شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

mp3 player شوکر

قلمدون

قلمدون
خانمي که گريه مي کرد در جواب من گفت: فرزند مريضي دارم که از ناحيه دو پا فلج بود. دوا و درمان‌هاي ما نتيجه نداد و از سلامتي اش نااميد شديم اما پسرم يک شب در خواب ديد که جواني به سراغش آمده است و به او مي‌گويد که از جايش بلند شود.
قلمدون
پسرم در پاسخ جوان مي‌گويد که من فلج هستم و قادر بر راه رفتن نيستم. جواب مي‌گويد برخيز تو شفا يافته‌اي من شهيد بالويي از مازندران هستم. فرزندم از خواب بلند شد در حالي که شفا گرفته بود.
قلمدون
من تمام گلزار شهداي شهرهاي مازندران را يک به يک رفتم و روي سنگ مزارها را خواندم. تا اينکه بالاخره در گلزار شهداي بهشهر( اينجا) اين سنگ قبر را پيدا کردم.
قلمدون
*پس مي شناسيدش, همشهري همسر همکارم هستند و من اين روايت را بي واسطه از پدر شهيد نقل کردم.*
قلمدون
@};- خدارو شکر ، سند و شاهد هم پيدا کرد :)
عجيب نيست، عجيب آن است کسي به زيارتشان برود و دست خالي برگردد. اينها امامزادگان عشقند
*ابرار*
:(
قلمدون
عجيب نيست، عجيب آن است کسي به زيارتشان برود و دست خالي برگردد. اينها امامزادگان عشقند
قلمدون
@};-
راهشان پر رهرو...................@};- @};- @};-
آموزش پیرایش مردانه اورجینال
قلمدون
رتبه 32
81 برگزیده
1282 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله آبان ماه
vertical_align_top