سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلمدون
 
این وبلاگ به کمپین *من عاشق محمد(صلّی الله علیه و آله و سلّم) * هستم، پیوست

نویسنده علی نظری - کارشناس مسائل اجتماعی

در بین ایرانیان از قدیم الایام رسم بر این است که برای مشخص کردن روز عروسی زوج های جوان، تقویم را به دست بزرگ ترین فرد خانواده می دهند و او نیز با ذکر نام خدا به دنبال تاریخی مبارک، پرشگون ترین روز سال را که  قطعا میلاد ائمه اطهاراست، انتخاب می کند.

کل کشیدن و دست زدن، خواندن سرودهای محلی زیبا در استقبال از عروس  و داماد و کاروان شادی که بردوش جوانان آن قرآن و آیینه و شمعدان حمل می شد از زیباترین و در عین حال شادی آورترین روزهای زندگی مردم بود. مردمی که به سادگی بردن بشقابی نقل از اقوام و همسایگان برای حضور در ضیافت عروسی، شاه داماد دعوت می کردند.


بازخوانی و یادآوری سادگی و زیبایی جشن های عروسی سالیان نچندان دور دیگر برای فرزندان ما مانند یک داستان تخیلی است ؛ چیزی که فرزندان ما با آن مونس شده اند، مهمانی ها آنچنانی است که در بیشتر مواقع هم دعوتی برای شرکت در آنها از کودکان نمی شود.

مهمانی هایی که باید علاوه بر کارت دعوت، کارت شام و رمز عبور برای ورود به سالن داشته باشی. دژبانی جلوی در سالن های پذیرایی! بعد از پرسیدن نام و نام خانوادگی عروس و داماد و نگاهی از سر تا به پای میهمان سری تکان داده و او را راهنمایی می کنند .

و بعد حداقل دو ساعت سروصدا برای گرم کردن محفل عروسی! حال عروسی خوش بخت تر است که کاروان شادی اش بلند تر و پر سر و صدا تر باشد!!

همین چند شب پیش بود که حدود ساعت  23 در یکی از اتوبان های شهرمان تهران به همراه خانواده در حال برگشتن از یک مهمانی به منزل بودیم که متوجه ترافیک نسبتا سنگینی در مسیر شدیم با خود گفتم:« باید تصادفی سنگین صورت گرفته باشد» این موضوع را با خانواده مطرح  و پیش بینی کردم ؛ حتما تصادف سنگین و دلخراشی پیش آمده و بعد هم در جایگاه مأمور راهنمایی و رانندگی به نتیجه سرعت بالا، بی دقتی رانندگان، صحبت کردن با تلفن همراه و ...  در هنگام رانندگی اشاره کردم و این گونه فجایع دلخراش را نتیجه آن دانستم.

کارناوال های مزاحمت !

بعد از اینکه نیم ساعتی در پشت ترافیک معطل ماندیم به محل اصلی این گره ترافیکی رسیدیم و در کمال تعجب متوجه ماشینی شیک شدیم که خیلی زیبا با گلهای رنگارنگ تزیین شده و حامل یک زوج خوشبخت است. راکب عروس و داماد جوان مانند نگین یک انگشرتی !  وسط چند ماشین دیگر قرارگرفته بود و کاروانیان این مراسم شاد ! درهای ماشین ها را باز کرده و با صدای موسیقی غربی و به احتمال زیاد حرام که به قول علما مناسب مجالس لهو و لعب است مشغول انجام دادن حرکات موزون بودند.

کارناوال مزاحمت

در کل چهار باند اتوبان یک باند برای عبور خودروهایی غیر از همراهان عروس و داماد باز بود که با آن حجم بالای تردد و عدم رعایت حق تقدم در اینگونه موقعیت ها که نوعا خود ما بسیار این تضییع حقوق دیگران را دیده ایم(علی الخصوص در بحث ترافیک و تردد خودروها) همه سعی می کنند با سبقت و بستن راه دیگران برای خود معبری باز کنند تا راحتر و زودتر به مقصد برسند. راحت می توانید حدس بزنید که چه موقعیتی پیش آمده بود.

نکته اینجاست :

هیچ فکر کرده ایم که با راه اندازی کارناوال های شادی (ماشین های همراه خودروی عروس و داماد) و ایجاد ترافیک و ایستادن وسط اتوبان و خیابان راه بندان کردن مسیر حرکت سایر وسایل نقلیه چقدر به حقوق دیگران تعدی می کنیم؟ آیا این احتمال هست، خدای ناکرده خودروی خانواده ای در ترافیک سنگین حاصل از این کارناوال به اصطلاح شادی گرفتار شده باشد  در حالیکه  عزیزشان دچار مشکل است و وضعیت اورژانسی دارد ؟ برای این خانواده قطعا  تک تک ثانیه ها اهمیت ویژه و حیاتی دارد. این چه استدلالی است که شادی مضاعف و در عین حال خارج از عرف یک خانواده دل واپسی و عزای دیگری را به دنبال داشته باشد.

به نظر شما در چند دهه این گونه حرکات چگونه وارد فرهنگ زیبا و غنی و کهنسال ما شده است؟ آیا این فرهنگ، نشانه ای از فرهنگ های وارداتی را در خود ندارد؟ که برای نشان دادن شادیمان از یک موضوع کارناوال راه بیاندازیم و بوق ... بوق که چه شده ؟ فلانی به زوجیت فلانی در آمده است.

آیا از یک ملت مسلمان، با پیشینه های قوی اخلاقی و رفتاری ، با داشتن کتبی زیبا و نامی در خصوص آداب مهمانی و مهمان شدن و عزا و شادی ... اصلا از یک فرد مسلمان با دایره المعارفی از بزرگ ترین سخنان  و احادیث زیبای نبوی و علوی پذیرفتنی است که با موسیقی غربی و حرکات عجیب ! که گاها اصلا هم شبیه به حرکات مزون نیست! به ابراز احساسات بپردازد. جای تعجب بیشتر اینکه این گونه کارها نه فقط برای شادی عروس ها بلکه در جشن های معنوی و میلاد ائمه ما هم از برخی سبک رفتاران سر می زند.

از مردمی که از تولد با خواندن اذان در گوش نوزاد تا ازدواج و خواند خطبه عقد و تا آخرین لحظه حضور این جسم خاکی در دنیای فانی و پیوستن به دیار باقی، سعی در عملی کردن دستورات دین مبین اسلام دارند توقع نمی رود ؛ به گفته علما که نظر بر حرمت این گونه شادی ها و موسیقی ها داده اند بی اعتنایی کرده و در جواب حرف آمران به معروف و ناهیان از منکر بگویند: « یک شب که هزار شب نمی شود»

همچنین برخی از دوستان اشکالی به شکل موضوع و اهمیت آن می کنند که :« کجای کاری !؟ وقتی رسانه ها، سازمان ها، نهادهای ما برای هر مناسبتی از گروه های موسیقی دعوت می کنند و ساز و ضرب به راه می اندازند، چه توقعی از ملت دارید؟

من مخالف کامل حرف این دسته از دوستان نیستم؛ ولی به این مطلب نیز اعتقاد دارم که بنا به فرموده خداوند کریم در سوره مبارکه سبا؛ آیه شریفه 46« بگو: شما را تنها به یک چیز اندرز می دهم، دو نفر دو نفر یا به تنهایی برای خدا قیام کنید.»

پس از باب رسانه و متولیان فرهنگ وزین ایرانی – اسلامی:

آقایان! بدانند بر طبق آیه شریفه قرآن در سوره مبارکه آل عمران(اگر کسی عمل زشتی را انجام دهد و ما نیز آن را ترویج دهیم گویا ما نیز آن عمل را انجام داده ایم) مردم ما عرق دینی دارند؛ قطعا اگر در رسانه ملی به شکلی زیبا و جامع به حرمت اینگونه مسایل پرداخته شود و در قالبی مخاطب پسند این مطالب را ارایه نمایند قطعا اثر پذیری خود وا خواهد داشت.



نوشته شده در تاریخ سه شنبه 92/6/26 توسط منیره غلامی توکلی
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک