پيام
+
[وبلاگ]
*روايتي سرخ که فاطمه(س) و عمر خطاب، يکسان نقل قول کردند!*
عمر خود در نامه اي به معاويه مي نويسد: ( به فاطمه) گفتم : اگر (علي) بيرون نيايد هيزم خشک مي آورم و آن را بر اهل اين خانه آتش مي زنم و هر که در اين خانه است بسوزد، مگر اين که علي تسليم بيعت شود! تازيانه اي از قنفذ گرفتم و آن بانو را زدم، به خالد بن وليد گفتم: تو و افراد ما هيزم جمع کنيد و گفتم: من آتش زننده آن هستم.
*انديشه
93/12/13
قلمدون
سليم مي گويد: در مسجد رسول الله(ص) به حلقه اي رسيدم که جز بني هاشم غير سلمان، ابوذر، مقداد، محمدبن ابي بکر، عمربن ابي سلمه و قيس بن سعد بن عباده در آن نبود. عباس بن اميرالمؤمنين(ع) عرض کرد: به نظر شما چرا عمر از قنفذ مانند همه کارگزارانش غرامت نگرفت؟
علي(ع) به اطرافيانش نگاه کرد، بعد چشمانش پر از ا شک شد، سپس فرمود: براي سپاسگذاري از ضربه اي که او با تازيانه به فاطمه(س) زد .
قلمدون
@};-