سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلمدون
 
این وبلاگ به کمپین *من عاشق محمد(صلّی الله علیه و آله و سلّم) * هستم، پیوست

خلوت مظلومانه حرم بانوی بزرگ کربلا / زینب (س) خلاصه ای از زندگی آل عبا

امسال سالروز وفات حضرت زینب (س) طور دیگری در حرم شریف آن حضرت برگزار شد.  امسال حریم بانوی بزرگ کربلا خلوت مظلومانه ای داشت .

حرم حضرت زینب
انگار زمین و آسمان صد چندان حزن و اندوه را بر دل مومنان و عاشقان اهل بیت، فرو می ریختند . حریم بانو  اگر چه از  لوث وجود کافران و بی دینان پاک شده است اما سیاهی حضور و تاریکی کفرشان در فضای آبی و سبز حرم و اطراف حرم ، می توانند نوع دیگری تداعی کننده مظلومیت اهل بیت و شقاوت دشمنان این خاندان باشد .
امروز سالروز رحلت نخستین بانوی زائر کربلا و راوی آن واقعه خونین است. بانویی که در کنار  فاطمه(س) ، فاطمی زیستن را فرا گرفت و در کنار علی (ع) غیرت و همیت علوی را آموخت و با حسن نیکی ها را به اوج رسانید و با حسین بن علی، ایثار و شهامت و شهادت ، میراث خاندان رسالت را  آزمون پس داد و چه زیبا از پس آن برآمد.
وقتی تنهایی زینب (س) را از کودکی با خود مرور می کنم تا زمانی که بانوی بزرگی در دشت کربلا شد و اینک که حریم امنش با وجود هزاران دلداده چون همیشه میزبان عاشقان و رهروان فاطمی و حسینی و زینبی نیست ! به یاد خوابی می افتم  که در رویای صادقه دیده و با زبان کودکانه برای جدش تعریف کرده بود؛ آنجایی که خدمت رسول مکرم اسلام رسید و گفت : «ای رسول خدا! دیشب در خواب دیدم که باد سختی وزید که بر اثر آن دنیا در ظلمت فرو رفت و من از شدت آن باد به این سو و آن سو می‌افتادم؛ تا این‌که به درخت بزرگی پناه بردم، ولی باد آن را ریشه کن کرد و من به زمین افتادم. دوباره به شاخه دیگری از آن درخت پناه بردم که آن هم دوام نیاورد. برای سومین مرتبه به شاخه دیگری روی آوردم، آن شاخه نیز از شدت باد در هم شکست. در آن هنگام به دو شاخه به هم پیوسته دیگر پناه بردم که ناگاه آن دو شاخه نیز شکست و من از خواب بیدار شدم».
پیامبر با شنیدن خواب زینب، بسیار گریست و فرمود:
«درختی که اولین بار به آن پناه بردی جدّ توست که به زودی از دنیا می‌رود. و دو شاخه بعد مادر و پدر تو هستند که آن‌ها هم از دنیا می‌روند و آن دو شاخه به هم پیوسته دو برادرت حسن و حسین هستند که در مصیبت آنان دنیا تاریک می‌گردد.»
عجب ! تعبیری داشت این خواب که سالیان و سالیان می گذرد اما هنوز تعبیر معبرش به پایان نرسیده است!
زینب سلام الله ، دخت حیدر کرار ، دختر نازنین ام ابیها چه سرنوشتی داشت که خود در صحرای کربلا مادر تمام شهدا و مویه کننده جوانان خاندانش شد. از مادر چه درس ها آموخته بود که او فقط برای پدرش مادری کرد و دخترش برای یک خاندان ! عقیله بنی هاشم، وقتی در دربار یزید از حق برادر و حیثیت دختران برادرش دفاع کرد به راستی ،سخنرانی زهرا (س) را در دفاع از  فدک  دوباره زنده کرد.
  از پدر چه آموخته بود که او خیبر را فتح کرد و زینب کاخ یزید و یزیدان را فاتحانه بر سرشان ویران ساخت . اگر علی در لیله المبیت جان پیامبر را نجات داد ؛ زینب در صحرای کربلا به همان صورت جان دردانه عالم ولایت زمان امام سجاد (ع) را ناجی بود .
 او  از برادر بزرگش سخی تر شد زمانی که پسران و برادران و برادرزادگان و خواهر زادگان را در راه رضای خدا فدا کرد و وقت باز گشت فقط داغ عزیزان را در دل داشت .  ایثار حسین(ع) اگر به رنگ خون بود ایثار زینب اشک و خون را با هم معنا بخشید !
این بانوی بزرگوار امانت داری عزیزترین بندگان خدا را بر عهده داشت. رقیه را می گویم؛ او که تاب بی پدری نیاورد ....  او یادگار برادری بود که همراهی کردنش در سخت ترین روزها را ، شرط ازدواج با عبدالله قرار داده بود.
حال که قافله شهدای کربلا در نینوا مقیم شده است ، بعد از اینکه سفر سخت شام به پایان رسیده است ، از وقتی که دیگر ام البنین را ام البنین صدا نزدند ، روزگاری که ولایت مردم مسلمان را به امام سجاد علیه السلام سپردند؛ این دخت فاطمه (س) فاطمی زیستن را بعد از رحلت پیامبر به اوج رسانید و هم نوا با مویه های مادر اینبار در کسوت راوی مظلومیت اهل بیت و ستمکاری یزیدیان زمان گفت و گفت... تا  سرانجام پس از عمری دفاع از طریق حقه ولایت و امامت در 15 رجب سال 63 هجرى قمرى در ضمن سفرى که به همراه همسر ش عبداللّه بن جعفر به شام رفته بودند، وفات نموده و بدن مطهررا در کویی که اینکه به زینبیه معروف است ، دفن کردند.
اما دست شقی روزگار باز هم سایه شوم ستمکاران و کافران را بر مؤمنین و دلدادگان به حضرتش در بلاد شام (سوریه) افکنده است تا من به جواب این سوال خود برسم که چرا امام زمان (عج) همواره بر روضه و مصیبت عمه بزرگوارشان می گریند ! دیشب و امروز بار دیگر مظلومیت خاندان رسالت بر دنیا ثابت شد چرا که حریم و مرقد بانوی بزرگ کربلا خلوتی مظلومانه داشت ....  لعنت الله علی الضالمین



نوشته شده در تاریخ یکشنبه 92/3/5 توسط منیره غلامی توکلی
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک