پيام
+
و باز هم حماسه اي ديگر از قلمدون در آخرين روز هفته دفاع مقدس:
بدون هماهنگي مرخصي گرفتم؛ غافل از اينکه يک ماه پيش در کمبود خبرنگار از خودم ايثار نشان داده و با پيرزني 80 ساله مصاحبه گرفتم. مادربزرگ لطف کرد هر چي سکانس هاي تاريخي همراه با اعداد و اسامي بود از خاطراتش برا من گفت .. آخ آخ امروز وقت بارگزاريش بود در سايت.. نه نتي نه سيستمي !!

مختار تندر
95/7/8

قلمدون
*القصه که ويس رو هم در اداره جا گذاشته بودم، رم دوربين جاي ديگري بود و از اداره خبر مي رسيد که تمام مدارک قرض گرفته شده توسط من از مادربزرگ يکهو گم و گور شده بود! چه کرد قلمدون: در گوشي موبايل 1500 کلمه گزارش را بر اساس تمام دانسته هاي يک ماه پيش تنظيم کرد، سيستم نفتي چند سال پيش را با سلام و صلوات روشن کرد و مديريت پيدا شدن مدارک را از خانه به محل کار به سرانجام رسانيد..*
قلمدون
*عکس هاي يادگاري خود با پيرزن مربوطه را فتوشاپ کرده و ايشان را در اداره بار ديگر حاضر نمود و در آخر چنان شد، که پيروز برگشتم از کارزار » *
قلمدون
*در اخر خداي بلند مرتبه براي کمبود هاي شديد در قيافه و سليقه و اخلاق و .. شکر گذارم که حداقل حافظه اي داد که توسط مادربزرگ 80 ساله به خاطر تحريف سخنانش کشته نشدم:D*
هما بانو
خدا قوت عزيزم@};-
قلمدون
فداي شما بانوي دشت رويا - ي عزيزتر از جانم@};-
هما بانو
{a h=qalamdoon}قلمدون{/a} قربونت برم عزيزم .. فداي همه خوبي و مهربونيت محبوبم .. زحمات خالصانه ات ستودنيست گلم.. هميشه تحسين برانگيز هستين شما @};-
هما بانو
و در ضمن من وقتي به اين نام خطاب ميشم سرشار از شوق و پر از احساس ميشم .. خاطرات بسيار زيباي سالها پيش برام تداعي و لمس ميشن .. عاشق اين نام هستم @};-
قلمدون
@};-