سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلمدون
 
این وبلاگ به کمپین *من عاشق محمد(صلّی الله علیه و آله و سلّم) * هستم، پیوست

لایک‌هایی که دل می‌برند و استکیرهایی که عاشق می‌کنند!/ شوهرم مثل سابق دوستم ندارد

پیام امروز
خاصیت دست‌ها این است که
بر هم که می‌خورند
صدا می‌دهند
با هم که هستند
بیصدا می‌شوند...
و دل‌ها هم انگار محرم دست‌هایند
بینشان که بر هم می‌خورد
صدایش بلند می‌شود...
دل‌هایی که در کنار هم می‌مانند
آرام و بی‌صدا می‌شوند...
خوشا دل‌هایی که با هم‌اند
و به سوی نور مایلند،
آرامش و صفا
کم می‌آورد در برابرشان...

لایک های فضای مجازی

بی‌حاشیه باید گفت که نرخ ازدواج پایین است، بنیان‌ خانواده‌ها بیشتر در خطر تزلزل قرار گرفته است، آمار طلاق سیری صعودی دارد در بین اعتیاد، بی‌کاری، نارضایتی جنسی، خیانت، تغییر سبک زندگی، ... مواردی است که توسط کارشناسان و تحلیل‌گران مسائل خانواده به عنوان عمده‌ترین ایستگاه‌های خطرآفرینی برای حیات خانواده عنوان می‌شود؛ ایستگاه‌هایی که قطار زندگی را به ایستگاه آخر یعنی طلاق عاطفی و بعد طلاق رسمی می‌برد.!

این روند از یک دهه گذشته چنان سرعت گرفته است که اکنون فرصت پیشگیری از دست رفته است، زنگ خطرها دیر به صدا در آمده یا گوش‌ها برای شنیدنش سنگ بوده است، امروز زمان زمان درمان نیز در گذر است و آمار و ارقام طلاق، نارضایتی از زندگی مشترک و .. نشان می‌دهد کوچک‌ترین هسته تشکیل جامعه بیمار بیمار است و باید مراقب بود که ویروس این بیماری به کالبد سایر خانواده ها نرسد.

رشد پدیده طلاق یک واقعیت در جامعه ما است، واقعیتی که نمی‌تواند آن زا با اگرها و اماها..  پوشاند،  سال 93 با ثبت 724 هزار و 345 ازدواج، نسبت به سال 92 شاهد کاهش 6?5 درصدی ازدواج بودیم؛ و در هیمن سال  با ثبت 163 هزار و 572 طلاق شاهد 5?3 رشد طلاق نسبت به سال 92 بودیم به طوری که در هر ساعت 19 طلاق در ایران ثبت شد.!

این روند در سال 94 نیز با رشد قابل توجهی همراه است به طوری که در نیمه نخست امسال بر اساس آمارهای پایگاه اطلاعات جمعیت سازمان ثبت احوال، 83 هزار و 277 مورد طلاق به ثبت رسیده که 74 هزار و 942 مورد در مناطق شهری و 8 هزار و 335 مورد نیز در مناطق روستایی به ثبت رسیده است و این آمار نسبت به مدت مشابه سال قبل 9.3 درصد رشد داشته است.

بر اساس این آمار می‌توان گفت که سال گذشته در کل کشور از هر 5 ازدواج یک مورد آن منجر به طلاق می‌شد، اما  در سال جاری این آمار به 4.4 درصد رسیده است.!

نکته قابل توجه در فروپاشی خانواده‌ها، عمر کوتاه زندگی مشترک است، بر اساس گفته ‌های مسئول دفتر اطلاعات، آمار و مهاجرت سازمان ثبت احوال بیش از 13 درصد طلاق‌ها در کمتر ازیک سال زندگی مشترک و بیش از 74 درصد آنها در کمتر از 5 سال زندگی مشترک اتفاق افتاده است و این نشان می‌دهد که خانواده‌های نوپایی که با ازدواج دختر و پسر زیر 30 سال در معرض خطر فروپاشی قرار دارند.

با توجه به این واقعیت که متأسفانه والدین در سه دهه گذشته وظیفه آموزش مهارت‌های زندگی را در قبال  فرزندان خود به خوبی انجام نداده‌اند می‌توان گفت: حلقه مفقوده تشکیل و ادامه زندگی مشترک " مهارت‌های زندگی و همسرداری" است.

علیزاده جامعه شناس و استاد دانشگاه با اشاره به اینکه در کشور ما هیچ نهادی، مهارتهای زندگی را به نسل جوان آموزش نمی دهد و این امر در کنار مشکلاتی از جمله مهیا نبودن امکانات زندگی باعث شده تا بسیاری از ازدواجها در سال اول زندگی به طلاق ختم شود.

به گفته علیزاده، در شهری همچون تهران مسائل اقتصادی عامل افزایش پدیده طلاق نیست و باید علت آن را در عدم آموزش مهارت‌های زندگی جستجو کرد. چرا که بسیاری از جوانان در زمان آغاز زندگی مشترک هیچ آشنایی با مسائل و مشکلات زندگی ندارند.

این استاد دانشگاه معتقد است: دو انسان با فرهنگ، منش، خانواده و نگرش‌های متفاوت در زیر یک سقف زندگی مشترک خود را آغاز می کنند. در حالی که هیچ نهادی برای آشنایی آنان با مسائل زندگی تلاش و اقدامی نمی‌کند و این امر باعث می شود تا امروز با آمار نگران کننده‌ای در خصوص طلاق و زنان مطلقه مواجه باشیم.

حمید آقایی که برای حل مشکلش به یکی از دفاتر مشاوره خانواده مراجعه کرده است، می‌گوید: من همسرم را دوست دارم اما او باعث آزار روحی من است! از محبت‌های تا گلایه‌هایش از پیامک‌هایی که می‌زند تا حساسیت‌هایی که در مورد رفتارهای من دارد، همسرم زندگی را در 4 سال گذشته که تازه با هم آشنا شده بودیم، می‌جوید و توقع دارد من هر کجا هستم جواب پیامک‌های عاشقانه او را بدهم، برای گریه‌های زیادی که می‌کند تا به خواست‌هایش برسد، سر در گم هستم.

وی در بخشی دیگر از صحبت‌هایش می‌گوید: امسال برای تولد همسرم یک گوشی هوشمند خریدم و این شد بلای زندگی من، دیگر حتی با تمام حواسش با من صحبت نمی‌کند و نمی‌تواند برای مدت طولانی در فضای واقعی به گفت وگو بنشیند.!

این مرد جوان که بدون همسرش به مشاور مراجعه کرده است، علت اصلی اختلافات خود با همسرش را عدم مهارت زندگی او می‌داند و می‌گوید: همسرم توقعاتی از من دارد که حتی خودش از براوده کردن آنها درباره من ناتوان است مثلا توقع دارد من با زنان  و دختران فامیل صحبت نکنم، در مهمانی‌ها دائم کنار او نشسته باشم اما در حالی که خودش در فضای مجازی غرق گفت وگو با کسانی است که حتی خودش هم اطلاعات دقیقی از وضعیت آنها ندارد.!

مهناز احمدی دستجردی، مدیرکل امور زنان و خانواده وزارت آموزش و پرورش با بیان اینکه یکی از مشکلات جامعه ما این است که حرف‌های همدیگر را نمی فهمیم، افزود: متاسفانه این مساله در بین خانواده‌ها بیشتر مشهود است.

 مدیرکل امور زنان و خانواده وزارت آموزش و پرورش راه برون رفت از چالش‌ها و معضلات اجتماعی را داشتن بینش دینی، تاسی به بزرگان دین و نه صرفا دانش دینی عنوان و اظهارکرد: رفتار و گفتار ما مغایر با دانش دینی‌مان است که باید با تعامل، گفت و گو و ادبیات پیامبرگونه با مردم رفتار کنیم.

احمدی خاطرنشان کرد: هدف خلقت چیزی جز کوشیدن برای خوشبختی دیگران نیست، پس برای تزریق سعادتمندی در جامعه و توفیق خانواده‌ها برای تحقق تعلیم و تربیت اصولی بکوش.

در کنار تعلیم و تربیت،یکی از چیزهایی که بر قوام زندگی زناشویی تأثیرگذار است، مهر و محبتی است که به قول قدیمی‌ها از لحظه‌ای که " بله" را می‌گویی در دلت جای می‌گیرد. محبتی که در طول زندگی زناشویی پخته می‌شود و راه عمق تر شدن آن را زن و شوهر چون نسخه‌ای برای زندگی خود می‌پیچند.

در دین اسلام به محبت ورزیدن زن و شوهر به هم مورد تأکید زیادی قرار گرفته است و در این زمینه دستورالعمل‌های زیبایی نیز بیان شده است؛. امام صادق(ع) می فرماید: «هر گاه کسی را دوست داشتی او را بدان آگاه ساز، زیرا این کار دوستی را در میان شما استوارتر می سازد.» حفظ حرمت و شخصیت دیگران، در گرو احترامی است که در برخوردها از انسان ظاهر می گردد. رعایت این مسئله خصوصاً از سوی کسانی که با هم انس و الفتی دارند باعث استحکام دوستی و گرمی روابط خواهد شد که بارزترین مصداق آن خانواده است.در واقع، اخلاق نیک به مثابه روغنی است که از سایش و فرسودگی قطعات انسانی در اثر برخورد و اصطکاک مداوم جلوگیری می کند.

به هر حال گسترش محبت‌های مجازی  یکی از دلایلی است که زن و شوهرها را از هم دور کرده است و حتی می‌توان گفت که تأثیرگذاری آن حتی بر پیکره خانواده و روابط عاطفی بین مادر و فرزند، یک خانم با خانواده همسرش و بالعکس گسترش یافته است.

شادی کاظمی که 7 سال است زندگی مشترک خود را آغاز کرده و صاحب یک پسر 4 ساله است می‌گوید: با نصب کردن تلگرام بر روی گوشی همراهم دیگر فرصت  غذا دادن به پسرم را ندارم، گاهی پیش می‌آید از نبودن همسرم استفاده کرده و از غذای سرد برای ناهار استفاده می‌کنم، آرین پسرم از اینکه نمی‌توانم با او بازی کنم ناراحت است و هر هفته با خود عهد می‌بندم که از هفته آینده این نرم افزار را از روی گوشیم پاک کنم اما ...

کاظمی با خنده ادامه می‌دهد که اما در کپی کردن جک‌ها و خبرهای داغ و ارسال نظر برای پیج‌های دوستانم رتبه یک را دارم ولی از اخبار خانواده بی‌خبرم و همین امر باعث دلخوری خانواده به ویژه هسرم از من شده است ؛ گویی هیچ دلیلی برای صحبت کردن و خوش بودن با آنها ندارم اما در فضای مجازی همه چیز هست دیگران خوب به علاقمندی‌هایت احترام می‌گذارند و در مورد کارهایت حتی آشپزی، گل دوزی و خاطراتی که از فرزندت می‌نویسی احساسات به خرج داده و با کلمات تو را تشویق می کنند.

به نظر می‌رسد جوانان آنقدر در فضای مجازی صحبت کرده اند که مهارت یا علاقه و انگیزه گفت وگو در دنیای واقعی را ندارند و همین امر بسیار مشکل آفرین است و ما کم کم با نسلی رو به رو می ‌شویم که قدرت تکلم در دنیای واقعی را از دست داده و در دنیای ذهنی و مجازی به دنبال هم‌صحبت می گردند در فضایی که جاذبه‌های گفت وگو در آن بسیار بیشتر از دنیای واقعی است که خود به دست خودش ساخته است.

حجت‌الاسلام محمد سلیمی،‌ پژوهشگر و روانشناس خانواده با تأکید بر آموزش مهارت‌های کلامی به خانواده‌ها گفت: علت اصلی آشفتگی در خانواده عدم مهارت‌های کلامی و ارتباطی اعضا با یکدیگر است.

وی ادامه داد: وقتی که ما برای منزل‌مان یک تلویزیون خریداری می‌کنیم با خود دفترچه راهنمایی دارد که طرز استفاده صحیح از آن را به ما آموزش می‌دهد پس چه طور است که فکر می‌کنیم در ازدواج به هیچ آموزشی نیازمند نیستیم!

حجت‌الاسلام سلیمی خاطرنشان کرد: بسیاری از زوجین بعد از چند سال زندگی به این مطلب اذعان دارند که چنانچه بخواهیم از صفر شروع کنیم می‌دانیم که چه طور این کار را انجام دهیم اما دیگر برگشتی در کار نیست و این حالت با آموزش، از همان ابتدا در فرد شکل می‌گیرد.

وی ادامه داد: مهارت‌هایی از جمله کنترل خشم، ‌نیاز سنجی در زوجین،  شناخت جنس مخالف و ... از جمله مهارت‌های مهمی است که می‌بایست به زوجین آموزش داده شود .

اتنتهای پیام/ ت



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 94/11/5 توسط منیره غلامی توکلی

موسی مندلسون پدر بزرگ آهنگساز شهیر آلمانی، انسانی زشت و عجیب الخلقه بود. قدّی بسیار کوتاه و قوزی بد شکل بر پشت داشت. موسی روزی در هامبورگ با تاجری آشنا شد که دختری بسیار زیبا و دوست داشتنی به نام فرمتژه داشت.موسی در کمال ناامیدی، عاشق آن دختر شد، ولی فرمتژه از ظاهر و هیکل از شکل افتاده او منزجر بود.زمانی که قرار شد موسی به شهر خود بازگردد، آخرین شجاعتش را به کار گرفت تا به اتاق دختر برود و از آخرین فرصت برای گفتگو با او استفاده کند.

 

ازداج زشت ترین مرد با زیباترین زن

 

دختر حقیقتاً از زیبایی به فرشته ها شباهت داشت، ولی ابداً به او نگاه نکرد و قلب موسی از اندوه به درد آمد. موسی پس از آن که تلاش فراوان کرد تا صحبت کند، با شرمساری پرسید :
- آیا می دانید که عقد ازدواج انسانها در آسمان بسته می شود؟
دختر در حالی که هنوز به کف اتاق نگاه می کرد گفت :
- بله، شما چه عقیده ای دارید؟
- من معتقدم که خداوند در لحظه تولد هر پسری مقرر می کند که او با کدام دختر ازدواج کند. هنگامی که من به دنیا آمدم،عروس آینده ام را به من نشان دادند و خداوند به من گفت: «همسر تو گوژپشت خواهد بود»
درست همان جا و همان موقع من از ته دل فریاد برآوردم و گفتم:
«اوه خداوندا! گوژپشت بودن برای یک زن فاجعه است. لطفاً آن قوز را به من بده و هر چی زیبایی است به او عطا کن»فرمتژه سرش را بلند کرد و خیره به او نگریست و از تصور چنین واقعه ای بر خود لرزید. او سال های سال همسر فداکار موسی مندلسون بود.
نتیجه اخلاقی:
راست است که دخترها از گوش خام می شوند و پسر ها از چشم.

انتهای پیام/



نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 94/11/1 توسط منیره غلامی توکلی

در بخش اول این مطلب به صورت فهرست‌وار مهم‌ترین مطالبات اکثریت جامعه زنان را در 8 بند آوردیم؛ بند هشتم به اهمیت رابطه بین نمایندگان زن مجلس شورای اسلامی و لزوم ‌توجه بیشتر  آنها به عملکرد معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری می‌پرداخت. مسلم این است که هر چه تعدد آرای مشترک بین نمایندگان زنان جامعه در مجلس شورای اسلامی و متولی امور زنان در دولت – معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری- بیشتر باشد، امید به اصلاح یا دستیابی زنان به مطالبات خود بهتر خواهد بود و بر خلاف آن هر چه تعدد آراء و افکار مخالف و متعدد بیشتر باشد در روند پیشبرد مطالبات و احقاق حقوق زنان دچار مشکل خواهیم شد؛ چرا که در شناخت و اولویت بندی مطالبات و حقوق زنان با افکار متفاوت و مخالفی رو  به رو خواهیم بود.

برای مثال در دوره ریاست جمهوری  نهم و دهم، شاهد نوعی ارتباط سازنده بین فراکسیون زنان مجلس، سازمان های دولتی و حتی غیردولتی متولی امور زنان با معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری هستیم و از این رو بخشی از مطالبات زنان به نتیجه رسید. اما در دولت یازدهم این هم‌زبانی و هم‌فکری بسیار کمتر دیده شده و تا جایی که در شناخت و اولویت بندی مشکلات زنان تفاوت‌های کلان دیده می شود و این تفاوت ها و اختلافات را می توان در گزارش نشست مولاوردی با فراکسیون زنان مجلس شواری اسلامی به بهترین نحو ممکن دید.!

چشم اسفندیار مطالبات زنان کجاست

 در  نشست مولاوردی با فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی به این واقعیت یعنی سیاستزدگی فمینیستی نظام برنامه ریزی برای زنان در جامعه اسلامی در دولت تدبیر و امید و موضع گیری دیر هنگام نمایندگان زن مجلس شورای اسلامی پی‌ببریم تا جایی که تازه سال 94 بعد از گذشت بیش از دو سال از دولت تدبیر و امید، فاطمه رهبر نماینده زن مجلس شورای اسلامی و عضو فراکسیون زنان از آن گلایه می‌کند: « فاطمه رهبر رئیس فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی با اشاره به حذف بازوان اجرایی معاونت امور زنان در دستگاه‌های اجرایی گفت: حذف این بازوان محصول دولت تدبیر و امید است و سازمان مدیریت و برنامه ریزی جایگاه زنان را در دستگاه‌ها با صدور یک بخشنامه حذف کرد و سپس برخورداری دستگاه‌ها از مشاور امور زنان را برعهده خود آنها گذاشت....دولت تدبیر و امید به راحتی با صدور بخشنامه‌ای جایگاه زنان در دولت را حذف کرد.

رهبر درباره بودجه حوزه زنان گفت: زمانی که لایحه‌ای وارد مجلس می‌شود، نمایندگان حتی اگر تمام تلاش خود را به کار گیرند تنها می‌توانند کمی در آن تغییر ایجاد کنند به عنوان نمونه حداکثر تغییر در لایحه بودجه کشور در سالهای قبل 4 درصد بوده است. ما باید برای احقاق حقوق ملت بجنگیم حتی اگر منجر به برکنار شدن ما بشود. در حوزه بودجه زنان نیز مقصر مجلس نیست بلکه دولت تقصیر دارد که کاری انجام نمی‌دهد.

میرگلوبیات عضو فراکسیون زنان مجلس نیز گفت: ما از معاونت امور زنان توقع داریم که حتی اگر لازم است یک ماه پشت دفتر محمدباقر نوبخت رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی بنشیند تا مشکلات زنان حل شود«.

در این نشست  از موضع‌های و پیش نویس‌هایی سؤال پرسیده شد که با نادیده گرفته شدن معضلات و مشکلات اصلی جامعه زنان در صدر کارهای معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری قرار گرفته است، چیزی که در فهرست اولویت‌ها بر اساس مشکلات زنان و دختران ایران اسلامی می‌تواند در ردیف‌های زیرین قرار گیرد با نگاه غربی به مسئله زنان مسلمان در اولویت قرار گرفته است و آن هم مسئله ختنه دختران در ایران است!! مولاوردی در پاسخ به این سؤال فاطمه رهبر این چنین می‌گوید و می‌شنود: « فاطمه رهبر درباره علت تدوین پیش نویس اجرایی جلوگیری از ختنه دختران گفت: مگر آمار انجام این کار چقدر است که معاونت امور زنان و خانواده اقدام به تدوین پیش نویس کرده؟ مولاوردی در پاسخ گفت: حتی انجام یک مورد ختنه دختران نیز زیاد است. البته موارد دیگری نیز مانند ازدواج زیر سن قانونی نیز وجود دارد و همه این موار برای نظام ما ننگ است که باید آنرا کاهش دهیم«.!

توقع جامعه زنان از نمایندگان زن مجلس شورای اسلامی این است که اینگونه نشست‌ها را خیلی زودتر و محکم‌‌تر با مسئولین دولتی زنان و خانواده مطرح کنند، به عملکرد و رایزنی آنان با مجامع بین‌المللی و توافق‌نامه‌ها و دستورالعمل آن توافق نامه‌ها اشراف داشته باشند تا این نگرانی بی ‌پاسخ نماند که بنابر چه اسناد و مدارکی معاونت امور زنان و خانواده ما اطلاعات زنان ایران را به صندوق جمعیت ملل متحد داده است! چرا که این واقعیت نیست که مولاوردی می‌گوید: « ما هیچ اطلاعاتی به صندوق جمعیت ملل متحد ارائه ندادیم و در سایت معاونت نیز هیچ اطلاعاتی درباره تعهدات موجود نیست بلکه پروژه‌های مشترکی را با صندوق جمعیت ملل متحد تعریف کردیم که شامل تهیه اطلس وضعیت زنان، به تحلیل وضعیت زیر گروه‌های زنان سرپرست خانوار، آموزش به کارکنان معاونت و سفر مطالعاتی به فنلاند می‌شود«.

به راستی معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری در پاسخ به سوالات نمایندگان مجلس چقدر صداقت دارد؟ اگر پایان این جلسات به قانع شدن نماینده مجلس شورای اسلامی انجامید پس چرا چنین چیزی را در این عمل نمی بینیم؟! و اگر مولاوردی نتوانسته است به خوبی، اعضای فراکسیون زنان مجلس را قانع کند چرا همچنان بر کرسی معاونت زنان و خانواده تکیه زده است؟ چرا تعامل بین دولت و مجلس در حوزه زنان کمتر از آن چیزی که توقع می رود هست؟آیا دولت وقعی به حوزه زنان نمی دهد؟ و در نهایت آیاهای زیادی که هیچ کدام پاسخی در بر ندارند...

باید گفت: بخش عظیمی از مشکلات موجود در سیاست گزاری حوزه زنان و خانواده ما که دولت و مجلس شورای اسلامی را با عدم هماهنگی و عدم تفاوق رو به رو کرده است، عدم بینش یکسان مجلس و دولت نسبت به زنان است تا جایی که نمایندگان مجلس نگاه قوانین اسلامی را در نظر دارند و معاون زنان و خانواده ریاست جمهوری نگاه فلاندی به حوزه زنان دارد! یکی به فکر حفظ بینان خانواده و کم کردن آسیب ها به این بخش حیاتی جامعه است و دیگری برای روسپیگران کنفرانس می گذارد! ؛ یکی به فکر بومی سازی قوانین حوزه زنان و خانواده کشور اسلامی است و دیگری به فکر الگوبردرای از کشورهای لائیک!؛ یکی دغدغه اصلی زنان را مادری و همسری می‌داند و آن یکی به فکر تبدیل زن مسلمان ایرانی به زن غربی است و در این زمینه ورزشگاه و صندلی ریاست و تساوی حقوق زن و مرد را محل پیشرفت زن می داند! و قطعا دراین مناقشه هر دو گروه به دعواهای سیاسی خود ادامه می دهند و تماشاگران سیلی نوش جان می‌کنند، تماشاگرانی که بالای گود حتی نمی‌توانند بگویند: « لنگش کن«.

شاهد این ادعا را می‌توان کمتر خبرساز بودن معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری در زمانی دید که مجلس و معاونت یک خط مشی را داشتند و گویی همه چیز در بروفق مردا بود و هیچ مشکلی وجود نداشت، اگر چه خیلی از این مشکلات آن زمان هم بود اما شاید اغماض می شد، برای رفع کاستی ها رایزنی و برنامه ریزی  و .. می شد.!

به راستی سوال اساسی کلیه زنان جامعه زنان ایران اسلامی اینجاست که بودجه های تخصص یافته زنان و خانواده ابتدا در معاونت زنان و خانواده  ریاست جمهوری و سپس قوانین وضع شده در خصوص زنان در دولت، کجا محلی از اجرای دقیق داشته اشت و دچار ان قلت نشده است؟ پاسخ این سؤال در دولت کنونی این است: « زهره طبیب زاده نوری می گوید: سال‌‌های گذشته بیشترین اعتباری که به حوزه زنان تعلق می‌گرفت 7 میلیارد تومان بود که امسال این بودجه دو برابر شد و این بودجه در سال‌های گذشته بی سابقه بوده است.

وی ادامه داد: معاونت امور زنان و خانواده باید توضیح دهد که این بودجه صرف چه کارهایی شده است که هم اکنون انتظار افزایش بودجه را دارند و چه کارهایی می‌خواستند انجام دهند که به دلیل کمبود بودجه نتوانسته ‌اند آنها را محقق کنند.

این نماینده مجلس شورای اسلامی با اشاره به اجرایی نشدن برخی قوانین در حوزه زنان و خانواده گفت: معاونت امور زنان بر اساس قانون موظف است گزارش هزینه‌کرد بودجه خود را به مجلس و فراکسیون زنان ارائه دهد اما تا آنجا که بنده اطلاع دارد تا کنون هیچ گزارشی که قانع کننده باشد ارائه نشده است.

طبیب زاده نوری گفت: افزایش بودجه در راستای چه هدفی باید صورت بگیرد اگر در دو سال اخیر شاهد بودیم که گوشه‌ای از مشکلات زنان جامعه حل می‌شد شاید افزایش بودجه توجیهی پیدا می‌کرد اما هم اکنون باید ابتدا بگویند با 15 میلیارد تومان بودجه چه کرده‌اند و برای چه کارهایی بودجه بیشتری می خواهند.«

انتهای پیام / ت



نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 94/11/1 توسط منیره غلامی توکلی
<      1   2      
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک