تک خوانی زن در هر شرایطی، طمع برانگیز است
به قلم : زهرا کریمی
نمی توان مردی را یافت که نسبت به زنی که در حال خوانندگی است ( مشخصا وضع مناسبی نیز ندارد) طمع نکند. چنین مردی حتما از یک بیماری رنج می برد. این که طمع می کند عجیب نیست.
آوازه خوانی مبحثی است که قصد پرداختن به آن را داریم. میخواهیم با سر زدن به قرآن این کتاب آسمانی ببینیم آیا آواز خواندن به خصوص آواز زنان چه عواقبی را در بر دارد و مضراتش چگونه قابل حل می باشد.
ابتدا باید به جستجو در ارتباط با مبحثی عقب تر از آواز بود. مسلما آواز به معنای ناز و عشوه دار نمودن صدای عادیست و این امر به قدری وافر است که صدا را جذاب و آماده خواندن خواهد کرد. اما باید دید که قرآن در زمینه سخن گفتن زنان چه توصیه ای نمود:
خداوند در سوره مبارکه احزاب آیه 32 میفرمایند:
فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ
پس با ناز و نازک کردن صدا، سخن مگویید؛ زیرا آن که در دلش بیمارى است، طمع مى ورزد
همان طور که میدانید این آیات از سوره احزاب مختص زنان پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) است اما همسران پیامبر میتوانند الگوهایی برای سایر زنان باشند.
این که با مردان با ناز و کرشمه صحبت نکنید یک فرمان عمومیست در حقیقت این اجازه برای سایر زنان نیست که با مردان با ناز سخن بگویند. بدیهیست که اگر گزاره دوم را در نظر بگیریم یعنی عاقبت با کرشمه صحبت کردن طمع مرد نامحرم باشد پس نه مردان زمان رسول خدا به گونه ای خاص بودند و نه مردان دوره های بد از این طمع مبرا.حتی همسران پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) هم خصلت عصمت و یا ویژگی بارزی جز همسر نبی خدا بودن نداشتند پس این یک فرمان برای آحاد زنان است مادامی که جهان پابرجاست.
اما با دقت و تدبر در این آیه شریفه پی می بریم که خداوند یک اما و اگری در این بین قرار داده. فرموده : آن که در دلش مرض باشد طبیعتا آنکه در دلش مرض نباشد به گناه آلوده نخواهد شد و طمع نخواهد کرد اما نکته اینجاست که آیا میتوان فهمید؟ آیا مرضی که در دل است روی پیشانی هم نقش میبندد؟
کار عاقلانه ترک اینگونه سخن گفتن است با نامحرم.
اما اگر بخواهیم از باب آواز بررسی کنیم باید بگوییم که آواز همان طور که گفته شد اوج ناز و کرشمه های یک صداست و مطمئنا بانویی که در گیر است هیچ گاه نه علم به احوالات مستمعین مرد خود دارد و نه به مر ض های قلب آنان این ندانسته بودن مجوزی برای اثبات بی گناهی نیست در حقیقت این عدم آگاهی یعنی دلیلی بر انجام ندادن این قبیل موارد.
از لحن آیه نیز میتوان متوجه شد که تعداد کثیری در گیر این طمع میشوند.
با دقت بیشتری در آیات مشابه نه در باب آواز بلکه در باب نگاه میتوانیم متوجه شویم که هیچ گاه گفته نشده نگاه بکنید مگر اینکه به گناه بیفتید. گفته نشده سخن بگویید با ناز و کرشمه مگر این که به لغزش وادار شوید همیشه گفته شده انجام ندهید.
این اصرار برترک روابط با نامحرم دلایلی دارد که خود نیازمند مقاله ای مجزاست.
اما آیه دیگری که در ین باره سخن گفته آِه ایست که از زنان میخواهد تا زینت هایشان را جز برای محارمشان آشکار نکنند و بی شک صدای با ناز هم نوعی زینت است.
وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِن...
و زینت و جمال خود را آشکار نسازند جز براى شوهران خود یا پدران یا پدران شوهر یا پسران خود
شاید در نگاه اول مقصود از زینت زینت هایی در صورت بدن و آراستگی های این چنینی باشد اما در حقیقت هر نوع آراستگی برای نامحرم دارای حرمت است حال مگر نه این است که صدایی که آهنگین میشود را می آراییم و نوعی زینت محسوب میشود نابراین این آیه نیز میتواند یکی از دلایل حرمت آواز باشد چه آراستنی بیشتر از آواز یک زن برای صدای او.
آیه ششم سوره مبارکه لقمان این چنین می فرماید:
و من الناس من یشترى لهو الحدیث لیضلّ عن سبیل اللّه بغیر علم و یتخذها هزواً اولئک لهم عذاب مُهین
گروهى از مردم، خریدار سخنان بیهوده اند، تا به نادانى، مردم را از راه گمراه کنند و قرآن را به مسخره مى گیرند. بهره اینان، عذابى است خوار کننده.
فارغ از همه مسائل علوم قرآنی فقط و فقط ابتدا از دیدگاه نص صریح قرآن پیش می رویم.
فرموده گروهی از مردم خریدار سخنان بیهوده اند. سخن بیهوده از منظر قرآن یعنی آن سخنی که نه تنها علم و منفعتی را بر تو نمی افزاید بلکه آنچه اندوخته ای را تیز سلب می کند اگر سخنان بسیاری را بتوان در این دسته قرار داد بی شک آوازه خوانی زنان نیز از این دست است زیرا که گفتیم گناهی را بر ما افزوده می کند.
این گفتار از لحاظ بررسی شرایط ظاهری آیه بود اما همان طور که حتما اطلاع دارید هر آیه از کتاب خدا شأانی دارد برای نزول. یعنی حادثه و رخدادی موجبات نزول آیاتی را فراهم آورده اما شأان نزول این آیه با استناد به کتب معتبر و قول اکثریتداستانیست که دقیقا حرمت آواز را برای همه نمایان میسازد.
مفسّران در شأن نزول این آیه گفتهاند: افرادى کنیزهاى خواننده را مىخریدند تا برایشان بخوانند و از این طریق مردم را از شنیدن قرآن توسط پیامبر باز مىداشتند، که آیهى فوق، در مذّمت چنین افرادى نازل شد
هرچند که این آیه را به نضر بن حارث و داستان های اسرائیلیات نیز تعمیم داده اند اما قول ارجح تر چنین است.
به هر حال در نگاهی متدبرانه به این آیه با توجه به عاقبت گوش سپردن به سخنان باطل میتوان گفت : مقصود این است هر امری که ما را از یاد خداوند غافل ند در وهله اول گناه است و در وهله بعدی برای ما دارای عاقبتی جز عذاب درد ناک نیست.
بنابر این عشوه گری زنانه در آواز را نیز به جرأت میتوان جزئی از این دست امور نام برد از آن انواعی که یاد خدا را از قلب و ذهن برای مدتی هم که شده خواهد برد.
در کنار تمام این نمونه ها مطمئنا از لحاظ علمی ( منظور علم تمام ادیان) انجام دادن آنچه که برای ما اضافه و بهره ای ندارد امری باطل و در جا زدن و این در هیچ منطقی پسندیده نیست اما ممکن است عده ای به این موضوع اشاره کنند که لذت جنسی که در این بین عایدشان میشود شیرین است و یا اینکه تنها صرف علاقه و بی منظور در گیر این امر میشود و قصدی من باب طمع ورزیدن ندارند.
باید گفت که هیچ گاه نمیتوان خود را مبرا از منظور های شهوانی دانست. امام علی علیه السلا سخن مشهوری دارند که یقینا همگی شنیده اید به زنان جوان سلام نمی کنم تا مبادا نازکی صدای آنان برایم خوشایند باشد.( امام علی علیه السلام از سلام کردن به زنان جوان اکراه داشت)
این درسی است برای ما. امام معصوم که از عصمت خود آگاه است و برای اظهر من الشمس است که هیچ گاه بنا به هیچ شرایطی حتی ترک اولی نیز نخواهد کرد در کنار همه این ها بگذارید این موضوع را که امام معصوم در زمره السابقونیست که در کارهای نیک طبق فرمایش قرآن ( فالستبقوالخیرات) از دیگران پیشی میگیرند اما مگر ممکن است که ثواب سلام را به این راحتی از کف بدهد؟
این بدین معناست که امام بسیاری از امورش من باب آموزش است.
در ادعیه های رسیده از امام سجاد ( علیه السلام) در صحیفه سجادیه به نوعی سخن گفته میشود که گویی امام خود را مرتکب گناه میداند حال که چنین نیست و امام معصوم است این ها تماما برای آموزش به آحاد بشر است.
لذت جنسی و یا هر نوع لذتی که از راه شنیدن به صدای آواز زنان به دست می آید به هر نحوی دارای جایگزین های مناسبی است.
اینکه نفس اماره همواره به سوی بدی ها امر می کند آیه قرآن است اما اینکه با استعانت از خداوند میتوان راه درست را پیمود نیز عصاره ای از کل کتاب خداست .
فطرت هر انسانی پاک است و خدایی اگر در راه بدی ها قدم برداریم بدی می آموزد و در راه خوبی نیکی ها را.
اگر برای آرامش درونی نوای قرآن را بشنویم یا خود بخوانی آرام بخش ترین موسیقی ها خواهد بود زیرا که خداوند میرماید : الا بذکر الله تطمئن القلوب. آگاه باش که دل با یاد خدا آرام میشود.
پس این قبیل موارد که جت آرامش های روانی بهترین کار شنیدن موسیقیست عمل لغو و بیهوده ایست.
فارغ از این ها تمام مردان نسبت به زنان امیال جنسی دارند و نمی توان مردی را یافت که نسبت به زنی که در حال خوانندگی است ( مشخصا وضع مناسبی نیز ندارد) طمع نکند. چنین مردی حتما از یک بیماری رنج می برد. این که طمع می کند عجیب نیست زیرا که امیال جنسی غریزه ای خدادایست برای تشکیل زندگی از این رو مهار آن سخت است و با نفس را برای این امر رام کرد.
به هر حال در پایان باید گفت که آواز های زنانه چه از منظر اسلام و قرآن و چه از منظر عقل نمی تواند دلیلی برای اجابت آرامش و به دست آوردن تعالی روح باشد.
ان شاء الله در مقاله آینده از عواقب این گونه عشوه گری ها در صدا نوع گفتار و تزلزل بنیان خانواده طلاق های عاطفی با دلیل هایی مشابه سخن خواهیم گفت.
انتهای پیام/ت