سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلمدون
 
این وبلاگ به کمپین *من عاشق محمد(صلّی الله علیه و آله و سلّم) * هستم، پیوست

جریان شناسی واقعه هفتم تیر

انتقام استکبار زخم خورده از متفکرین انقلاب

حدود سه دهه از حادثه دلخراش و البته اثرگذار هفتم تیر می گذرد جا دارد تا با نگرشی جریان شناسی به شناخت و دسته بندی جریان هایی بپردازیم که از ابتدا پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و ماه ها قبل از ترور و شهادت مظلومانه شهید بهشتی و یارانش اقدام به مقابله با شخصیت شهید مظلوم ایت الله بهشتی را داشتند.

 شهید بهشتی

به قلم: مصطفی دولت آبادی

 

 

 

 استکبار جهانی با مدیریت آمریکای جهانخوار بعد از تجربه تلخ شکست به دست خدای سبحان در صحرای طبس، کودتای نوژه ، و استحکام و اقتدار نظام ایران با تصویب قانون اساسی و شکل گیری مجلس شورای اسلامی به دست نیروهای اصیل انقلاب و سامان یافتن نیروهای نظامی و انتظامی کشور و حضور مقتدرانه حزب جمهوری اسلامی در صحنه سیاسی و طرد گروهک های تروریستی از سوی ملت بزرگ ایران دست به جنایاتی هولناک زد.


در هفت تیر 1360 دفتر حزب جمهوری اسلامی در حالی که جمعی از بلند پایه ترین و دلسوزترین مسئولان نظام ستارگان پرفروغ آسمان ایران همانند آیت الله دکتر بهشتی ، رئیس دیوان عالی کشور ، چهار وزیر متعهد و عالم و هوشمند دولت ، دوازده معاون وزیر و حدود سی نماینده در آن جلسه حضور داشتند با بغض منافقان منفجر شد.هفتاد و دو یار امام و انقلاب اسلامی با ذکر خدا بر لب و بدنهای پاره پاره به دیدار حق شتافتند

در ابتدا به مروری از مهمترین سرفصل های مواضع سیاسی شهید بهشتی میپردازیم :



1-    شهید بهشتی شاگرد و محصول تفکر انقلابی و سیاسی امام خمینی ( ره )

2-    شهید بهشتی مغز متفکر تولید مبانی تئوریک و در عین حال عنصری اجرایی ، به طور مثال شخصیت های بزرگی چون شهید مطهری و شهید مفتح امکان و فرصت ورود به حوزه اجراییات را نداشتند و صرفا در زمینه تولید مفاهیم تئوریک به توفیقات والایی دست یاقتند اما شهید بهشتی علاوه بر حوزه نظری به عنوان رئیس قوه قضاییه وارد حوزه اجراییات نظام و انقلاب شدند .

3-    تاکید و اعتقاد بر محوریت اصل ولایت فقیه به عنوان ستون خیمه انقلاب در تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

4-    جاذبه داشتن در توجیه و ارشاد و هدایت افراد به مسیر انقلاب اسلامی و دافعه داشتن در برابر عناصر و جریان های خودفروخته ضد انقلاب


حال که در حدود سه دهه از از آن حادثه دلخراش و البته اثرگذار می گذرد جا دارد تا با نگرشی جریان شناسی به شناخت و دسته بندی جریان هایی بپردازیم که از ابتدای پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و ماه ها قبل از ترور و شهادت مظلومانه شهید بهشتی و یارانش اقدام به مقابله با شخصیت شهید مظلوم ایت الله بهشتی را داشتند .

از این رو می توان در یک دسته بندی کلی این جریان های معارض شهید بهشتی را به سه دسته تقسیم کرد.

     الف ) جریان ملی گرای لیبرال

      ب ) جریان چپ مارکسیستی

       ج ) جریان متحجر مذهبی

الف – جریان ملی گرای لیبرال با محوریت نهضت آزادی و مرحوم مهندس مهدی بارزگان یکی از جریان هایی بودند که هرگز افکار و شخصیت شهید بهشتی را تحمل نمی کردند و به خصوص در جریان تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در مجلس و ضدیت با اصل ولایت فقیه به شدت به جنگ روانی و ترور شخصیت شهید بهشتی پرداختند و متاسفانه تا حدودی هم موفق به مخدوش کردن شخصیت این شهید والا مقام در محیط های دانشگاهی شده بودند .به طوری که بیشترین منازعات عناصر این جریان در جریان تصویب قانون اساسی با شهید بهشتی داشتند .

ب ) جریان چپ مارکسیستی : جریانات چپ در سال 59 و 60 عمدتاً در حزب توده، چریک های فدایی خلق اکثریت و اقلیت و مائوئیست ها هستند که به صورت رسمی فعالیت می کردند. چند جریان منطقه ای نیز وجود داشت که در مجموع تفکر مارکسیستی داشتند؛ مثل حزب دمکرات کردستان، حزب کومله. یک جریان بسیار محدود در مازندران وخوزستان نیز فعالیت می کردند. این گروهها بر محورهای اقتصاد دولتی، حاکمیت کارگران بر سرنوشت کشور، خودمختاری سیاسی و اقتصادی وآزادی به شیوه کشورهای مارکسیستی را خواستار بودند.
در مقابل، اندیشه های مترقی انقلاب، قوانین محکم و ظلم سیتزی قانون اساسی، تاکید بر عدالت در تمام زمینه ها، نفی طبقات سلطه، و از همه کاراتر، مدیریت بی نظیر شهید بهشتی در اداره کشور آنها را مایوس کرد. جاذبیت اندیشه های امام و شهید بهشتی، نمی گذاشت گروه های چپ در بین مردم نفوذ تشکیلاتی پیدا کنند. لذا زود متوجه شدند که مانع اصلی اهداف آنها، شهید بهشتی و اندیشه های اوست. گروه های چپ عمدتا به کارخانجات و مجامع کارگری دل بسته بودند که دوراندیشی شهید بهشتی مبنی بر ایجاد واحدهای کارگری در حزب جمهوری اسلامی، توطئه آنها را خنثی می کرد. این گروه ها نیز در دایره ای نفاق پیچیده علیه شهید بهشتی با گروه اول هم صدا شدند و در جهت حذف شهید بهشتی و تفکر انقلابی او متحد گشتند.


ج ) جریان متحجر مذهبی : این جریان را عمدتا متدینین و روحانیونی تشکیل می دادند که با اصل تفکر انقلابی امام خمینی از سال ها پیش در تعارض بودند و اصولا اعتقادی به مشی مبارزاتی و تشکیل حکومت اسلامی نداشتند، لیکن پس از پیروزی انقلاب و تشکیل جمهوری اسلامی یا به تعبیر باطل شان سکوت و تقیه کردند و یا اینکه با سایر جریان های ضد انقلاب هم نوا و هم کلام شدند و این جریان هم در ضدیت با شخصیت و افکار شهید بهشتی مانند دو جریان مزبور از هیچ تلاشی دریغ نکردند.

مجموع فعالیت ها و منازعات و ضدیت های جریان های لیبرال ملی گرا، چپ مارکسیست و متحجرین مذهبی و توپخانه های رسانه ایی این جریان ها با ایجاد یک موج خبری و پروپاگاندای رسانه ایی اقدام به تخریب همه جانبه شخصیت این شهید والا مقام در سطح افکار عمومی عوام و خواص پرداختند و متاسفانه این واقعیت تلخ تاریخی قابل انکار نیست که تا حدودی هم در این امیال شیطانی خود موفق به مخدوش کردن چهره این خورشید انقلاب در سطح افکار عمومی شده بودند.

آری درسی که امروز باید از واقعه هفت تیز آموخت این است که باید چشم و گوش به دهان رهبری و امام جامعه داشت در برابر امواج توپخانه های رسانه ایی در راستای تخریب شخصیت ها و جریان با بصیرت نشات گرفته از سرچشمه زلال ولایت پذیری مقاومت کرد، به طور مثال آنجا که رهبری و امام امت می فرمایند یک جریان و یا شخص و یا دولت در مسیر انقلاب قرار دارد و نیباید درگیر اختلافات و موضوعات فرعی شویم و در مقابل تمام هیمنه رسانه ایی جریان های مختلف در پی زدن آن فرد و یا جریان در افکار عمومی هستند، اینجاست که چنگ زدن به ریسمان ولایت پذیری و توجه داشتن به مواضع ولی می تواند آحاد جامعه و فرد فرد ما را در برابر این طوفان های تخریب گر در امان نگاه دارد . و در انتها باید به جمله معروف معمار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی ( ره) اشاره کرد که فرمودند شهادت بهشتی در برابر مظلومیت او کوچکتر بود!.
 

مصطفی دولت ابادی - کارشناس ارشد اندیشه های سیاسی در اسلام

انتهای پیام/



نوشته شده در تاریخ شنبه 93/4/7 توسط منیره غلامی توکلی
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک