سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلمدون
 
این وبلاگ به کمپین *من عاشق محمد(صلّی الله علیه و آله و سلّم) * هستم، پیوست

عزم نیروی انتظامی در تنگ کردن عرصه برای قانون شکنان عفاف و حجاب/ مجازاتی که دوربین های ثبت بی حجابی را خاموش کرد

به نظر می رسد برخی از کشف حجاب ها از سوی فریب خوردگان در مکان های پرتردد مثل مترو، بازار ، فروشگاه ها و .. بیشتر جنبه تبلیغی و ارسال فیلم برای مصی علینژاد داشته است، پیش بینی می شود با برخورد قانونی با چنین افرادی، شاهد کم شدن کشف حجاب در جامعه باشیم.

منیره غلامی توکلی

مترو یکی از مکان های است که هر روز شاهد انواع هنجارشکنی ها در آن هستیم. هنجارشکنی در نوع پوشش مردان و زنان، هنجارشکنی در مقدار و نوع آرایش، هنجارشکنی در برخوردهای خارج از عرف دختر و پسر با یکدیگر و ..

وجود دست فروش ها در واگن های مترو نیز خود بحث دیگر دارد. دست فروش هایی که اگر مرد هستند بدون در نظر گرفتن رعایت واگن بانوان؛ وارد آن شده و در شرایط ازدحام جمعیت که حتی جا برای ایستادن کافی نیست با رد کردن خود از بین زنان! اجناس شان را از لوازم بهداشتی تا خوراکی و فال .. می فروشند! و یا اگر زن هستند؛ بدون در نظر گرفتن، دیده شدن توسط مردان حاضر در واگن های دیگر و حضور کودکان، اقدام به تبلیغ برای فروش اجناسی می کنند که یا البسه خاص بانوان است یا از لوازمی است که عرف جامعه فریاد زدن و فروش آن را در مکان های عمومی نمی پسندد.
بی پروایی برخی از زنان در برداشتن حداقل حجاب در مترو، احساس آزادی برای تجدید آرایش یا تست لوازم آرایشی که از دست فروشان خریده اند، حضور برخی از دخترکان بزک کرده با انواع مانتوها و پوشش های خارج از عرف به قصد تبرج که گویی برای این پرسه زنی در ایستگاه های مترو حق الزحمه ای هم از صاحب کار خود می گیرند! از دیگر هنجار شکنی هایی است که باید آن را به وجود افرادی که با حرکت های جلف به دنبال جلب نظر جنس مخالف هستند، اضافه کرد.

در چند ماه گذشته نیز مترو شاهد حضور فمنیست ها بود! وضعیت عفاف و حجاب در مترو گلی بود که با وجود این افراد به سبزه آراسته شد! دخترکان و زنانی که به قصد حمایت از زنان مجرم سیاسی،ترویج افکار فمنیستی و مخالف با قانون حجاب علاوه بر تبلیغ افکار خود حتی به رقص و پایکوبی در واگن مترو پرداختند.

همه این موارد با وجود عزم و اراده پلیس در اجرای قانون عفاف و حجاب در همه مکان ها به ویژه با نزدیک شدن به ایام محرم که هر ساله شاهد نوعی عجیب از بدحجابی، بی حجابی، آرایش های سخیف و رفتارهای عجیب برخی از افراد هستیم، باعث شد تا شاهد اعلام ارشاد بدحجابان در مترو باشیم.
خبری که عصبانیت برخی از قانون شکنان حوزه عفاف و حجاب شده است و با خدشه وارد کردن به کار پلیس تلاش در بد و خشن جلوه دادن رفتارهای مأموران نیروی انتظامی یا بی ارزش جلوه دادن کار شان، سعی در مقابله با اجرای این قانون و یارگیری در هنجارشکنی خود هستند.
به هر حال مترو، واگن زنان، راهروهای فروشگاه های بزرگ، کوچه پس کوچه های بازار، ماشین شخصی و آژانس های اینترنتی، حضور افراد در فرودگاه حتی برای پرواز به مقصد خارج از کشور و .. هیچ کدام حریم شخصی نبوده و این مجوز را به شهروند ایرانی و حتی تروریست خارجی نمی دهد تا قانون شکنی کرده و به عفاف و حجاب به عنوان مطالبه ای که هم حقوق شهروندی است و هم حقوق فردی و اجتماعی دهن کجی کنند.
اگر چه به نظر می رسد برخی از این نوع کشف حجاب ها از سوی فریب خوردگان در مکان های پرتردد مثل مترو، بازار ، فروشگاه ها و .. بیشتر جنبه تبلیغی و ارسال فیلم برای مصی علینژاد داشته است، پیش بینی می شود با برخورد قانونی با چنین افرادی، شاهد کم شدن کشف حجاب در جامعه باشیم.
انتهای پیام/*



نوشته شده در تاریخ سه شنبه 98/5/15 توسط منیره غلامی توکلی
در پس سهل انگاری مسئولین رخ داد:

ازدواج آسان، آرزوی دست نیافتنی جوانان!

در حال حاضر در جامعه ایرانی شرایط سخت و دشواری برای جوانان پدید آمده است که ازدواج های آسان را به آرزویی دست نیافتنی تبدیل کرده است، دیگر مجردها نمونه های موفق ازدواج های آسان را در پیش رو ندارند زیرا ازدواج که باید مایه آرامش و شکوفائی جامعه شود، اکنون با موانع زیادی سر راه خود، مواجه شده است که توسط خود مردم به وجود آمده است .

منیره غلامی توکلی



آمار ازدواج در ایران به شدت پایین آمده است و به تبع آن سن ازدواج بالا رفته و بحران پیری جمعیت در راه است. هر روزه صحبت از افزایش تعداد افرادی که آنها را "مجردان قطعی" می نامند، و هشدارهایی که از پیامدهای این واقعیت تلخ جامعه مخابره می شود و دستان مسئولینی که روی دست قرار دارد!.
متولدین اواخر دهه 50 تا نیمه اول دهه شصت، بیشترین افرادی هستند که در معرض خطر "تجرد قعطی" قرار دارند، کسانی که اکنون در میانه دهه چهارم زندگی یا در مرز ورود به دهه پنجم عمر خود هستند و علاوه بر عدم ازدواج با مسائلی که آنها را مجبور به انتخاب تجرد کرده است، دست و پنجه نرم می کنند.
عواملی مانند:
1- هزینه‌های مراسم ازدواج: ازآنجایی‌که در حال حاضر نوسانات بازار و تورم روی قیمت تمامی کالا و خدمات تأثیر گذاشته است، هزینه‌های برگزاری مراسم ازدواج، جهیزیه و... افزایش یافته است. دربند الف. مادة 4 و بند ب. مادة 5 قانون تسهیل ازدواج جوانان آمده است که تسهیلات رفاهی برای برپایی جشن ازدواج باید در اختیار زوج‌ها قرار بگیرد. متأسفانه این بند‌ها اجرانشده‌اند.
2- اشتغال: نداشتن شغل و درآمد به‌خصوص برای زوج‌های دانشجو یا سربازان تشکیل خانواده را به تعویق می‌اندازد؛ اما دربند ب. ماده 7 و بند ب. ماده 4 این موارد به‌صورت کمک‌هزینه و مستمری پوشش داده‌شده است که البته به مرحله اجرا نرسیده‌اند.
3- مسکن: نداشتن مسکن و اجاره و پیش‌پرداخت‌های گران، مانع عظیمی در برابر ازدواج است. ماده 3، ماده? 10 و 9 راه‌حل‌هایی برای این مسائل طرح کرده‌اند. افسوس که این گزینه‌ها هم به عرصة عمل نرسیده‌اند.
4- معضلات فرهنگی: باور‌های فرهنگی و آداب‌ورسوم غلط، ازدواج در سنین بالا، معیار‌های اشتباه یا نامعقول برای انتخاب همسر، مخالفت‌های غیرمنطقی والدین، ازدواج را با دشواری‌هایی همراه می‌سازد. با استناد به بند الف، ب. و د. مادة 7 و ماده? 8 می‌توان مقداری از این نگرش‌ها را تغییر داد و ازدواج آسان‌تری را رقم زد.

اگر چه بیشتر کارشناسان و جامعه شناسان بر این باور هستند که مسئله فرهنگی در بین چهار مسئله فوق از اهمیت بالاتری برخوردار است اما همچنان هر زمان که صحبت از فراهم کردن شرایط ازدواج برای جوانان و مجردها می شود با انبوهی از شعارها و همایش ها و نشست های تخصصی و غیرتخصصی که فقط جنبه پر کردن عملکرد وزارت خانه های مربوطه و هزینه کردن بودجه سالیان فرهنگی را دارد، رو به رو هستیم!
عدم رغبت به ازدواج یا فراهم نشدن شرایط ازدواج برای مجردها، جامعه را به سمت و سوی روابط بر پایه رفع نیاز جنسی و عاطفی به صورت غیرعرفی و شرعی چون روابط نامشروع، همباشی، دوستی های خیابانی دختر و پسر و .. کشانده است؛ مسئله ای که متأسفانه با سیاست گزاری های نادرست فرهنگی و همچنین عدم پاسخ گویی درست به نفوذ فرهنگی دشمن در جنگ نرم تا حد زیادی توانسته است جامعه را بیمار سازد. بیماری که اکنون دیگر مرحله پیشگیری را رد کرده و نیاز به درمان دارد.

متأسفانه با این حال آشفته وضعیت تشکیل خانواده در کشور ما وقتی فردی اقدام به ازدواج می کند باز هم مسئله فرهنگی برای آزار و اذیت وی و تأخیر در زیر یک سقف رفتن زن و شوهر قد علم می کنند! استاد رضا خدری نویسنده کتاب ازدواج دیررس تا طلاق زودرس در گفت وگو با طنین یاس می گوید: کسانی که از جوانان خوشبختی را می طلبند می بایست زمینه و بستر آن را فراهم آورند که همان ازدواج سهل و آسان است.
آسان گیری خداوند در ازدواج
وی با اشاره به اینکه خداوند همان گونه که قوانین اسلامی را بر اساس نیازها و استعداد و استطاعت انسان تنظیم و وضع کرده است، در مساله ازدواج نیز آسان و سهل گرفته است، می افزاید: آیات 25 و 28 سوره نساء خواهان آسان گیری در امر ازدواج شده و بیان می کند که خداوند با تشریع احکام سهل در این زمینه بر آن است که انسان ها به سادگی ازدواج کنند.
این پژوهشگر اجتماعی ادامه می دهد: شناخت خداوند نسبت به انسان و نیازهای اوست که موجب شده تا قوانین بسیار سهل و آسان باشد. به ویژه آن که دست یابی به خوشبختی تنها از راه ازدواج شدنی و ممکن است و لازم است تا قوانین به گونه ای باشد تا انسان به سادگی و آسانی به خوشبختی یعنی آرامش و آسایش دست یابد.
نویسنده کتاب ازدواج دیررس تا طلاق زودرس معقتد است: ازدواج هایی که به آسانی انجام می گیرد به سبب آن که توکل و تفویض امور به خدا در آن به شدت مراعات شده است، موجبات افزایش آرامش و آسایش طرفین می شود؛ افزون بر این که هیچ گونه کینه و کدورتی را بر جا نمی گذارد .

در حال حاضر در جامعه ایرانی شرایط سخت و دشواری برای جوانان پدید آمده است که ازدواج های آسان را به آرزویی دست نیافتنی تبدیل کرده است، دیگر مجردها نمونه های موفق ازدواج های آسان را در پیش رو ندارند زیرا ازدواج که باید مایه آرامش و شکوفائی جامعه شود، اکنون با موانع زیادی سر راه خود، مواجه شده است که توسط خود مردم به وجود آمده است . از جمله، رسوم موهوم و خرافی و سنگین کردن مهریه‏ ها و جهیزیه ‏ها و دیگر هزینه‏ های ازدواج و توقعات بی جا و همچنین آرزوهای غیر منطقی و تشریفات بیش از اندازه متعارف با هزینه‏ های کمرشکن است که روز به روز هم رو به افزایش می باشد . این ها قهرا امر ازدواج را ناممکن یا خیلی دشوار ساخته است تا جائی که خیلی از جوان ها قید ازدواج را زده و به هرزگی و فساد و تباهی کشیده می شوند.
حال پرسش این است که آیا ما نمی توانیم به جای تالارها در خانه ‏ها جشن گرفته و عروسی ها و جشن ها را هرچه ساده‏ تر و باصفاتر برگزار کنیم و یا اگر در تالار برگزار می ‏کنیم، به صورت کم ‏تشریفات، مثلا با یک نوع غذا و حذف هزینه ‏های غیر ضروری باشد تا هزینه‏ های اضافی به مصرف واجبات خانواده نوپا برسد؟
البته در این زمینه نقش مهم و تأثیرگذار مسئولین اعم از رده های بالای سیاست گزار تا رده های اجرایی و حتی ریش سفیدان و معتمدین محلی را نباید در عدم اجرا و تببین قانون تسهیل ازدواج نادیده گرفت!
22 آذر 96 گزارش تخلفات قانونی مسئولین در اجرای قانون تسهیل ازدواج جوانان به قوه قضائیه ارسال شد. با اینکه وظیفة این قوه نظارت بر اجرای قوانین است، اما بنا به دلایل نامشخص، کاری در خصوص اجرا و نظارت بر آن صورت نپذیرفته است. قسمت‌هایی از قانون با توجه به تغییر قیمت‌ها و تورم بالای اقتصادی باید بازنگری شود این تجدیدنظر نیز به تقاضا، بررسی و همکاری نمایندگان مجلس نیاز دارد. اگرچه نمایندگان باید حافظ منافع مردم و پیگیر مطالباتشان باشند، اما تاکنون از سوی آن‌ها نیز اقدام مؤثری برای پی‌گیری مسائل مربوط به اجرای قانون تسهیل ازدواج جوانان انجام‌نشده است. جای سؤال است که بنا بر چه استنادی مسئولین، سازمان‌ها و دستگاه‌های مربوطه از اجرای قانون تصویب‌شده امتناع می‌کنند و چه زمانی قرار است قانون فراموش‌شده به عرصة عمل برسد؟!

**طنین یاس به زودی با حضور کارشناسان خبره این حوزه موضوع ازدواج مجردها به ویژه افرادی که سن ازدواج شان گذشته است را از جنبه های مختلف بررسی می کند.
انتهای پیام/*




نوشته شده در تاریخ یکشنبه 98/5/13 توسط منیره غلامی توکلی
وقتی در سایه غفلت مسئولین

فضای مجازی؛ بنگاه درآمد، جولانگاه هنجارشکنی و سلبریتی سازی طراحان لباس و آرایش!

به نظر می رسد پلیس نه تنها باید به سلبریتی ها در خصوص رعایت حجاب هشدار دهد بلکه باید به طراحان و آرایشگران و ایجاد کنندگان مد که از بازیگران به عنوان مدل استفاده می کنند نیز هشدار دهد تا بازیگران محبوب جامعه ما تبدیل به عروسکانی در جهت اهداف اقتصادی و گاها ضدفرهنگی این افراد قرار نگیرند.
منیره غلامی توکلی

چندی پیش بود که سردار حسین رحیمی فرمانده انتظامی پایتخت درخصوص انتشار تصاویر بدحجابی و بی‌حجابی توسط برخی از سلبریتی‌ها در فضای مجازی هشدار داد و گفت: هنرمندان، ورزشکاران و افراد مشهور در این حوزه‌ها به برکت همین سینما و تلویزیون ایران مشهور و معروف شده‌ و مردم برای آنها احترام قائل هستند؛ پس لازمست قوانین و شئونات را رعایت کنند.
وی تأکید کرد: پلیس در برخورد با تخلفات برایش فرقی نمی‌کند که فرد متخلف کیست و چه کاره است؛ طبق قانون با افراد برخورد می‌کند.
اما واقعیت امر چیز دیگری است، این مسئله تک بُعدی نیست و صرفا هشدار دادن به سلبریتی ها برای رعایت عفاف و حجاب کافی نیست. آب از سرچشمه گل آلود است. زیرا هستند افرادی که بازیگران و هنرمندان را برای تبرج و حضور قانون شکنانه از نظر پوشش در فضای مجازی آماده می کنند، افرادی مانند طراحان لباس و آرایشگران و .. که کار برای هنرمندان را به عنوان فرصتی برای تبلیغ خود، از دست نمی دهند و برای جلب رضایت مشتری هر آنچه وی در نظر داشته طراحی و اجرا می کنند!
این نوع حرکت های تبلیغی که در فضای مجازی به شدت رونق دارد نه تنها از نظر اقتصادی برای طراح و مشتری! سودآور است بلکه باعث سلبریتی شدن و تبدیل شدن آرایشگر یا طراح لباس بازیگران و هنرمندان در عرصه کاری خود در فضای مجازی می شود و چه بسا همین آرایشگران و طراحان خود به عنوان هنجارشکنان و مبلغین بدحجابی و بی حجابی در فضای مجازی مشغول به کار ضد فرهنگی می شوند.
حال بدتر در فضای کنونی جامعه ما این است که همین افراد تنها به دلیل همراهی کردن با هنرمندان و به خرج دادن استعدادشان در مسیر هنجارشکنانه و کسب درآمد از این طریق به عنوان مدیران برتر در سال های متمادی انتخاب شده و معرفی شوند.
بازتاب این معرفی و متفخر شدن این افراد به کسب عنوان بانوان کارآفرین و نخبه و مدیران برتر در فضای حقیقی و مجازی جامعه این امر را برای سایر جوانان مشتبه می سازد که تنها راه پیشرفت و دیده شدن « هنجارشکنی» و « تبرج » و « تبدیل شدن به چیزی شبیه سلبریتی ها و طراحان لباس و آرایش آنها است »! از این رو برای رسیدن به این هدف، هر آنچه بیشتر در رفتار و پوشش و .. خود را شبیه این هنجارشکنان می کنند.

تیرماه امسال چهارمین اجلاس سراسری نشان عالی مدیر سال با مجوز از وزارت علوم تحقیقات و فناوری در تالار دپلماتیک وزارت امور خارجه با هدف معرفی مدیران حرفه ای در زمینه پایدار سازی کسب و کار خلاقیت اشتغال زایی در میان تحریم های و بحران های اقتصادی کشور برگزار شد.
جالب است بدانید که یکی از بانوانی که در این اجلاس، مفختر به دریافت نشان عالی مدییت سال 98 شد خانم تکتم رضایی مدیر عامل مجموعه تکتم بانو بود. خانمی که بنابر شنیده ها یکی از طراحان و تولید کنندگان مانتوهای شیشه ای است!
البته این مورد زیاد هم از واقعیت نمی تواند دور باشد چرا که تَرک های لباس تکتم رضایی در شب اجلاس از جنس بدن نما بود! و با همین لباس مفتخر به دریافت نشان عالی مدیریت شد آن هم در اجلاسی با مجوز دولتی!
صفحه اینستاگرام این بانوی طراح لباس مملو از عکس هایی است که وی با اشخاص مختلفی که طراحی لباس شان را کرده، گرفته است و درحالی که در این تصاویر با لباس های چسبان ، بدن نما، شلوارهای 90سانتی و .. متبرج گونه دیده می شود.
به نظر می رسد پلیس نه تنها باید به سلبریتی ها و هنرمندان در خصوص رعایت قانون حجاب و عدم هنجارشکنی هشدار دهد بلکه باید به طراحان و آرایشگران و ایجاد کنندگان مد که از بازیگران به عنوان مدل استفاده می کنند نیز هشدار دهد تا بازیگران محبوب جامعه ما تبدیل به عروسکانی در جهت اهداف اقتصادی و گاها هدف های ضدفرهنگی این افراد قرار نگیرند هر چند که ابراز دوستی ها و رابطه ای نزدیک این افراد با سلبریتی های زن و مرد باعث می شود نسبت به این دست صحبت ها واکنش هایی را شاهد باشیم. اما دوستی این افرد دوستی خاله خرسه برای فرهنگ جامعه ماست که بخش مهمی از الگوهای آن را هنرمندان تشکیل می دهند.
قطعا حضور هنرمندان در مراسمات مختلف سینمایی اعم از جشن حافظ تا اختتامیه و افتتاحیه های جشنواره فجر و جشنواره های بین المللی خارج از کشور با لباس های عجیب و غریب و خارج از عرف و مکاپ های صورت از طریق عناصر و آدم های فضایی صورت نمی گیرد و دست همین مدسازان و طراحان لباس و آرایش در کار است که باید این دست و هنر به سمت تعالی و بومی شدن پیش برود.
از طرف دیگر از دولت محترم توقع می رود که در راستای معرفی و تقدیر از افراد شاخص یا برترین های حوزه های مختلف علاوه بر نگاه اقتصادی نگاهی فرهنگی اقتصادی نیز داشته باشند. نگاهی که فقدان آن باعث می شود سرکار خانم تکتم رضایی این فرصت را داشته باشد تا با پوشش و آرایشی خارج از عرف مراسم دولتی یا حتی مجوز گرفته از دولت حاضر شود و مفتخرانه تصاویر خود را در اینستا گرامش بگذارد.
این دست تقدیر کردن ها و انتخاب این گونه افرد دهن کجی کردن رسمی به مسئله عفاف و حجاب در جامعه مخصوصا تلاش ها در زمینه پوشش است!! چیزی که به نظر برنامه ریزی شده و نرم در حال اجراست.

انتهای پیام/*



نوشته شده در تاریخ یکشنبه 98/5/13 توسط منیره غلامی توکلی

فراموش شدن چالش هایی که دهه شصتی ها با آن دست به گریبانند/ چالش تأخیر در ازدواج و بیکاری را حل کنید، سالمندی پیش کشتان

ساختن چالش هایی مانند چالش سالمندی برای دهه شصتی ها در صورتی که هنوز مرز 40 سالگی را رد نکرده اند و با توجه به شرایط پیش رو مسائل و مشکلات بسیاری را یا پشت سر نهاده یا با آن گریبانگیر هستند؛ کاری نادرست و بدور از انصاف است. چرا که نگرانی برایچالش هایی چون تأخیر در ازدواج، بی کاری و کم شدن شانس باروری برای این گروه و رفع آنها بسیار مهم تر و عاقلانه تر است.
منیره غلامی توکلی


دهه شصتی ها؛ نسلی که خود را متفاوت از سایر دهه های می دانند چرا که آنها از نظر سبک زندگی، نوع بازی ها، خاطراتی دوران کودکی و حتی مدرسه رفتن با بچه های دهه هفتاد و دهه هشتاد تفاوت زیادی دارند.
این متفاوت بودن تا جایی است که در تعریف دهه شصتی بودن نیز مناقشاتی در بین متولدین دهه شصت و دهه پنجاه به وجود آمده است. افراد متولد دهه شصت فکر می کنند که چون در سال های 60 تا 69 متولد شده اند پس دهه شصتی محسوب می شوند و این در حالی است که متولدین اواخر نیمه دوم دهه پنجاه و نیمه اول دهه شصت +2 بر این باور هستند که چون کودکی خود را در دهه شصت سپری کرده اند از نگاهی دیگر دهه شصتی محسوب می شوند. به واقع تعریف گروه دوم از دهه شصتی بودن – از منظر تفاوت در سبک زندگی و اتفاقات سیاسی و پدیده های اجتماعی و ارتباطات اجتماعی- درست تر و معقولانه تر است.
با توجه به تعریف گروه دوم از دهه شصتی بودن -یعنی گذراندن دوران کودکی در دهه شصت-! با نگاهی هر چند کوتاه می توان به چرایی تفاوت این گروه با سایر گروه های دیگر پی برد. دهه شصتی های مذکور جنگ تحمیلی و تأثیرگذاری آن بر اقتصاد و فرهنگ و حتی اجتماع را تجربه کرده اند، ورود سخت به دانشگاه و تحصیلاتی که تا کنون نتوانسته است شغل مناسبی را برای شان به ارمغان بیاورد، تأخیر در ازدواج و .. را تجربه کرده اند در حالی که متولدین سال های 67 تا 70 کمتر درگیر این دست مسائل می باشند.
امروزه نیز بحث چالش سالمندی این قشر بر سر زبان ها افتاده است! گویی همه کارها و رسیدگی به همه امور دهه شصتی ها انجام شده و چالش سالمندی این گروه که هنوز دوران جوانی را سپری می کنند؛ پیش روست و باید برای آن برنامه ریزی کرد.
این در حالی است که آمارها از مسائل مهم تری خبر می دهند که باید بیشتر مورد توجه و حل و فصل قرار بگیرد. مسائلی چون رسیدن به مرحله تجرد قطعی که بحث های زیادی جمعیت شناسی و جامعه شناسی را در بر داشته است. کاظمی پور جمعیت شناس در این زمینه می گوید: در رده سنی 30 تا 34 سال که مربوط به دختران متولد نیمه اول دهه 60 هستند، هنوز 645 هزار دختر مجرد وجود دارد که در میان آنها شانس ازدواج به حداقل رسیده است. در مجموع دختران ازدواج نکرده زیر 50 سال به بیش از یک میلیون نفر می‌رسد. این ارقام نشان می‌دهد دخترانی که به سن تجرد قطعی رسیده‌اند شانس و فرصت ازدواج آنها به حداقل می‌رسد و بیش از یک میلیون نفر از دختران بالای 35 سال به سن تجرد قطعی رسیده‌اند و فرصت ازدواج برای آنها به حداقل رسیده است.
مرکز آمار ایران نیز شش ماه گذشته اعلام کرد: «دهه شصتی‌ها با 16 میلیون و 802 هزار و 46 نفر بیشترین سهم از جمعیت کشور را دارند و یک سوم مردهای دهه شصتی هنوز ازدواج نکرده‌اند.»
دهه شصتی ها تعریف شده در این گزارش ما همانگونه که از سن ازدواج شان گذشته است و در مرز 40 سالگی یا دو – سه سالی بالاتر از آن هستند در حال گذر از سن باروری نیز می باشند در این باره برکاتی، مدیرکل دفتر سلامت جمعیت، خانواده و مدارس وزارت بهداشت فرودین امسال گفت که از سال 95 به بعد میزان تولدهایمان در کشور سالانه 40 هزار مورد کمتر شده است. همچنین درسال 89 نزدیک به 890 هزار ازدواج داشتیم که این عدد در سال 96 به 680 هزار ازدواج و هم‌اکنون به 650 هزار ازدواج رسیده است.
به اعتقاد وی چالش دهه شصتی‌هایمان این است که دارند از سن باروری می‌گذرند. به‌عنوان مثال دختران متولد 60 در آستانه 38 و 40 سالگی هستند و اگر شرایط مناسب برای ازدواج‌شان ایجاد نشود، از چرخه فرزندآوری خارج می‌شوند. باید توجه کرد که معضل اصلی ازدواج در کشور، مسائل فرهنگی است و امیدواریم این مشکل با کمک رسانه تقلیل پیدا کند. بعد از این موارد، درآمد و مسائل اقتصادی نیز نقش دارند.
مسئله بیکاری تؤامان با سختی های ورود به دانشگاه برای متولدین اواخر نیمه دوم سال پنجاه تا دهه اول سال شصت یکی دیگر از چالش های پیش روی دهه شصتی هاست .
فاطمه ذوالقدر نماینده مجلس شورای اسلامی در این باره می گوید: متولدین این سال‌ها به‌سختی وارد دانشگاه شدند و پس از اتمام تحصیل هم با معضل بیکاری روبه‌رو بوده و هستند. تحصیلات، پیدا کردن شغل و استقلال مالی، سال‌های زیادی از عمر جوان ایرانی را برای فراهم کردن یک زندگی مناسب، می‌گیرد و اضطراب رویارویی با موقعیت‌های مختلف زندگی را افزایش می‌دهد.
ذوالقدر توضیح می‌دهد: این موضوع در حالی است که معمولاً آموزش‌های ارائه شده نیز چه از طرف والدین و چه از طرف نهادهای آموزشی چندان در بر گیرنده مهارت‌های لازم برای زندگی نبوده است. به نظر می‌رسد در کنار موانع اقتصادی، علت نرخ پائین ازدواج دهه شصتی‌ها را باید در این مسائل هم جست‌و‌جو کرد.
به هر حال ساختن چالش هایی مانند چالش سالمندی برای دهه شصتی ها در صورتی که هنوز مرز 40 سالگی را رد نکرده اند و با توجه به شرایط پیش رو مسائل و مشکلات بسیاری را یا پشت سر نهاده یا با آن گریبانگیر هستند کاری نادرست و بدور از انصاف است. چرا که نگرانی برای چالش های بسیاری چون تأخیر در ازدواج، بی کاری و کم شدن شانس باروری برای این گروه بسیار مهم تر و عاقلانه تر است.
انتهای پیام/*



نوشته شده در تاریخ سه شنبه 98/5/8 توسط منیره غلامی توکلی

امضاء مولاوردی پای تفاهم نامه جدید حقوق بشر زنان/ تضاد این دست اقدامات با حقیقت سکوت بره ها!

 

به نظر می رسد خانم مولاوردی به عنوان دبیرکل جمعیت حمایت از حقوق بشر زنان! باید با حواسی جمع تر پای میز امضاء تفاهم نامه ها با نهادهای بین المللی بنشیند و بیش از گذشته در راستای احقاق حقوق واقعی و مطالبات به حق زنان کشور قدم بردارد تا بعد از امضاء چنین تفاهم نامه هایی سر بزنگاه حمایت از حقوق زنان باز هم شاهد «سکوت بره ها» نباشیم.


 منیره غلامی توکلی: چندی پیش خبر امضاء تفاهم نامه جدیدی در رابطه با «حمایت و تحقق حقوق بشر زنان» در دانشگاه شهید بهشتی توسط شهیندخت مولاوردی دبیرکل جمعیت حمایت از حقوق بشر زنان و حسین میرمحمد صادقی، رئیس کرسی حقوق بشر، صلح و دموکراسی یونسکو، در فضای مجازی و رسانه ها بازتاب داشت.
بازتابی که نسبت به سایر اقدامات حوزه زنان نه تنها بازخوردی نداشت بلکه عمدتاً توسط رسانه های حامی برخی از جریانات و شبکه های اجتماعی وابسته به آنها مورد توجه قرار گرفته بود که این خود پیامی خاص برای امضاء کنندگان این دست تفاهم نامه ها دارد.
در این تفاهم نامه مولاوردی، متعهد شده است که برای حمایت و تحقق حقوق بشر زنان و ارتقاء آنها در صلح و دموکراسی، بانک های اطلاعات ایده ها و ظرفیت های انسانی و مالی حوزه زنان را در اختیار سازمان مذکور قرار دهد! و متقابلا این کرسی نیز در خصوص خلاهای قانونی حوزه زنان طرح ها و لوایحی را برای قانونگذاری به ایران پیشنهاد دهد.
برای معاون سابق زنان و خانواده ریاست جمهوری که از چهره های شناخته شده در حمایت از حقوق زنان آن هم به سبک و سیاق غربی است! این نخستین باری نیست که در قالب ارائه برخی از اطلاعات و آمار در حوزه زنان با نهادهای بین المللی تفاهم نامه را امضا می کند! افشای برخی از اطلاعات حوزه زنان به ویژه زنان مطلقه که مورد تکذیب مولاوری قرار گرفته است اما منتقدین او همچنان روی چنین مباحثی تأکید دارند.
اینبار نیز کاملا به صورت علنی این اتفاق در تفاهم نامه با کرسی حقوق بشر، صلح و دموکراسی یونسکو در حوزه حقوق بشر زنان افتاده است! گویا معاون سابق رئیس جمهور به این مسئله هیچ اعتقادی ندارند که اشراف های اطلاعاتی نهادهای بین المللی که همگی به نوعی مستقیم و غیرمستقیم سرسپرده کشورهای متخاصم با ایران هستند می تواند در شرایط جنگ فرهنگی و نفوذ اطلاعاتی دشمن برای برنامه ریزی و سلطه گری، دست آوری مهم و غنیمتی ارزشی باشد!
چه بسا که در این تفاهم نامه نیز به صورت کاملا مستقیم بر این مسئله تأکید شده است که براساس داده های ایران، طرح ها و لوایحی از سوی این کرسی در جهت برطرف کردن خلاء های قانونی حوزه زنان ارائه می شود.
ای کاش خانم مولاوردی اگر چندان به سخنان منتقدان و دلسوزان حوزه زنان وقعی نمی نهد به این ضرب المثل توجه کند که « سلام هیچ گرگی بی طمع نیست و هیچ گربی محض رضای خدا، موش نمی گیرد»! یعنی؛ این کرسی ها قطعا در پیشنهاد و ارائه برنامه ها و لوایح و طرح های خود بسیار محکم تر و برنامه ریزی شده تر از سابق با اعتماد بیشتر بر عملیاتی شدن خواسته های خود، قدم بر می دارد.
این امری بدیهی است ؛ همانطور که در جنگ نظامی مسئله اطلاعات بسیار کلیدی بوده و نقش تعیین کننده ای در پیروزی و شکست دارد درسایر میادین نیز به ویژه در جنگ علیه خانواده، جنگ نرم، جنگ فرهنگی ( در جبهه تغییر سبک زندگی )و .. هم اگر دشمن به اطلاعات مورد نیاز خود دسترسی پیدا کند با دقت بیشتری به اهداف خود تهاجم خواهد کرد و پیروزی خود را نزدیک تر و راحت الوصول تر خواهد دید.
علاوه بر این مورد، ایران اسلامی تجربه تلخی در تعامل با نهادهای بین المللی در حوزه حقوقی و حقوق بشر زنان و خانواده دارد. تجربه هایی که نشان می دهد، راه کارها، برنامه ها، اهداف و سیاست گزاری های این نهادها نه تنها با مطالبات اکثریت جامعه زنان ایرانی همخوانی ندارد بلکه در بسیاری از موارد علیه زن ایرانی و خانواده نیز بوده است.
به نظر می رسد خانم مولاوردی به عنوان دبیرکل جمعیت حمایت از حقوق بشر زنان! – که در بیشتر موارد گزینشی فریادخواهی حقوق زنان را سر می دهد - با حواسی جمع و با نگاهی بازتر و مصلحت اندیشانه تر پای میز مذاکرات و امضاء تفاهم نامه ها و مشارکت های با نهادهای بین المللی حقوقی بنشیند و بیش از گذشته در راستای احقاق حقوق واقعی و مطالبات به حق زنان کشور قدم بردارد تا بعد از امضاء چنین تفاهم نامه هایی سر بزنگاه حمایت از حقوق به زنان باز هم شاهد «سکوت بره ها» نباشیم.


انتهای پیام/*



نوشته شده در تاریخ سه شنبه 98/5/8 توسط منیره غلامی توکلی
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک