تهرانی ام؛ اهل روستای دولاب تهران که اکنون منطقه 14 تهران است. روستایی که دروازه ورودی آن هنوز در خیابان 17 شهریور به نام " دروازه دولاب" معرف است.
اگر به خواهی وارد دولاب شوی از سه گذر ( گذربالا، گذرپایین و گذرمیان) می توانی خود را به میدان اصلی که نام قدیم آن " قیاسی" و نام بعد از پیروزی انقلاب اسلامی آن " میدان شهید سعیدی" است ؛برسانی.
مادربزرگ ها و پدربزرگ های ما لهجه خاص خود را دارند و من تا حال شبیه این لهجه که فقط در ادای برخی از کلمات اعراب را متفاوت بیان می کنند، جای ندیده ام.
اجداد ما اکثر کشاورز بوده اند و زمین های کشاورزی برخی از آنها هنوز در گوشه ای از اتوبان شهید محلاتی که اکنون بخشی از پل امام علی (ع) هم از آن می گذرد، دیده می شود و هر از گاهی خوردن بادمجان و سبزی دولاب هنوز در بین خانواده های سنتی رواج دارد.
مردم اصیل روستای من انتهای فامیلی همه شان پسوند " دولابی" دارد و گاها برخی از سرشناسان با این نام صدا زده می شوند: مانند "حاج اسماعیل دولابی" " حاج اقا حق پناه".
روستای ما قبرستانی هم از خود دارد که قدمت آن به چند صده میرسد، شاید برای خود من خیلی جالب باشد با اعضای خانواده بر سر مزار پدربزرگی می روم که پدر 3 نسل گذشته من بوده است .قرائت فاتحه برای نسلی که من و سایر اعضای خانواده نوادگان چند نسل بعد از آنها محسوب می شویم دلنشین است.
این قبرستان امروز به اسم چهل تن معروف است و مزار 5 شهید گمنام که هیچ وقت نه در زمستان و نه در تابستان و ... در تمام ساعات شبانه روز حتی نیمه شب خالی از زائر نیست.
در بین عروسان دولابی رسم است که قبل از رفتن به خانه بخت بر سر مزار این شهدا رفته و با خواندن فاتحه از آنها برای برکت و محبت در زندگی شان التماس دعا دارند و هر روز شاهد حضور نوزادانی هستیم که " مزار چهل تن دولاب" – شهدای گمنام آن- نخستین زیارتگاهشان است.
در روستای ما امامزاده ( اهل بن علی؛ چهل تن دولاب، سیدملک خاتون) محل زیارت مردمان دارالمؤمنین است و درست هنگام شهادت امام جعفر صادق، امام حسن مجتبی (ع) و تاسوعا و عاشورای حسینی مملو از جمیعیت می شود، جمیعتی که هر کدام بانی نوعی از نذورات هستند.
مساجد،تکیه ها، حمام، زورخانه، پارک هایی - در روستای ما هست که قدمت جدید ترین آنها به 450 سال می رسد.
حمام دولاب که اکنون زورخانه شده، تکیه دولاب که هنوز پابرجاست، مسجد پیر که امام رضا (ع) در آن نماز خوانده است از قدیمی ترین آثار باستانی و مذهبی مردم دولاب است.
بلند کردن نخل بزرگ و نخل کوچک از رسومات زیبای مردم ما در عاشورا و شهادت امام حسن مجتبی (ع) است. زمانی که من کودک بودم بر روی این نخل سیب هایی آویزان می کردند که اکنون تازه متوجه مفهموم آن با شهادت امام حسین (ع) می شوم..
مردم دولاب تهران به مقید بودن به دستورات دینی معروفند؛ مبارزان بزرگی چون : شیهد سعیدی، شیهد احمد کافی، شهید نواب صفوی، شهید طهماسبی و... با حمایت این مردم مبارزات خود را انجام می دادند.
یکی از افتخارات و سوز دل زدن های بچه های دولاب در نسل ما این بود که پوز بدیم مادرمان شاگرد آیت الله سعیدی بوده است و من نیز در این سوزدل زدن ها همیشه رتبه دار بودم! خانه عمه مادرم و چند خانه دیگر در پایین محله دولاب گاه میزبان آیت الله سعیدی بوده است و روبند مادر که از دستان آقا گرفته شده ؛ مهم ترین خاطره مادرم برای حفظ حجاب است.
سرداران و فرماندهان غیور و جان برکفی از این روستا در دفاع از انقلاب و میهن عزیز جان شیرین خود را فدا کرده اند که می توان به " شهیدان هدایتی دولابی، صفری دولابی، شهیدان عموشیخی دولابی، گلشناس، حیدری دولابی، سربندی دولابی، متبحری دولابی، معلم شهید رضا صالحی دولابی و غلامی دولابی، سردار شهید جعفر کیوانی و ...بالاخره شهید ابراهیم هادی که اگر چه اصالتش از دولاب نیست اما در بین مردمان دولاب عزیز و محترم است؛ اشاره کرد.
خلاصه اینکه من روستای خود را که هنوز بخشی عظیمی از معنویت و آثار باستانی خود را حفظ کرده است دوست دارم، روستایی که اکنون دیگر جزئی از منطقه 14 تهران و همسایه خیابان پیروزی است!
عصر امروز - ساعت 14:35 دقیقه، در راه شامگاه بسیج، مسجد پیردولاب
پارک آبان
پارک آبان - به سمت گذر میان دولاب
پارک آبان - به سمت گذر میان دولاب
کوچه تکیه دولاب واقع در گذر میان
تکیه دولاب - از قدیمی ترین تکیه های تهران
تره بار موقوفی تکیه - احمد اقا هم وقف این کار شده است
زورخانه شهدای دولاب - قبلا حمام بود. قدمت آن حداقل به 450 سال پیش می رسد
در این زورخانه پهلوانان بسیاری تربیت شدند
مسجد پیردولاب - شهید نواب صفوی
محراب مسجد پیردولاب- امام رضا(ع) در مسیر مشهد در این مسجد نماز خوانده اند
نمای داخلی مسجد پیردولاب - پایگاه بسیج خواهران رضوانه
نمای داخلی مسجد پیردولاب - پایگاه بسیج خواهران رضوانه
عکس بهاری از چهل تن دولاب - مزار شهدای گمنام
انتهای پیام/ت