سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلمدون
 
این وبلاگ به کمپین *من عاشق محمد(صلّی الله علیه و آله و سلّم) * هستم، پیوست

اسب تیزپای زمان می تازد و ما انسان ها فقط فقط شاهد تاختن و تازیدن آن در میدان زندگی هستیم . گاه لبریز از خوشحالی می شویم و گاه هم  نگرانی و غم در ثانیه ثانیه های روزگارمان جای می گیرد.
هر چند به ظاهر قدرتمندیم و بر ثریا هم حکمفرمایی می کنیم! اما در حقیقت نیازمند نگاه مهربان و دستان سبزی هستیم که ما را در فراسوی تمامی دل نگرانی ها کمک کند و یادش گرمابخش دل های سردمان باشد . سنگ صبوری  مهربان و دوست داشتنی که هر زمان یادش می کنیم ما را به یاد دارد و هر زمان که فراموشش کرده ایم باز هم به یاد ماست .
اقایی که بزرگ منشی و عزت را از یازده نور قبل از خود به ارث دارد و چون سلمیان نبی در روزگار ما بر آُسمان و زمین به حکم خداوند عزیز ، سروری می کند .
امام زمان (عج ) سنگ صبور من ، آقای من ؛ نمی دانم با چه رویی بار دیگر به در خانه ات آمده ام اما این را خوب می دانم که بخشش و بزرگی شما ؛ دوستدارانت را جسارت بخشیده و بر دستان نیازمند آنها توان و قدرت می دهد و زبانشان را گویا می کند تا برای فریاد کردن نام  زیبای شما حتی لحظه ای را از دست ندهند و دق الباب کنند خانه کریم ترین و بخشنده ترین یاور محرومان را ...
دلنوشته امام زمان عچ
یا اباصالح ، چنان مظلوم و غریب در میان امتت حرکت می کنی با آنها می نشینی ، دردهایشان را می شنوی و گاه هم بنابر لیاقتشان دستشان را می گیری که کسی حضورت را به چشم خطارکار سر نمی بیند و به شایستگی وجود نازنینت، تو را سپاس و قدردانی نمی کند و من عرق شرم بر چهره دارم وقتی در ندانم کاری های خود یاد تو می کنم و آن وقت در بیابان بیچارگی هایم چون مسافری گم شده فریاد یا اباصالح ادرنکی سر می دهم .
مولای من، چقدر صبوری و چه دل بزرگی داری ! نه اشتباه می کنم عجب دل خونی داری از دست ما ؛ نمی دانم شما هم با کسی در دل می کنید ؟ از دست امت ناسپاس و فراموشکار به درگاه خدا شکایت می کنید ؟ وقت بی قراری و دلتنگی زمان عاشورا و فاطمیه آن وقت که مسلمانان در چنگال کفر و استکبار به خون کشیده می شوند ؛ کسی را برای شنیدن دل تنگی هایتان دارید ؟ ....
چه بی معرفتند و چه بد اقبال و چه بدبخت امتی که امامشان آنها را می بیند و آنها خود حجابی بر چشمانشان هستند تا او را نبینند و دل تنگی هایش را نشنوند و ما آن امتیم....
امتی که در بی نشان ها به دنبال نشانه های تو می گردد و هر جمعه بر حسب عادت تو را به نام می خواند در حالیکه دلش نیازهای خود را به یاد دارد ......
کاش به بجای آنکه می نوشتم امام زمان سنگ صبور من ، اقای من ..می توانستم بنویسم سنگ صبورتویم اقای من بیا بیا بیا بیا بیا



نوشته شده در تاریخ جمعه 91/10/15 توسط منیره غلامی توکلی
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک