بررسی عوامل مؤثر بر طلاق تأثیر نگاه زوجین و سبک های جدید زندگی ، بر افزایش آمار طلاق در کشور
تأثیر نگاه زوجین و سبک های جدید زندگی ، بر افزایش آمار طلاق در کشور

هیچ عصری مانند عصر ما خطر انحلال کانون خانواده و پیامده ای سوء ناشی از آن را مورد توجه قرار نداده است . هیچ عصری معمولا بشر دچار این خطر و آثار سوء ناشی از آن نبوده است . قانون گذاران ، حقوقدانان و روانشناسان هر کدام با وسایل که در اختیار دارند سعی می کنند بنیان ازدواج ها را استوار تر سازند . اما آمارها نشان می دهد که سال به سال بر عدد طلاق ها افزوده می شود و خطر از هم پاشیدن بر سر بسیار از کانون های خانوادگی سایه افکنده است.

مریم یوسفی - طنین یاس

هیچ عصری مانند عصر ما خطر انحلال کانون خانواده و پیامده ای سوء ناشی از آن را مورد توجه قرار نداده است . هیچ عصری معمولا بشر دچار این خطر و آثار سوء ناشی از آن نبوده است . قانون گذاران ، حقوقدانان و روانشناسان هر کدام با وسایل که در اختیار دارند سعی می کنند بنیان ازدواج ها را استوار تر سازند . اما آمارها نشان می دهد که سال به سال بر عدد طلاق ها افزوده می شود و خطر از هم پاشیدن بر سر  بسیار از کانون های خانوادگی سایه افکنده است
عوامل مؤثر بر طلاق

 در کشور ما عوامل متقاوت اجتماعی و فردی در بروز پدیده طلاق مداخله دارد . گرچه نقش عوامل مختلف بر اساس نظام فرهنگی – شخصیتی و ساختار روابط اجتماعی و الگوهای هنجاری در اجتماعات و ادوار گوناگون تفاوت های زیادی دارد اما تأکید بر مهم ترین عوامل تأثیر گذار در شناخت زیرساخت های طلاق بسیار گره گشا است . بر این اساس مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر طلاق را می توان بر اساس محورهای زیر دسته بندی کرد.

عوامل شخصیتی مؤثر بر طلاق :

فقدان مهمارت های کافی برای شروع زندگی ، فقدان آگاهی از اصول و بنیان های حل مسئله بین زوجین ، ضعف اعتماد به نفس و خودباروی در زوجین یا یکی از آنها ، فقدان پای بندی فرد به اصول اخلاقی انفعال پذیری و کنش پذیری یکی از زوجین ، فقدان قدرت ارتباطی و مفاهیم بین دو طرف ،ضعف قدرت تصمیم گیری و تزلزل شخصیت ، فقدان صداقت به هنگام شکل گیری روابط زناشویی ، اختلاف فرهنگی ، تربیتی و اجتماعی بین زوجین ، کاهش پایبندی به ارزش های مذهبی از جمله علل و عوامل شخصیتی موثر بر طلاق محسوب می شود.

عوال اجتماعی موثر بر طلاق

مواردی همچون اختلاف فرهنگی و سطح طبقاتی بین خانواده های زوجین ، تفسیر ساختار سنی و جنسی ناشی از افزایش جمیعیت ، بالا رفتن سطح انتظارات جوانان ، تسلط فرهنگ مردم سالای ، فرزند سالاری و یا  زن سالاری در خانواده ، گسترش و شیوع نامناسب استفاده از وسایل ارتباط جمعی ، از جمله متغیرهای مؤثر بر طلاق در حیطه اجتماعی است.

ـ آثار و پیامدهای ناشی از طلاق

طلاق به عنوان یک مسئله اجتماعی می تواند زمینه بسیاری از مسائل و پیامده های متفاوت و بعضا زمینه ساز بروز بسیاری از آسیب های اجتماعی دیگر در سطوح فردی و سطوح اجتماعی فراهم آورد . از یک سو این آثار و پیامدها می تواند عوارضی را بر زنان ، مردان و فرزندان تحمیل کند.

الف ) آثار و عوارض منفی بر زنان مطلقه

مشکلات اقتصادی و معیشتی و تن دادن به ازدواج های موقت و یا خارج از عرف اجتماعی ، افسردگی ، سرخوردگی و کاهش رضایت از زندگی در برخی از موارد روی آوردن به آسیب های همچون قتل ، خودکشی ، اعتیاد ... از جمله آثار و پیامدهایی است که زنان مطلقه با آن درگیر هستند.

عوارض اجتماعی طلاق :

گذشته از اعضای خانواده ، آثار و پیامده های ناشی از طلاق می تواند اجتماع را تحت تأثیر قرار داده و تبعاتی را در جامعه به همراه داشته باشد . لذا این جرایم اجتماعی ، تزلزل اجتماعی و عدم ثبات جامعه ، فروپاشی خانواده به عنوان مهم ترین و اولین نهاد اجتماعی پایه ، اقزایش هزینه های  اجتماعی برای جلوگیری از کنترل جرایم و ناهنجاری ها و انحرافات ناشی از طلاق ، افزایش کودکان خیابانی و سایر اسیب های اجتماعی همچون فرار از منزل و تکدی گری و قتل و خودکشی از جمله عوارض اجتماعی ناشی از طلاق هستند .

 طلاق عاطفی

 شرایط اجتماعی و برخی از رسوم و عرف به تدریج وقوع طلاق عاطفی را بین خانواده های ایرانی گسترش می دهد و این پدیده بیش از افزایش طلاق های قانونی بنیان خانواده های ایرانی را تهدید می کند . تزلزل بنیان خانواده از پیامدهای صنعتی شدن جوامع است . بیشتر جوامع صنعتی در گیر مسئله طلاق هستند .مسئله ای که اگر چه مربوط به حریم خصوصی افراد و خانواده هاست اما نتایج منفی آن ساختار اجتماعی را نیز در بر می گیرد .

در طلاق عاطفی زن و مرد بنا بر قراردادی که با هم بسته اند به شکل صوری با یکدیگر زندگی می کنند و اربتاط اجتماعی ، اخلاقی و زناشویی میان آنها قطع است و یا بدون میل و رغبت صورت می گیرد که این وضعیت آثار روحی و روانی منفی شدیدی را بر زوجین و فرزندان آنها تحمیل می کند .

عدم تعادل جنسی ، فشارهای اقتصادی و معیشتی تأمین زندگی ، شرایط فرهنگی جامعه ، سنت هایی که نتنها کار کرد مطلوب خود را از دست داده اند بلکه کارکرد منفی نیز پیدا کرده اند ،   وجود نوعی  نگاه حرمت آمیز به خانواده ، حضور بزرگان و مفهوم بدی که طلاق در این جوامع دارد ، از جمله موضوعاتی است که در بروز طلاق عاطفی و دامن زدن به آن مؤثر است .

گسترش طلاق های عاطفی هشداری نسبت به از هم پاشیدن بنیان خانواده در جامعه است وآموزش و  اطلاع رسانی از راهکارهای پیشگری از شیوع آن است . رسانه های دیداری و شنیداری نیز نقش بسیار مهمی در حل اختلافات خانوادگی دارند ،‌آنها می توانند با ارائه راه کارهای دینی و روان شناختی و معرفتی چهره همسر موفق و نمونه به استحکام بنیان خانواده کمک می کنند

نتیجه :

هیچ عصری مانند عصر ما خطر انحلال کانون خانواده و پیامده ای سوء ناشی از آن را مورد توجه قرار نداده است . هیچ عصری معمولا بشر دچار این خطر و آثار سوء ناشی از آن نبوده است . قانون گذاران ، حقوقدانان و روانشناسان هر کدام با وسایل که در اختیار دارند سعی می کنند بنیان ازدواج ها را استوار تر سازند . اما آمارها نشان می دهد که سال به سال بر عدد طلاق ها افزوده می شود و خطر از هم پاشیدن بر سر  بسیار از کانون های خانوادگی سایه افکنده است. امروزه زندگی اجتماعی شکلی پیدا کرده است که موجبات جدایی و تفرقه و از هم گسستن پیوندهای خانوادگی بیشتر شده است و مشکل زاییده زیاد شدن طلاق است .