سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلمدون
 
این وبلاگ به کمپین *من عاشق محمد(صلّی الله علیه و آله و سلّم) * هستم، پیوست

قلمدون : این روزها در اکثر خبرگزاری ها و کانال های اینترنتی، خبری مبنی بر توهین فائزه هاشمی و جمعی از اصلاح طلبان به همسر شهید مدافع حرم کجباف دست به دست می چرخد، چیزی که شاید در ادعای این حزب که دائم دم از آزادی و آزادی بیان می زنند، نگنجد و قبیه ترین رفتار در قبال خانواده شهدا در نظر مردم باشد! از این رو برای دانستن کم و کیف این قضیه با "شاهزاده احمدی زاده همسر شهید مدافع حرم هادی کجباف" گفت وگویی انجام دادم و کم و کیف این قضیه را با جزئیات از وی پرسیدم.

آنچه می خوانید روایت موثق این برخورد توهین آمیز با همسر شهید کجباف است:

همسر شهید مدافع حرم هادی کجباف / شاهزاده احمدی زاده

شهزاده احمدی زاده گفت: شنبه گذشته من و یکی دیگر از همسران شهدای مدافع حرم برای شرکت در « یادواره شهدای مدافع حرم»  به دانشگاه علوم پزشکی خرم آباد دعوت شده بودیم، آن روز فارغ از هوای گرم خود را به این شهر رساندیم.

بدو ورود به شهر متوجه پلاکاردهای تبلیغاتی فائزه هاشمی در سطح معابر و خیابان ها شدم و در مسیر دانشگاه گروهی را دیدم که با موسیقی شاد، کف خیابان و می زدندو می رقصیدند! از راننده جویای علت این حرکات شدم، گفت: این مراسم  انتخاباتی و  از سوی اصلاح طلبان هست!

با خودم  گفتم که اینا می خواهند با رقص و آواز به مجلس راه پیدا کرده و -دوره جدید آن- مجلس را شروع کنند!

وی ادامه داد: تصمیم گرفتم که در سالن سخنرانی فائزه هاشمی شرکت کرده و سوالی از او بپرسم، چرا که -از نظر من- پرونده اینان – خانواده هاشمی - سیاه است و چطور رویشان می شود که سربلند کرده و بخواهند سخنرانی بکنند؟!

احمدی زاده با تأکید براینکه از نظر من اینان اسباب دست آمریکا و وسیله نفوذ او در کشور ما هستند؛ ادامه داد: به هر شکلی بود کنار فائزه هاشمی قرار گرفتم و با هر زحمتی بود، رفتم جلو و گفتم اجازه بدهید، من یک سوال دارم.

 می خواستم – به فائزه -  بگویم که شما از این ملت دیگر چه می خواهید؟، هر کاری که می توانستید کردید؟، هر چه دلتان خواست ثروت جمع کردید، دیگر این ملت را رها کرده و پی کارتان بروید.. اما در آن جمع این حرکت شدنی نبود؛ از این رو با خودم گفتم از این او بپرسم نظرتان در مورد ارتباط با آمریکا و جنگیدن با داعش چیست ؟ در حالی که می دانم نظر آنها چسیت و این کار را صحیح نمی دانند! اما می خواستم خودش جواب بدهد.

همسر شهید مدافع حرم کجباف گفت: به هر زحمتی بود خود را به کنار او رساندن و سلام کرده و گفتم که سؤالی دارم ،با اشاره پاسخ سلام مرا داد و به همان نحو ، اشاره کرد که صبر کنم، بار دوم گفتم یک لحظه میکروفن را بدید تا من سوالم را مطرح کنم، دوباره گفت که صبر کنم و این درخواست یک باردیگر انجام شد با همان جواب از سوی خانم هاشمی...

وی ادامه داد: در همین اثناء یکی از محافظان او از پست سر مرا به شدت هُل داد گویی به قصد اینکه از سن پایین بیفتم! برگشتم و اعتراض کردم و گفت: چر آمدی بالا؟ برو پایین...خانم شهیدی که همراه من بود به آن خانم گفت: که ایشان همسر شهید مدافع حرم است و محافظ فائزه با همان لحن در جوابش گفت: همسر شهید هست که هست ...!

احمدی زاده با بیان اینکه منطق اینها بی ادبی، فحش، زدن و بی حرمتی است ادامه داد: بعد از تمام شدن صحبت های خانم هاشمی او صورتش را برگرداند و محل نگذاشت و رفت!  من  هم میکروفن را از کسی که میکروفن در دستش بود گرفتم و گفتم که بنده همسر شهید مدافع حرم هستم،  ولی متصدی میکروفن یکباره با بی احترامی آن را از دست من گرفت! من با تمام قوا حرف هایم را بلند بلند گفتم ...افرادی که در آنجا بودند به طرفداری از من فریاد زدند درود بر شهیدان و فائزه در همین حین از آنجا بیرون رفت در حالی که برخی از فیلم برداران این صحنه ها را ضبط کردند. .. و با رفتن او ما هم از آن مکان بیرون آمدیم در حالی که من شعارهای اعتراضی به حضور فائزه هاشمی را می شنیدم.

وی ادامه داد من نامه سرگشاده ای را هم نوشته ام که در اکثر رسانه ها استفاده شده است.

برای خواندن متن نامه سرگشاده همسر شهید کجباف به ادامه مطلب مراجعه کنید.


ادامه مطلب...

نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 95/2/15 توسط منیره غلامی توکلی
با نگاهی به وضعیت مردم در عصر جاهلیت و عصر امروزی

مبعث فکری و رسالت حقیقت بر شانه های مؤمنین

یکی دیگر از اهداف اجتماعی بعثت نجات امت واحده از ظلمات به سوی نور است . نجات از رکود به سوی حرکت متعالی است.حرکات بزرگ علمی،هنری و ادبی و …حرکت به سوی جایگزینی عدالت به جای ستم است و جایگزینی وحدت به جای تفرقه و…. چیزی که اساس وحشت استکبار و استعمار جهانی است و تمام هم وغم خود را در برهم زدن این واژه یعنی وحدت کلمه در میان مسلمانان قرار داده اند.
مبعث پیامبر

منیره غلامی توکلی 

بیست و هفتمین روز از ماه رجب قرن هفتم میلادی محمدامین، فرزند عبدالله و آمنه به پیامبری مبعوث شد. او آمد تا جهانیان را دعوت کند به یکتاپرستی و دوری از جهل و ناراستی. او مبعوث شد تا انقلاب بی نظیری را در شبه جزیره ای بنا سازد که چهره آن آبله رو از جنگ و ناامنی، امتیازات طبقاتی و قبیلگی، بی عفتی و انحراف جنسی، قتل و آدم کشی، زن فروشی و دخترکُشی، ، بت پرستی، خرافات و بیهوده گرایی، لجاجت و ... غیره بود.

حاکمیت جهل قبل از بعثت پیامبر

پیامبر در چنین وضعیت فرهنگی – اعتقادی و اجتماعی وظیفه هدایت قبیله ها و عشیره هایی را بر عهده گرفت که برای شترهایشان شعر عاشقانه می سرودند، شمشیرهایشان را در قتل و خونریزی ستایش می کردند به طوری که تاریخ نگاران از بروز 1700 جنگ میان قبایل عرب بر اساس نادانی، تعصب، فقر، بی رحمی و ریاست طلبی گزارش داده اند، جنگ افروزی هایی که بهانه آن امتیازات قبیله گی و طبقاتی بود و انسان ها بر پایه اینکه از کدام قبیله هستند و آن قبیله چند مرد جنگاور دارد، تعداد بردگان و کنیزان آنها چقدر است، قدرتمند و قابل احترام محسوب می شدند و همین افراد قابل احترام و قدرتمند بیشترین جنایات و بداخلاقی های انسانی – اخلاقی را مرتکب می شدند.

این عصر که جهل در آن بیداد می کرد، عصر جاهلیت نامیده می شود، عصری که در آن دختر دار شدن عیب و ننگ بود و  پاک کردن این لکه ننگ فقط با زنده به گور کردن دختر از پیشانی پدر پاک می شد! کنیزان آنقدر بی ارزش و مایه تفریح بودند و حتی صاحبانشان آنها را مجبور به زنا می کردند! و آیه  33 سوره مبارکه نور بر پیامبر وحی شد ( کنیزان خود را به زنا مجبور نکنید؛ اگر آنها خواستار پاکیزگی هستند.)  

زنده به گور کردن دختران را اگر بنابر تعصبات بگذاریم، عرب در آن عصر کودکان خود حتی پسران را به دلیل فقر می کشت و از این کشتار هیچ ابراز ناراحتی نمی کرد!  حب خدای سنگی، دل سنگی، ذهن سنگی و آداب و رسومی سخت، از سنگ برای آنها به وجود آورده بود. خدایانی که در کعبه نگهداری می شدند مخصوص یک قوم بودند! در تاریخ نقل شده که تعداد بت ها به 16 هزار عدد می رسید که 360 بت آنها به تعداد شمار روزهای سال، بت های معروف بودند و  9 بت از بت های بزرگ و معروف بودند و داخل کعبه را پُر از بت کرده و به قصد پرستش بت ها اطراف کعبه را طواف می کردند!

عبادات رایج در بین این قوم حتی در وقت بت پرستی و کفر  بر اساس یک جامعه بی بندوبار و جهالت زده قاعده و قانونی نداشت! به طوری که عبادات آنها حقیرترین کارهایی بود که اقوام دیگر تا حال به خود ندیده بودند! به عنوان نمونه، جمعی از آنها هنگام طواف کعبه لخت مادرزاد می شدند، سوت می کشیدند و کف می زدند و نام این عمل نادرست خود را عبادت خدا می گذاشتند! (خداوند متعال در سوره انفال آیه 35 به این مطلب اشاره می فرماید )  و چه بسا در این زمینه لجاجت و یک دندگی به خرج می دادند! در حدی که مرگ و جا به جایی کوه را بر قبول دین وحیانی بر می گزیدند!

این لجاجت ها کار را به جایی رسانید که پیامبر فرمود: ( هیچ پیامبری در راه ابلاغ رسالت مانند من آزار ندید.) و این مسئله با نگاه کارشناسانه مولا علی (علیه السلام) اینگونه تفسیر شده است که :«خداوند رسولش محمد را در زمانه ای فرستاد که فاصله قطع رسالت های آسمانی و وحی الاهی به درازا کشیده بود. امت ها به خواب بلند غفلت و بی خبری فرو رفته بودند. فتنه، فساد و تباهی عمومیت یافته بود. نظام کارها از هم گسسته بود. آتش جنگ ها شعله می کشید. دنیا تیره بود و فریبکار، خزان زده بود و یأس آفرین. خشکسالی معنوی بود و قحطی حقیقت. نشانه های هدایت فرسوده و پرچم های گمراهی افراشته بود. چهره دنیا بر مردم عبوس گشته بود. روزگاری بود که میوه اش فتنه، خوراکش مردار، کسب و کارش آلوده و در دل های مردمانش هراس و در کف هایشان شمشیر قرار داشت. در این هنگام، خداوند، پیامبرش را برانگیخت… و جهان با نور نبوت، روشن شد».

برنامه ها و اهداف رسالت محمد(ص)

اما پیامبر اسلام در کنار زنی مهربان، یکتاپرست، با درایت حرکت به سوی تعالی را با شعار وحدانیت ( لااله الا الله ) آغاز کرد و در این زمینه چنان موفق عمل کرد که نه تنها بت های سنگی شکسته شدند بلکه بت های رذایل اخلاقی نیز شکسته و فراموش شده و جای آنها را وحدت، راستی، درستی، امانت داری، صله رحم، اخلاق پسندیده... گرفت که نه تنها اعراب جاهلیت بلکه ملل هایی را نجات داد و تمدن بزرگی به اسم تمدن اسلامی پایه ریزی کرد به طوری که کمتر از سه دهه انقلاب وحدانی خاتم رسولان مرزهای عربستان را در نوردید و به امپراطوری های بزرگ ایران تا کشورهای اروپایی و افریقایی نیز راه پیدا کرد.

جایی که اکنون یک میلیارد مسلمان در سراسر دنیا زندگی می کنند و این مهم تحقق آیه شریف است که می فرماید: « بگو ای مردم من فرستاده خداوند به سوی همه شما هستم» و نیز «و ما تو را جز برای همه مردم نفرستادیم». قرآن کریم هم چنین در سوره جمعه می فرماید: «او مبعوث به گروه دیگری از مؤمنان نیز هست که هنوز ملحق به این ها نشده اند» و این آیه مبین این نکته است که بسیاری از افراد در دوران های مختلف از سرزمین های دور و نزدیک به اسلام روی می آورند.

اما به راستی مهمترین برنامه پیامبر بعد از گسترش یکتاپرستی چه بود، اینکه مردم خدای یکتا را بر طبق عادت پرستیده و بعد هر کاری که دلشان خواست انجام بدهند؟ شعار یکتا پرستی را چون ورد بر زبان بیاورند برای رسیدن به امیال نفسانی از هیچ گناه و ظلمی دریغ نکنند؟ خود را مسلمان بخوانند و فحشا را در پنهان و پیدا رواج دهند؟ به زبان عربی سخن بگویند و اعمال شیطانی و به ویژه یهود – صهیونیسم- دوستی کنند، قومی که از ابتدای رسالت بیشترین آزار را به پیامبرخدا روا داشتند؟ پرده داری کعبه کنند و خون زائران را بر زمین بریزند و حرم امن الهی را رسما ناامن کنند؟ پرچم لااله الا الله در دست بگیرند و زنان و دختران به کنیزی و کنیزان را به فحشا مجبور کنند و به بدترین شکل ممکن دست به قتل و غارت و وحشی گری بزنند و ادعای اجرای سنت نبوی داشته باشند؟! نه اینگونه نبوده و نیست.

این مسائل که به نام اسلام در پی اهداف اسلام ستیزی در حال اجرا است یک بار دیگر تاریخ را ورق می زند چه بسا در دوران بعثت پیامبر، حد فاصل رسالت حضرت عیسی (ع) تا نبوت محمدرسول الله (ص) بیش از سایر پیامبران بود و این نکته که پیامبر اکرم (ص) آخرین رسول خدا بر روی زمین است تا ظهور امام زمان(عج) و تشکیل حکومت اسلامی – مهدوی به دست مبارک ایشان قطعا شاهد جهالتی نوین چون جهل 1400 سال پیش هستیم.

جهلی که پایه های آن قومیت گرایی – صهیونیسم-، فحشا و بی بندوباری – فرهنگ غربی و غربگرایی-،  ظلم  و ستم قدرت طلبی، بت کردن بدن و جسم، تجاوز و خونخوارگی و در عین حال لجالت و یک دندگی است و ما امروزه به سبک دیگری شاهد این موارد هستیم.

و این در حالی است که مهم ترین برنامه پیامبر اسلام  تربیت انسان‏ها و شکوفا کردن استعدادهای انسان در جهت مطلوب است. بطوریکه  از نظر عملى بهترین رابطه را با خداى خود (عبادات)، با هم نوع خود (عقود و ایقاعات)، با قوانین و مقررات اجتماعى (حکومت و سیاسات)، با خانواده خود (حقوق خانوادگى) و با نفس خود (اخلاق و تهذیب نفس) داشته باشند، تا بتوانند شایسته سجده فرشتگان شوند . 

مهم ترین اهداف اجتماعی این برنامه انسان ساز آموزش راه های دفع ظلم و ایستادگی در برابر ظالم است چرا که  اسلام با خلق مفهومی به نام شهادت طلبی راهی که مردم بتوانند با قدرت?های بزرگ ظالم مقابله کنند را به مردم آموزش داد و صد البته که  آثار این آموزش?ها را می توانیم در عاشورای حسینی و شعار آن حضرت که شهادت بهتر از زندگی با ذلت است دریابیم.

یکی دیگر از اهداف اجتماعی بعثت، نجات امت واحده از ظلمات به سوی نور است . نجات از رکود به سوی حرکت متعالی است. حرکات بزرگ علمی،هنری و ادبی و …حرکت به سوی جایگزینی عدالت به جای ستم است و جایگزینی وحدت به جای تفرقه و…. چیزی که اساس وحشت استکبار و استعمار جهانی است و تمام هم وغم خود را در برهم زدن این واژه یعنی وحدت کلمه در میان مسلمانان قرار داده اند.

انقلاب اسلامی نمونه موفق اجرای فرامین نبوی

بزرگترین برکت بعثت خاتم رسولان حکومت اسلامی است که نمونه آن قبل از ظهور در کشور ما درخشش یافته است و به واسطه آن انقلاب های اسلامی دیگر بروز و ظهور پیدا می کنند، اینکه انقلاب اسلامی ما بر پایه ولایت مطلقه فقیه و اجرای فرامین الهی چنان صارد شده است که خشم و غضب، بغض و کینه و ترس کفار و ظالمان امروزی را برانگیخته است و منافقان را یک بار دیگر از قربستان های دوران جاهلیت - این بار در کسوت دولتمردان کشورهای مسلمان خودباخته به آمریکا و صهیونیستی-  بیرون کشیده و این بار چشم جهانیان به ظهور انقلاب منتقم آل رسول الله ، حضرت مهدی (عج) دوخته شده است تا سنت پیامبر نه در چند کشور تحت عنوان جهان اسلام بلکه بر جهانی مسلمان بر پایه حکومت اسلامی واحد، اجرا شود.


انتهای پیام/ غ



نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 95/2/15 توسط منیره غلامی توکلی
یادخاطره ها
تصاویری زیبا از دانش آموزان و معلمانشان از دهه 20 تا 80شمسی را می بینید، دانش آموزان و معلمانی که برخی از آنها در زمره شهدای فرهنگی و دانش آموز محسوب می شوند این عکس ها به همت قلمدون از بین اعضای خانواده جمع آوری شده است.

عکس ارسالی از علی انیسی  - دانش آموزان کلاس سوم دبستان آقای عظیمی سال 55

عکس ارسالی از علی انیسی  - دانش آموزان کلاس چهارم دبستان مدرسه معمار قصری 56

ارسالی از حسن قربانی - مدرسه ابتدایی توحید سال 1353 در این عکس سه تن از دانش آموزان در دوران دفاع مقدس به شهادت رسیده اند ، ردیف وسط نمیکت دوم ، از راست نفر دوم، دانش آموز شهید سهرابی

ارسالی از حسن  قربانی سال  1361 ، مدرسه راهنمایی شهید توپچی، کلاس دوم، ایستاده نفر سمت راست معلم خوش اخلاق درس انگلیسی جناب آقای تدین و ایستاده سمت چپ معلم پرورشی جناب آقای سعیدی




معلم و مدیر شهید مرتضی توپچی - محل شهادت همدان





معلم شهید سید محمود افتخاری




عکس ارسالی از محسن صالحی - کلاس سوم دبستان -مدرسه شهید افتخاری سال 75



ارسالی از گالیا توانگر



دانش آموز دهه 20 ، بهمن توانگر

ارسالی از معصومه غلامی - اردیبهشت سال 72 - کلاس سوم دبیرستان همراه با خانم معلم ثانی

ارسالی از مریم مهربان خو - کلاس اول دبستان، ارودی دارآباد - خانم رحمانی - سال 1380



ارسالی از پریسا انیسی - سال اول دبستان، جشن عاطفه ها، خانم معلم اولیای سال 83


ارسالی از مریم منصوری - کلاس دوم دبستان 12 اردیبهشت سال 81



ارسالی از تهران - رتبه های اول سال سوم دبستان  مدرسه پسرانه  شهید سعیدی منطقه 14 تهران


ارسالی از مریم مهربان خو - سال 1382 همراه با خانم معلم دادگر معلم سال دوم و سوم دبستان تندگویان



انتهای پیام/ ت
 



نوشته شده در تاریخ یکشنبه 95/2/12 توسط منیره غلامی توکلی
درخشش آفتاب برجام، غروب خورشید فرهنگی کشور!

برجامی که به جای سوئیفت، گلوگاه های واردات مُد را باز می کند

قلمدون: با روند اجرای برجام و اعلام لغو تحریم‌ها!شاهد صف کشیدن برندهای لوکس کشورهای غربی به کشورمان هستیم، این روند که در چند روز گذشته با ورود رئیس سیستم مد ایتالیا و دیدار وی با حمید قبادی، جنبه مثلا قانونی به خود گرفته است،حاوی پیامی است که در پس لبخند؛دارای نیشی زهرآگین است،نیشی که قطعا اوضاع اقتصادی شرکت‌ها و کارگاه‌های طراحی، دوخت لباس و مد را خراب‌تر و بازار کم رونق آنها را کسادتر خواهدکرد، اگر چه گفتن و گفتن در این زمینه شاید گوش شنوایی را با خود همراه نسازد اما باز هم برای چندمین بار به سراغ استاد میرلوحی میروم تا  گفته های این اندیشمند و نویسنده بزرگ بتواند، دست نوشته مرا مستندتر کند.

به قلم: منیره غلامی توکلی

 ایران با جمعیتی غالب بر 80 میلیون نفر که اکثریت جوانان آن را تحصیل کردگان تشکیل داده اند با توجه به موقعیت سوق الجیشی و منابع طبیعی خود، برای بازاریابان کالاهای لوکس کشورهای غربی به عنوان بازاری پررونق و پُر سود به شمار می رود.

سال گذشته با روند اجرای برجام و اعلام لغو تحریم ها! پس از سه روز شاهد تأسیس فروشگاه یکی از برندهای لباس ترک در ایران بودیم و از اواخر سال برنده های لوکس کشورهای غربی در صف ورود به ایران، قرار گرفتند.

این روند که در چند روز گذشته با ورود "کلودیو منرنزی" رئیس سیستم مد ایتالیا و دیدار وی با "حمید قبادی" دبیر کار گروه ساماندهی مد و لباس کشورمان جنبه مثلا قانونی به خود گرفته است، حاوی پیامی است که در پس لبخند؛ دارای نیشی زهرآگین است نیشی که قطعا اوضاع اقتصادی شرکت ها و کارگاه های طراحی و دوخت لباس و مد را خراب تر و بازرا کم رونق آنها را کسادتر خواهد کرد.

پتک محکم واردات مد، بر پیکره فرهنگی و اقتصادی کشور

این مسئله که با شعار اقتصاد مقاومتی اقدام و عمل، با هوشیاری در برابر نفوذ فرهنگی دشمن، با تلاش برای حفظ ارزش های سنتی و دینی مردم ما در تضاد کامل است،  در پی اعلام خبری از  رئیس سیستم مد ایتالیا مبنی بر اینکه در آینده نزدیک شاهد محوریت ایران در زمینه تأثیرگذاری بر مد و لباس منطقه و بعد از آن جهان خواهیم بود به بدترین شکل ممکن رخ می نماید.

یکی از نگرانی های موجود در این خبر برای دلسوزان فرهنگی، تأثیر اینگونه اقدامات بر روند تغیر سبک زندگی مردم ایران است، سبکی که متأسفانه شاهد هستیم به سختی عناصر و مؤلفه های اصلی خود را نگه داشته و از آن حافظت می کند.

قطعا ورود این برندهای غربی لباس، بدون برنامه ریزی های مخرب فرهنگی نخواهد بود، مثلا کم کم شاهد برگزاری شوی لباس ها بدتر از این چیزی که امروز برگزار می شود، یا پوشش های عجیب تر و خارج عرف تر همراه با آرایش های مناسب آن پوشش خواهیم بود و قطعا در این زمینه خواص، هنرمندان، جوانان، دانشجویان و ویژه تر زنان در تیر رأس اهداف مخرب فرهنگی دشمنان قرار دارند.

عوامل نفوذی دشمن در زمان وارد شدن به حریم های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، توپ و تانک بر دست نمی گیرند و داد و فریاد نمی کنند، بلکه زیباتر و زینت شده تر از آن چیزی که فکرش را بکنیم، در غالب برندهای معروف و با تغییر ذائقه و سلیقه پوششی که در رابطه مستقیم با نوع رفتار انسان ها هستند، وارد عمل می شوند رفتاری که ابتدا به صورت یک تقلید کورکورانه، بعد به صورت یک مُد و در نهایت یک اندیشه و تفکر بر جامعه حاکمیت می یابد.  

شاید برای اذهان بسیار بعید به نظر برسد که دشمن می تواند از این طریق چه ضربه های مهلکی به بدنه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی کشور بزند اما شنیدن از زبان استاد دانشگاه و نویسنده ای که خود سال ها در آمریکا زندگی کرده قطعا خالی از لطف و بی فایده نخواهد بود.

واردات مد ، نخستین گام قانونی در نفوذ فرهنگی کشور!

استاد سیدهاشم میرلوحی نویسنده کتاب هایی چون  « یوسرائیل و صهیوناکراسی: ایالات متحده اسرائیل و سلطه صهیونیسم بر مردم»، «آمریکا بدون نقاب» در زمینه ورد کالاهای خارجی به ویژه البسه با برندهای معروف اروپایی در پسابرجام معتقد است که  این نوع حرکات یکی از زیرمجموعه های برجام است.

وی با اشاره به دسیسه ها و کارشکنی های دشمنان انقلاب اسلامی علیه کشور و نظام ما می گوید: این گونه قضایا چیز جدیدی نیست و دشمنان از اول انقلاب سعی داشته و دارند که از طرق مختلف به نظام جمهور اسلامی ایران ضربه  بزنند و از این کارهای خود دست بردار نیستند.

وی در ادامه توضیح می دهد:  کثافت کاری‌هایی که در آمریکا و دیگر کشورهای اروپایی وجود دارد، به دست جهودان صهیونیسم  اجرا شده و می شود و همین افراد سعی داشته و  دارند در ایران اسلامی نیز همان موارد را مو به مو پیاده سازی کنند.

این استاد دانشگاه معتقد است، اگر تا الان دشمنان نظام در اهداف خود، موفق نشده اند به خاطر وجود ولی فقیه، آن هم شخصیت هایی مثل امام (ره) و مقام معظم رهبری در صدر نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است و إلا همان اول انقلاب که دولت موقت روی کار آمد و در ارتباط با قصاص تظاهرات راه انداختند، کار را تمام می کردند.

میرلوحی با بیان اینکه قضیه مد چیزی ماورای این چیز ها نیست، می گوید: در کتاب ( هالیود شکل دهنده و غالب ریز افکار واندیشه ها ) -که سعی مان بر این است تا نمایشگاه بین المللی کتاب از زیرچاپ خارج شود - ه برخی از این قضایا اشاره کرده و تا جایی که توانسته ام برای خواننده  موضوعات مطرح شده را باز کرده ام.

نویسنده «کتاب آمریکا بدون نقاب»  - که هالیود را دست پرقدرت رسانه ای آمریکا برای رواج بی بندوباری در جهان معرفی می کند _   ادامه می دهد: « وقتی در سال 2012 اومابا برای دومین بار به عنوان ریاست جمهور آمریکا برگزیده شد،  500 هنرپیشه مرد و زن هالیوود چشنی برای این پیروزی برگزار کردند، در همین اثناء تصویری از این چشن پخش شد که زن و شوهر هنرپیشه ای همراه با یک مرد دیگر مورد خطاب خبرنگار قرار می گیرند. خبرنگار از همسر زن با طرح این سوال که شما  چه می گویی؟ نظر مرد را در خصوص آن چشن جویا شد. مرد هنرپیشه می گوید: ما چه می توانیم بگوییم! ما یک سری مردم ملحد هستیم؛ ما اصلا ارزش های اخلاقی نداریم و دوست داشتیم  کسی به عنوان رئیس جمهور انتخاب بشود که او هم ارزش های اخلاقی نداشته باشد و اومابا یکی از اینهاست. در همین اثناء صدنفر در صف ایستاده بودند تا با آن زن ارتباط داشته باشند! و خبرنگار می گوید: من در عمرم چنین چیزی تا حال ندیده بودم.» متأسفم که بگویم همین زن هنرپیشه کسی بود که به یکی از کارگردانان ما در جشنواره ای دست داد!

اجرای گام به گام برنامه های مخرب صهیونیسم در غرب برای ایرانیان

وی در ادامه می گوید:  اینان – غربی ها، آمریکا و صهیونیسم-  می خواهند، چنین چیزهایی را مو به مو در کشور ما اجرا کنند، متأسفم که بگویم در ادامه همین اهداف بود که "مادانا" یک زن فاسد، گولدن گلوبی به یکی از کارگردانان ما تندیس داد! و این یعنی افرادی فاسد باید به ما اعتبار بدهند! جالب است بدانید که همین مادانا در مصاحبه ای می گوید:  تلویزیون سم و اشغال است و ما در دوران بچگی تلوزیون در خانه نداشتیم و من چیزی از دست ندادم .!

استاد میرلوحی سخنان خود را در مورد نحوه نفوذ در کشور با مثالی دیگر ادامه می دهد و می افزاید: یکی از زنانی که در پارتی -چشن پیروزی اوباما در انتخابات - شرکت کرده بود، زن بسیار فاسدی است که برندهای عطر به نام او را من در مرکز معنوی – فرهنگی دیدم! در آنجا افراد هیئتی و مداحانی به نام، رفت و آمد داشتند! این عطرها در آن مرکز معنوی به راحتی خرید و فروش می شد.

نویسنده کتاب « یوسرائیل و صهیوناکراسی»  می گوید: حال اگر پیشنهاد دهیم اسامی این عطرها را عوض کرده و نام های فرهنگی یا مذهبی بر روی آنها گذاشته و بفروش برسانیم، قبول نمی کنند، چرا که هیچ کس آن محصولات را نمی خرد! این یعنی نفوذ، نفوذی که به راحتی و به نرمی مبهوت کننده ای صورت می گیرد. 

وی دوباره به هالیوود اشاره می کند و می افزاید: یک سری از هنرپیشه های هالیوود را « روسپی بین المللی » می نامند، اما متأسفانه همین افراد با فیلم ها وارد کشورها می شوند! در همان قضیه جشن و سه فردی که در یک تصویر دیده شدند ، صحبت از مردی کردم که کنار شوهر زن ایستاده بود، وقتی تصویر مورد نظر را به فردی نشان دادم، گفت: این که فلانی است؟ گفتم تو او را از کجا می شناسی؟ گفت:  فیلم هایش را صدا و سیما پخش کرده است و این یعنی خیلی از افرادی که در سیما هستند افرادی ناآگاه اند که با انحای مختلف وارد این سازمان شدند از همین طریق است که بسیاری از چیزهاییکه ما توقع نداریم در ایران پیاده شود، متأسفانه درکشور دیده می شود!

این استاد دانشگاه ادامه داد: چند وقت پیش اخبار می گفت که لباس هایی زنان در تهران وجود دارد که به قیمت 160 میلیون تومان به فروش می رود، چون سنگ هایی قیمتی در آن به کار رفته است و در همان خبر طی گفت وگو با یک متخصص سنگ هشدار داده شد که این سنگ ها اگر هم قیمتی باشد بعد از جدا شدن از لباس، قیمت نخواهد داشت. در این صورت می توان نتیجه گرفت، برخی بخاطر پول زیاد و ماهواره در دام شیطان افتادن و وارد شدن مدل هایی مانند ورساجی و یا سایر مدل های ایتالیایی و ..  اول قضایا است.


انتهای پیام/ غ



نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 95/2/8 توسط منیره غلامی توکلی
قلمدون:
طرح امنیت اخلاقی نامحسوس با توجه گستردگی آن که بنابر گفته فرمانده انتظامی تهران بزرگ، فقط در موضوع پوشش خلاصه نمی شود بلکه در همه موضوعات و آسیب های اجتماعی ست، قابل تقدیر است. به نظر می رسد ناراحتی اکثر منتقدان از کم شدن و توبیخ شدن افرادی با شکل و شمایل خارج از عرف نظام اسلامی و مردان و زنانی است که چون مانکن در خیابان رژه می روند.

منیره غلامی توکلی

وقتی حجاب را در معنای اصطلاحی و در قالب پوشش زن ، معنا می بخشیم در واقع منظور ما پوشش تمام زن به وسیله چادر و نقاب است . علت شایع شدن این اصطلاح به آن سبب است که پرده، سبب پوشیدن هر چیز است که پشت آن قرار گیرد؛  زیبایی های زن هم به وسیله نقاب و چادر مستور  و پشت آن واقع می شود .

این تعریف رد ادعای کسانی است که "حجاب  و زن  محجبه " را  زنی همیشه پشت پرده و در خانه محبوس و زندانی تعریف کرده اند .

قدمت تاریخی و نگاه مذهبی به مسئله"حجاب" زنان مخصوص به تاریخ اسلام نیست، بلکه ما قوانین مربوط به " حجاب "  را در ادیان دیگر به ویژه تمام ادیان آسمانی می بینیم به طوری که در آیین یهود، مسیحیت و حتی زتشت، « عفاف و حجاب» همواره مورد تأکید خداوند قرار داشته است ؛ در دین یهود، مسئله حجاب سخت تر از حجابی است که اسلام می گوید اگر چه امروزه به آن پایبند نیستند .

: در دین اسلام به عنوان کامل ترین دین بشریت، حجاب نه حق زن و نه حق مرد است که بتواند از آن بگذرد بلکه به عنوان  " حق الله "  مطرح شده است . آن جا که قرآن کریم می‏گوید: (هر گروهی، اگر راضی هم باشند، شما حد الهی را در برابر آلودگی اجرا کنید ، معلوم می‏شود عصمت زن ، حق‏اللَّه است و به هیچ کسی ارتباط ندارد.)

امروزه بحث "آزادی" در دنیای بردگی نوین در میان مردم دنیا، بحثی داغ است گفت : بسیاری از قوانین بر پایه همین کلمه از سوی سیاستمداران غربی وضع می شود . از این رو " آزادی " تبدیل به کمله ای شده  که رنگ و بوی سیاست زدگی، منفعت طلبی و استعمار نوین برای زن در آن به وضوح دیده می شود ؛ به طوری که در بخش بزرگی از این نگاه " آزادی" در معنای " بی پوششی و لاقیدی و لامذهبی " مطرح شده است درحالی که قرآن کریم "حجاب" را در معنای " آزادگی  و حریت " برای زنان مطرح کرده است.

 اما همین مؤلفه فرهنگی ، ارزشی و معنوی جامعه اسلامی به ویژه زن مسلمان که زبان مشترک دنیای زن مسلمان برای حضور عفیف و کارآمد در جامعه است در چند سده اخیر رنگ و بوی سیاست زدگی به خود گرفته است. که این نگاه سیاست زده به فرهنگ گاه از سوی خودی و گاه از سوی بیگانه صورت می گیرد.

 اکنون اگر شاهد هستیم که افراد علیه جهان اسلام و به ویژه در زمینه زنان مسلمان علیه "حجاب و عفاف" آنها صحبت می کند برخاسته از فکر یک نفر نیست بلکه تئوریزه شده و هدفمند است ! چرا که ساموئل هانتینگتون می گوید:( خطوط گسل بین تمدن ها؛ مرزهای درگیری آینده را نشان می دهد) هانتینگتون، معتقد بود تمدن اسلامی، غربی، بودایی و تمدن روم باستان مرزهای آینده را شکل می دهند و تمدن اسلامی بزرگترین تهدید برای تمدن غرب است.

آنها در مسیر مبارزه با اسلام از  چهار  قدرت پیش رو استفاده می کنند قدرت سخت ( مسلحانه) . قدرت نرم (عملیات روان) ،  قدرت هوشمند(که تلفیقی از قدرت نرم و قدرت سخت) . قدرت هنرمندانه ( قدرتی آکادمیک که از طریق عملیات روانی و رسانه ها زمینه را برای پذیریش برخی از موضوعات فراهم کند) .

آنها از قدرت هنرمندانه بیشترین استفاده ها را می برند و آن بهره برداری از رسانه ها و ابررسانه هایی چون ماهواره و برنامه های ماهواره ای است . در این میان تیر اهداف آنها قوی ترین مؤلفه قدرت نرم جامعه اسلامی یعنی "عفاف و حجاب " زن مسلمان و " غیرت مرد" مسلمان را هدف قرار داده است.

این هدف گزاری به صورتی است که ابتدا فرد، بعد خانواده و سپس اجتماع را در برگرفته و تا جایی پیش می رود که از یک ملت مستقل با تمدن و فرهنگ غنی ملتی ضعیف، بی هویت و در عین حال مصرف گرا و وابسته بسازد. 

محورهای ارائه شده در سریال های ماهواره ای که در مقابل ارزش ها، قوانین و فرهنگ ملی و عرق مذهبی زن و خانواده مسلمان  قرار دارد عبارتند از  سقط جنین، ر ابطه نامشروع،  دوستی پیش از ازدواج، تجاوز، خیانت به همسر، نوزاد نامشروع که از محورهای این فیلم ها است و فیلم ها ساخته شده کشورهایی چون آمریکا ، کره، کلمبیا و مکزیک هستند که در آنها موضوعاتی چون فمنیسم، لیبرالیسم، اومانیسم( انسان محوری)، سکولاریسم(جدایی دین از سیاست) همجنس گرایی، لائیسم به عنوان تفکر امروز غرب منتشر می شود .

نقش وزارت علوم و دانشگاه ها به عنوان یکی از دستگاه های مرتبط حائز اهمیت است چرا که دانشگاه به عنوان یک مرکز علمی و تخصصی که باید فرهنگ‌سازترین بخش جامعه باشد، اکنون خود درگیر همین ناهنجاری شده و این مساله تا جایی پیش رفته که هر ساله گلایه ها و شکایات دانشجویان ارزشی را نسبت به بی توجهی مسؤولان در خصوص آن می شنویم.

در آموزش و پرورش مخصوصا در مهدکودک ها به عنوان اولین مرکز آموزشی کودکان برای آموزش تئوری و عملی ارزش ها و مبانی دینی حرکات موزون و موسیقی آموزش داده می شود.

با توجه به اینکه ما در کشوری اسلامی سکنا داریم، انتظار می‌رود مسئولین ذی‌ربط به عنوان نمایندگان کشورمان اولین گام‌ها را فرهنگ‌سازی عفاف و حجاب خود، بردارند که هر دستگاه متناسب با عملکرد و وظایف خود می تواند وارد عرصه شود.

صدالبته جای هیچ گونه وضع قانونی در این زمینه خالی نیست بلکه اجرا کنندگان قانون گویی نوعی قانون گریزی داشته یا اصلا قانون حجاب و عفاف را برای کارمندان، کارکنان و .. خود محق عمل کردن نمی بینند! کماکان اینکه شاهدیم شورای عالی انقلاب فرهنگی با 300 مصوبه، 26 دستگاه و ارگان را در موضوع طرح حجاب و عفاف موظف کرده است،  این در حالی است که خیلی از دستگاه‌ها به مصوبات این شورا که بالاترین مرجع قانون‌گذاری کشور است عمل نمی کنند و شاهدیم که غیر از نیروی انتظامی تنها چند دستگاه از ظرفیت ها و امکانات خود در این زمینه استفاده می‌کنند و مابقی به وظایف خود یا عمل نمی کنند یا ناقص عمل می‌کنند

.

علاوه بر تعلیم و تربیت و تهذیب، قطعا جامعه نیاز به قوه قهریه ای دارد که بتواند در کنار فعالیت سایر ارگان ها به صورت قانونمند وارد عمل شده و آن گروه از افرادی را که هنجار شکنی می کنند را به گونه ای دیگر به سمت قانون عفاف و حجاب بکشاند.

یکی از این دستگاه ها نیروی انتظامی است که با وجود تمام بی مهری هایی که بعضا از سوی دولتمردان به آنها می شود همچنان به عنوان یک نیروی متعهد به دنبال ایجاد آرامش، امنیت روانی، امنیت اجتماعی و قانونمدار کردن افراد جامعه وارد عمل شده و این بار نیز با جدیت « طرح امنیت اخلاقی» را برنامه ریزی و اجرا کرده است.

طرحی که اگر چه منتقدان خاصی هم دارد اما به نظر می رسد با توجه به گستردگی این طرح که بنابرگفته فرمانده انتظامی تهران بزرگ فقط در موضوع پوشش خلاصه نمی شود بلکه در همه موضوعات و آسیب های اجتماعی است قابل تقدیر است چرا که به نظر می رسد ناراحتی اکثر منتقدان از کم شدن و توبیخ شدن افرادی با شکل و شمایل خارج از عرف نظام اسلامی و مردان و زنانی است که چون مانکن در خیابان رژه می روند.

 

از طرف دیگر با توجه به اینکه پلیس در اجرای طرح امنیت اخلاقی نامحسوس مجاز به برخورد علنی نیست و فقط گزارش می کند، دلواپستان شکسته شدن حرمت و غصه دار شدن مشتی خلافکار و بدحجاب خود را بیش از این ناراحت نکرده و به قولی چوب لای چرخ این مقوله فرهنگی – امنیتی نگذارند!

شاید با ورود نیروی انتظامی ، سایر دستگاه های ذی ربط از همه مهمتر، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز از خواب گران بیدار شده و بازار پر رونق هنجارشکنی های اجتماعی و فرهنگی به ویژه در عرصه حجاب و عفاف، از رونق بیفتد.


انتهای پیام/ت



نوشته شده در تاریخ یکشنبه 95/2/5 توسط منیره غلامی توکلی
<      1   2   3      >
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک