انقلاب اسلامی ،مهمترین جریان سلطه ستیز، در جهان امروزی
امام خمینی (ره)سلطه استعماری غرب بر سرزمینهای اسلامی و خصیصه سلطه پذیری مسلمانان را به دوری از تعالیم اسلامی نسبت میداد، نخستین گام در راه رسیدن به استقلال را در بیداری مسلمانان و بازگشت به اصول اساسی اسلام تلقی میکرد. از این رو انقلاب اسلامی ایران را با هدف "نفی سلطه فرهنگی اجنبی و نشر فرهنگ غنی اسلامی" پایه ریزی کرد.
به قلم مصطفی دولت آبادی مدرس دانشگاه و کارشناس ارشد اندیشه های سیاسی در اسلام
طنین یاس-امام خمینی (ره)سلطه استعماری غرب بر سرزمینهای اسلامی و خصیصه سلطه پذیری مسلمانان را به دوری از تعالیم اسلامی نسبت میداد، نخستین گام در راه رسیدن به استقلال را در بیداری مسلمانان و بازگشت به اصول اساسی اسلام تلقی میکرد. از این رو انقلاب اسلامی ایران را با هدف "نفی سلطه فرهنگی اجنبی و نشر فرهنگ غنی اسلامی" پایه ریزی کرد. .
استکبار ستیزی :
ایران به عنوان یکی از مناطق حساس جهان اسلام، در عصر جدید و در مواجه با بیگانگان، وضعیتی مطلوبتر از سایر ممالک اسلامی نداشت. در زمان قاجاریه و بر اثر اهمال کاریهای آنها، قسمتهای مهمی از سرزمین ایران به بیگانگان واگذار شد. در این بین انقلاب مشروطه که روزنه امیدی در دل مردم تابانده بود، سرکوب شد و به تحکیم سلطه شاهان انجامید. پس از آن نیز سقوط سلسله قاجاریه و قدرت گیری رضاخان به عنوان سردمدار سلسله پهلوی و سپس محمدرضا به عنوان جانشینی وی، آغازگر عصر جدیدی در تاریخ معاصر ایران شد که طی آن ایران تحت سلطه بیگانگان به خصوص ایالات متحده آمریکا قرار گرفت.
در این بین نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی و به پشتیبانی مردم، مهمترین جریان سلطه ستیز بر ضد حکومت پهلوی به شمار میآید. زیرا تجربه طولانی امام خمینی در تاریخ سیاسی کشور و ملاحظه نقض حاکمیت ایران توسط قدرتهای بزرگ از طرق مختلف، باعث شده بود تا ایشان همواره از یک سو استبداد سیاسی حاکم بر ایران را به چالش بکشد و از سوی دیگر راه نفوذ و سلطه بیگانگان به نظام و بلاد اسلامی را سد نماید. در واقع در شرایطی که تمدن جدید غرب و نفوذ و گسترش روزافزون مظاهر جهان شمول آن، ایران را در معرض سلطه جوییهای استعماری قرار داده بود، امام خمینی یکی از جنبه های مبارزه خود را بر پایه نفی سلطه فرهنگی، سیاسی و اقتصادی بیگانگان استوار کرد و با تأکید بر پرهیز از وابستگی به بیگانه و نفی سلطه اجانب بر کشور، بازگشت به اسلام را تنها راه نجات مسلمانان از سلطه قدرت مداران غربی تلقی نمود. بر این اساس امام خمینی همواره در طول دوران مبارزه، علاوه بر حمله به شاه، به حامیان خارجی او به خصوص اسرائیل و آمریکا و به طور کلی استعمار نیز حمله میکرد.
وی به عنوان مقدمه نفی کامل سلطه، رژیم پهلوی را مصداق پلم و جور و دست نشانده قدرتهای بزرگ و تحت سیطره و سلطه آنها معرفی مینمود و معتقد بود که سیاست شاه با توجه به اینکه وابسته به قدرتهای خارجی است، پیشرفت مردم ایران را در معرض خطر قرار میدهد.
در نتیجه، سلطه ستیزی مردم ایران که از یک سو به تاریخ سیاسی ایران و شتاب و گسترش سلطه خارجی در طی دو قرن اخیر به ویژه مداخلات روسیه، انگلستان، فرانسه، ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی بازمی گشت، از سوی دیگر ریشه در دین اسلام و اندیشه های امام خمینی داشت، زیرا هم روابط رژیم پهلوی با بیگانگان، کردارهای غیرت¬سازانه¬ای را با تشیع و سنتهای فرهنگی و دینی مردم بنا کرده بود و هم در اندیشه های امام و در شرع اسلام، وابستگی به قدرتهای سلطه گر و سلطه پذیری در برابر آنها، امری مخالف با نص صریح قرآن کریم به حساب میآمد. بر این اساس یکی از اصول مهم قرآنی که نفی کننده هرگونه سلطه خارجی بر جامعه مسلمانان است، "قاعده نفی سبیل" میباشد که از آیه "لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا" نشئت میگیرد. به موجب این آیه، خداوند هرگز نه در گذشته و نه در آینده برای کافران نسبت به اهل ایمان راه تسلط باز نگذاشته و باز نخواهد نمود.
بنابراین امام که سلطه استعماری غرب بر سرزمینهای اسلامی و خصیصه سلطه پذیری مسلمانان را به دوری از تعالیم اسلامی نسبت میداد، نخستین گام در راه رسیدن به استقلال و رهایی از سلطه را در بیداری مسلمانان و بازگشت به اصول اساسی اسلام تلقی میکرد. امام با تأکید بر پرهیز از وابستگی اقتصادی به بیگانه و نفی سلطه اجانب بر اقتصاد کشور، بازگشت به اسلام را تنها راه نجات مسلمانان از سلطه و هژمونی قدرت مداران غربی میدانست و در این راه تمام کوشش خود را به کار بست.
از این رو انقلاب اسلامی ایران که با هدف "نفی سلطه فرهنگی اجنبی و نشر فرهنگ غنی اسلامی"، تحول شگرفی در عرصه روابط بینالملل و در معادلات سیاسی قدرتهای سلطه گر جهان پدید آورده بود، با تمام قدرتهایی که به دنبال استثمار و بهره کشی از انسانها در جهات نادرست و انحرافی بودند، به مقابله برخاست و به طور همزمان "کمونیسم" و "کاپیتالیسم" را به چالش فراخواند. به همین سبب شهید مطهری در مورد نفی سلطه و استبداد در جریان انقلاب اسلامی معتقد بود:
"نهضت ما توانست موفقیت بسیار بزرگ دیگری کسب بکند و آن از بین بردن خودباختگی ملت ما در برابر غرب بود. نهضت ما توانست به مردم بگوید که شما خود یک مکتب و یک فکر مستقل دارید. خود میتوانید بر روی پای خود بایستید و تنها به خود اتکا داشته باشید". بنابراین سلطه ستیزی در جریان انقلاب اسلامی نه تنها به عنوان یکی از مهمترین آرمانهایی ملت ایران مطرح شد، بلکه پیام استقلال، آزادی و رهایی از بند اسارت سلطه گران را نیز به مسلمانان جهان ابلاغ نمود. زیرا انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی که حکایت از پایان سلطه یکجانبه حکومت بر مردم و همچنین سلطه قدرتهای خارجی بر رژیم پهلوی داشت، انقلابی غایت گرا و آرمان گرا مبتنی بر اصول اسلامی بود که به رهبری امام خمینی تحول شگرفی در عرصه روابط بینالملل و در معادلات سیاسی دولتهایی جهان پدید آورد. به خصوص که پیروزی انقلاب اسلامی ایران در شرایطی حاصل شد که هنوز جنگ سرد وجود داشت و دو قدرت برتر به مقابله هژمونیک و ایدئولوژیک با یکدیگر میپرداختند.
حضرت امام (ره) در وصیت نامه الهی سیاسی خود ضمن تاکید بر استکبار ستیزی میفرمایند:
"باید هوشیار و بیدار باشید که سیاست بازان پیوسته به غرب و شرق با وسوسه های شیطانی شما را به سوی این چپاولگران بینالمللی نکشند؛ و با اراده مصمم و فعالیت و پشتکار خود به رفع وابستگیها قیام کنید. "
"و شما مسلمانان پایبند به ارزشهای اسلامی میبینید که جدایی و انقطاع از شرق و غرب برکات خود را دارد نشان میدهد. "