به قلم؛ مصطفی دولت آبادی - کارشناس ارشد اندیشه های سیاسی در اسلام
برای بررسی و تحلیل بهترحوادث و انفجارهای اخیر آمریکا ، باید به بحثی ما قبل این مسئله، توجه کرد ! با یک بررسی و مطالعه ساده می توان عنوان کرده که حیات سیاسی آمریکا چه در بعد داخلی و چه در ابعاد بین المللی همواره نیازمند یک مسئله بوده است، بحران ! و یا بهتر است بگوییم: " بحران سازی ". در واقع همیشه یک عامل بیرونی باید امنیت شهروندان آمریکایی را تهدید کند تا یک بتمن و اسپایدرمن پیدا شده و با نابودی اخلالگران امنیت را برای مردم آمریکا به ارمغان آورد .!
دوشنبه در جریان برگزاری ماراتن در شهر 800هزارنفری بوستون، مرکز ایالت ماساچوست آمریکا، دو بمب در فاصلهی چندمتری به پایان ماراتن منفجر شد. این انفجار که 3 کشته و 144 مجروح بر جای گذاشت، طبق اعلام «فرانس24»، باعث قطع عضو حداقل 60 نفر گردید. این حادثه که منجر به اعلام وضعیت فوقالعاده در بوستون، لسآنجلس، واشنگتن و دیتروی و چند شهر دیگر این کشور شد، نگرانی زیادی را در میان مردم و دولت آمریکا ایجاد کرد. اگرچه این نگرانی محدود به آمریکا نماند و آنچنان که آسوشیتدپرس عنوان میدارد، دو سوی آتلانتیک، از لسآنجلس تا لندن را فراگرفت و به این ترتیب، در لندن، پاریس و توکیو نیز اعلام وضعیت فوقالعاده شد.
در واکنش به این حادثه، باراک اوباما آن را اقدامی تروریستی دانست. در حالی که هنوز هیچ گروه تروریستی مسئولیت این انفجار را نپذیرفته است و تحقیقات اف - بی- آی برای پیدا کردن عاملین این حادثه ادامه دارد و هنوز جامعهی آمریکا و رسانههای خبری در شوک انفجارهای روز دوشنبه هستند، پرسشها دربارهی عاملین این حادثه و پیامدهای احتمالی این اتفاق برای جامعهی داخلی آمریکا و عرصهی بینالمللی، ادامه دارد.
به واقعه، انفجارهای بوستون، دولت فدرال را با بحرانی معطوف به انگارهی جدید امنیتی مواجه میکند. این بحران مرتبط با تمرکز موضوعات امنیت فراساختاری، به جای مسائل امنیت درونساختاری است. مسئلهای که به دلیل نادیده گرفتن نیروهای انتقادی، در خصوص تهدید امنیت ساختاری، روی داده است.
آمرکا در دهه های گذشته با ایجاد انواع بحران های امنیتی در داخل خاک خود خوراک و بستر و بهانه مناسبی را جهت انجام اهداف استعماری داشته است ، از حادثه یازده سپتامر استفاده نمود تا افغانستان را اشغال کند ، از بهانه سلاح های شیمیایی استفاده نمود تا عراق را اشغال کند ، به بهانه سرنگونی قذافی به لیبی حمله کرد و امروز حوادث بوستون و تگزاس اتفاق افتاده است .
با شروع و گسترش جریان جنبش 99 درصد و یا همان جنبش وال استریت در سال 2112 میلادی و به چالش کشیده شدن سیاست های لیبرال دموکراسی در داخل خاک آمریکا، سیستم های امنیتی ایالات متحده به یک باره خود را با یک بحران عمیق و گسترده سیاسی مواجه دیدند که این بار در طرف مقابل القاعده و یا جریان های بنیادگرای اسلامی و عربی قرار ندارند، بلکه با خیل عظیمی از جوانان ، دانشجویان و توده های مردم آمریکا مواجه است که 99 درصد جامعه امریکا را تشکیل می دهند و نسبت به تجمیع سرمایه در جیب یک درصد از جامعه اعتراض دارند .
گستردگی و ارتباط منسجم گروه های معترض آمریکایی در فضای مجازی از مهمترین چالش های پیش روی نهاد های امنیت داخلی آمریکا می باشند، همچنین شعار آزادی بیان و عدم برخورد با جریان های سیاسی معترض که همواره آمریکا داعیه دار آن بوده است از دیگر عواملی است که برخورد و محدود کردن این جریان را در داخل حاکمیت آمریکا مشکل کرده است، از این رو دولت آمریکا و سازمان های امنیت داخلی نیازمند یک بهانه و خوراک لازم جهت برخوردهای امنیتی شدید با این جریان هستند که انفجار بوستون و تگزاس می تواند به راحتی این بهانه و بستر را فراهم کند ، چرا که تحلیل گران سیاسی و اطلاعاتی آمریکا به خوبی می دانند که اگر جریان گروه های معترض کنترل و محدود نشوند در آینده نزدیک دولت آمریکا را با چه بحران های عمیقی در حوزه امنیت داخلی مواجه خواهند کرد .در نهایت می توان این را عنوان کرد که انفجارهای بوستون سناریوی سیستم های امنیت داخلی آمریکا برای برخورد و محدود کردن جنبش وال استریت است .