سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلمدون
 
این وبلاگ به کمپین *من عاشق محمد(صلّی الله علیه و آله و سلّم) * هستم، پیوست

وضعیت ازدواج در ایران نگران کننده است، تعداد ازدواج ها رو به کاهش است، آمارها از بالارفتن بی سابقه سن ازدواج حکایت دارد و دادگاه ها و دفتر خانه های طلاق  از پرترددترین مراکز حقوقی خانواده محسوب می شوند.

زنگ های خطر برای تغییر ساختار جمعیت از جوان به پیری چند سالی است که به صدا در آمده است و همه مسئولان ذی ربط در صدد تشویق مردم برای فرزندآوری بیشتر و تقبیح شعار « فرزند کمتر، زندگی بهتر» و تغییر آن به « فرزند بیشتر، زندگی شادتر» هستند.

بین ازدواج و جمعیت همیشه ارتباط مستقیمی وجود داشته و دارد، در کنار تمام نگرانی ها از پیامدهای تأخیر یا عدم رغبت برای ازدواج، تغییر ساختار جمعیتی از جوان به سمت میانسالی و پیری از مهم ترین دغدغه های جامعه شناسان و مسئولان دولتی است.

امروزه 7 درصد سالمند در ایران وجود دارد که پیش بینی می شود در ده سال آینده تعداد سالمندان به 15.5 میلیون نفر برسد. سرعت سالمندی در ایران دو برابر جوامع توسعه یافته است. افزایش جمعیت سالمندی در کشورهای در حال توسعه در طی 30 تا 40 سال رخ می دهد، درحالی که همین افزایش در کشورهای توسعه یافته در مدت زمان 100 تا 200 سال به وقوع می رسد.

با در نظر گرفتن ارتباط مستقیم بین ازدواج به موقع و مناسب با فرزندآوری و افزایش جمعیت می توان گفت، تنها تشویق به افزایش جمعیت، مشکل ما را حل نمی کند و باید در صدد رفع موانع موضوع مهم تأخیر در ازدواج بود و شناخت این موانع و راه های کاربردی مقابله آن از مهم ترین اقدامات محسوب می شود.

 

عوامل فرهنگی - تأخیر در ازدواج  

مهم ترین عوامل ضدفرهنگی بالارفتن سن ازدواج،

ازدواج مقوله ای اجتماعی و فرهنگی است که تار و پود آن با اقتصاد گره خورده است اما اقتصاد به تنهایی نمی تواند مانع رشد درصد ازدواج یا تسهیل کننده آن باشد. سن ازدواج از دهه 70 به بعد افزایش پیدا کرده است. طی نیم‌قرن اخیر میانگین سن اولین ازدواج مردان، 1.7 سال افزایش یافته؛ درحالی‌که این میانگین برای زنان، 5 سال افزایش داشته است. روند سریع‌تر افزایش سن ازدواج زنان منجر به کاهش اختلاف سنی زوجین در هنگام ازدواج شده است. از دلایل عمده این کاهش، می‌تواند افزایش سطح تحصیلات زنان و گرایش آن‌ها به اشتغال در خارج از منزل و ارتقای پایگاه اجتماعی و اقتصادی آنان باشد و همین امر در فرزندآوری آنها تأثیرگذار بوده است.

همچنین دلایل فرهنگی و روانی شامل ترس از ازدواج، بی‌اعتمادی به طرف مقابل، گریز از مسئولیت پذیری، عدم شناخت درست از معیارهای صحیح شرعی و علمی انتخاب همسر، رفاه طلبی، تجمل گرایی و از همه مهم تر تنوع طلبی جنسی را می توان از دیگر علت های تأخیر در ازدواج و پیش رفتن افراد به سمت تجردگرایی و تجرد قطعی برشمرد.

روزنامه گاردین در فروردین ماه سال 1393 در گزارشی به بررسی موضوع بحران ازدواج در ایران و مشکلات فراروی زوج‌های جوان ایرانی برای تامین جهیزیه، هزینه‌های عروسی و اجاره یا خرید مسکن پرداخته است.

در این گزارش به سنت‌های دست و پا گیری چون تأمین جهیزیه تجملی، مهریه‌های بالا، مراسم عروسی و افزایش قیمت مسکن و هزینه‌های زندگی، اشاره شده است که به خاطر آن بسیاری از خانواده‌های کم‌درآمد در ایران ترجیح می‌دهند با گرفتن وام‌های ناچیز با بهره بالا از بانک‌ها، هزینه‌های زاید و رو به افزایش ازدواج را در فضای چشم و هم‌چشمی با دیگر خانواده‌ها تامین کنند!

این گزارش می‌افزاید: محبوبیت کاذب فرهنگ مصرف و چشم و هم‌چشمی، رسومات تجمل گرایانه، هزینه های بالای ازدواج بیش از 70 درصد در کاهش تمایل جوانان ایرانی برای تشکیل خانواده و ازدواج مؤثر بوده است.

گاردین به راهکارهای تشویقی دولت برای ازدواج اشاره شده و آمده است: هیچ کدام از راهکارهایی چون بنگاه‌های خیریه، جمع‌آوری کمک‌های اینترنتی - مردمی، نهادهای حمایتی برای تامین حداقل جهیزیه دختران خانواده‌های فقیر، ارائه وام‌های بانکی به زوج‌های جوان و ... نتوانسته است شاخ غول هزینه‌های سرسام‌آور آغاز یک زندگی مشترک در ایران را بشکند.

این نشریه می‌نویسد: کاهش میل به ازدواج در ایران، زندگی‌های خارج از دایره ازدواج را گسترش داده است و این مساله، نگرانی روحانیون را برانگیخته است چرا که طبق سنت‌های ایرانی، رابطه دختر و پسر خارج از چارچوب خانواده و ازدواج، امری قبیح و زشت محسوب می‌شود اما افزایش هزینه‌های ازدواج، چنین زندگی‌های غیر رسمی را در میان طبقاتی از جامعه شهری ایران گسترش داده است.

این گزارش نشان می دهد که مسئله ازدواج و جمعیت به عنوان یک مسئله استراتژیک در جهان، چنان مورد توجه است که حتی مطبوعات و رسانه های جهان به رصد وضعیت این دو مقوله در سایر کشورها می پردازند، از محتوای این گزارش می توان نتیجه گیری دیگری نیز داشت: مسئائل ضدفرهنگی در تأخیر ازدواج جوانان قدرتمندتر از مسئله اقتصادی عمل می کند چنانچه شاهد وجود افرادی هستیم که  با گذر از سن جوانی و داشتن ضعیت مناسب اقتصادی به دلایل ضد فرهنگی تن به ازدواج نمی دهند و تجرد گرایی را پیشه خود را کرده اند. به طور قطع می توان گفت یکی از دلایل رشد روسپیگری و خیابانی شدن و بالا رفتن آمار ایدز در ایران به مسئله کم شدن ازدواج ربط دارد.   

البته از منظر جامعه شناسی که نگاهی متفاوت از روانشناسی دارد، نمی توان درصدی متقن برای تأثیرگذاری اقتصاد یا فرهنگ بر کم شدن انگیزه های ازدواج و تجردگرایی در نظر گرفت از این رو نگاه جامعه شناسی بر این عقیده است که  بیکاری، اوضاع نابسامان اقتصادی، فقر، اعتیاد، نبود احساس مسئولیت و تعهد پذیری، نبود انگیزه و بی‌علاقگی به ازدواج، ناکارآمدی خانواده‌ها در حمایت از جوانان، شرایط سنگین ازدواج، ضعف شبکه‌های حمایت‌های اجتماعی و ضعف نظام‌های تامین اجتماعی از مهم ترین دلایل تأخیر در ازدواج و به صدا رد آمدن زنگ خطری بزرگ را برای جمعیت آینده کشوراست.

 

چرایی تأخیر در ازدواج یا عدم ازدواج جوانان!

آتنا صدیقی 23 ساله در گفت وگو با خبرنگار طنین یاس، گفت: تا به حال خواستگار به خانه راه نداده ام، قصد آزار پدر و مادرم را ندارم، ما مستأجریم و پدرم کارگری است که حقوق او خرج خورد و خوراک ما را می دهد با این گرانی ها برای خرید جهاز و نگاه طبقاتی که خانواده پسرها برای خواستگاری از دختر دارند، چطور می توانم به ازدواج در ده سال آینده فکر کنم! باید جوایی کاری برای تأمین مخارج ازدواجم باشم.

سمانه یوزباشی، دختری سی و هفت ساله و مجرد است، او نه از نظر ظاهر مشکل خاصی دارد و نه از نظر خانوادگی، دانشجوی سال سوم کارشناسی ارشد فلسفه است، از وی سؤال می کنم: « چرا تا کنون ازدواج نکرده ای؟» می گوید: « به دنبال دردسر برای خودم نیستم! نمی توان به مردهای امروزی اعتماد کرد، همه آنها بچه ننه هستند! پسرهای امروز از پس تأمین مخارج خود بر نمی آیند چه برسد به زن و فرزند، مدتی در انتظار یک همکفو نشستم اما فایده ای نداشت، به جای ازدواج و دردسرهای آن به دوستی های اجتماعی بسنده کرده ام.»

منظورش را از دوستی اجتماعی پرسیدم، گفت: « نوعی دوستی کنترل شده با پسران است، پسری که بتواند به من آرامش بدهد اما بدون ارتباط جنسی! این نوع دوستی هویت بیشتری نسبت به دوستی های خیابانی دختر و پسر در سطح خیابان دارد و ممکن است با شناخت به ازدواج ختم شود. »

بهادر کهکی مهندس عمران است، او 43 سال سن دارد، وضع مالی اش مناسب است و به قول خودش بخور و نمیری در می آورد، او دلیل تأخیر در ازدواج را تحصیل و بعد سربازی رفتن دانست و گفت  بعد از سربازی دیدم شغل ثابتی برای تشکیل زندگی ندارم، مهریه ها بالا و توقع خانواده های دختران سر به فلک می کشید، جوانی ام را کار کردم و در کنارش خانه  و ماشین خریدم و الان در 43 سالگی هنوز مجردم!

وی ادامه می دهد: یکی از مهم ترین دلایل ازدواج ارضاء نیازهای جنسی و کسب آرامش است و من هر دوی این ها را با پول هر زمان که نیاز باشد به دست می آورم! در پاسخ به این سوال که آیا قصد ازدواج دائم ندارد، گفت: « حتما این کار را می کنم ازدواج برای میانسالی است، اما قطعا با کسانی که اکنون آنها را می شناسم و مراوده دارم ، ازدواج نخواهم کرد!»

این جوان ها شاید نشنیده باشند که پدر و مادر و مادربزرگ و پدربرزگشان چگونه ازدواج کرده اند، ازدواجی که این روزها به آن لقب ازدواج های آسان داده اند اما اسم دقیق درستش « ازدواج معقولانه» است چرا که بی عقلی است 100 میلیون تومان جهیزیه دادن به عروسی که چهاردیواری خانه اش بیش از 50 متر نیست، 200 میلیون تومان خرج جشن عروسی به امید آنکه صبح پاتختی حداقل یک سوم آن را از مهمانان گرفت، از عقل به دور است! کدام منطق می گوید که هزینه آرایش برای یک شب عروس 2 تا 3 میلیون تومان باشد و این هزینه را به لباس عروسی 5 و فیلم بردای 7 میلیون تومانی جمع ببندید ..در این صورت برای برخی از جوانان و حتی کسانی که سن جوانی را گذرانده اند، ازدواج یک مقوله پرهزینه و خط قرمزی است که نباید به آن نزدیک شوند.

 

اشتغال و عوامل ضدفرهنگی، عامل اصلی تأخیر در ازدواج

امان الله قرائی مقدم، جامعه شناس و استاد دانشگاه با اشاره به اینکه زنگ خطر بالارفتن سن ازدواج در ایران از سال های 54-53به صدا در آمده بود، گفت: تحصیل در دانشگاه، دوره سربازی، اشتغال و تفریحات ناسالم از مهم ترین دلایل بالارفتن سن ازدواج یا عدم انگیزه برای تشکیل خانواده است.

این استاد دانشگاه ادامه داد: در کنار این مقوله های اصلی چند مقوله فرعی مانند عدم مسئولیت پذیری جوان ها که بر گرفته از نوع تربیت آنها در خانواده است و بی پناه بودن شان که نشأت گرفته از هسته ای شدن خانواده هاست از دیگر مسائلی است که مزید بر علت شده است.

وی در ادامه عدم امنیت شغلی، تورم ، گرانی و تأمین هزینه های سنگین مسکن، تشریفات عروسی... را  از دیگر مسائل مهم و تأثیرگذار بر روند کاهش ازدواج در جامعه برشمرد و گفت: این موارد نشأت گرفته از ذهنیت فرهنگی و خودنمایی و فخر فروشی افراد جامعه است که می خواهند از جهاز سنگین، عروسی تشریفاتی دلیلی برای فخر فروشی و .. در بیاورند و این عوامل تأثیر بسیار زیادی بر تأخیر در ازدواج  جوانان دارد.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: خانواده ها باید به سمت سهل گیری ازدواج پیش بروند و از سخت گیری پرهیز کنند و بدانند که اگر دختر یا پسرشان ازدواج نکند آسیب های زیادی می بینند، باید این نگاه در جامعه نهادینه شود که ما اگر قصد تشکیل زندگی داریم مقداری وسایل رفع حاجات زندگی کفایت می کند.

این جامعه شناس تأکید کرد: متأسفانه ذهنیت حاکم بر اذهان مردم ایران و جهان مادیات است و در امر ازدواج نیز مؤلفه های اصلی از شخصیت ، پاک دامنی، عفت، خانواده دار بودن ، سلامت روح و جسم به سمت درآمد و خانه و ماشین و ویلا و جهازهای سنگین کشیده شده است.

وی بیان کرد: در این صورت ازدواج و عشق  پولی شده و همین مسئله باعث ازدواج های پسران با دختران پولدار و شاغل  بزرگتر از خود و ازدواج دختران جوان با مردان مسن پولدار شده است.

این جامعه شناس به مقوله های ضدفرهنگی چون بازار آزاد رابطه جنسی، افزایش طلاق، هم باشی های سیاه، دوستی های دختران و پسران  و .. اشاره کرد و گفت: این عوامل باعث ایجاد ترس از ازدواج در جوانان شده است و آنها را به سمت و سوی مسائلی چون دوستی ها و روابط نامشروع برای برطرف کردن نیازهای جنسی و عاطفی خود می کشاند.

 

یک حقیقت درباره رابطه جنسی با پسران

قرائی مقدم با اشاره به نتایج یک تحقیق گفت: دوستی ها با روابط جنسی که با قول ازدواج از جانب پسر صورت می گیرد، قطعا فریب کاری است که فقط باعث از بین رفتن پاکدامنی دختران خواهد شد چرا که بیش از 94 درصد پسرانی که در این تحقیق مورد سوال قرار گرفتند بر این عقیده بودند« با دخترانی که با آنها روابط جنسی دارند، ازدواج نخواهند کرد.» و 6 درصد آنها گفته بودند باید فکر کنیم!

وی ضمن توصیه به دختران که هرگز تن به روابط جنسی قبل از ازدواج قانونی ندهند و بدانند که پسران صرفاً در صدد فریب و سوء استفاده از آنها هستند، گفت: دخترانی که دوست پسر دارند در زندگی خوشبخت نمی شوند چرا که همواره رابطه شوهرشان را دوست پسرانشان مقایسه می کنند و همینطور پسرها به مقایسه رابطه زناشویی خود با دوست دخترانشان می پردازند در نتیجه همیشه دل چرکین شده و زندگی شان به طلاق عاطفی یا قانونی ختم خواهد شد.

این استاد دانشگاه ترس از طلاق را یکی دیگر از دلایل عدم رقبت افراد مخصوصا پسرها به ازدواج دانست و گفت: وقتی افراد می شنوند که از هر 5 ازدواج 4 مورد به طلاق ختم می شود، با وجود امکانات مالی و شغل مناسب باز هم از ازدواج دوری می کنند چرا که مجبور به طلاق نباشند!

این جامعه شناس در پایان به مسئولیت پذیر و تکلیف مدار، تربیت کردن فرزندان تأکید کرد و گفت: در خانواده های امروزی برخلاف خانواده های ایران باستان دختران و پسران برای پذیرش مسئولیت پرورش و تربیت نمی یابند و همین بی مسئولیتی را با خود به خانه همسر برده و فکر می کنند که درخانه پدرشان هستند در حالی که ازدواج گذراندن یک مرحله است و باید با قرار گرفتن در مرحله جدید مسئولیت نقش های برعهده گرفته شده را انجام داده و زندگی کرد.

در گزارش بعدی به نقش و میزان تأثیرگذاری سازمان های مردم نهاد در تسهیل ازدواج می پردازیم.

انتهای پیام/ غ



نوشته شده در تاریخ یکشنبه 95/6/7 توسط منیره غلامی توکلی

بالا رفتن سن ازدواج و به تبع آن نگرانی از بلند شدن لیست تجرد قطعی، کم شدن نرخ باروری و زادو ولد و پیرشدن جمعیت سه پدیده ای مهم هستند که اکثراً رسانه ها و مسئولین به صورت جداگانه به بحث و بررسی دلایل و پیامدهای آنها می پردازند، سه ضلع مثلثی که می تواند آینده سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و به ویژه فرهنگی یک کشور را تحت الشعاع خود قرار دهد.

پُر واضح است، پدیده بالارفتن سن ازدواج ارتباط مستقیم با دو پدیده دیگر یعنی کم شدن نرخ زاد و ولد و پیرشدن جمعیت دارد و اگر قرار است نگران پیر شدن جمعیت در 30 سال آینده باشیم باید به صورت برنامه ریزی شده و عملیاتی به مقابله با بالا رفتن سن ازدواج از ابعاد گوناگون فرهنگی و اقتصادی بپردازیم.

براساس نظر کارشناسان و فعالان عرصه اجتماعی از میان دو عامل فرهنگی و اقتصادی تأخیر در ازدواج جوانان و تجرد قطعی[1]، قدرت بازوی فرهنگی در سد کردن راه ازدواج قوی تر و مؤثرتر است.

ازدواج

اقتصاد؛ پیش و پا افتاده ترین عامل تأخیر ازدواج!   

محمود رجبی روانشناس عمومی با اشاره به اینکه اگر امر ازدواج در سن مناسب اتفاق بیفتد، تاثیرات مثبتی بر حفظ سلامت جسم و روح افراد  دارد، گفت: ازدواج نه تنها باعث کسب آرامش در افراد است بلکه می تواند ابعاد مختلف فیزیکی، روان شناختی، اجتماعی و معنوی انسان را نیز تقویت و تکمیل کند. 

وی در ادامه با تأکید بر اینکه ازدواج یکی از شاخص های مهم در افزایش جمعیت و تداوم نسل محسوب می شود، افزود: این فرایند تک بعدی نیست بلکه دارای ابعاد مختلفی است که برای آن می توان اصطلاح حلقوی – حلقه های تو در تو – را نام برد برای مثال در مسایل روان  شناختی شخصیت فرد و نداشتن مهارت زندگی در دختران، توقع نابجای خانواده ها و توجه ب? معیارهای مادی و باورهای اشتباه و افراطی نسبت ب? نظر اطرافیان ب? عنوان مهمترین دلایل ازدواج نکردن پسران مطرح می  شود .

این روانشناس گفت: مسایل و مشکلات مالی، بیکاری یا برخوردار نبودن از امنیت شغلی، شرایط نامناسب مسکن و... ب? عنوان آخرین و کم اهمیت ترین دلایل بالا رفتن سن ازدواج پسران مطرح است.

رجبی با تاکید بر اهمیت نگاه فرهنگی خاطرنشان کرد : این مسئله یک شبه عوض نمی شود بلکه زمان بر است و قدم نخست این است که با آموزش های فرهنگی در سطح مدارس و دانشگاه ها سه بلوغ «عاطفی، اجتماعی و روان شناختی» جوانان را به حد قابل قبول و معقول برسانیم .

وی موفقیت های تحصیلی، شغلی و  ازدواج را در گرو  بهره مندی از سه بلوغ «عاطفی، اجتماعی و روان شناختی» افراد دانست و تصریح کرد: آنانکه فقط مسایل مالی را عامل اصلی در تاخیر ازدواج می دانند سخت اشتباه فکر می کنند! زیرا وقتی به آمار طلاق مراجعه می کنید متوجه می شوید بیشتر آمار طلاق مربوط به کسانی است که مشکل مالی در زندگیشان ندارند.

دست های آشکار مشکلات فرهنگی در تجرد دائم جوانان

نگاه فرهنگی به مقوله ازدواج چند وجهی است، یکی از وجوه آن بحث فردی و آمادگی های قبل از ازدواج است که تحت عنوان بلوغ فکری، عاطفی و اجتماعی شناخته می شود، با تجمیع نظر کارشناسان و متولیان فرهنگی ازدواج از دیگر وجوه فرهنگی ازدواج که آستین را برای تجرد قطعی 125 هزار جوان بالا زده است می توان به دخالت‌های بی‌جا و غیرمسئولانه دولت ، استقلال کاذب زنان و تعهدخواهی پارادوکس‌وار از مردان، دوزیستی در دنیای سنتی و مدرن، کنار گذاشتن وظیفه اصلی دولت نسبت به شهروندان و مطرح‌کردن بحث نفقه و مهریه به جای بیمه برای زنان، عدم هماهنگی قوانین مدنی، کیفری و خانواده، مشخص‌نبودن مسئولیت خانواده در نظام اجتماعی ایران، دوگانگی خاص به دلیل دوگانگی روابط اجتماعی در زنان ایرانی، اعتیاد و بزهکاری و گریزان‌شدن از ازدواج، سهولت ارتباط و دوستی‌های بی‌پایه و ازدواج سپید، بهره‌گیری سیاسیون از جمعیت زنان ، عدم آموزش روش‌های صحیح رابطه جنسی ، مشکل یافت و تناسب‌یابی از روش‌های سنتی در جامعه شهری و برخی جوامع روستایی، اشاره کرد.

یکی دیگر از دلایل فرهنگی تأخیر در ازدواج، سخت پسند شدن یا توجه وسواس گونه افراد به زیبایی همسرشان است. این مسئله که برگرفته از تغییر نگاه افراد به شاخصه های اصلی انتخاب همسر است باعث می شود،  برخی از افراد در انتخاب همسر دچار وسواس می‌شوند؛ یعنی تصمیم به ازدواج با کسی را گرفته  اما در نیمه راه مدام منصرف می‌شوند.

از دلایل وسواس انتخاب که معمولا بعد از رضایت از زیبایی فردی در خود فرد توسط عمل جراحی و یا ورزش های سخت صورت می گیرد، مسئله کمال طلبی افراطی در زیبایی است که زمینه ژنتیکی و یاد گیری از والدین را دارد.

از طرف دیگر  وجود اضطراب در برخی افراد سبب وسواس در انتخاب همسر می شود زیرا این افراد تصور دارند که نباید اشتباه کنند! یا اینکه نکند فردی را انتخاب کنند ولی بعدها شانس زیباتر از او را به دست بیاورند!

مبرهن است که در بروز چنین رفتارهای نقش نفوذ فرهنگ بیگانه بسیار تأثیرگذار است، رسانه ها به عنوان بازوان فرهنگی قدرتمند جهان فرهنگ مهاجم توانسته اند نه تنها خود را از طریق پشت بام های آپارتمان ها – دیش های ماهواره – به منازل ما برسانند بلکه این توفیق نامبارک را داشته اند که به بدنه و پیکره رسانه ملی! مخصوصا در تفکر هنرمندان آن نیز خود را برسانند.

گرچه کشور ما از فرهنگ غنی و کامل اسلامی برخوردار است، ولی به دلایلی چون نفوذ فرهنگ بیگانه و مانند آن، این فرهنگ کم رنگ شده و سفارش های اکید اسلام به تعجیل در ازدواج و کراهت از تأخیر آن، تا حدودی بین جوانان به فراموشی سپرده شده است. جوان ایرانی که در گذشته مهم ترین برنامه او در اولین فرصت ازدواج و تشکیل زندگی بود، امروزه دیگر چنین عقیده ای ندارد و حتی برخی زمان ازدواج را مخصوص میان سالی می دانند، و این احتمال وجود دارد که این فرهنگ مخرّب، گسترده و فراگیر شود.

تجرد، مسئله ای هضم نشدنی در فرهنگ ایرانی

مسئله ای که نباید از کنار آن به سادگی گذشت این است که تجرد در غرب پذیرفته شده‌تر از تجرد در جامعه ایران است اما متأسفانه ما در مسیر رسیدن به تجربه تلخ غربیان در زدن بنیان خانواده، با شتاب حرکت می کنیم!

براساس گزارشات، در سنین 18 تا 49 در‌سال 1966 از هر 10 زن در بریتانیا یک نفر به صورت همخانه زندگی می‌کرد. در ایالات متحده آمریکا، خانوارهایی که از همخانگی تشکیل می‌شوند 8/4‌درصد تمام خانوارها را در‌سال 1997 تشکیل می‌دادند (کاسپیر و همکاران، 1999، به نقل از سامرویل، 1388: 11.)

در کشورهای دیگر (به جز آمریکا و بریتانیا) نیز کاهش میزان ازدواج ممکن است با افزایش همخانگی‌ها جبران شود. به طوری که در‌سال 1979، از هر 30زن بین 18و 49سال کمتر از یکی با همخانه‌شان زندگی می‌کردند، در حالی که در 1996 این تعداد یک از 10 و در گروه سنی 24-20‌سال یک زن از هر پنج زن بود (HMSO 1997، به نقل از سامرویل، 1388: 7). در ایالات متحده آمریکا تعداد همخانه‌ها پنج برابر بیشتر از‌سال 1970 است. بزرگ‌ترین سازمان پژوهش اجتماعی بریتانیا یعنی شورای تحقیقات اقتصادی و اجتماعی بر مبنای مطالعه پنلی خانوارهای بریتانیایی که در‌سال 1997 انجام شد گزارش داد که همخانگی ممکن است به منزله مقدمه‌ای بر ازدواج و جایگزین نامزدی طولانی شود و علتی برای افزایش گرایش به دیر ازدواج کردن (سامرویل، 1388: 7). در ایران امروز این روابط اغلب به طور علنی مطرح نمی‌شود و همواره از لحاظ فرهنگی و دینی اعتبار آن رد شده یا به دیده تردید قرار دارد.

وقتی تَر و خشک با هم می سوزند!

غم انگیزتر اینکه برای آن بخش از جامعه که هنوز افکارشان آنچنان دستخوش تغییرات فرهنگی نشده است، ازدواج به خاطر انحراف برخی از مسائل فرهنگی که ریشه در آداب و رسوم زیبای ایرانی دارد، سخت شده است و همین امر باعث می شود که آن دسته نیز خواه نا خواه به سرنوشت گروهی دچار شوند که براثر تغییر تفکرات تن به تجرد می دهند.

مقام معظم رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سخنرانی‌ها و مناسبت‌های مختلف به آسیب‌شناسی مشکلات فراروی جوانان برای ازدواج پرداخته‌اند. ایشان معتقدند موانع «فرهنگی»، بخش قابل توجهی از این مشکل اجتماعی را به خود اختصاص داده است و جوانان، خانواده‌ها و مسئولان مربوط باید در جهت رفع این موانع تلاش کنند.

رهبر انقلاب در آخرین در دیدار دانشجویی ماه رمضان سال 93 فرمودند: «بعضى از تصورات و سنت‌هاى غلط در مورد ازدواج وجود دارد که اینها دست‌‌وپاگیر است، مانع از رواج ازدواج جوان‌ها است؛ این سنت‌ها را باید عملاً نقض کرد. شما که جوانید، مطالبه‌‌گرید، پرنشاطید، پیشنهادکننده‌‌ى نقض خیلى از عادت‌ها و سنت‌ها هستید، به نظر من این سنت‌هاى غلطى را هم که در زمینه‌‌ى ازدواج وجود دارد، بایستى شماها نقض کنید.»

 با نگاهی تیتروار بر سنت های غلط ازدواج از منظر مقام معظم رهبری، متوجه ارتباط تنگاتنگ برخی از مقوله های فرهنگی با اقتصاد می شویم، ابر مقوله هایی که هر کدام به تنهایی می توانند انگیزه ازدواج یا برخورداری از شرایط آن را در نزد جوانان از بین ببرند.

 در گزارش های بعدی هر یک از این سنت های غلط را مورد  بررسی قرار می دهد...

  1. [1]« تجرد قطعی یعنی کسانی که امید به ازدواج ندارند و احتمال زوجیت در بین آنان بسیار کم است» (ساروخانی، 1375: 24.»


نوشته شده در تاریخ یکشنبه 95/6/7 توسط منیره غلامی توکلی
<      1   2   3      
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک