سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلمدون
 
این وبلاگ به کمپین *من عاشق محمد(صلّی الله علیه و آله و سلّم) * هستم، پیوست

گفت وگو با مینو اصلانی ریاست سازمان بسیج جامعه زنان کشور

سینما دین خود را به امام و شهدا ادا نکرده است

سینما دین خود را به امام و شهدا ادا نکرد

سی و پنج سال از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی می گذرد . انقلابی که وجه غالب تفکیک و تمییز آن از سایر انقلاب های به ظاهر مشابه در جهان فرهنگ است . حال این انقلاب فرهنگی به سی و پنج سالگی خود رسیده است و جهان او را به نظاره نشسته است . در آستانه روز پیروزی انقلاب اسلامی ،  این پرسش مطرح می شود که آیا فرهنگ و هنر امروز کشور در قد و قواره ارزش های انقلاب اسلامی و گفتمان امام و رهبری است ؟
آیا هنر کشور موجبات ارتقاء و اعتلای فرهنگ عمومی جامعه را فراهم کرده است ؟ آیا سینمای ما به ظرف شایسته برای پاسداری و معرفی مظروفی که همانا مؤلفه های گفتمان انقلاب اسلامی است تبدیل شده است 
  سؤالات خود را با  مینو اصلانی ، ریاست سازمان بسیج جامعه زنان کشور مطرح می کنیم :



سرکار خانم اصلانی ، شما به عنوان مسئول یکی از نهادهای انقلابی وفرهنگی ، وضعیت سینمایی کشور را چگونه ارزیابی می کنید ؟
بحث و نظر در مورد وضعیت سینمای کشور و بررسی قوت و ضعف آن در جمیع ابواب نیاز به فرصت زیادی دارد. اما آنچه در این مجال اندک می توان گفت این است که ما با چه شاخصی سینمای کشور را مورد بررسی قرار می دهیم . با چه اصول و ملاک هایی در مورد ارزشی یا ضد ارزشی بودن آن به قضاوت می نشینیم ؟ اگر وضع سینمای کشور را با آنچه امروز در جهان به ویژه هالیورد و بالیوود بعنوان سینما مطرح می شود قیاس کنیم باید گفت که بحمدالله سینمای شکمور در عین داشتن جذابیت های هنری اصول عام اخلاقی را فرای بایدها و نبایدهای دینی رعایت کرده است و از آلودگی های موجود کناره گرفته است . اما اگر ملاک ما مؤلفه های گفتمان انقلاب اسلامی باشد نظر ما نیز قدری متفاوت خواهد شد .
من هنوز سخنرانی حضرت امام خمینی (ره) را در بهشت زهرا سلام الله علیها به خاطر دارم ما در آن زمان هرگز باورمان نمی شد امام چنان دفاع پرشوری از سینما داشته باشند در کمال ناباوری شنیدیم و پذیرفتیم ،‌امیدوار بودیم و در همه این سالها منتظر تا سینما دین خود را به امام و شهدا ادا کند و در قامتی قد علم کند که شایستگی آن دفاع انقلابی و جانانه را داشته باشد . امام ظرف سینما را با ملاک محتوای ارزشی اش تطهیر نمودند ، حال نه فقط من و شما که همه جامعه در مسند داوری باید بنشینند که آیا این همان محتوایی است که امیدش را داشتیم و انتظارش را می کشیدیم؟!
در طی این سالها تولیدات خوب ارزشی هم داشته ایم که نمی شود از آنها چشم پوشی کرد؟
بله . البته نمی توان و نباید منکر تولیدات ارزشی سینمای کشور شد . اما فراموش نکنیم جامعه ای که برای حفظ نظام سختی ها کشیده و داغ عزیزان را متحمل شده است به حداقل رضایت نمی دهد ملت ایران طالب تحقق آرمان های انقلاب است و این کف خواسته های مردمی است که دست از رفاه و آسایش ، جان و مال شان شسته اند . سینمای امروز وام دار خانواده شهداست و به نظر شما خانواده ی سینمایی کشور با تعداد معدودی فیلم اررزشی و البته فاخر می تواند دین خود را ادا کند؟


به نظر می آید مسئولین فرهنگ و هنر کشور هم چنین اعتقادی را دارند و برای تحقق این انتظار تلاش می کنند . اما گاه شرایط و اقتضائات و حتی محدودیت ها  مسیر تحقق آرمان ها را طولانی می کند و برای ایجاد تغییری به این مهمی نیازمند گذر زمان هستیم، بهتر نیست اینگونه نگاه کنیم ؟
بله بهتر است که اینگونه نگاه کرد زیرا ما نیز به ارزشی بودن و غایت دغدغه های انقلابی مدیران فرهنگ و هنر کشورمان ایمان داریم و آنها نیز یقینا بیش از ما متحمل سختی ها برای رفع مشکلات شده اند . قطعا برای ایجاد تغییرات بزرگ نیازمند زمان و البته ادم های بلند با همت های بلند هستیم . اما آنچه مردم را در برابر گذر زمان امیدوار می کند روند رو به پیشرفت است . و آنچه شاهد هستیم اگر نگویم که یک واپس گرایی دردناک به گذشته های تلخ بلکه یک رکود و سکون غیرقابل توجیه است .
شما به سطح موضوعات فیلم ها و تکرار مباحثی که نه دغدغه و مسئله جامعه است و نه سودی به حال مردم دارد نگاه کنید اسم این را چه می شود گذاشت ؟ ما هم مثل شما ترجیح می دهیم بر این باور اتفاق داشته باشیم که مسئولین در تلاش هستند معضلات را مرتفع کنند لذا ناگزیر باید به دنبال عللی بود که نمی گذارد آن اتفاقی که باید رخ دهد ، پیش بیاید. متأسفانه  ادبیات مرسوم ( نمی گذارندها و نمی شودها ) عادت مألوف شده است .
شما در جایی عدم نظارت بر تولیدات سینمایی کشور را بزرگترین علت ساخت فیلم هایی با استانداردهای پایین دانسته اید حال آنکه این نهادها وجوددارند و ما حضور پرقدرت ممیزی ها را بر عرصه ی سینمایی کشور شاهدیم ؟

خوشبختانه نهادها و حوزه های نظارتی وجود دارند و اتفاقا از حضور نیروهای ارزشی نیز بهره می برند . اما متأسفانه خروجی ها رضایت بخش نیست . حتی یک شهروند بدون مناسبات هنری نیز اذعان دارد : که برخی از تولیدات از حداقل استانداردها بدور است . هم استانداردهای حرفه ای و هم شاخصه های اخلاقی و ارزشی ،. از این رو باید پذیرفت که یا خطوط قرمز اخلاقی – ارزشی سینمای ایران رفته رفته کم رنگ و بی رنگ می شوند و استانداردها تغییر می کنند و یا ناظرین ارزشی در نقد و تحلیل آثار تسامح می ورزند و اختیاری و گاه تحمیلی تن به اباهه گری می دهند و آثار را به صرف وجاهت و سابقه هنری تولید کننده و البته تهیه کننده به مدح می نشینند نه نقد بر اساس اصول و ملاک های لایتغیر دین مبین اسلام و یا ...
به نظر شما راه حل چیست و چه باید کرد ؟
راه حل  تشریک و مساعی هنرمندان و مدیران فرهنگی با نخبگان و کارشناسان خبره درد آشنا و متخصص است . راه برون رفت از ساخت فیلم هایی که نهیب رجعت مفتضحانه به سال های پیش از انقلاب را می د هد در دو چیز است اول اینکه باید بپذیریم که وضع موجود مطلوب انقلاب نیست و از تعصب بپرهیزیم و بدانیم که نقد به وضع موجود است نه مسئولین موجود و آنچه امروز شاهدیم نتیجه تساهل و تسامح چندین ساله است و البته سینما باید سریع تر خود را به حد نمره قبولی برساند و دوم اینکه باید ایده های ناب و نو را در جهت فیلم سازی و نگراش فیلم نامه در اتاق های فکر سینمایی بارور سازد .
شاید خوشبینانه به نظر برسد اما من بخش عمده ای از نقایص موجود را متوجه دست های خالی تولیدگران فیلم نامه های ارزشی بیاندازیم . در این بین بخشیس از مشکل هم به گردن کسانی است که فقط به کمیت نگاه می کنند ؛ این که ایران جز باشگاه  پنجاه تایی باشد و بماند. تولید رقم بیش از 50 فیلم در سال زمانی برای سینمای کشور افتخار به همراه می آورد که محتوای فیلم ها نیز حرفی نو برای طرح کردن داشته باشد .
یعنی الان این اتاق های فکر وجود ندارد؟
البته که وجود دارد اما نه در جبهه حق بلکه در جبهه باطل و آنسوی مرزها
این ادعای بزرگی است؟
بزرگ است اما حقیقی است،وقتی هزینه یک فیلم توسط یک کمپانی غربی پرداخت می شود آیا می شود منکر تولید فکر و محتوای برای فیلم شد؟
در بخشی از صحبت ها مطرح کردید : تشریک مساعی تخبگان و هنرمندان یگانه راه حل است ، پس با این وضع می پذیرید که بخشی از مشکلات متأثر از بی تفاوتی نخبگان و کارشناسان به سینما است ؟
  بله تا زمانی که نخبگان و دغدغه مندان با سینما آشتی نکنند و دست این طفل گریز پای را نگیرند امیدی به سربراه شدنش وجود ندارد . نخبگان، طفل ناتوان سینمای کشور را به حال خود رها کرده اند تا دیگران او را به هر سو که خواست بکشانند . همه ما نسبت به سرنوشت و آینده این طفل که معرف خانواده فرهنگ و هنر کشور است مسئول هستیم البته نباید از نظر دور نگاه داشت که همه بی تفاوت نیستند ، بلکه عده ای مدخل و مجرای ورود را نمی یابند و برخی از پیشکسوتان هنری نیز با سینما آن هم به خاطر فیلم نامه های ضعیف و سخیف آن قهر کرده اند.
چرا می گویید : "طفل سینمای کشور" در حالی که باید گفت : "جوان سی و چند ساله" ؟
به قول متخصصان ما برای تعیین رشید بودن سینمای کشور سن تقویمی را در نظر نمی گیریم بلکه سن بلوغ فکری و عقلی را مد نظر قرار می دهیم .
چه باید کرد که سن تقویمی و سن رشد یکی شوند یا حداقل فاصله شان کم شود؟ نظرات را قوی تر کنیم یا فضا را تنگ تر ؟
دقیقا بزرگ ترین اشتباه کسانی که به دنبال اصلاح وضعیت هنری کشور هستند همین است که می پندارند : نظارت یعنی وضع قیود دست و پا گیر که فقط تولید گران جوان را در پیچ و خم قواعد بوروکراتیک پیر می کند ، نظارت نیازمند رابطه عرضی با هنرمند است نه رابطه طولی و از بالا به پایین .
سینمای امروز نیازمند نظارتی فرایند گراست نه محصول محور که تولید کننده مفروض را به هزار توی مجوز و پروانه نمایش می کشاند و اخر سر با الف و جیم کردن فیلم ها که معلوم نیست که فایده و سودی به حال ایشان و مردم خواهد داشت آن دوستان ارزشی عضو در حوزه نظارتی را سرگرم می کنند و لاغیر . بعضی وقت ها نمی دانیم چه می شود که یک فیلم همه این مسیرها را دور می زند و سر از اکران عمومی در می اورد به همین دلیل باید در تمامی مراحل تولید حضوری دست گیرانه و  مؤثر داشت . تا تولید کنندگان با ارزش ها و مصادیق سمبلیک معرفی آن در قالب هنر آشنا شوند .
و حرف اخر :
حرف اخر را اول ز دم . ما از سینمای کشور مطالبه جدی داریم و آن ادای دین به ارزش های انقلاب ، امام ، رهبری و شهداست . امیدواریم سینمای کشور ، سینمای رشیدی شود و این مهم به شایستگی محقق شود .
 



نوشته شده در تاریخ یکشنبه 91/11/15 توسط منیره غلامی توکلی
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک