این روزها صحبت از تغییرات در برخی از قوانین بالادستی حوزه زنان با حمایت یکی از نهادهای مربوطه به این حوزه است. این تغییرات که گویا در قالب یک طرح پایش به مجلس شورای اسلامی باز شده است در نظر دارد تا با حذف یا اصلاح شما بخوانید " تضعیف" تعدادی از قوانین که بنابر گفته کارشناسان شاکله خانواده و استحکام آن را برقرار ساخته است، ضربات محکمی بر ریشه کوچک ترین نهاد اجتماعی با کارکرد مهم انسان سازی وارد کند.

حذف قانون محدودیت زنان در برخی از مشاغل، حذف تقسیم جنسیتی مساغل ، حذف اجازه شوهر برای خروج از کشور ، حذف محدودیت اعزام دانشجویان دختر به خارج، حذف یا اصلاح قانون ریاست مرد در روابط بنی زوجین و حذف قانونیمنع مرد از اشتغال زن در حرفه یا صنعتی که منافی مصالح خانوادگی یا حیثیات مرد یا زن است، از این دست موارد دست اندازی به قانون های بالادستی حوزه زنان می باشد.

در نگاه اول به این موضوع می توان ردپای افکار سکولار و فمینیست را دید. افکاری که سعی دارد، تمام حقوق تأمین نشده زن در اعصار مختلف را برگردن " مرد" انداخته و مرد ستیزانه برای احقاق آن دست درازی به جایگاه، وظیفه این قشر کند، چرا که در احکام و آموزه های اسلامی شاهد نوع بی نظیری از ارتباط سازنده و شکوهمند زن و شوهر با یکدیگر هستیم که هر یک می توانند به نوعی در شکوفایی و تعالی دیگری تأثیرگذار باشند.

افکار بیمارگونه فمینیست، نسخه ای برای نابودی خانواده

اگر چه این حقیقت که زنان در طول تاریخ به بخشی از حقوق حقه خود نرسیده اند، قابل انکار نیست اما در این مهم نمی توان از نقش خود زنان در بروز چنین امری غافل بود و فقط از افکار بیمارگونه بر می آید که تقصیر تمام این کوتاهی را به گردن قشر دیگری انداخته و برای تأمین خواسته های بخشی از جامعه زنان به دنبال دورزدن، قانون شکنی کردن با رویکرد حذف یا اصلاح به نفع یک طرفه برخی از قوانین باشند! که در این صورت گناهی بزرگ و جرمی نابخشودنی در پیش رو دارد که باید برای پیامدهای این نوع تفکرات و و القاء آن به سایر افراد نزد وجدان خود و آیندگان پاسخ گو باشد.

اینکه بوده اند زنانی که  در اعصار مختلف در حادترین شرایط خفقان حضور زن در اجتماع توانسته اند نام خود را نه تنها در عصر زندگی شان بلکه در اعصار مختلف ماندگار کنند ، نشان از این دارد که زن هر کجا و هر زمان که اراده کرده است توانسته بر تفکرات نادرست و نامعقولی که برگرفته از باورها و فرهنگ هایی غلط است فایق آمده و توانمندی های خود را به منصه ظهور برساند اما اینکه او خود در طول تاریخ با شناختی درست از فطرتش ، نقش مادری و همسری خود را بر تمام نقش های دیگر رجحان داده و کارکرد مهم تربیت نسل ها را بر دوش گرفته، این هم برگرفته از قدرت تعقل و تفکر اوست و نیاز به دلسوزی ندارد.

زن در آیینه فمینیسم، موجودی بدون هویت زنانه و حتی فاقد شرایط داشتن هویت مردانه

اما از نظر صاحبان تفکرات فمینیستی حتی با پسوندهایی مانند " اسلامی" تنها سد مهمی که جلوی پیشرفت زن و رسیدن به خواسته های او را گرفته است " خانواده " و وظایف " همسری و مادری " زن است و اگر این نقش و وظایف محوله به آن تضعیف شود و بتواند خود را در تقابل با نقش و وظایف مرد و پدری و شوهری قرار دهد، شاهراه رسیدن به سایر اهداف فمینیست باز خواهد شد. اهدافی که بی تردید " استحاکم خانواده " و " شأن و منزلت زن و همسری و مادری" را هدف قرار داده است و زن را موجودی بدون هویت زنانه و حتی فاقد شرایط داشتن هویت مردانه می سازد . موجودی که نه تنها همان حقوق و جایگاه اصلی را برای خود نگه نداشته بلکه در رسیدن به حقوق مدنظر خودنیز ناکام مانده است.

این هر یک از اعضای خانواده، متناسب با نقش های خود اعم از « شوهری – همسری- فرزندی» دارای نقش های مکملی چون « پدر ، مادر ، دختر و پسر » دارای وظایف خاص خود هستند غیرقابل انکار است وظایفی که برای آنها جایگاه و حقوق ویژه ای مشخص می کند حال اگر این نقش ها که متناسب با فیزیک، روحیات و فطرت افراد است مورد تضعیف قرار گیرد قطعا سایر افراد نخواهند توانست وظایف خود را به خوبی انجام دهند چه رسد به آنکه بخواهند وظایف فرد تضعیف شده را برعهده بگیرند.

حذف قانون مدنی 1105 = « دو پادشاه در یک اقلم نگنجد»

با توجه به آنچه گفته شد حذف یا اصلاح شما بخوانید " تضعیف" نقش ریاست مرد بر روابط زوجین که قانون مدنی 1105 است می تواند چه بلایی بر سر استحکام بنیان خانواده بیاورد در کمترین معضلی که ایجاد می کند می توان گفت که زن و مرد هر دو خواهان خود را رئیس دانسته و در این صورت است که « دو پادشاه در یک اقلم نگنجد» و شاکله و نظم و انضباط خانواده بر باد خواهد رفت از طرف دیگر اگر خانواده را بدون سرپرست و یا ریاست در نظر بگیریم چنین خانواده ای مستعد بروز هر گونه ناهنجاری های فردی، خانوادگی و اجتماعی و .. خواهد بود.

در نظر داشته باشیم که اگر مرد ریاست خانواده را بر عهده دارد این از حیث وزن انسانی و اجتماعی او نیست، بلکه براساس مصلحت اجتماعی و از باب خاصیت های طبیعی و فطری زن و مرد است. قرآن کریم هیچ نقشی برای جنسیت، در برتری و کرامت انسانی، قائل نشده است. زن و مرد به خاطر زن بودن یا مرد بودن، بر دیگری امتیاز ندارد و هردو از نظر آفریدگار جهان، انسانند و از حقوقی مساوی برخوردارند.

سیدهاشم میرلوحی، نویسنده و استاد دانشگاه در نشست « واقعیت نگاه غرب به زن» که در پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس برگزار شد با بیان اینکه امروز، قصد دارم به این موضوع عمیق تر و اساسی تر نگاه کنم، گفت: اگر شما به بند دوم متمم 14 قانون اساسی آمریکا(section 2 of 14th amendment to the us constitution )رجوع کنید، صحبت از رأی دادن مردان بالای 21 سال در انتخابات پارلمان و مجلس نمایندگان ایالات مختلف آمریکا است و هیچ صحبتی از زنان نمی شود!.« به این نحو که در آمریکا هر منطقه Distrct  بر اساس تعداد جمعیتش می توانند نماینده به پارلمان و مجلس نمایندگان ایلات مختلف داشته باشد.»

اسارت چندین صدساله زنان غربی!

وی با اشاره به اینکه زنان نه تنها در آمریکا بلکه در اروپا نیز حق رأی نداشتند، ادامه می دهد: زنان در اروپا حتی حق مالکیت هم نداشتند! به طوری که آنها از سال 1920 در آمریکا، از سال 1928 در انگلیس و در اروپا از اواسط دهه 1950 میلادی، حق شرکت در انتخابات را پیدا کردند. جالب است بدانید زنان فرانسوی تا 24 سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی حق شرکت در انتخابات را نداشتند!.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه دنیای غرب چنین سابقه ای دارد و صحبت از آزادی زنان می کند! افزود: جالب است بدانید که در بند دوم متمم 14 قانون اساسی آمریکا، اسمی از زنان نیست اما قانون آنها را مکلف به پرداخت مالیات کرده بود. به عنوان مثال در سال 1993 میلادی یک زن جهود صهیونیست، روسپی، به نام "هایدی فلایس" فرم مالیاتی‌اش را پرکرد. نوشت: نامم: هایدی فلایس؛ شهرتم: مادام هالیود؛ شغلم: روسپی؛ سال گذشته، سال 1999 درآمدم: این مبلغ بود.

اداره مالیات آمریکا گفت دروغ می‌گویی. بیشتر ساختی. چرا؟! چون 30 درصدش مالیات است. می‌گفت ما به این کاری نداریم که تو از چه طریق کسب درآمد کردی! حق ما را بده!. 30 درصد مالیاتت را بپرداز. او را به زندان انداختند. در صدر اخبار برای مدتی به این قضیه می‌پرداختند که "هایدی فلایس" در زندان است. که البته وقتی در زندان بود؛ تهدید می‌کرد می‌گفت آن سردمدارهای آمریکا که با من رابطه داشتند آن‌ها را لو می‌دهم!.

نویسنده کتاب« آمریکا شکل دهنده افکار و اندیشه ها»  گفت: در جامعه غربی صحبت از آزادی زنان و زنان آزاد شده است اما در حقیقت زن غربی قرن هاست که در اسارت به سر می برد و متأسفانه بسیاری از زنان ( مسلمان ) ظاهر آنها را می بینند و در دام شان می افتند! وقتی آنها می گویند هر آنچه را داری باید در معرض نمایش بگذاری هدف شان چیز دیگری است، مراقب باشید....

اولویت غالب مردم غربی ، اول سگ بعد زن!

وی با اشاره به این مطلب که اگر می خواهیم واقعیت زن در غرب را بدانیم باید به کتاب ها، روزنامه ها و مجلات آنها رجوع کنیم به حادثه ای که چند سال پیش در انگلیس روی داد اشاره کرد و افزود: زوج انگلیسی برای تفریح با قایق به آب می زنند؛ قایق چپ می کند و مرد در اولین اقدام سگش را به ساحل می رساند و دوباره به آب می زند و زنش را هم نجات می دهد؛ خیلی از انگلیسی ها می گفتند: « ما اگر بودیم برای بار دوم، اصلا نمی رفتیم» !

نویسنده کتاب « دلم می خواهد به توجه»در موضوع عفاف و حجاب گفت: اینکه زنان در ایران می نشینند و با حسرت می گویند: «زنان غربی را ببین!» نتیجه تبلیغات دروغین غرب است. تحقیق کنید چه تعداد زن غربی توسط شوهران شان کشته می شوند! در حالی که مرد برای رهایی از مجازات با نقشه ای از پیش تعیین شده سگش را به جان زن می اندازد تا او را تکه تکه کند و بعد ادعا می کند که "سگ" این کار را کرده است!

این استاد دانشگاه ادامه داد: رابطه زناشویی در غرب به گونه ای است که زنان نیز علیه شوهران شان تا اقدام به قتل پیش می روند! در آمریکا اصطلاحی رایج است: « اگر همسرت قرار شد برای تو بیمه عمر بگیرد زیر بار نروی»! مصداق این جمله نقشه شوم زن یک کشیش برای قتل همسرش است، زمانی که او را تشویق به پرداختن بیمه عمر می کند و با Hit Man یک آدمکش قراردادی برای کشتن او می بنند تا بتواند بیمه عمر کشیش را تصاحب کند! اما آن Hit Man پلیس مخفی از آب در می آید و نقشه زن نافرجام باقی می ماند!...

در جهان بینی متفاوتیم؛ نباید از آنها الگو بگیریم

نویسنده کتاب « رویایی آمریکایی» ادامه داد: بسیاری از چیزهایی که ما داریم با اروپایی ها و آمریکایی ها متفاوت است، ارزش ها، جهان بینی و مدینه فاضله ما با آنها تفاوت های اساسی دارد، شما نگاه کنید آنها " ساریق یک نوعی از موش یا جیرجیرک می خورند! پس اگر در سایر موارد با همسر خود بداخلاقی هایی دارند یا زنان شان را در معرض نمایش قرار می دهند ما نباید اینگونه باشیم.

میرلوحی افزود: بیش از 50 درصد افراد در آمریکا از روابط نامشروع هستند، حتی کشورهایی وجود دارند که بالاتر از این آمار را دارند، آنجا اگر کسی از زنای محصنه روی برگرداند می گویند " اُمُل" هستی! می شود گفت: چون آنها اینگونه هستند ما هم باشیم!؟ خیر نمی شود این چیزهایی که افراد فاسد به خورد جوامع غربی دادند، نباید خوراک زنان و دختران شرقی و مسلمان باشد.

وی با اشاره به نقش ماهواره در پیاده سازی فرهنگ مبتذل غربی، گفت: این کثافت کاری ها را در ایران نیز پیاده می کنند و وقتی مردم در کنار ماهواره هر چیز چرک و مبتذلی را که نشانش می دهند، می بلعند! از چهارچوبی که خدا آنها را در مسیر انسانیت قرار داده خارج می شوند.

قضیه اساتید افراطی و برگشت 20 میلیون دلاری برای تحقیق فرهنگ غرب

 در ادامه این نشست استادمیرلوحی در پاسخ به این سؤال که آیا نوع نگاه به زن در غرب برگرفته از فرهنگ است یا بر اساس سیاست، گفت: « استاد رابرت بورک Robert Bork از اساتید دانشگاه یِیل Yale University در مصاحبه با خبرنگاری می گوید: یادت هست در دهه 80 میلادی برادران باس BASS Brothers بیست میلیون دلار به اساتید دانشگاه دادند تا در ارتباط با فرهنگ غربی تحقیق کرده و آن را در دانشگاه ارائه دهند؟ اما یک سری اساتید افراطی دانشگاه گفتند: فرهنگ غرب چیزی جز کشتار و سرمایه داری نبوده است روی این حساب چیزی برای گفتن نداریم و 5-4 سال بعد آن 20 میلیون دلار را به آنها برگرداندند.»

این محقق و پژوهشگر تأکید کرد: اینک «فرهنگ غربی چیزی جز کشتار و سرمایه داری نبوده است» چیزی نیست که ما بگوییم یا مسئولین جمهوری اسلامی ایران بگویند بلکه چیزی است که خودشان به آن اذعان دارند.

غرب در آیینه نگاه اندیشمندان غربی شناخته می شود

نویسنده کتاب «آمریکا بدون نقاب» ادامه داد: اما در ارتباط با اینکه ما که هستیم، آنها که هستند؛ ما چه سوابقی داریم،آنها چه سوابقی دارند باید از منابع و مؤاخذ خود آنها استفاده کنیم و ببینیم آنها چه می گویند.استفن کنزر (Stephen Kinzer)می گوید: آن زمان که هنوز اروپاییان در غاز زندگی می کردند، دانشمندان ایرانی در ارتباط با ریاضیات و نجوم تحقیق و مطالعه داشتند و شعرای ایران اشعار حماسی و غزل می سرودند.

ابتذال تا انتهای حیوانیت

این استاد دانشگاه، با بیان اینکه در غرب سیستم سرمایه داری حاکم است و همه چیز بر اساس سیستم پول تعیین می شود، مهم می شود که خود را بیارایی و آنچه داری در معرض نمایش قرار بدهی تا به درجه ای نزول کنی که در سال 2014 یکی از قضات شهرهای آلمان وقتی می خواست پروانه یک روسپی خانه را صادر کند، گفت: ارزش ها یا اخلاقیات تغییر کرده است! واینگونه می شود که آلمان بخاطر 21 میلیارد دلار درآمد مالیاتی از روسپی ها افتخار می کند یا برخی از کشورها از آلمان پیشی گرفته و آمار درآمد مالیاتی 75 میلیاردی از روسپی ها می دهند.

میرلوحی خاطرنشان کرد: این مسیری که غربیان رفتند و در منجلاب کثافت فرو رفتند آیا ما هم باید برویم؟ نه! زیرا وقتی رابرت بورک Robert Bork صحبت از منجلاب جامعه آمریکا می کند، از او می پرسند، آیا این ارزشش را دارد که ما حفظش کنیم؟ جواب می دهد: « شاید بهترین جواب این باشد که "نه" » و این چیزی نیست که مسئولین جمهوری اسلامی ایران بگویند این را خود آمریکایی ها می گویند. 

اروپاییان و آمریکاییان که می خواهند عفیف باشند!

وی در ادامه نشست در پاسخ به این سؤال که آیا گسترش سبک زندگی عفیفانه در اروپا و آمریکا واقعیت دارد، می گوید: در آنجا نیز هستند افرادی از مسیحی و مسلمان که معتقدند که ما برای آن آفریده نشده ایم که به شیطان یا موجوداتی حیوان نما تبدیل شویم! اما همانطور که در کشور ما برخی هستند که افراد متشرع را " اُمُل" می نامند، در آنجا هم زندگی برای این دست افراد آسان نخواهد بود!

این محقق و پژوهشگر ادامه داد: ترسم من از این است که روز قیامت خداوند من را مورد مؤاخذه قرار دهد و من دلایلی را برای توجیه کردن گناهان و لگد زدن به اسلام ناب بیاروم و خداوند یک آمریکایی یا اروپایی را به عنوان حجت نشان دهد و بگوید که نگاه کن او در آن جامعه بود و ایمانش را حفظ کرد، توی که مدعی هستی که مسلمان زاده ای و در کشور اسلامی زندگی کرده ای چرا اینگونه کردی؟!

روایت بانوی ثروتمند فرانسوی که عاشق اندیشه ها و آرمان های امام خمینی شد

نویسنده کتاب «دلم می خواهد به توجه» با موضوع عفاف و حجاب در این زمینه به بانویی فرانسوی اشاره کرد که با دیدن امام و شناخت اندیشه ها و آرمان های ایشان، دلبسته انقلاب اسلامی و اندیشه های امام شد و تمام ثروت هنگفتی که داشت را خرج این مهم کرد. آن زن که در فرانسته تحت نظر بود به اسم زن خطرناک شناخته می شد که مدتی در زندان نگهش داشتند و او در همان زندان هم با سردادن اذان اسلام را تبلیغ می کرد. اوایل دهه شصت به ایران آمد و با امام خمینی دیداری داشت و به اینکه امام خمینی(ره) با دستان خود از آنها پذیرایی کرده بود، افتخار می کرد و در نهایت طبق وصیت نامه اش بعد از مرگ او را به ایران آوردند و در قبرستان یکی از امامزاده های قم غریبانه! دفن کردند.

وی با بیان اینکه خیلی ها به او را بازنده ای می دانستند که ثروت خود را از دست داده، زندگی راحت در فرانسه را به خود سخت کرده .. و بسیار مهجورانه تشییع و دفن شده است، گفت: کسانی که این حرف ها را می زنند غافلند که این خانم برنده است!

وجه اشتراک شیطان و آمریکا!

این استاد دانشگاه در ادامه ادعای « من خیرخواه شما هستم» را وجه اشتراک بین شیطان با آمریکا دانست و افزود: سربازان آمریکایی وقتی وارد عراق شدند، در حالی که با لگد درب خانه ها را باز می کردند، می گفتند: « در را باز کن دموکراسی دارد می آید » و آنگاه وارد خانه ها می شدند و بعد از جنایات بسیار و تجاوز به زنان می گفتند: « این است دموکراسی»!

نویسنده کتاب« آمریکا شکل دهنده افکار و اندیشه ها» بیان کرد: شما کشوری را نمی توانید نام ببرید که آمریکا به این کشور خدمت کرده باشد! به جز اسرائیل و هیچ نوع جنایتی را نمی توانید نام ببرید که آمریکا مرتکب آن نشده باشد.

برخی در دادن حق شیطان، کوتاهی نمی کنند!

 میرلوحی با اشاره به اینکه از زمان خلقت آدم علیه السلام، دست شیطان به سمت انسان دراز بود و می گفت که حقم را بده! افرادی سعی کرده و می کنند که حق شیطان را بدهند و هر کس که نخواهد حق شیطان را بپردازد مسخره می کنند، حتی در کشور ما که ام القرای جهان اسلام است! افزود: در اروپا و آمریکا هم کسانی هستند که می خواهند ایمان شان را حفظ کنند، من جمله مسیحیانی که می خواهند پایبند آموزه های مسیح باشند اما نمی گذارند به همین جهت سعی می کنند در جاهایی زندگی کنند که فحشا کمتر است. منتها شما نباید توقع داشته باشید که جامعه غربی را که برای چند قرن جهودان صهیونیسم آن را می کوبند یک جامعه اسلامی ببینیم.

 بعد از 950 سال تلاش نوح(ع)، 80 نفر هدایت شدند

برخی بعد از گذشت 38 سال از انقلاب اینگونه اند!

وی بیان کرد: جامعه غربی را باید به صورت صدر اسلام دید آنجا که 23 سال نبوت و رسالت پیامبر موازین و ارزش های اسلامی را به مسلمانان آموخت و در عید غدیر با معرفی امام علی علیه السلام به عنوان ولایت، دین اکمل شد، حضرت نوع علیه السلام 950 سال نبوت کردند و فقط 80 نفر هدایت شدند! 

این محقق و پژوهشگر با استناد به آیه 7 سوره مبارکه نوح گفت: حضرت نوح به خداوند می فرماید من به این ها می گویم خدا را بپرستید و آنها دست در گوش های شان می کنند که صدای منرا نشنوند! رخسارشان را می گیرند و می گویند: نه! نه! ... و حال چه برسد به کشورهای غربی و امریکایی.. متأسفانه بعد از گذشت 38 سال از پیروزی انقلاب اسلامی بخشی از جامعه ایران اینگونه هستند؛ که اگر اینگونه نبودند همان فرمایشات امام خمینی (ره) برای مان کافی بود و نیاز نداشتیم که مقام معظم رهبری لب تر کنند ولی مگر شیاطین می گذارند! ..  

خانم بدحجاب! چرا به دیگران ظلم می کنی؟

نویسنده کتاب « دلم می خواهد به توجه» در موضوع عفاف و حجاب با اشاره به اینکه وقتی به برخی از افراد می گویند چرا حجابت را حفظ نمی کنی، پاسخ می دهند «به توجه!» گفت: از این دست افراد یک سؤال دارم: آیا من حق دارم به فردی مظلوم و بی گناه از لحاظ فیزیکی آسیب برسانم؟ آیا من حق دارم به یک فرد بی گناه از لحاظ روحی و روانی آسیب برسانم؟ قطعا پاسخ این سؤال خیر است. پس چگونه شما به خود حق می دهید از نظر روحی و روانی با آن وضعیتی که در محیط بیرون از خانه حضور پیدا می کند، آسیب های روحی و روانی به افراد بی گناه بزنید؟ آن هم آسیب هایی که پیامدها و آسیب های جسمی هم در پیش دارد.

دیوانگی تا رد کردن مرز بی حیایی و بی عفتی!

این استاد دانشگاه در پایان این نشست با بیان اینکه برخی می گویند جمهوری اسلامی ایران به خاطر اینکه به زنان اجبار می کنند که حجاب داشته باشند؛ نافق پرور است! گفت: سوال من از این دست افراد این بود که پس جمهوری اسلامی چه باید بکند؟ آنها می گویند: بگذارند زنان آزاد باشند! هر طور که دوست دارند بیرون بیایند تا جایی که خود به این نتیجه برسند که باید حفظ حجاب داشته باشند!

 این محقق و پژوهشگر بیان کرد: وقتی از آنها سوال می کنی آزادی تا چه اندازه باشد؟ آنها حتی بر مادرزاد بیرون آمدن زنان می رسند! .. در حالیکه هر چه افراد بیشتر به احکام الهی تن ندهند، بیشتر به خواسته شیطان تن خواهند داد و این افراد دیوانه هستند، چرا که در این صورت باید خیلی از اجبارها را برداشت مثلا بگذاریم دزد آنقدر دزدی کند تا خودش به این نیتجه برسد که دزدی کار بدی است، آنقدر رانندگی بدون قوانین و مجری قانون باشد و مردم آدم بکشند و خرابی به بار بیاورند تا خود به درجه ای برسد که باید قانون را رعایت کنند...! در این صورت سنگ روی سنگ بند نخواهد شد.

انتهای پیام/ غ

شاید بارها و بارها شنیده اید که وقتی می خواهند یک دروغ را به واقعیت تبدیل کنند یا از دروغی بزرگ، باوری عمومی به وجود بیاورند کافی است که آن دورغ را بارها و بارها تکرار کنند! یکی از روانشناسان دانشگاه تورنتو طی تحقیقاتی در دهه 1970 میلادی به این نتیجه رسید که «تکرار؛ باور پذیری مسائل را بالا می برد و این اثر احتمالا زمانی که مردم خسته هستند و یا به واسطه اطلاعات دیگر حواس متمرکزی ندارند، بیشتر خود را نشان می دهد .»

بدپوششی عاملی برای بالا بردن شانس ازدواج

 دروغی که سعی دارد با تکرار، رنگ حقیقت بگیرد

روند این تحقیقات در سال 2012 به اینجا رسید که پژوهشگران دانشگاه واشنگتن به این نتیجه رسیدند: «تکرار همان عاملی است که باورپذیری خبرهای کذب را ممکن می کند» به طوری که می تواند گفت: "تکرار" ابزاری است که افراد می توانند در عرصه های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و ... آن را آنقدر به کار گیرند تا تک تک افراد ایده نهان در آنها را دریافت کنند.

 یکی از همین دروغ های بزرگ که در عرصه فرهنگی – اجتماعی تأثیرات بسیار زیادی بر روابط بین افراد گذاشته و حتی مرزهای مهمی چون تشکیل زندگی را نیز تحت تأثیر خود قرار داده این است که « دختران هر چه بیشتر زیبایی خود را در معرض نمایش قرار دهند و از آرایش بیشتر و پوشش بازتر برای حضور در جامعه استفاده کنند، قطعا شانس انتخاب شدن و تشکیل زندگی با مرد ایده آل شان بیشتر و بیشتر خواهد شد.»

اگر چه این فرضیه بارها و بارها از سوی روانشناسان و جامعه شناسان، رد شده است اما کماکان برخی از افراد مخصوصا جوانانی هستند که بر اساس مشاهدات خود آن را قبول دارند! این در حالی است که به گفته رفتارشناسان « استفاده ابزاری از تکرار برای واقعی جلوه دادن ادعا یا خبر، زمانی اثر بخش خواهد بود که آن اطلاعات با قوه درک افراد همخوانی داشته باشد و برای شان آشنا باشد. در این پروسه حس "آشنا"یی می تواند منطق را تحت تاثیر قرار دهد به نحوی که شنیدن دوباره و چندباره یک موضوع در رابطه با غلط بودن یک حقیقت می تواند اثری پارادوکسیکال یا متناقض داشته باشد. در واقع آن اطلاعات می تواند آنقدر آشنا باشد که احساس کنید صحت دارد.

بُکُشید، اما خوشگلم کنید! می خواهم ازدواج کنم!

شیلا فرزادی 25 ساله و دانشجوی نرم افزار کامپیوتر است او می گوید: در دانشگاه ما هر دختری که روابط بازتری با پسران داشت زودتر توانست ازدواج کند! امروزه برای پسرها دوستی های اجتماعی و در کنار آن زیبایی ظاهری دخترها هر چند که با آرایش یا عمل جراحی به وجود آمده باشد بسیار مهم است.

مردان ظاهربین هستند، برای آنها خود را می آراییم

مونا اسدی نیز که فارغ التحصیل اقتصاد در مقطع کارشناسی ارشد است، نقش زیبایی ظاهری و نمایش آن در جامعه را برای مورد توجه قرار گرفتن از سوی مردان بسیار مهم می داند و می گوید: دیگر زمان خواستگاری های سنتی در مساجد و تکایا و مهمانی ها از سوی خواهر یا مادر پسرها گذشته است، پسرها خودشان همسران شان را انتخاب می کنند، نگاه مردانه فقط زمانی به زنی جلب می شود که بتواند به خوبی زیبایی ها دختر را دیده و بتواند اندام او را در ذهن خود متجسم کند!

جلوه گری و آرایش های غلیظ در مراسم مذهبی

 برخی دختران حیا را قی کرده اند!

حدیثه قاسمی نیز که شاگرد یک آرایشگاه زنانه است می گوید: دخترانی به ما برای شرکت در مراسم های دوستانه مراجعه می کنند که تقاضای آرایشی مانند" آرایش عروس" را دارند، حتی این درخواست برای شرکت در مراسم عزاداری مذهبی نیز به صورت شنیون سر و ناخن کاشتن وجود دارد! وی می گوید: اکثر دخترها در صحبت های شان به نکته اشاره می کنند که شاید با جلوه گری در خیابان و برخی از مراسمات بتوانند، شوهر کنند!

حداقلش این است که در دوست یابی موفقم

نظر 30 دختر دم بخت که حجاب و آرایش امروزی داشتند را درباره این حرف « مردان برای انتخاب همسر ففط به زیبایی صورت و اندام دختران توجه دارند و هر دختری که بیشتر خود را نمایش دهد شانس ازدواج بیشتری خواهد داشت» پرسیدیم! از مجموعه آماری ما که  میزان تحصیلات کاردانی به بالا داشتند 19 نفرشان می گفتند که این فرضیه را صد در صد قبول دارند، 8 نفر می گفتند شانس دوستی را بیشتر کرده و اگر در دوره دوستی ، زرنگ باشی شانس ازدواجت بالاتر می رود!  و 3 نفر نیز  می گفتند فقط به توصیه دوستان و آشنایان این سبک پوشش را انتخاب کرده اند و تا مدتی پیش حجاب داشتند حال می خواهند این توصیه را به بوته آزمایش بگذارند!

و در مجموع 28 نفر از این دختران معتقد بودند که برای زیباتر شدن و بالابردن شانس ازدواج حتی به جراحی های مثل پیکرتراشی، کوچک تر کردن بینی و .. هم فکر می کنند .

دست به دامان شدن به هر راهکاری برای ازدواج مناسب نیست!

اما نظر استاد امان اله قراهی، جامعه شناس با نظر این دختران متفاوت است وی معتقد است که دست به دامان شدن به هر راهکاری برای ازدواج مناسب نیست! اگر ازدواج تنها برای ارضای غریزه جنسی باشد راهکار های زیادی برای ازدواج دختر مجرد وجود دارد.

وی در ادامه یکی از دلایل عدم تمایل به دواج  را خودباختگی دختران می داند و می گوید: پسر زمانی به ازدواج با یک دختر اشتیاق نشان می دهد که ببیند او فردی نجیب و با خانواده است، وقتی ببینید دختر خیلی راحت با او رفت و آمد می کند و برای به دست آوردنش نباید تلاشی انجام دهد، زیر بار مسئولیت زندگی نمی رود و براحتی به ارتباط خود با او ادامه می دهد.

فقط 4 درصد پسران روی ازدواج با شرکای جنسی خود فکر می کنند

 این استاد دانشگاه با استناد به یک نظر سنجی از 94 دانشجوی پسر می گوید: 94 درصد پسران حاضر نیستند با دختری که با او ارتباط داشته اند ازدواج کنند و فقط 6 درصد می خواستند روی این سؤال فکر کنند!

50درصد تأخیر در ازدواج پوشش نامناسب دختران است!

 فاطمه سادات محبی، پژوهشگر شورای فرهنگی-اجتماعی زنان با اشاره به پژوهشی که در سال 94 در زمینه آسیب شناسی ازدواج دانشجویی در مقاطع مختلف بین 206 دانشجو انجام گرفته، اظهار داشته: « ... بر اساس آمار به دست آمده طی این پژوهش  توجه به زیبایی و ظواهر 75 درصد، توقعات بالای پسران در انتخاب همسر 74 درصد، ضعف خانواده پسر در یافتن دختر مناسب برای ازدواج 50 درصد، پوشش نامناسب دختران 87 درصد، از جمله آمارهای به دست آمده در این آسیب‌شناسی در بحث بی‌تمایلی دانشجویان به ازدواج محسوب می‌شود. »

نمودار ازدواج پایین و نمودار طلاق صعودی

بدپوششی همچنان رواج دارد

آنچه تا اکنون از این دو جامعه شناس و پژوهشگر فرهنگی - اجتماعی گفته شده را وقتی با نتیجه  پرسش خبرنگار طنین یاس از 30 دختر جوان در مقاطع مختلف تحصیلی جمع می کنیم در حالی که قریب 22 نفر آنها معتقد بودند دختران نتوانسته اند با ابزار خودنمایی و بدحجابی، شانس ازدواج خود را بالا برده و فقط به ورطه دوستی ها و عشق های شکست خورده خیابانی یا اینترنتی افتاده اند به این نتیجه می رسیم که این دست حرف ها « خودنمایی کن، حجاب را کنار بگذار و با زیبایی ظاهری شانس ازدواج خود را بالاتر ببر » دروغی است که بر اثر تکرار برای دختران به یک واقعیت تبدیل شده است.

84درصد مردان به زنان محجبه و عفیف تمایل دارند

در ادامه این گزارش خبرنگار طنین یاس با نشان دادن دو تصویر از یک بانوی باحجاب و یک دختر بدحجاب از پسران پرسید که کدام یک از این تیپ ها را برای همسری انتخاب می کنید؟ پاسخ های جالبی از سوی پسران به این پرسش داده شد.

ارشیا صدیق می گوید 29 سال سن دارد و کارمند یک شرکت خصوصی است، او انگشت روی دختری می گذارد که حجابی متشکل از مانتو، روسری با صورت ساده دارد و می گوید: قطعا برای همسری دختری را انتخاب می کنم که حجاب معقولانه ای داشته باشد چرا که نوع آرایش و پوشش افراد نشان دهنده شخصیت آنهاست.

او ادامه می دهد اما اگر بخواهم معاشرتی اجتماعی ( دوستی اجتماعی ) داشته باشم آن دختری را انتخاب می کنم که آزادی عمل بیشتر و راحتی بیشتری را در کنارش احساس کنم.

محمدصادق عبادی، 38 سال سن دارد و هنوز مجرد است، او در مغازه ای فرش فروشی کار می کند و با این استدلال که آرایش زیاد حالش را بهم می زند! می گوید: نمی دانم چرا دخترها فکر می کنند اگر مژه های شان را سیاه و دراز کرده و با سرخاب و سفیداب بیرون بیایند ، برازنده تر هستند به نظر من این دست دخترها فقط فرصت های زیادی را برای نگاه کردن مردان و لذت بردن بدون هزینه برای آنها فراهم می کنند.

عبادی می گوید: غیرت هیچ مردی اجازه نمی دهد دختری را که با هر نوع پوشش زننده و بی پروا در خیابان ها پرسه می زند به همسری برگزیند اگر این اتفاق هم بیفتد زندگی شان بیشتر از دو – سه سال دوام نخواهد آورد.

آمار ضد و نقیضی برای طلاق های ثبت شده در دفترخانه ها وجود دارد از ساعتی 16 تا 19 طلاق ... و در این بین حدود 72 درصد طلاق ها از جانب دختران صورت می گیرد در حالی که در تهران 11درصد آنان در دوران عقد، 47 درصد کمتر از پنج سال زندگی مشترک، 20 درصد 5 تا 10 سال زندگی مشترک و هم چنین 22درصد آنان بیش از 10 سال زندگی مشترک داشتند.

اگر بخواهیم به بیشترین دلایل طلاق اشاره کنیم می توان به مشکلات جنسی، فقر مهارت های ارتباطی و خیانت اشاره کرد، امروزه با گسترش روابط خارج از عرف بین زنان و مردان متأهل که منشاء آن را می توان فضای مجازی و شبکه های اجتماعی دانست مسئله خیانت و نارضایتی رفتاری از همسر در رأس تمام دلایل قرار می گیرند.

لیندا اشرفی و مسعود کیان پور، زوج جوانی هستند که به قول خودشان می خواهند دندان این زندگی را کَنده و به دنبال آینده خود بروند، کیان پور می گوید: هیچ وقت به اندازه یک زن کدبانو نتوانست در خانه من جایی برای خود باز کند، به ظاهرش توجه نکنید او "زنیت"  ندارد مگر اینکه برای کوچه و خیابان خود را بیاراید وقتی به خانه برمی گردد آنقدر بی حوصله است که حتی نمی تواند کوچک ترین خواسته های من را براورده سازد.

لیندا هم با بیان اینکه از روز اول دیدی من چگونه زندگی می کنم، می خواستی به سراغم نیایی تمام صحبت ها را به پایان می رساند! او معتقد است که جوانی اش حیف شده است و باید با دقت بیشتری همسری امروزی انتخاب می کرد در حالی که مسعود هم در جواب می گوید: اشتباهم این بود که ساده لوحانه از روی ظاهر آراسته و شیک پوشش انتخابش کردم.

در پایان این گفت وشنود بین خبرنگار طنین یاس با سایر مردان جوان از بین بیش از 50 مورد قریب 22 نفر آنها تصویر گوشه چپ که بانویی با پوشیدگی مناسب ( مانتو، روسری ) را نشان می داد به عنوان الگویی برای همسر، انتخاب کردند و 20 نفر به تصویر بانوی گوشه راست رأی دادند که حجاب برتر بر سر داشت و 8 نفر هم تصویری را انتخاب کردند که با بدپوششی و بدحجابی زننده ای در وسط ورق جلوه گری می کرد.

انتهای پیام/غ

 اهمیت حجاب و پیامدهای بدحجابی و غلظت در آرایش را از ابعاد مختلف می توان مورد بررسی قرارداد. یکی از مهم ترین پیامدهای بدحجابی و آرایش های زننده که در دراز مدت بر افراد حادث می شود، مسئله از بین رفتن سلامتی و بروز امراض مختلف پوستی و حتی بیماری های خطرناکی مانند سرطان است.

اینکه حجاب به عنوان یک پوشش ابتدا از نگاه "عرفی و مذهبی" باید مورد توجه قرار بگیرد مسئله ای است که با نگاه قهری، تفکری روشنفکرانه با طعم غربزدگی و موضع های غیر علمی و مغرضانه رو به رو شده است، چیز غیرقابل انکاری نیست! اما خوب است که قائلان به این نوع موضع گیری ها علیه حجاب که اکثرا به صورت وسواس گونه نسبت به زیبایی های خود نگران هستند کمی از روشنفکری و تجددطلبی خود را خرج سلامت پوست، جسم و روح خود کنند.

اینکه در چهارفصل تمام هم و غم برخی از زنان و مردان به دنبال پوشش هایی است که آنها را به هر نحوی زیباتر نشان دهد، درست مانند این است که خواسته و ناخواسته چوب حراج به سلامتی خود زده باشند و هزینه سنگین از دست دادن سلامتی را برای جلب نگاه ها در فضای واقعی و گرفتن لایک در فضای مجازی! بر خود تحمیل کنند.

پیامدهای استفاده ی بی اندازه از انواع کرم ها مخصوصا کرم های آرایشی، لوازم آرایشی، رنگ مو، لنز چشم، کاشت ناخن و مژه، تاتو کردن، پوشیدن لباس های چسب و تنگ، کفش های غیراستاندار و ...  را اگر با نگرانی هایی که درباره آلودگی هوا و بیماری های فراوانی که برای گروه های سنی مختلف به وجود می آورد، جمع ببنیدم متوجه می شویم که مسلئه شوخی بردار نیست!  

دیگر نگران تفاوت رنگ ریشه مو با ساق موهایم نیستم! خدا کند کچل نشوم

سحریوزباشی، دختر 27 ساله ای است که به خاطر ریزش شدید مو به دکتر پوست مراجعه کرده است، وی درباره مشکلش می گوید: موهایم به شدت خشک، زبر و شکننده شده اند، چربی مو هایم از بین رفته است. بخاطر اینکه دائم ریشه موهایم را رنگ می کردم؛ پوست سرم می سوزد به شدت می خارد و قرمز شده است.

سحر علت استفاده زیادش از رنگ مو را تناسب آن با آرایش ها و همینطور بیرون بودن بخشی از مویش می داند و می گوید: برایم مهم بود در محیط کار یا حتی بین دوستانم از همه نظر زیبا باشم برای زیباتر شدن موهایم را محکم بسته و به سمت  بالا می کشیدم و حداقل 8 ساعت اداری را به این شکل سپری می کردم! افسوس که الان نگران نگاه همکاران بخاطر از دست  دادن بخش زیادی از موهایم هستم.

بلایی که لنز بر سر بینایی ام آورد، دیگر نمی توانم حتی ریمل به مژه هایم بزنم! 

مریم نیز از تجربه بد و خطرناکش در استفاده زیاد از لنز های رنگی می گوید: اینکه چند لنز باعث عفونت چشمش شده و چند ماه پیش به طور ناگهانی هنگام گذاشتن لنز در چشمش پاره شده  و کارش به بیمارستان فارابی کشیده است. او حالا عینکی شده و دیگر نمی تواند از لوازم آرایشی چشم استفاده کند! چشم هایش دیگر به ریمل و خط چشم و .. واکنش نشان می دهند!

همه چیز درباره لنزهای غیراستاندارد مزون ها 

دکتر نادر نصیری، فوق تخصص قرنیه معتقد است: آرایشگر‌ها یا گردانندگان برخی مزون‌های لباس، به بهانه هماهنگ شدن رنگ آرایش یا لباس شان با رنگ چشم مشتری، آنها را برای خرید لنز رنگی تشویق می‌کنند. این لنز‌ها باید توسط پزشکان تجویز و شرایط نگهداری، گذاشتن و برداشتن و شست‌وشوی آنها آموزش داده شود.

وی می گوید: سوراخ شدن قرنیه، عفونت‌های شدید و ورود آن به داخل چشم و در نهایت تخلیه چشم از عوارض استفاده از لنز‌های رنگی به‌صورت اشتراکی و غیراستاندارد است. حتی اگر بیمار در مراحل اولیه درمان شود یک لک در قرنیه باقی خواهد ماند که باعث تاری دید و ترس از نور در بیمار می‌شود.

اگر بیمار دیر مراجعه کند می‌تواند منجر به نابینایی شود. عامل بیماری میکروب سودومونوس است که می‌تواند ظرف 48ساعت رشد چشمگیری داشته باشد به‌طوری که نتوان آن را مهار کرد و بیمار آسیب جدی می‌بیند.

دکتر نصیری توصیه می کند: کسی که در روستا یا مناطق پر گرد و خاک زندگی می‌کند یا با مواد شیمیایی و صنعتی سر و کار دارد نباید از لنز‌های رنگی استفاده کند. همچنین استفاده از لنز‌ برای کسانی که بیماری‌هایی مانند التهاب لبه‌های چشم، خشکی چشم و مسدود بودن مجرای چشم دارند مانند بمب ساعتی عمل می‌کند.  

فوق تخصص قرنیه با اشاره به اینکه لنز‌های طبی هم در صورت استفاده نادرست می‌توانند منجر به آسیب جدی به چشم شوند گفت: لایه رنگی لنز‌های رنگی اشک و هوا را به خوبی منتقل نمی‌کند در صورتی که لنز‌های طبی به‌دلیل نداشتن لایه رنگی چنین مشکلی را ندارند. اشک و اکسیژن مواداولیه و حیاتی قرنیه چشم هستند. در روزهایی که هوا آلوده است، مواد آلاینده در میان مژه‌ها رفته و درصورت استفاده لنز‌های رنگی به قرنیه آسیب بیشتر وارد می‌کنند. با مراجعه به مراکز درمانی می‌توان به شیوع بالای آنها در روزهای آلوده پی برد.

کاشت مژه و عفونت چشم / همان تعداد مژه های مادرزادی را هم از دست دادم

مینا شیرزاد هم با چشمانی سرخ که گل مژه ای چرکی روی پلکش آن را متورم تر کرده  به دکتر چشم مراجعه کرده است او می گوید: به توصیه یکی از دوستانم برای راحت شدن از شر ریمل به سراغ آرایشگاهی در شمال تهران رفتم و مژه کاشتم! اما بعد از مدتی چشم هایم خارش شدید داشتند و درد جانکاهی به سراغم آمد و از لبه پلکم ترشح می آمد با اینکه مژه را برداشتم اما عواقب آن مدت مدیدی است همراه من است همان تعداد مژه های مادرزادی را هم از دست داده ام!

چشم پزشکیان می گویند از آنجایی که مژه‌های مصنوعی در مجاورت حساس‌ترین عضو در دسترس بدن (چشم‌ها) قرار دارند، مسائل بهداشتی در مورد آنها بیشتر مطرح است. به‌طوری که ممکن است عفونت‌هایی در چشم ایجاد شود که گاهی این عفونت‌ها بسیار مقاوم به درمان هستند و باعث آسیب‌های جدی می‌شوند. گرچه اغلب سعی می‌شود از موادی استفاده شود که مژه‌ها را به مژه‌های مجاور و لبه‌های پلک بچسباند تا حساسیتی ایجاد نشود، اما به هر حال در افرادی که چشم حساسی دارند، احتمال ایجاد عفونت هست.

قابل تأمل اینکه اکستنشن مژه نیز خالی از خطر نیست بر اساس گفته چشم پزشکان، عفونت های مختلف باکتریائی، ویروسی و قارچی از مهم ترین عوارض اکستنشن مزه است به طوری که گاهی این عوارض آنچنان شدید می باشند که ممکن است برای حفظ جان بیمار، جراح مجبور به تخلیه کامل چشم شود.

از طرف دیگر ریزش مژه های طبیعی در اثر فشار و کشش یا در اثر املاح موجود در ترکیب چسب ها یا خود الیاف مصنوعی، حساسیت پوست لبه پلک ها که ممکن است نسبت به چسب کاشت مژه، وازلین و یا الیاف موجود در مژه های مصنوعی ایجاد گردد. این حساسیت (اکزما) ممکن است به شکل خارش، تورم یا پوسته پوسته شدن لبه پلک خود را نشان دهد هم از دیگر عوارض این کار است.

می خواستم طوری ناخن بکارم که کسی متوجه مصنوعی بودن آن نشود/ خجالت می کشم دستم را از دستکش خارج کنم

زهرا یکتادوست ، دستانش را از دستکش سفید خارج می کند! ناخن ها ملتهب و نازک هستند! خط خط های  قابل مشاهده ای روی ناخنش دیده می شوند ..می گوید برای پیدا کردن آریشگاهی که بتواند به صورت غیرقابل تشخیصی برایم ناخن بکارد مدت ها از دوستان و آشنایان پرس و جو می کردم تا اینکه این بلا را سر خودم آوردم!

بنابر گفته دکترم، صفحه اصلی ناخنم به خاطر عفونت قارچی از بین رفته است. وی دلیل این همه اصرار به کاشتن ناخن آن هم به صورت غیرقابل تشخیص با ناخن طبیعی را علاقمندی اش به لاک زدن و زیباتر شدن دستانش می داند و می گوید می خواستم در دانشگاه و محیط کارم دستان زیبای داشته باشم و لاک ها را متناسب با رنگ شالم استفاده کنم!

دکتر کامران بلیغی، متخصص پوست و عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران می‌گوید: «استفاده از ناخن‌های مصنوعی و کاشت ناخن، عوارضی همچون عفونت های معمولی و قارچی، درماتیت (اگزمای تماسی) تغییر شکل صفحه ناخن، شکنندگی و حتی از بین رفتن صفحه اصلی ناخن را به دنبال خواهد داشت.

همچنین، کاشت ناخن‌های مصنوعی باعث تغییر رنگ ناخن، التهاب دور ناخن، خط خط شدن و خرد شدن ناخن و کنده شدن لبه آزاد ناخن از بستر (اُنیکولیز) می‌شود».

دکتر نیلفروش زاده، متخصص پوست و مو نیز معتقد است: «استفاده طولانی مدت از ناخن‌های کاشته شده ی یک بار مصرف گرفته تا ناخن‌های کاشته شده برای استفاده طولانی مدت می‌تواند باعث واکنش‌های دردناک و شدید شامل عفونت پوست اطراف ناخن‌ها و شل شدن ناخن‌ها شود.

خانم‌هایی که از ناخن‌های مصنوعی و کاشته شده برای زمان طولانی استفاده می‌کنند، ممکن است مشاهده کنند که ناخن‌های طبیعی آنها نازک‌تر و مات‌تر شده است و در مواردی منجر به عوض شدن جهت و محور ناخن می‌شوند. اگر اصراری برای استفاده از ناخن‌های مصنوعی وجود دارد، این ناخن‌ها باید هر 3 ماه یک بار برداشته شوند تا اجازه داده شود ناخن‌های طبیعی استراحت کنند.»

لباس های تنگ و چسبنده، عامل مهم در عفونت های قارچی

از تمام این بیماری ها که با ظاهر افراد بیشتر در ارتباط است باید گفت که رعایت نکردن بهداشت لباس و استفاده از لباس های تنگ و چسبان مخصوصا لباس های زیر با این ویژگی ها باعث بیماری هایی چون عفونت ها و عفونت های قارچی مخصوصا در بانوان می شود.

تراکم ارگان های بدن، تراکم روده، انسداد تنفس، سوزش، بی حسی، دردپاها و لخته شدن خون و ایجاد عفونت از مهم ترین عوارضی است که با پوشیدن مستمر لباس های تنگ برای افراد به وجود می آید.

اما شلوارهای تنگی که امروزه با اسم لوله تنفگی یا ساپورت در پای خانم های شیک! دیده می شود برای سلامتی بدن بسیار خطرناک هستند یکی از مشکلات شایعی که شلوارهای تنگ برای خانم ها ایجاد می کند، عفونت های قارچی است. این شلوارها مانع از تبخیر می شوند و هنگامی که ناحیه تناسلی مرطوب باشد، احتمال بروز عفونت های قارچی از قبیل « کاندیدیاز» بیشتر می شود.

از آنجایی که عفونت های میکروبی ناحیه مقعد نیز در محیط مرطوب راحت تر می توانند به قسمت جلو بیایند و تکثیر پیدا کنند، همچنین شلوارهای تنگ به علت سایش که با ر یشه موها به خصوص موهای قبلا اپیلاسیون شده دارند، ممکن است باعث ایجاد عفونت هایی در ریشه های موها به نام  « فولیکولیت» شوند که خود را به صورت جوش چرکی دردناک نشان می دهند بهتر است بانوان از پوشیدن شلوارهای تنگ در دراز مدت خودداری کنند.

جوراب مراقب قلب دوم یا کف پا  

  در فصل بهار و تابستان در پارک ها و مراکز تفریحی بیشتر بانوان و آقایان پاهای برهنه خود را در صندل کرده و یا بدتر از آن برخی از بانوان کفش های ارزان قیمت چینی با پاشنه های بلند را به پا دارند و جست و خیز هم می کنند! این نوع پوشش از دو جهت نشستن آلودگی بر روی پوست پا مخصوصا در بین انگشت های پا و آسیب های کفش های غیراستاندارد به کف پا ، زانو و کمر باید مورد توجه قرار بگیرد.

یکی از فواید استفاده از جوراب حتی نازک آن مراقبت آن از قلب دوم یا کف پای ماست و اهمیت آن به حدی است که اکیدا استفاده مشترک از جوراب نهی شده است. پزشکان، پوشیدن جوراب را برای افراد دیابتی لازم می دانند چرا که پوشیدن جوراب در این افراد تا حدودی از بریدگی های ناخواسته و زخم شدن پا جلوگیری به عمل می آورد.

کمر درد، فشار زیاد به پا، راه رفتن نامتعادل، بیماری ستون فقرات، فرورفتگی ناخن های پا و حتی زمین خوردن های زیاو پیچیدن مچ با از عوارض خطرناک پوشیدن کفش هایی با پاشنه های غیراستاندارد است.

آرایش به بهای انواع سرطان ها! 

و پایان این گزارش به بیماری قرن اختصاص می دهیم، "سرطان" بیماری که جزء پرهزینه ترین بیماری ها محسوب می شود. یکی از عمده دلایل ابتلا به این بیماری سبک نادرست زندگی است، استفاده بیش از اندازه از فست فودها، استفاده زیاد و افراطی از لوازم آرایش مخصوصا لوازم آرایش قاچاق .. است.

یکی از شایع ترین سرطان ها، سرطان سینه است که بنابر پژوهش های اخیر سازمان مبارزه با سرطان آمریکا پارابن ها در 20 نوع از نمونه تومورهای سرطان سینه کشف شده اند. هم چنین نمونه برداری از تومورهای بیماران مبتلا به سرطان سینه نشان داده است، زنانی که بیشتر از مواد آرایشی استفاده می کرده اند، سرطان پیشرفته تر و طول عمر کم تری داشته اند.

در سال های اخیر، با افزایش استفاده از مواد آرایشی توسط خانم ها در ایران ، آمار رشد بیماری سرطان سینه نیز تا حد قابل توجهی بالا رفته است. هم اکنون این نوع سرطان، شایع ترین نوع در بین زنان ایرانی است. این در حالی است که اکثر بیماران مبتلا به این سرطان، دارای سنین پایین و میان سالی هستند.

 همه آنچه که گفته شد ( استفاده از لوازم آرایشی، اصرار در پوشیدن لباس های تنگ، استفاده از لنزهای رنگی و آرایشی، کاشتن ناخن و رنگ کردن زیاد موی سر و استفاده از تاتو ... ) زمانی می تواند احتمال ابتلا به بیماری ها را برای ما شدید کند که از حجاب و عفاف دور شده باشیم و به سلامت پوست و مو و زیبایی خود را برای به نمایش گذاشتن در فضای عمومی جامعه چوب حراج بزنیم.

حجاب و حیا لازمه زیست سالم است و مهم ترین رویکرد این سلامت به حفظ سلامتی و شادابی بدن انسان و سپس سلامت روح و اخلاق جامعه بر می گردد.

انتهای پیام/ت