کنند و به هر شکل ممکن از خرید یک نقش گرفته تا وارد شدن از طریق مافیای بازیگری به سینما راه پیدا می کنند؛ این باشد که درهای سینما و گاه صدا و سیمای کشور ما دولنگه باز است! گویی برای انتخاب بازیگر فقط اندام، رنگ چشم و داشتن روابط از همیت بالایی برخوردار است و ضوابط و مهارت ها هیچ ارجحیتی ندارند!.این خود یک آسیب دیگر است که باید از سوی مسئولین صدا و سیما رفع شود .

بهتر است از بازیگران برای ورود به عرصه تلویزیون و سینما عهد و میثاق پایبندی به شأن بازیگری گرفته شود و شاید هم باید برای ورودشان ضوابطی تعیین شود و رعایت و پایبندی به آن ضوابط و قوانین لازمه حضورشان در این عرصه باشد. اینکه فردی با حضور در یک سریال چند قسمتی یا بازی در یک فیلم سینمایی یا مجری گری در یک برنامه چند ساعته، سال های سال بتواند به ریش فرهنگ و آداب و رسوم و حتی اعتقادات مذهبی ملت بخندد و آن را به بازی بگیرد اصلا و ابدا قابل توجیه نیست! به نظر می رسد در این زمینه قبل از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران ابتدا باید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی احساس وظیفه کند!.
اما حال که خبری از این دست نظارت ها نیست ؛ تنها کاری که می توان کرد، هشدار است و هشدار . قطعا حضور سلبریتی های ضد نظام خانواده که در جنگ علنی ضد انقلاب به عنوان پیاده نظام شمشیر بر شرع و عرف حاکم بر جامعه و خانواده کشیده اند سراسر آسیب و پیامدهای ناگوار فرهنگی و اجتماعی است. اما سؤال این است که چرا و تا کی باید دست روی دست گذاشت که این افراد معلوم الحال، پنجه بر رخساره هویت فرهنگی جوانان این مرز و بوم بکشند و وضعیتی بحرانی برای جامعه به وجود بیاورند!؟.
هر چند خود این دست سلبریتی ها برای شانه خالی کردن از خطری که آفریده اند و مسئولیتی که در قبال آن دارند خود را الگوی مردم نمی دانند! اما روانشناسان و جامعه شناسان نظری دیگر دارند. زینب اسدی روانشناس و مشاور خانواده در این خصوص معتقد است که به قطع انسان در هر زمانی و در هر مکانی که زندگی می کند نیازمند یک مرجع رفتاری و یک الگوی برای انتخاب نحوه زیستن خود است و در این زمانه اصلا نمی توان مبحث الگوپذیری جامعه به ویژه جوانان از سلبریتی ها به ویژه بازیگران و چهره های شاخص هنری را رد کرد!.
وی با بیان اینکه به نظر می رسد بخش زیادی از رفتارها مغرضانه این افراد، برنامه ریزی شده و با هدفی مشخص صورت می گیرد، می گوید: بحث الگوپذیری یا رفتار چیز قالبی و کلیشه ای نیست و معمولا این جور یادگیری ها که جنبه تقلیدی و الگوبرداری دارد خیلی مخفیانه و زیرپوستی صورت می گیرد و همین قضیه را خطرناک می کند زیرا نیاز به تعمق بیشتر و کاووش همه جانبه تری دارد.
این روانشناس در خصوص سلامت روحی و روانی این دست سلبریتی ها می گوید: این افراد هویت هایی دارند که شکل نگرفته است و اکثریت افرادی هستند که بلوغ هایی که باید در مسیر زندگی برایشان اتفاق بیفتد ، نرسیده اند.
انتهای پیام/*



نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 99/8/14 توسط منیره غلامی توکلی
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک