پيام
+
حکايت:*داوري امام باقر(ع) بين دو کبوتر*
محمد بن مسلم از اصحاب امام باقر(ع) نقل ميکند: روزى خدمت امام باقر (ع) بودم كه يك جفت قمرى آمدند و روى ديوار نشسته طبق مرسوم خود بانگ ميكردند، و امام باقر(ع)ساعتى به آنها پاسخ مىگفت، سپس آماده پريدن گشتند، و چون روى ديوار ديگرى پريدند، قمرى نر يك ساعت بر قمرى ماده بانگ مىيكرد، سپس آماده پريدن شدند،
من عرض كردم: قربانت گردم، داستان اين پرندگان چه بود؟

عليرضااحساني نيا
94/5/17
قلمدون
فرمود: اى پسر مسلم هر پرنده و چارپا و جاندارى را كه خدا آفريده است نسبت بما شنواتر و فرمانبردارتر از انسانست، اين قمرى بماده خود بدگمان شده و او سوگند ياد كرده بود كه نكرده است و گفته بود به داورى محمد بن على (عليه السلام)راضى هستى؟
قلمدون
س هر دو بداورى من راضى گشته و من بقمرى نر گفتم: كه نسبت به ماده خود ستم كردهاى او تصديقش كرد.
اصول كافى-ترجمه مصطفوى، ج2، 375
قلمدون
@};-
محدثه خانوم
کمي تامل کنيم@};- عالي بود
قلمدون
ممنون @};-
قلمدون
.