امتیازات قبل از بعثت پیامبر(ص)
پیامبراکرم(ص) قبل از این که مبعوث به رسالت شود، دارای امتیازات و ویژگی های منحصر به فردی بود که در این مقال به برخی از آنها ارشاره می کنیم:
امانتداری و صداقت:
قبل از آنکه پیامبر در چهل سالگی به مقام پیامبری برسد، همه مردم او را به عوان امین و راستگو می شناختند و هرگز در او گناه و انحرافی ندیده بودند. در این رابطه به دو فراز تاریخی زیر توجه نمائید.
اعتراف ابوسفیان به راستگویی پیامبر(ص)
یکی از کسانیکه با پیامبر مخالفت زیادی می کرد، ابوسفیان بود. وی در سفری تجاری با امپراطور روم ملاقات نمود. او از ابوسفیان درباره پیامبر(ص) سؤالاتی کرد؛ امپراطور روم از ابوسفیان پرسید: ( آیا قبل از نبوت محمد(ص) هیچگاه از او دروغی شنیده بودید؟) ابوسفیان جواب داد: ( نه! او در میان ما از هر جهت راستگو بود.)
رفع اختلاف با نصب حجرالاسود توسط پیامبر(ص)
هنگامی که پیامبر(ص) 25 ساله بود، قبایل مکه تصمیم گرفتند کعبه را ویران کنند و نوسازی نمایند. در پایان در مورد نصب حجرالاسود اختلاف شدیدی به وجود آمد تا اینکه " ابومغیرة بن عبدالله" پیرترین فرد مکه، پیشنهاد داد برای رفع اختلافات هر کس وارد مسجد الحرام شد حجرالاسود را نصب کند، همه منتظر بودند ببینند چه کسی وارد می شود، ناگاه محمد(ص) به عنوان نخستین نفر از درب وارد شد، همین که او را دیدند همه فریاد زدند ( هذا الامین رضینا، هذا محمد) این امین است به داوری او راضی شدیم، این محمد است.)
وقتی محمد(ص) به آنها رسید، ماجرا را به پیامبر گفتند. پیامبر(ص) بی درنگ به آنها فرمود: ( پارچه ای بیاورید.) حجرالاسود را در آن گذاشتند و از هر قبیله ای یک نفر نماینده آمد و سرپارچه را گرفتند تا نزدیک جایگاه شد. سپس پیامبر (ص) با دستان مبارک خویش حجرالاسود را در جای خود قرار دادند.
توجه خاص الهی به پیامبر(ص)
حضرت علی(ع) می فرماید: ( از هنگامی که پیامبر(ص) از شیرخوردن گرفته شد، خداوند بزرگترین فرشته خود را با آن حضرت همراه کرد تا همواره در شب و روز او را به راه های شایسته و اخلاق نیک و روش های انسانی تعلیم دهد.
عبادت پیامبر (ص) در کوه حرا
قبل از بعثت یکی از برنامه های پیامبر(ص) عبادت های فراوان بود. در روایت است که پیامبر(ص) قبل از پیامبری در هر ماه چندین بار و در هر سال همه ماه رمضان را بر فراز این کوه عظیم می رفت در عظمت پروردگار می اندیشید و خداوند متعال را عبادت می نمود.
اوضاع عربستان قبل از بعثت
این امتیازات پیامبر اکرم(ص) در اوضاع به سامان و در تعالی مکارم اخلاقی مردم عربستان نبود، بلکه در آن دیار جهل و خرافات و انحرافات اخلاقی و ... چنان بیداد می کرد که از آن روزگار به عنوان "عصر جاهلیت" نام می برند.
جنگ و خونریزی، شهوت پرستی و مال دوستی، وضعیت بد بهداشت و رجحان امتیازات طبیقاتی بر امتیازات انسانی و از همه مهم تر نگاه پست به زن تا جایی که زنده به گور کردن دختران از افتخارات این قوم محسوب می شد در بین مردم آن زمان چنان گسترش داشت که گویی جامعه خسته از این انحرافات منتظر یک منجی بود، منجی که از آلام مردم تهدیست و رنج کشیده به خصوص قشر غلامان و غلامزادگان کم کند.
اوضاع مردم در عصر جاهلیت از هر جهت زشت و وخیم بود به منظور روشن شدن اوضاع مردم در قبل از بعثت پیامبر اینگونه بود:
جنگ و ناامنی
می نویسند؛ در تاریخ جاهلیت 1700 جنگ میان قبایل عرب اتفاق افاد که منشاء آن نادانی، تعصب، فقر، بی رحمی و ریاست طلبی بود. حضرت علی (ع) در نهج البلاغه، خطبه 89 درباره ناامنی زمان جاهلیت می فرماید: ( میوه درخت جاهلیت فتنه و آشوب بود، غذای مردم آنها مردار، لباس زیر آنها ترس و لباس روی آنها شمشیر بود.)
امتیازات طبقاتی و قبیلگی
یکی از سنت های غلط آنها که موجب بسیاری از جنایات می شد، امتیازات طبقاتی بود، امتیاز به ثروت، امتیاز به نژاد، امتیاز به زبان و ... موجب شده بود که ثروتمندان بر مستمندان حکومت کنند، مثلا پس از ظهور اسلامی می گفتند: ( چرا قرآن بر دو نفر از برجستگان پولدار که در دو شهر زندگی می کردند ( عروة این مسعود) در طائف و (ولید بن مغیرة) درمکه نازل نشده است؟ بلکه بر فردی یتیم و فقیر نازل شده است( سوره مبارکه زخرف آیه 31)
بی عفتی و انحراف جنسی
بی عفتی و بی ناموسی در حدی بود که به طور آزاد و رسمی زنا انجام می شد. ( عبدالله بن ابی) شش کنیز داشت و آنها را به زنا مجبور می کرد در آیه 33 سوره مبارکه نور خداوند می فرماید: (کنیزان خود را به زنا مجبور نکنید؛ اگر آنها خواستار پاکیزگی هستند)
قتل و آدم کشی
از رسم های غلط جاهلیت این بود که نه تنها دختران را زنده به گور می کردند، بلکه از ترس فقر و تهیدستی پسران را نیز زنده می کشتند؛ خداوند متعال در سوره مبارکه انعام آیه 15 می فرماید: ( فرزندانتان را از ترس فقر نکشید ما آنها و شما را روزی می دهیم.)
وضع زن در جاهلیت
یکی از وحشتناک ترین رسوم و عادت های شوم دوران جاهلیت، دخترکشی بود. این یکی از زشت ترین صورت های ظلم در تاریخ به حساب می آید. انسانی ضعیف و بی دفاع را زنده به گور می کردند و یا گردن می زدند و یا از بالای کوه به پایین پرت می کردند تا بمیرد.
در قرآن کریم آیه 58 سوره مبارکه نحل می خوانیم: ( وقتی که به آنها مژده داده می شد همسرش دختر آورده، چهره اش از این خبر سیاه می شد و خشم و اندوه او را فرا می گرفت. از مردم پنهان می گردید و با خود می گفت: آیا او را با این حال ننگ و خواری نگه دارم یا او را زیر خاک پنهان سازم؟!
بت پرستی در جاهلیت
بت پرستی در جاهلیت به اوج خود رسده بود، هر دسته ای برای خود بت و بت هایی داشتند. در تاریخ نقل شده که تعداد بت ها به 16 هزار عدد می رسید که 360 بت آنها به تعداد شمار روزهای سال، بت های معروف بودند و 9 بت از بت های بزرگ و معروف بودند و داخل کعبه را پر از بت کرده و به قصد پرستش بت ها اطراف کعبه را طواف می کردند.
خرافات و بیهوده گرایی
مردم جاهلیت در خرافات و افسانه پرستی غرق بودند. به عنوان نمونه، جمعی از آنها هنگام طواف کعبه لخت مادرزاد می شدند و سوت می کشیدند و کف می زدند و نام این وحشی بازی را عبادت خدا می گذاشتند! خداوند متعال در سوره انفال آیه 35 به این مطلب اشاره می فرماید: ( و نمازشان در خانه (خدا) جز سوت کشیدن و کف زدن نبود، پس به سزای آنکه کفر می روزیدید این عذاب را بچشید.)
لجاجت
مردم جاهلیت در راه آیین خرافی خود به قدری لجوج و یک دنده بودن که حاضر نبودند به هیچ وجه از آن دست بکشند. حتی در روایات آمده می گفتند: ( اگر به ما بگویی کوه ابوقبیس را با دست خود برداریم برای ما آسانتر از گفتن ( لا اله الا الله ) است.)
مرگ را با چشم خود می دیدند، در عین حال از بت پرستی دست نمی کشیدند.
با توجه به وضع مردم جاهلیت و وضع سایر نقاط جهان به عمق سخن پیامبر (ص) پی می بریم که فرمود( هیچ پیامبری در راه ابلاغ رسالت مانند من آزار ندید.)
یاری مهربان به عنوان همسر
اما تحمل این شرایط سخت اگر چه برای پیامبران یک رسالت و وظیفه است و خداوند برای آنها مهربانی با امت را مقرر کرده است اما یاری و همراهی همسری مهربان و دلسوز و با ایمان خود نعمتی است که پیامبر اسلام از آن به خوبی برخوردار بود.
خدیجه (ص) 25 سال با پیامبر (ص) زندگی کرد و پیامبر هرگز فداکاری ها و مهربانی های خدیجه را فراموش نکرد . هر گاه به یاد او می افتاد می فرمود: ( خدیجه وقتی به من پیوست که همه از من دور می شدند او در راه اسلام مرا تنها نگذاشت، همواره از من حمایت نمود خدا او را رحمت کند که بانوی پر برکتی بود و من از او دارای شش فرزند شدم( بحارالانوار ج 16 ص 12)
مقام و منزلت خدیجه (س) از دیدگاه رسول خدا
رسول خدا (ص) می فرماید: ( سوگند به خدا، خدیجه هنگامی به من ایمان آورد که همه مردم کافر بودند، هنگامی پناهم داد که همه مرا ترک می کردند هنگامی تصدیقم نمود که همه مرا تکذیب می کردند( بحارالانوار ج 16 ص 12).
انتهای پیام/ ت