سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلمدون
 
این وبلاگ به کمپین *من عاشق محمد(صلّی الله علیه و آله و سلّم) * هستم، پیوست
فت و گوی اختصاصی طنین یاس با ایران ترابی، راوی کتاب " خاطرات ایران"
جبهه امروز زنان تغییر سبک زندگی و حجاب و عفاف است/ حمایت از اسلام و دشمنی با اسرائیل ، دفاع مقدس امروز ماست

گفت و گو با ایران ترابی
 

صدای زن بیمار در گو ش "ایران" می پیچد. « ما را آدم حساب نمی کنند. هیچ کس نمی گوید دردتان چیست؟» " ایران" که شاهد هل دادن پرستار و زمین خوردن مادری بود که برای درمان فرزندش به پرستار تنها بیمارستان تویسرکان التماس می کرد با خود گفت: « من حتما باید درس بخوانم و پرستار بشوم و در همین تویسرکان یا اگر اینجا هم نشد در روستاهایی که لازم باشد، بروم و برای این مردم کار کنم.» 
این آرزوهای ایران ترابی است. دختری از تویسرکان که در نهایت سختی و تلاش بسیار درس می خواند، بعد از وقفه ای در تحصیل وارد دبیرستان می شود. با دیدن اطلاعیه "آموزشگاه مامایی روستایی همدان" و ثبت نام در آن دوره، موفق به کسب مدرک شده و به عنوان مامای روستاها مشغول کار می شود. اما دست روزگار او را به تهران می رساند و در بیمارستان "فرحناز" آموزش های تکنسین بیهوشی را می بیند و در همان دوران هم با مبارزان انقلابی آشنا شده و با پخش کردن و خواندن اعلامیه های امام خمینی(ره) مسیر واقعی و انقلابی خود را پیدا می کند.با شروع جنگ تحمیلی " ایران" جزو اولین گروه پزشکی به مناطق علمیاتی اعزام می شود و از اینجا است که فصل تازه ای از زندگی او ورق می خورد.
 

 
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 92/7/2 توسط منیره غلامی توکلی

گفتگو با سید اکبر بطحایی به مناسبت سالروز ورود آزادگان
اسرا در عراق مردان قبیله غیرت و ایمان بودند


 منیره غلامی توکلی - نویسنده طنین یاس
گردان حمزه در امامزاده عباس بطحایی را جا می گذارد !
"
سید اکبر بطحایی" اهل خمین ساکن منطقه 14 تهران از آزادگان هشت سال دفاع مقدس است که در عملیات غرور آفرین "فتح المبین" در نخستین روزهای بهار سال 1361 در منطقه عملیاتی امامزاده عباس از ناحیه پا مجروح شد و دشمن هم که فقط زوربازویش به شیرهای زخمی ایران می رسید! او را به اسارت گرفت و هشت سالی میزبان نامهربانی برای او و سایر همرزمان اسیرش شد. 
سالروز ورود آزادگان به میهن اسلامی را بهانه ای قرار می دهیم تا ساعتی میهمان خاطرات او از آن دوران باشیم.خاطرات زیادی که  به قول خودش اگر بخواهد همه آنها را بگوید و ما بشنویم باید به اندازه هشت سال گوش شنوایی باشیم ...

ادامه مطلب...

نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 91/5/25 توسط منیره غلامی توکلی

مادر جانباز شهید رمضانعلی سوئیزی :

یکی از هفت پسرم نذر امام بود

نوشته شده در تاریخ جمعه 91/5/20 توسط منیره غلامی توکلی
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک