سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلمدون
 
این وبلاگ به کمپین *من عاشق محمد(صلّی الله علیه و آله و سلّم) * هستم، پیوست

منیره غلامی توکلی - آری خداوند چون خود مظهر رحمت و رافت است، دوست دارد آنان که آینه دار جلوه لایزالی اویند به این صفت متصف گردند.  زن مظهر جمال الهی است، بیش از ده صفت خداوند در وجود زن متجلی شده است و بانوی دو عالم حضرت زهرا سلام الله علیها که کائنات به او افتخار می کنند چون خورشیدی بر تارک این نوع خلقت می درخشد، بانویی که نه تنها الگویی برای زنان بلکه مردان در همه اعصار است. بانویی که تمام هویت انسانی در او جلوه گر شده ؛ بانویی که از معجزات تاریخ و افتخارات عالم وجود است؛ زنی که بر حسب حدیث، مصداق بارز «لیلة القدر» مبارکه است.

 

فامطه زهرا سلام الله

 

ادامه مطلب...

نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 95/11/14 توسط منیره غلامی توکلی

روایت تلخ از جا ماندن مرحوم دباغ از پرواز انقلاب / چرا امام خمینی، اجازه ندادند، "خواهر طاهره" همراه ایشان به میهن برگردد؟

 

امسال در سی و هشتیمین  سالروز ورود امام خمینی (ره) به میهن اسلامی و آغاز جشن های ملی فجر انقلاب اسلامی است که بانو مجاهد خستگی ناپذیر " مرضیه حدیدچی دباغ " در میان مان نیست. بانویی که به راستی لقب « مادر انقلاب » برازنده اش بود. اگر چه امسال مرضیه حدیدچی دباغ را در کنار خود نداریم اما یاد و خاطره اش در ذهن مردم قدرشناس و انقلابی ایران همیشه ماندگار است.. روایتی که در سطور پایین این صفحه می خوانید برگرفته از کتاب خاطرات وی از آخرین روزهای پرالتهاب سکونت امام خمینی(ره) در نوفل لوشتا و بازگشت ایشان به وطن است که به قلم محسن کاظمی نگارش شده است:

« اخباری مانند افزایش تعداد کسانی که از ایران به ملاقات حضرت امام به پاریس می آمدند و نیز فرار و خروج فوج فوج سرمایه داران و صاحب منصبان رژیم شاه از ایران، افزایش موج ناآرامی و اعتصابات و کنار رفتن کابینه نظامی ازهاری و روی کار آمدن دولت بختیار و دست آخر فرار شاه ... قلب ما را به شدت به تپش در آورده بود و هر آن انتظار شکست کامل رژیم را داشتیم. هر چه که ساعات و دقایق می گذشت امیدمان به پیروزی و بازگشت بیشتر وبیشتر می شد. از این رو همه آنان که در نوفل لوشاتو بودند دست اندر کار بازگشت به ایران و تهیه مقدمات آن بودند.

در رفت و آمدهای بسیاری که در روزهای آخر به آن جا می شد، شهید عراقی را به یاد دارم که خیلی پرتلاش و فعال بود. در نوفل لوشاتو با این مرد بزرگ آشنا شدم و از علاقه امام نسبت به وی آگاه شدم.

جلسات زیادی در اردوگاه نوفل لوشاتو برگزار می شد تا درباره نحوه بازگشت و چگونگی و زمان و برنامه ریزی درباره مسائل پس از پیروزی انقلاب صحبت شود.

یکی از این شب ها امام فرمودند به همه آقایانی که در آن ساختمان زندگی می کنند بگویید بیایند. همه در اتاق مصاحبه های حضرت امام جمع شدند، امام بعد از تشکر از زحمات همه آقایان فرمودند من بیعتم را از شما برداشتم. هر کدام از هر کشوری آمده اید به سر کارهای خودتان برگردید و من تنها به ایران می روم که اگر خطری باشد به زحمت نیفتید. همه یکباره گریستند و هر کسی چیزی می گفت و از گفته ها شنیده می شد که اگر هزاران جان داشته باشیم در راه شما و آمال انقلاب فدا خواهیم کرد.

بنده به یاد حسین بن علی علیه السلام و مظلومیت حضرتش در شب عاشورا افتادم. ولی یاران خالص حسین ماندند و آنان که برای دنیا آمده بودند فرار را بر قرار ترجیح دادند. اما این یاران امام در نوفل لوشاتو جز یک نفر، همه خاص بودند و ماندند و همراه امام به ایران برگشتند.

وقتی بختیار از تصمیم امام خمینی مبنی بر بازگشت به وطن آگاه شد باطرح مسائل مختلف می خواست ایشان را از این تصمیم منصرف کند و وقتی به مصر بودن نظر امام پی برد تهدید و ارعاب را آغاز کرد که اگر امام پا به فرودگاه بگذارد دستگیرش می کند و در روزهای بعد هم فرودگاه را بست.

اما سرانجام با افزونی فشارهای مردم بر پیکره ترک خورده رژیم که آخرین نفس هایش را می کشید، بختیار نتوانست کاری از پیش ببرد و به ناچار هر روز چند گام عقب رفت، آن گاه در سور دمیدند که وقت عزیمت است.

یک هفته مانده به روز تاریخی عزیمت امام به ایران، اعلام شد که بختیار فرودگاه  را بسته است، خبرنگاران دنیا صبح زود در خیابان جلو منزل امام گرد آمده بودند که نظر امام را راجع به برگشت به ایران، با توجه به بسته شدن فرودگاه بدانند. حضرت امام تشریف آوردند و با خبرنگاران صحبت کردند و به سؤالات آنها جواب دادند. منتظره عجیبی بود، امام با آن صلابت و عزم جزمی که داشتند فرمودند: « من هفته دیگر به ایران خواهم رفت ولو همه فرودگاه ها بسته شده باشد.» در همین حین متوجه شدم یکی از خبرنگاران به طرز مشکوکی از دیوار بالا می آید، با شتاب خود را به آنجا رساندم و با آن فرد درگیر شده و او را پایین انداختم. ناگهان درد شدیدی در قفسه سینه ام پیچید. یک طرف بدنم بی حس و فلج شد. دوستانم که متوجه اوضاع شدند مرا به بیمارستان رساندند.

چند روزی تحت معالجه پزشکان بودم، هنگامی که از بخش مراقبت های ویژه خارج شدم، شنیدم که حضرت امام و تعدادی از دوستان و یاران انقلاب در همان روز یا فردایش به تهران عزیمت می کنند، مطمئنن بودم در صورت بهبود من نیز در این قافله خواهم بود.

ولی بیماریم نگرانم کرده بود، حاج احمدآقا در بیمارستان به عیادتم آمد و گفت: « آقا دستور داده اند که بیاییم و شما را از  بیمارستان مرخص کنیم، قرار است امشب یا فردا صبح به سوی تهران حرکت کنیم، ولی الان متأسفانه پزشکان گفتند که وضع عمومی شما برای پرواز مساعد نیست و اجازه پرواز می دهند.»

با شنیدن مطلب حاج احمد آقا، خیلی ناراحت شدم برایم تحمل این جدایی و عقب ماندن از قافله سخت دشوار بود، ناگهان بی اختیار هق هق زدم زیر گریه، حاج احمداقا نیز از گریه ام اشک از چشمانش جاری شد. او گفت که دوباره از امام کسب تکلیف می کند اما امام فرموده بودند چون دستور دکتر ، اطاعتش واجب است باید بمانم و تحمل و صبر کنم.

همان روز که امام به تهران رسیدند، عصر هنگام پزشک وارد اتاق من شد، دیدم دارد تلویزیون را روشن می کند، گفتم علاقه ای به برنامه های تلویزیونی شما ندارم، لطفا روشن نکنید. او با خنده به من گفت: می خواهم شما فیلم آیت الله " خمینی" را ببینید.

از دیدن صحنه هایی از خروج امام از پاریس و ورود ایشان به تهران و استقبال شورانگیز مردم ایران از پیشوا و رهبرشان به شدت منقلب شده بغضم ترکید و زار زار گریه کردم که چرا من از این قافله نور عقب ماندم و چرا سعادت همراهی با کاروان امام را نداشتم و از پرواز انقلاب عقب ماندم. دکتر که حال زار مرا دید از کاری که کرده بود پشیمان شد و گفت: اگر می دانستم ناراحت می شوید و گریه می کنید روشن نمی کردم.

حدود ده روز بعد از بیمارستان مرخص شدم ولی نباید کارهای سخت انجام می دادم. به غیر از من چند تن از براردان دیگر از جمله برادران فرهاد، حسن و فردی با نام مستعار برادر جعفر در آنجا مانده بودند تا باقی کارها را سر و سامان بدهند ایشان آن خانه ای را که مقابل بیت امام بود تخلیه کردند و به خانه شماره سه در پاریس رفته بودند، من نیز به آنها پیوستم.

در اولین فرصت با محل اقامت امام در مدرسه رفاه تماس گرفتم و از شهید عراقی خواستم که از امام اجازه بگیرند تا من یه سوی ایران حرکت کنم که حضرت امام فرموده بودند، همان جا بمانند تا اگر یک وقت ما اینجا موفق نشدیم و یا مشکلی پیش آمد حداقل دستگاهی در آنجا برای تبلیغات و رساندن صدایمان داشته باشیم.

بی صبرانه منتظر کسب اجازه حرکت به تهران بودم، با این که هنوز در بستر بودم و دوره نقاهت را می گذراندم ولی همچنان به اخبار عربی رادیو مونت کارلو و اخبار فارسی از رادیو ایران توجه می کردم.

هر روز خبرها داغ تر و داغ تر و هیجان انگیز تر می شد و شنیدن آن آرزوی ما را بر بودن در کنار امام و مردم در این روزهای پرالتهاب مضاعف می کرد.

ر.وز 22 بهمن من در طبقه دوم ساختمان بودم و وقتی که رادیو را روشن کردم »صدای الله اکبر» ، « خمینی رهبر » شنیدم ، تعجب کردم ابتدا فکر کردم موج رادیو دست کاری شده است دکتر فرهادی با همان برادر فرهاد را صدا کردم و پرسیدم که آیا دست به رادیو زده اید؟ گفت: نه! دوباره گوش کردم جملاتی مثل « این جا ایران است»، « صدای انقلاب ایران » و یا « صدای ملت ایران» و بعد سرود پیروزی ایران پخش می شد. خدا می داند که ناگهان چه فریادی از قعر جان و با تمام وجودم کشیدم! چنان که برادران پنداشتند حادثه ای برای من روی داده و هراسان و شتابان به طبقه بالا آمدند و مرا هیجان زده و رنگ پریده دیدند. آنچه را که شنیده بودم برای آنها با نفس های بریده بریده بازگفتم در حالی که می گریستم آنها نیز غرق شادی و خنده و گریه شدند.

در این مدتی که ما سه چهار نفر در پاریس بودیم، دایم با مدرسه رفاه تماس داشتیم و اخبار و وقایع را از آنه گرفته و به رسانه ها و خبرگزاری های خارجی می دادیم.»

انتهای پیام / غ

 



نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 95/11/13 توسط منیره غلامی توکلی

منیره غلامی توکلی، تقویم تاریخ مبارزات ایران، زمستان ندارد! تقویم قیام ملت ایران علیه ظلم و استبداد، جهل و خرافه پرستی، ذلت و استعمارگری، به خود زمستان ندیده است، چتر ایمان و گرمای اتحاد و همبستگی ملت ایران در لوای بیرق فرهنگ عاشورا،  فصل اسلام خواهی و مبارزه علیه دشمنان اسلام را در تمام فصول بهاری کرده است.

دوازدهمین روز از بهمن ماه  سال 57 بود که با آمدن «سید خمینی» زمستان ظلم و فساد و استبداد چندین سده شاهنشاهی جای خود را به بهاری جاویدان و عزتی تمام نشدنی و عزتی پایدار دارد.

دوازدهمین روز از بهمن ماه سال 57 بود که « آن ابر مرد آمد»  تا هوای دلسرد، کننده ای که حضور مستشاران دول استعمار و استکبار بر فضای جامعه دمیده بودند را با دم مسیحایی خود و غریور الله اکبر ملت ایران از  مرزهای آبی و خاکی وطن، بیرون رود.

دوازدهمین روز از بهمن ماه سال 57 بود که با آمدن «ابراهیم زمان، خمینی بت شکن» آیه « وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا » بار دیگر ترجمانی عملی یافت .

دوازدهین روز از بهمن ماه سال 57 بود که «روح خدا» آمد تا هر چیزی منهای خدا از قلب ها مردم و مرزهای کشور مادامی که شعار نه شرقی و نه غربی، جمهوری اسلامی طنین انداز است، بیرون رود.

دوازدهمین روز از بهمن ماه سال 57 بود که « امام امت آمد » تا بگوید "شیطان بزرگ آمریکاست" و مادامی که مردم باشند  او « هیچ غلطی نمی تواند نمی کند» 
 
                          امام امد

آری ! 12بهمن در سال 57 با ورود امام خمینی(ره) به میهن اسلامی عزت یافت؛ این عزت و شرف که برگرفته از بازگشت مردی از دیار غیرت، همیت، بصیرت و شجاعت است، امسال به مرز چهل سالگی خو نزدیک تر می شود.

امسال آفتاب درخشان  فجر،  سی ونهمین سال جشن و سرور ملتی را به تماشا نشسته است که تحقق «جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا» (سوره اسرا، آیه 81)  را در قالب پیروزی انقلاب اسلامی متجلی و متصور کرده و بارها و بارها از برکات آن در برهه های مختلف حمایت و دفاع کرده اند.

حمایت هایی که ملت شریف ایاران با خون سرخ فرزندان شان آن را برای ثبت در تاریخ توشیح کرده اند!  فرزندانی لاله صفت، گاه در لباس مقدس سربازی نظام اسلامی، گاه در کسوت مدافعان امروزی حریم اهل بیت علیه السلام، گاه در اوج افتخارات علمی و صنعتی چون شهدای هسته ای، گاه بی ادعا و ققنوس صفت، چون آتش نشانان جان برکف ..

در این تاریخ سراسر افتخار چه در دوران حیات بنیان گذار جمهوری اسلامی امام خمینی (ره) و چه در دوران زعامت و رهبری " امام خامنه ای" هر جا که نیاز بود امت چون رود خروشان؛ نه اقیانوسی بیکران! به خیابان ها و میادین اصلی شهر وارد شده و طاغوتیان و دنیاطلبان امروز را چون سرسپردگان دیروز دوران طاغوت، بر جای خود نشانده و بارها و بارها با امام و پیشوای خود تجدید میثاق کردند.  تجدید میثاق هایی که مهم ترین آن در هشت سال دفاع مقدس با  بعثیان جنایتکار و  هشت ماه دفاع مقدس با فتنه گران – فتنه 88-  و دفاع از حریم خاک وطن در آن سوی مرزهای کشور –مدافعان حرم - بود.

بی شک در سی و هشت سال گذشته ، ملت ایران همچنان مشتی گره کرده بر ایوان کاخ نشینان و زیاده خواهان بوده و هستند

12 بهمن سی و نه سال پیش زنگ فروپاشی لیبرالیسم و فاشیسم و کمونیسم را "روح خدا" - یی به صدا در آورد که در قالب امتی واحده در گستره مرزهای ایران دمیده شده بود، امتی که او را خلیل وار دوست می داشته و چشمان شان را فرش راهش کرده بودند.

از معجرات همین حضور الهی او بود که اکنون این «امت متحد ایرانی» به «امتی واحد در ابعاد جهان اسلام» تبدیل شده است و فریادها و خواسته های خمینی (ره) در چهارگوشه آن از یمن، بحرین و فسطین و لبنان و سوریه و عراق و  .. به گوش می رسد در حالی که استکبار ستیزی و حمایت از مظلوم سرلوحه راه شان است.

گوی جهان اسلام حلقومی شده است، متبرک با فریاد "الله اکبر" بر سر هر چه نماد استکبار است و ظلم و فساد.؛ مشتی محکم شده است بر دهان هر چه یاوه گوی بی ایمان.

 

امام خمینی (ره) با 14 پیش بینی برگرفته از بصیرت و الهامات الهی  خود در هیئت و هیبت پیامبران و امامان و صالحان تاریخ ظاهر شده بود، تا قیامتی برپا کرده و باردیگر حجت بر مردمان عصر غیبت تمام کند آنچنان که خداوند در قرآن می فرماید: « وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ» ؛ « اراده و مشیت ما بر این قرار گرفته است که بر مستضعفین در زمین منت نهیم و آنها را مشمول مواهب خود نمائیم و آنها را پیشوایان و وارثین روى زمین قرار دهیم.»

پیشبینی های راستین امام خمینی (ره)

  1. امام راحل(ره) در سال 43:  سربازان من در گهواره ها هستند! ؛ 2 -  پیش بینی فرار شاه و عاقبت رژیم پهلوی؛ 3- پیش بینی در مورد تشکیل حکومت اسلامی در ایران ؛ 4- پیش بینی در مورد عاقبت منتظری ؛ 5- پیش بینی در مورد رهبری امام خامنه ای(مدظله) ؛ 6- پیش بینی نابودی مارکسیسم و سقوط شوروی ؛ 7- پیش بینی حمله عراق به کویت ؛ 8- پیش بینی عاقبت ذلت بار برای سران مزدور؛ 9- پیش بینی حرکت مردم مصر و عاقبت حسنی مبارک ؛ 10- پیش بینی وقوع بیداری اسلامی در منطقه ؛ 11- پیش بینی فروپاشی آمریکا از درون؛ 12- پیش بینی فتح قدس و آزادی فلسطین؛ 13- پیش بینی نزدیکی ظهور و اتصال انقلاب اسلامی به ظهور؛ 14- پیش بینی مخالفت با امام زمان(عج) توسط کسانی که با ولایت فقیه مخالفت می کنند.

حریت، اسلامیت، جمهوریت و هویت دستاوردهای رهبری پیامبرگونه امام خمینی(ره) بود که در سایه سار اطاعت و حمایت از ولایت فقیه به عنوان رکن رکین جامعه اسلامی آب حیات می نوشد و مادامی که حمایت و اطاعت از ولایت فقیه باشد، جهالان و مناقین و فتنه گران داخلی و دشمنان خارجی زبون و خوار خواهند بود و ما همچنان سالشمار پیروزی انقلاب اسلامی را به کوری چشم همه آنها جشن خواهیم گرفت.

اینکه در آستانه سن بلوغ انقلاب اسلامی، با انتخاب گروباجوفی دیگر در آمریکا،  منتظر طنین انداز شدن خبر فروپاشی درونی این شیطان بزرگ  و نابودی کامل غده سرطانی جهان –دولت جعلی اسرائیل – هستیم و چه مشتاقانه  منتظریم تا دهه فجر 1419 را با آزادسازی قدس شریف توأمان  جشن بگیریم/ ان شاء الله

انتهای پیام/ غ



نوشته شده در تاریخ سه شنبه 95/11/12 توسط منیره غلامی توکلی

 

فالگیرها رقیبان سرسخت مشاوران خانواده!

سرنوشت زنان ایرانی در ته فنجان های چینی!/ قانون درباره فالگیرها و رمال ها چه می گوید؟ 

جادوگرها، شمن ها یا پیشگویان سده های گذشته را می توان پدران رمال ها و دعانویسان امروزی دانست. افرادی که بنابر قول تاریخ نزدیک ترین اقشار به تخت سلطنتی بودند و می توانستند با انداختن رمل و اسطرلاب سرنوشت یک ملت را تغییر دهند.

این جادوگران که ادعای در اختیار داشتن جن و پری و مُسَخر کردن ارواج شیطانی و ... را داشتند از عنصر خرافه گری و خرافه پرستی انسان ها در طول ادوار تاریخ سوء استفاده های بسیاری کرده اند.

  پدیده خرافه گری و رمالی که عمری به اندازه تاریخ بشری دارد در برخی از کشورها و ملل مثل هندوستان، انگلستان، مغولستان و قبایل بومی افریقا طرفداران بسیاری داشته است و حتی در آمریکا پا را فراتر گذاشته به اظهار روح هم کشیده شده است. در جامعه ایرانی نیز فال و فال گیری اگر چه قدمتی به اندازه کشورهای مذکور ندارد اما طرفدارانی بی شماری دارد که اکثریت آنها را زنان و دختران تشکیل داده اند.

نوشتن طلسم، دعا، بازکردن سرکتاب، گرفتن فال قهوه، فال چای، فال تاروت و حتی فال شمع  ... در بین ایرانیان به ویژه رواج بسیاری دارد. اگر به ضرس قاطع بتوان گفت که زنان و دختران بیشترین مشتریان این کلاهبرداری هستند اما مردان به عنوان رمال و فالگیر و حتی با ادعاهای پیامبرگونه و ارتباط با ارواح طیبه بیشترین کلاهبرداران را تشکیل می دهند.

میزان اقبال از سوی افراد جامعه آنقدر زیاد است که حتی می توان گفت که " رمالی و فالگیری " به بنگاه اقتصادی تبدیل شده است!

فال و فالگیری

 براساس آخرین آماری که در‌ سال 93 وزارت بهداشت در خصوص این موضوع منتشر کرد 10‌درصد جمعیت کشور طی یک ‌سال نزد افراد غیرمتخصص و بی‌صلاحیت مانند دعانویس و رمال رفته‌اند. آمارها نشان می‌داد 68‌درصد از دختران در فاصله سنی 18 تا 26‌سال دست‌کم یک‌بار به فالگیر مراجعه کرده‌اند، 50‌درصد نیز چند بار مراجعه کرده‌اند و 83‌درصد از دانشجویان حرف‌های فالگیران را تصدیق کرده و با اعتقاد به سراغ آنها رفته‌اند. این مطالعه ملی با کمک 3‌هزار روا‌نشناس و 8‌هزار نفر در جامعه آماری مورد بررسی قرار گرفتند، آماری که نشان داد بیش از هفت‌ونیم‌میلیون نفر ایرانی در‌ سال 93 مشتری فالگیرها، رمال‌ها و دعانویش‌ها بوده‌اند.

برای دیدن یک از این فالگیر ها به یکی از خیابان های مرکزی تهران می رویم. محله ای که اکثریت ساکنان آن را هموطنان ارمنی تشکیل داده اند. تصویر ذهنی که از یک فالگیر دارم زنی با آرایش غلیظ است که لباس هایی عجیب و غریب بر تن دارد اما برعکس " مادام" پیرزن خوش اخلاق ارمنی را زنی ساده، مهربان می بینم. نگاهی عمیق برچهره ام می اندازد و می گوید: چه خبر؟ و بعد فنجان قهوه را کنارم می گذارد و ورق ها را بُر می زند... تا نوبت به من برسد باید قهوه را خورده و نیت کرده و آن را به سمت قلبم در نعلبکی برگردانم...

سحر که می گوید دانشجوی فوق لیسانس زیست شناسی است از مادام و تبحر او در گفتن آینده، غلوهایی می کند! بعد می گوید بیشتر از 5 سال است که در یک مسئله عشقی به نتیجه نمی رسم هر بار که پیش مادام می آیم با او حرف می زنم و احساس آرامش می کنم! او کلا انرژی مثبت است ..

خانم دیگری که او را زهرا صدا می کنند، می گوید: چند سالی است که فکر می کنم شوهرم به من خیانت می کند و مادام هر بار با چهره خوانی آن زنان کمکم می کند ... اگر چه اختلاف  شدیدی داریم اما شوهرم تا می بیند من ویژگی های آن زنی که با او در ارتباط است را می گویم، رهایش می کند!

 خانم دیگری با عکس دخترش آمده تا ببیند چرا برای او خواستگاری نمی آید... و فتانه که زن چادری و محجبه ای هست می گوید: ماهی یک بار به دیدن مادام می آیم .. دستش سبک است!

رمالی و فالگیری مرزهای دنیای مجازی را هم در نوردیده است!

نکته ای که توجه را جلب می کند، این است که تمام این بانوان همدیگر را می شناسند! یک نوع دوستی که باعث شده است افراد دیگری از طریق آنها با " مادام" آشنا شوند. آنها در مورد خصوصیات و شرایط و مشکلات کسی که قرار است به مادام مراجعه کند، صحبت می کنند و به نظر من همین صحبت ها ذهن مادام را برای دیدن اشکال ته فنجان یا تفسیر کارتهای تاورت مطابق میل مشتریان باز می کند و او را در نقش یک مشاور خانواده، مشاور مالی ، مشاور حقوقی و .. بالا می برد.

تبلیغات رمالی یا فالگیری نه تنها به صورت شفاهی و دهان به دهان صورت می گیرد که به تازگی شاهد تبلیغات گسترده و چهره به چهره آن در اماکن عمومی وحتی مترو هم هستیم! و با افزایش تعداد کاربران اینترنتی کلاهبرداری به شیوه رمالی و فالگیری به صورت بین المللی نیز صورت می گیرد.! امسال بود که زنی جوان در اراک به جرم تبلیغات گسترده در شبکه‌های اجتماعی در خصوص رمالی و فالگیری توسط پلیس فتا استان دستگیر شد  در تحقیقات به عمل آمده مشخص شد که این خانم جوان از طریق فالگیری و کلاهبرداری از 575 نفر در شهر‌های مختلف کشور، حدود 300 میلیون ریال دریافت کرده است.

این اتفاقات نشان می دهد هر چه مردم از رفع گرفتاری های خود به ویژه گرفتاری های عاطفی و مادی عاجز می شوند به دست های پشت پرده! و رفع آن توسط رمال ها و فالگیرها بیشتر امید می بندند و این مورد تا حدودی بیان کننده این واقعیت است که کم کم خرافه و خرافه پرستی می تواند جای معنویات را در زندگی مردم پر کند.

اعتقاد 95 درصد بانوان به فال فالگیرها!

میترا خسروبیک کارشناس مسائل فر هنگی و اجتماعی در گفت وگو با خبرنگار طنین یاس در خصوص تأثیرات  فال و فالگیری بر جامعه می گوید: بدون شک فال نیک و بد، اثر طبیعى و تکوینی ندارند، ولى داراى آثار روانى هستند؛ چرا که فال نیک امید آفرین است، در حالی‌که فال بد موجب نومیدى و ناتوانى می‌شود. از این‌رو، دین اسلام از فال نیک نهى نکرده، ولى فال بد را به شدّت محکوم کرده است.

وی با بیان اینکه تحقیقات 95 درصد مراجعان به رمالان و فالگیران زنان هستند و جالتر آنکه حدود 75 درصد مراجعین را افراد تحصیلکرده با تفکرات امروزی و به اصطلاح روشنفکر تشکیل می‌دهند، گفت: با نگاهی گذرا در می‌یابیم که زنان به علت عدم اعتماد به نفس بالا در عالب موارد و همچنین استیصال در مقابل حل مشکلات و همچنین کنش‌ها و واکنش‌های عاطفی بیشتر نسبت به مردان در مواجهه با مسائل اندکی پیچیده فورا به سراغ اینگونه موارد رفته و به دنبال یک راه میانبر برای حل مشکلاتشان هستند.

معتادین به فال، انسان های با مشکلات روانی و  منفعل

این کارشناس مسائل اجتماعی تصریح می کند: در جوامعی که احساس نگرانی نسبت به آینده وجود داشته باشد روی آوردن به این امر بیشتر شده  و حتی تا مرز اعتیاد نیز پیش می رود.

خسروبیک با  بیان اینکه اعتقاد به فال و فالگیری پدیده است که  باعث آسیب‌های بزرگ اجتماع می‌شود، خاطرنشان می کند: روی آوردن به این دست خرافات، انسان‌ها را منفعل کرده و باعث می شود فرد احساس کند خودش و بالاتر از آن خدا نقشی در تقدیر و سرنوشتش ندارند! به همین دلیل از کار و تلاش برای آینده دست برمی‌دارد و درواقع خودش را به دست تقدیر می‌سپارد .

اما اخبار منتشر شده از سوی پلیس نشان دهنده این واقعیت است که فال و فالگیری نه تنها مایه ضرر مالی و آسیب های روحی و روانی می شود بلکه در برخی از شرایط باعث آسیب های اجتماعی چون حک حرمت و تجاوز به نوامیس نیز شده است.

برای مثال خرداد ماه سال 90 رئیس پلیس آگاهی استان تهران از شکایت زن جوانی از فردی به نام «امیر» خبرداد و گفت: پرونده‌ای تحت عنوان تجاوز به عنف پیش روی ماموران پلیس آگاهی گشوده شد. این زن جوان در اظهارات خود عنوان کرده بود برای حل مشکلات و بخت‌گشایی سراغ امیر رفت و مرد رمال با وعده‌های پوچ و برای حل مشکل بخت‌گشایی وی به او تعرض کرد. کارآگاهان در تحقیقات گسترده دریافتند این رمال به بهانه نوشتن دعای حل مشکلات و دعای گشایش بخت روی بدن زنان با زعفران و گلاب به آنان تعرض می‌کرده است. گل‌صباحی افزود: تاکنون 15 زن و دختر جوان از این رمال شکایت کرده اند! و این دست شکایات همچنان ادامه دارد...

فال گیری و رمالی اقدامی مجرمانه

 از آنجا که این فال و فالگیری خود به اعمال مجرمانه دیگری از قبیل رابطه نامشروع، طلاق، قتل، ضرب و جرح و... دامن می زنند، خود نیز در زمره اعمال مجرمانه قرار می گیرند اما برای تعیین معیار جرم این افراد باید دید که پیامد و نتیجه نهایی چنین عملی با کدام یک از مصادیق جرم در قانون مطابقت دارد تا این تبعات به فراخور نوع جرم ارتکابی مستوجب کیفر و مجازات افراد خاطی شود.

مطابق قانون مصوب سال 1324 هرگونه اقدام به رمالی، جن گیری و فالگیری جرم محسوب می شود و مطابق بند 18 ماده 3 آیین نامه همین قانون، فرد یا افرادی که از طریق رمالی و پیشگویی در منزل یا مغازه اقدام به فریب مردم کنند و این کار را به عنوان کسب و پیشه خود قرار دهند مرتکب جرم شده و قانون برای این افراد مجازات حبس و جزای نقدی را پیش بینی کرده است؛ اگر این افراد با فالگیری و رمالی مرتکب کلاهبرداری شوند علاوه بر مجازات ذکر شده، به عنوان کلاهبرداری نیز تحت تعقیب قضایی قرار می گیرند.

نظر مراجع تقلید درباره گرفتن فال و کف‌بینی

در پایان باید گفت که نگاه به رشد پدیده فال و فالگیری را نباید صرفا از دریجه روانشناسی و جامعه شناسی مورد بررسی قرار داد بلکه این پدیده که  خود به نوعی مولود فقر اقتصادی، فقر فرهنگی و فقر اعتقادی است، پدیده ای که راه تعقل را از انسان گرفته و او را به سمت و سوی خرافات پیش می برد بساط خود را بیشتر در نواحی جنوب و مرکزی کلان شهر تهران باز کرده است از این رو مهم ترین راه برای جلوگیری از گسترش هر چه بیشتر خرافه پرستی و اعقتادات موهوم نخستین راه آگاه سازی افراد از مجرمانه بودن این کار، بعد نگاه اسلام و مراجع تقلید به این پدیده و مهم تر از همه اطلاع رسانی و آگاه سازی توده های مردم است .

در پایان نظر برخی از مراجع تقلید در مورد فال و فالگیری را بخوانید

آینده‌نگری، فال‌گیری، خبردادن از آینده، اعتقاد به مهره مار چه حکمی دارد؟ آیا پول دادن برای آن جایز است؟

مقام معظم رهبری: ج1-3) اخبار به کذب جایز نیست و پول در مقابل آن صورت شرعى ندارد. ج4) شرعاً ثابت نیست.

حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی: دعانویسی و فال گیری حرفه ای جایز نیست و رجوع به آنها حرام است و پول گرفتن در برابر این کارها جایز نیست.

حضرت آیت‌الله سیستانی: شرعا اعتبار ندارد و اگر منفعت عقلایی داشته باشد، پول دادن اشکال ندارد.

حضرت آیت‌الله وحید خراسانی: کهانت حرام بوده و کسب درآمد از این راه حرام است. کهانت عبارت است از خبر دادن از امور غیبیه به‌نحوه‌ای که دیگران گمان می‌کنند که بعضی از اجنه به این شخص خبرها را می‌دهند.

همچنین یکی از مجتهدین و استادان حوزه علمیه این چنین پاسخ داده‌اند:

آیت‌الله علوی گرگانی: اینگونه امور دارای مستند شرعی نیست و بعضا جزء خرافات است و پول دادن در این راه کار پسندیده‌ای نیست.

 انتهای پیام/ ت 



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 95/11/11 توسط منیره غلامی توکلی

شیطان اولین کسی که لواط داد / کدام زنان به لواط کننده، حرام می شوند؟

گردآوری - منیره غلامی توکلی 

در بحارالانوار، روایتی از امام باقر علیه السلام نقل کرده که می فرماید: در زمان قوم لوط، شیطان به صورت یک جوان زیباروی به پیش قوم لوط رفت و از آنان خواست که با او لواط کنند( چون اگر شیطان می خواست با آنان لواط کند، قبول نمی کردند.) ایشان هم این عمل را با او انجام دادند و دیدند خیلی لذت بخش است، در نتیجه عمل شنیع لواط را یاد گرفتند و پس از آن در میان ایشان رایج شد تا آنجا که زنان خود را ترک کردند و به جوانان زیبارو بسنده می کردند و هر میهمانی هم که به شهر وارد می شد با او چنین می کردند تا اینکه خداوند توسط ملائکه عذاب، شهرشان را واژگون کرد.

اکنون نیز دنباله روهای قوم لوط در انگلستان و آمریکا و بعضی کشورهای دیگر عمل شنیع لواط را در کشورشان قانونی کرده اند و به جای ازدواج با زنان، ازدواج مردان با مردان و همجنس بازی را رایج کرده اند که نتیجه این عمل زشت، بیماری مهلک و کشنده ایدز و سایر بیماری های جنسی است و تا این عمل و امثال این دست رفتارهای پرخطر جنسی وجود دارد، بیماری ایدز و بیماری های مشابه نیز وجود خواهد داشت.

در بحارالانوار، روایتی از امام باقر علیه السلام نقل کرده که می فرماید: در زمان قوم لوط، شیطان به صورت یک جوان زیباروی به پیش قوم لوط رفت و از آنان خواست که با او لواط کنند( چون اگر شیطان می خواست با آنان لواط کند، قبول نمی کردند.) ایشان هم این عمل را با او انجام دادند و دیدند خیلی لذت بخش است، در نتیجه عمل شنیع لواط را یاد گرفتند و پس از آن در میان ایشان رایج شد تا آنجا که زنان خود را ترک کردند و به جوانان زیبارو بسنده می کردند و هر میهمانی هم که به شهر وارد می شد با او چنین می کردند تا اینکه خداوند توسط ملائکه عذاب، شهرشان را واژگون کرد.

 

لواط

در قران کریم با اشاره به داستان قوم لوط، آمده است: حضرت ” لوط”(ع) این پیامبر بزرگ خطاب به قوم خودش می فرماید:« أَإِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ وَ تَقْطَعُونَ السَّبیلَ وَ تَأْتُونَ فی‏ نادیکُمُ الْمُنْکَرَ …».آیا شما به طرف مردان مى‏آئید و راه تناسل را قطع مى‏کنید؟! و در مجلس خود آن عمل ناپسند را مرتکب مى‏شوید. علت حرام بودن مردان بر مردان یعنى لواط و حرام بودن زنان بر زنان یعنى مساحقه کردن آن است که حق تعالى در آفرینش زنان و مردان گویا آنها را با یک دیگر مرکب قرار داده یعنى زنان را از براى مردان خلق کرده و بر طبق طبع مردان مقرر داشته است و در اصل آفرینش و وضع خلقت بنى آدم زنان را به جهت رغبت و میل مردان آفرید و اجزاء آنها را مناسب میل مردان گردانید و جهت دیگر آن که اگر جایز باشد مردان با یک دیگر لواط کنند و یا این که زنان با یک دیگر مساحقه کنند سبب انقطاع نسل و فساد تدبیر در نظم عالم دنیا شود.

در روایات اسلامى در عباراتى کوتاه و پرمعنا اشاره به دلایل حرمت لواط شده است، از جمله در روایتى از امام صادق (ع) مى‏خوانیم که کسى از آن حضرت سؤال کرد، چرا خداوند لواط را حرام کرده است؟ اگر آمیزش با پسران حلال بود مردان از زن ها بى‏نیاز (و نسبت به آنان بى‏میل) مى‏شدند، و این باعث قطع نسل انسان مى‏شد و باعث از بین رفتن آمیزش طبیعى جنس موافق و مخالف مى‏گشت و این کار مفاسد زیاد اخلاقى و اجتماعى به بار مى‏آورد.

حکم لواط در مذهب شیعه

لواط یکی از گناهان کبیره است که همه علمای شیعه بلکه همه مسلمانان بر زشتی و حرمت آن اتفاق نظر دارند چنانکه شیخ صدوق یکی از بزرگ ترین علمای شیعی مى‏فرماید: «بدانید که لواط از زنا سخت‏تر است و زنا رشته روزى را قطع مى‏کند و عمر را کوتاه مى‏سازد و مرتکبش را در آتش، جاودان مى‏سازد و شرم را از چهره او مى‏زداید».

همچنین شیخ مفید در رابطه با این موضوع مى‏فرماید: «لواط، بدکردارى با جنس ذکور است که بر دو گونه مى‏باشد: یکى انجام کار در غیر دُبر که همان ران ها است که در این صورت اگر فاعل و مفعول، عاقل بالغ بوده باشند به هر یک صد تازیانه زده مى‏شود و غیر محصن بودن یا محصن بودن در زدن تازیانه شرط نیست- بر خلاف آنچه در زنا شرط است- و حدّ آن دو (فاعل و مفعول)، تازیانه است براى این کار که جز آن چنین حدّى ندارد.

دوم : فروکردن در دبر است که باید کشته شوند، خواه هر دو طرف محصن باشند یا نباشند».

 

علما در این باره سخنان بسیار گفته‏اند و همه آنها گواه حرمت لواط است که علماى شیعه امامیه و بلکه همه مسلمانان بر آن اجماع دارند.

حد لواط در فقه اهل سنت

بین فقها و علمای مذاهب در خصوص حد لواط، اختلاف است. دکتر یوسف قرضاوی می نویسد: «فقهای اسلام در مورد حد این عمل شنیع، با هم اختلاف دارند که آیا کسی که مرتکب آن می شود، حکمش مثل زنا است و حد زنا در مورد آن به اجرا در می آید؟ یا فاعل و مفعول هردو کشته می شوند؟ و در این مورد که با چه وسیله ای کشته می شوند، باز اختلاف دارند: با شمشیر؟ با آتش؟ و یا با پرت کردن از بلندی؟ این عقوبت شدید به خاطر آن است که جامعه اسلام از این رفتار فاسد و مضر که جامعه را به بد بختی و نابودی سوق می دهد، پاک شود.

دیدگاه فقهای اهل سنت

1-    اکثر علمای شافعی و حنبلی قائل هستند به اینکه حکم لواط، مانند حکم زناست و به عبارتی اگر شخص مرتکب، مجرد باشد، تازیانه می خورد و هرگاه متأهل باشد، سنگسار می شود. در منهاج العابدین فی احکام الدین آمده است: "واللائط کالزانی اثما و حداً و لکن من لاط بزو جته یعزّران تکرر منه ذلک و لا یحدّ و ان ثبتت حرمته..."

البته شافعی یک مرتبه اقرار را برای اثبات حکم کافی می دانند. امام جمال الدین یوسف بن عبد الهادی الحنبلی، بعد از بیان حکم زنای فرد محصن و غیر محصن می گوید: "و من وطئ ذا رحم محرم و لو بعقد و هو یعلم: قتل حتما بکل حال. و اللوطی: أحده کالزنی...ومن وطئ أخته من الرضاع بملک الیمین أو غیرها ممن تحرم بالرضاع و هو یعلم: حد. و من وطئ جاریة زوجته بإذنها: جلد مائة سوط. و یشترط لوجوب الحد: شروط ثلاثه. الأول: الوطء فی الفرج بأن یغیب الحشفه. و أوجبه: بوطء دبرمن ذکر و أنثی غیر زوجته، و لایجب: بالسحاق و یلزم التعزیر..."(12).

2-    برخی از علمای شافعی و حنبلی، قائل بر آنند که مجازات لواط در هر صورت قتل است؛ محصن باشد و یا غیر محصن.(13)

3-    فقهای مذهب مالکی، معتقد بر این هستند که مجازات لواط مطلقاً سنگسار است، اعم از این که فاعل و مفعول دارای همسر بوده و یا مجرد باشند.

4-    برخی معتقدند فاعل محکوم به سنگسار می شود، لیکن مفعول باید تازیانه و حد زده شود و از شهر او را بیرون کرد.

5-    مذهب حنفی، قائل به حد برای لواط نیستند و مجازات تعزیر را به عنوان مجازات در نظر گرفته  و عقوبت آن را کم تر از زنا می دانند.(14)

با توجه به موارد گفته شده در فقه شیعی و سنی می توان گفت که لواط بدتر از زنا با زن شوهردار، و زنا بدتر از استمنا است.

راه های اثبات لواط

از همان راه هائى که زنا ثابت مى‌شود لواط هم ثابت مى‌شود اول: خود لواط کننده اگر بالغ و عاقل و آزاد باشد به اختیار خود چهار مرتبه اقرار کند، و بنابر احتیاط باید اقرار او در چهار جلسه باشد.

دوم: اینکه چهار مرد عادل شهادت دهند به دیدن عمل لواط، و اگر سه مرد و دو زن نیز شهادت دهند بنابر اقوى کافى است.

  لواط با برادر همسر قبل از ازدواج

با توجه به این که لواط یکی از گناهان کبیره است عقوبت هایی را به دنبال دارد از جمله عقوبت های لواط حرمت ازدواج است، حضرت امام خمینی(ره) در این باره فرموده اند: “اگر کسی با مردی لواط کند و لو این که مقداری از حشفه[19] داخل شود، مادر لواط داده و مادر بزرگش و هر چه بالاتر رود‏، و دختر لواط داده و دختر دخترش و هر چه پائین تر رود و خواهرش، بر فاعل حرام می شوند اگر چه لواط کننده و لواط دهنده بالغ[20] نباشند اما مادر و دختر و خواهر فاعل بر مفعول حرام نمی شود.[21] بله اگر گمان کند که دخول شده، یا شک کند که دخول شده یا نه، بر او حرام نمى‏شوند.

همه مراجع تقلید در این مسأله یک نظر دارند و از نظر شرع مقدس هیچ راهی برای جواز و صحت چنین ازدواجی وجود ندارد و این عمل شنیع باعث حرمت ابدى می شود.[22]

لواط با برادر همسر بعد از ازدواج

همه علمای شیعه معتقدند که اگر لواط با مردی قبل از ازدواج صورت بگیرد خواهر، مادر ودختر…لواط دهنده بر لواط کننده حرمت ابدی پیدا می کنند ولی اگر لواط با مردی بعد از عقد با دختر یا خواهر یا مادر  او انجام گرفته باشد بنابر فتوای مراجع معظم، مادر و خواهر و یا دختر لواط دهنده برای لواط کننده حرام نمی شود.

حال اگر این روابط حرام جا به جا شود یعنی لواط دهنده، فاعل هم واقع شود همین حکم نسبت به مفعول دومی هم صدق می کند.

لواط با مرد میّت‌

یکی از موارد تشدید مجازات،در مورد کسانی که مرتکب لواط می شوند، لواط با مرده است؛ بدین معنا که حاکم، لواط کار را بیش از حدّ مقرّر به مقدار صلاحدید، کیفر مى‌کند:

آیت الله بهجت در رابطه با این موضوع می فرمایند: حکم لواط با مرد میّت، در صورت دخول و عدم دخول[24] مثل لواط با مرد زنده است. اما مجازات لواط با میت بخاطر شنیع تر بودن آن تشدید می شود همانگونه که مجازات زنای با میت در تازیانه زدن و قتل تشدید می شود.

انتهای پیام/ غ 



نوشته شده در تاریخ جمعه 95/11/8 توسط منیره غلامی توکلی
<      1   2   3      >
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک