پيام

قلمدون
93/6/25

+ [وبلاگ] قاب عکس، تنها شيء بي صدا دراتاق من است! از سال 1361 صاحب بخش کوچکي از ميز تحرير و بعدها ميزکارم شده. دوست آرام اما پرهياهوي من، دلم را ميبرد به دوران خردسالي به دوراني که عمو عکاس عکاسي"کارنيک" با چشمان اشک آلود،کودکي ام را ثبت کرد. در سالروز تولد 32 سالگي اش از دستم افتاد و شکست...ميخواستم شيشه اش را پاک کنم، زدم دلش را شکستم! حالا نگاه اشک آلود من با دل شکسته شيشه اين قاب عجب سنخيتي يافته است

قلمدون 93/7/5

حواستون کجا بود آخه ؟ :(

نمي دونم :'(

اي بابا ... معلومه فکرتون بدجور مشغول بوده که به خودتون هم رحم نکرديد !

لعنت بر شيطون ، يکي نيست بگه نصف شبي وقت گردگيري بود اخه دختر ..

به خودتون بد نگيريد ... بريد يه قاب شبيه همين قبليه بگيريد ... اصلا يه عکس با خنده بگيريد ... بذاريد رو ميز ! چه اخمو بوديد ... ما توي عکس هاي بچگي مون همش ميخنديم ! :)

نه فکر بدي نکردم!‌ حيف شد. همه اش تقصير اين عکاس بوووووددد گريه ام رو در آورد نامرد !

صبر کنيد ... آهان ما يکي داشتيم که گريه ميکرديم ... هه يادش بخير اون موقع ژاکتمون و گم کرديم ... :) ميزديد دکورش و ميورديد پايين !

وا .. زدي شکستي به اين راحتي . کار خوبي کرده عمومي هم ميذاره x-( بيام بزنم بقيه قابهاتم بشکونم

سيبيل داشته احتمالا ... از اين سيبليوهاي کودک ترسان ، زورم که نمي رسيد بهش اخه بازم احتمال ميدم صداش هم کلفت بوده...:D / حلما اعصاب ندارما ميام بالا ...x-(

ما را صدا ميزديد ... هرچند اون موقع ما به دنيا نيومده بوديم !! :) / ما هم ميايم :-|

بازنشر زدم بمونه بالا تا گريه کني :D

حسرت يک اخ ! ببخشيد يک گريه را بر دلت مي گذارم :'(

شما که همينجور داريد مي ناليد ..

براي شيشه قاب عکس نيست که ؛ حالا کي خرده شيشه ها رو از زير تخت و ميز کامپيوتر و ... جمع کنه ؟! کمممممممممممک

خانم قلمدون ! :-| ما را باش که ...

:D @};-

سلام . ممنون از لطف شما . اين تبريک هميشه تو ذهنم مي مونه @};-

معمولا اولين و اخرين تبريکات تو ذهن خاطره مي شن ، فکر نکنم تا سال ديگه کسي به من تولدم رو تبريک بگه :D

@};-