پيام
+
ماجراي منو و خالم
کارامو زودتر انجام دادم تا*عيدانه*مادرم را چند ماهي جلوتر سفارش بديم.
ميدونستم خيلي دوستداره مبل راحتي،ويترين و دراور را عوض کنه براي همين، ي راست رفتم مغازه چوب فروشي سرکوچه ...
به خاله گفتم عکسي از مبل مورد نظرم بندازه تا مامان ببينه .. الان عکس مورد نظر را براي مامانم تلگرام کرده..
به شما هم حقِ انتخاب ميدم:Dازقضا اين خاله معلم جغرافياست، نميدونم نقشه خوانيش هم همينطوريه؟!

*خاطره*
97/2/29
انديشه نگار
عالي
قلمدون
{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a}@};- - اين عکس خاله جان من فاجعه بين الملليه :) مورد داشتيم با ديدن اين تصوير رفت خونه خاله چند واحد عکاسي پاس کنه:D
* نهانخانه جان*
:Dچه ويويي.. خخخ
انديشه نگار
:)
در انتظار آفتاب
آخي:)
قلمدون
{a h=moshkinghalam}لي لا{/a} :D
عقيل صالح
مبارکه
قلمدون
{a h=aqilsaleh}عقيل صالح{/a} سلامت باشد، راستش هنوز مامانم تصميم نگرفتن .. با اين عکس خاله هر کسي بود نمي تونست تصميم بگيره :D