قلمدون
 
این وبلاگ به کمپین *من عاشق محمد(صلّی الله علیه و آله و سلّم) * هستم، پیوست


حجاب و عفاف، قدرت برتر و نرم مردم ایران به ویژه زنان ایران است و اهمیت و تأثیرگذاری آن به جهت اصالت و قدمتی است که در خون و ریشه مردم این سرزمین دارد از در روزگار امپراطوری ایران گرفته تا زمان ایران اسلامی...

 توطئه قلدر، همچنان ادامه دارد

 

زنان و مردانی که به خاطر خصلت‌های نیکوی جوانمردی و پاکدامنی، نجابت، اصالت، سلخشوری و آزادگی به " آریایی" ملقب شدند، هرگز در تاریخ خود نه اهل تجاوزگر سیاسی بوده‌اند و نه افسارگسیخته فرهنگی، اما شدیدترین برخوردها را با متجاوزان به فرهنگ و عفت خود در تاریخ ثبت کرده و آن را چون گوهری گرانقدر با قدمت  8 هزار ساله حفظ کرده‌اند.

 

حجاب و عفاف به عنوان بخشی از شناسنامه فرهنگی، به عنوان یک کالای فرهنگی – صادراتی مردم ایران، یکی از مهم‌ترین مفاهیمی است که حجابی که برای زن و مرد ایران عفت، سلامت روح، سلامت تن و در نهایت سلامت اخلاق به همراه دارد خون‌بهای تعرض به آن جان متجاوزان و متدعیان خواهد بود.  

بیش از یک قرن پیش، طبل بد آواز کشف حجاب در ایران نه از بین خانواده‌ها اصیل بلکه از بین اشراف به صدا در آمد، اشرافی که با شناخت دنیای صنعتی غرب، راه پیشرفت و برون رفت از ایرانی غیرصنعتی و پیشرفته را در ظاهر بی حجاب غربیان می‌دیدند، به واقع نخستین نشانه‌های کشف حجاب در دربار ناصرالدین شاه قاجار و محافل روشنفکری که از آن دوران رونق گرفت؛ دیده شده است. سفر اروپایی ناصرالدین شاه تجربیاتی را برای او به همراه داشت که کشف حجاب را می توان یکی از ثمرات پدیده آشنایی وی و سایر تجددخواهان با فرهنگ و نوع پوشش زنان اروپایی دانست.

ضدفرهنگی که با مقاومت شدید خانواده‌های ایرانی رو به رو شد تا اینکه رضاقلدر آن را به روز ضرب و شتم زنان محجبه ایرانی به خرد فرهنگ اصیل ایران داد. لقمه‌ای که هرگز بر سر سفره فرهنگی خانواده‌های ما برای خود جایی باز نکرد و غم ورود این مهمان متجاوز ردی از اشک و خون بر چهره ایرانیان جاری کرد.

فی المثل در تاریخ آمده است : ( هفدهم دیماه 1314در این روز که در زندگانی زنان ایران اهمیت بسزائی دارد شاه به دانشسرای عالی رفت تا گواهینامه فارغ التحصیل ها را بدست خود به دانشجویان بدهد، ملکه ایران و دو دختر بزرگش که با لباسی اروپائی و بدون حجاب بودند همراه شاه به دانشسرای عالی آمدند.

... شاه چنین گفت: «من بی اندازه خوشحالم زنانی را در اینجا می بینم که در نتیجه تحصیل و آموختن دانش آمده اند وضع و موقعیت حقیقی خود را به ببینند، حقوق و منافع خودشان را بهفمند. همان طوری که خانم تربیت خاطرنشان ساخت زنان کشور ما به علت کنار ماندن از جامعه قادر نبودند استعداد و لیاقت ذاتی خود را نشان دهند. در حقیقت من باید بگویم آنها قادر نبودند استعداد و لیاقت ذاتی خود را نشان دهند. در حقیقت من باید بگویم آنها قادر نبودند وظیفه ای را که نسبت به کشور محبوبشان بر عهده داشتند انجام دهند و با خدمت و صمیمیت خود را آن طوری که باید و شاید بشناسانند اما در حال حاضر علاوه بر حق شخصی مادری می توانند از حقوق و مزایای دیگر اجتماعی بهره مند گردند. ما نباید تصور کنیم که ممکن است نیمی از افراد ملت را به حساب نیاوریم و یا به عبارت دیگر نباید این نیت را داشته باشیم که نیمی از قوه عامله مملکت بیکاری و عاطل و باطل بماند. شما زنها باید این روز را که روز سعادت و موفقیت شماست روز بزرگی بدانید و از فرصتی که بدست آورده اید برای خدمت به کشور خود از آن استفاده کنید...

شما خواهران و دختران من حالا که داخل جامعه شده اید و برای پیشرفت خود و کشورتان این قدم را برداشته اید باید بفهمید که وظیفه شما این است که برای کشور خودتان کار کنید، سعادت آینده در دست شماست زیرا شما مربیان فرزندان این مملکت هستید و شمائید که باید نسل آینده را تربیت کنید.)

بنابر گفته شاهدان در تمام طول سخنرانی شاه بعضی از بانوان چنان از بی‌حجابی خود ناراحت بودند که رو به دیوار ایستاده و روی خود را بر نمی گرداندند و از گریه خود نمی توانستند جلوگیری نمایند.  

رضا خان بعدها برای مبارزه با استقامت مردم در برابر موضع بی‌حجابی دست به سوی مطبوعات دراز کرد و با استراتژی حمله به حجاب  به عنوان قدرت نرم با بهره گیری از مطبوعات پا به میدان جنگ فرهنگی نهاد.

در این دوران تبلیغ و شعار " آزادی زنان" درمطبوعات چنان صراحتی یافت که در سال 1306 روزنامه حبل المتین دلایلی را برای وجوب بی حجابی نوشت!!‌

رضا شاه که  ریشه‌دار بودن تفکر دینی و مبانی ارزشی حاکم بر جامعه ایرانی را مانعی جدی بر سر راه فرآیند مدرن‌سازی می‌پنداشت؛ در دی ماه سال 1307 هجری شمسی، قانون لباس های متحدالشکل را در مجلس شورای ملی به تصویب رسانید و از آن پس ابتدا درباریان،دولتمردان و سپس کارمندان دولت مجبور به پوشیدن کت و شلوار و کراوات و کلاه فرنگی شده و با مظاهر بی حجابی در مجامع عمومی ظاهر شدند.

از اقدامات قهری نظام سلطنتی علیه نظام در دوران رضا شاه می توان به مبارزه سخت با حجاب نام برد. مبارزاتی که در قالب : ممنوع بودن حضور  آموزگاران و دختران دانش‌آموز محجبه در مدارس، ممنوع بودن قدم زدن و ازدواج  افسران ارتش با زنانی که حجاب داشتند؛ ممانعت از حضور زنان باحجاب در اتوبوس، هتک حرمت و اهانت و کتک زدن زنان محجبه در معابر توسط پاسبان ها می توان نام برد که زنان باحیاء زیادی را به انحاء گوناگون شهید و یا به کام مرگ کشاند.

چیزی که در این اتفاق بسیار به چشم می آید حمایت های انگلستان از این اتفاق است که نشان می دهد این پدیده نامبارک منشاء بیرونی داشته به طوری که حتی کشورهای استعماری هم در یک جامعه شناسی دقیق متوجه این امر شده بودند که فرهنگ غنی و قوی ایرانی را باید با ابتذال زنان شکست و با شکسته شدن و بی هویت شدن فرهنگی این سرزمین به اهداف شوم استعماری خود نزدیک شوند.

و در این میان باز هم روحانیت مبارز و مرجع دینی مردم بود که دست به اعتراض گشود و مخالفت های گسترده از خود نشان داد تا جایی که از شهرهایی نظیر قم ، اصفهان ، شیراز و مهم تر از همه قیام مسجد گوهر شاد سطح وسیعی از اعتراضات را نشان می دادند.

                  

برای مثال : مرجع تقلید وقت، آیه الله العظمى شیخ عبدالکریم حائرى(ره) در برابرمسأله کشف حجاب، موضع قاطع گرفت و گفت: "مسأله دین و ناموس است تا پاى جان باید ایستاد. " در این مورد طى تلگرافى به رضاخان، خشم خود را نسبت به کارهاى خلاف شرع، از جمله کشف حجاب، ابراز داشت، ولى رضاخان حامل نامه را دستگیر و زندانى کرد و تلگرافى تهدیدآمیز و آمیخته با اهانت و تحقیر در جواب تلگراف ایشان، ارسال نمود.

و در این اعتراضات خون‌هایی که ریخته شد و زنانی که مجروح شدند.. .

برای مثال :  یکى از قیام‏هاى خونین مردم مسلمان ایران به رهبرى مراجع تقلید در قرن معاصر، که نقطه عطفى در تاریخ قیام‏هاى اسلامى در تاریخ صد ساله اخیر است، قیام مردم مسلمان در مسجد گوهرشاد، در کنار مرقد مطهر حضرت امام رضا علیه السلام بر ضد دیکتاتورى رضاخان و کشف حجاب او است.
هنگامى که رضاخان کشف حجاب اجبارى را به اجرا گذاشت، علماى وقت از هر سوى کشور اعتراض شدید خود را اعلام داشتند، از جمله مراجع و علماى برجسته مشهدمقدس در آن وقت، مانند: آیه الله العظمى حاج آقا حسین قمى، آیه الله حاج شیخ محمد آقازاده، آیه الله شیخ‏هاشم قزوینى، آیه الله سید عبدالله شیرازى، آیه الله سید على اکبر خویى، آیه الله شیخ غلامحسین قزوینى، آیه الله سیدعلى سیستانى و... در بیت آیه الله العظمى سید یونس اردبیلى(ره) اجتماع کردندو اعتراض شدید خود را طى تلگرافى به رضاخان ابلاغ نمودند، این تلگراف با امضاى 31 نفر از علماى برجسته مشهد مزین شده بود.
در میان مراجع و علماى وقت، نام مرحوم آیه الله العظمى حاج آقا حسین قمى، باقیام خونین مسجد گوهرشاد، آمیخته شده است، چرا که او نقش بیش‏تر در این قیام داشت، او در آغاز ماه ربیع الثانى سال 1354 قمرى از مشهد به تهران هجرت کرد ودر باغ سراج الملک شهررى به تحصن نشست، او مى‏گفت: "اگر پیش‏رفت جلوگیرى از کشف حجاب بستگى به کشته شدن ده هزار نفر که در راس آن‏ها حاج آقا حسین قمى (خودم) داشته باشد ارزش دارد. " و در مورد دیگر فرمود: "جایز است. " هنگامى که مردم از ورود آیه الله حاج آقا حسین قمى به تهران با خبر شدند، گروه گروه به صورت دسته‏هاى عزادارى به دیدار او مى‏شتافتند، به طورى که جمعیت زیادى در آن باغ و اطرافش اجتماع نمودند، رژیم رضاخان که سخت هراسناک شده بود، به وسیله کماندوهایش، آن باغ را محاصره کردند، و از ورود علما و مردم به آن‏جا جلوگیرى نمودند، به این ترتیب آیه الله حاج آقا حسین قمى را در آن باغ زندانى‏کردند.
او در یکى از جلسات با صراحت فرمود: "امروز اسلام فدایى مى‏خواهد، بر مردم است که قیام کنند
. ".

با روی کار آمدن پهلوی دوم، جنگ روانی علیه حجاب به بالاترین حد خود رسید و این درست نقطه مقابل عملکرد رضاپهلوی در به راه اندازی جنگی سخت با مقوله قدرت نرمی چون حجاب بود، محمدرضا شاه در تعقیب کارهای پدر فقط پوسته ظاهری را تغییر داد و به جای اعمال جبر فیزیکی به عملیات روانی و محدودسازی زنان محجبه و حتی شوهران آنان پرداخت. او در این راه از روش هایی نظیر شرط ثبت‌نام و استخدام و ادامه اشتغال دختران و خانم ها منوط به نداشتن حجاب و بالاخص چادر ، دروغ‌ پردازی و  تاریخچه سازی درجهت  چگونگی ورود حجاب به ایران، مخالف بودن حجاب با شئون اجتماعی زن، تحریک احساسات زنانه مبنی بر اینکه حجاب وسیله‌ای در دست همسران برای زورگویی و دربند کشیدن آنان می‌باشد و ... همچنان با این سنت اسلامی و ملی مبارزه می‌شد.

امام خمینی در خصوص مسئله کشف حجاب معتقدند که ("نقشه این بود که با توطئه کشف حجاب مفتضح در زمان قلدر نافهم، رضاخان، این قشر عزیز را که جامعه را باید بسازند، تبدیل کنند به یک قشرى که فاسد کنند جامعه را و این نقشه نه اختصاصى به شما بانوان داشت، بلکه جوانان مرد را هم همین طور، بکشانند به مراکز فساد و آن طور که مى‏خواهند آن‏ها را تربیت کنند که اگر چنانچه کشورشان به دست هر کس بیفتد، بى‏تفاوت باشند یا مؤید... مع الاسف زن در دو مرحله مظلوم بوده است؛ یکى در جاهلیت... و اسلام منت گذاشت بر انسان، زن را از آن مظلومیتى که در جاهلیت داشت، بیرون کشید. درموقع دیگر، در ایران ما، زن مظلوم شد و آن دوره شاه سابق بود و شاه لاحق، به اسم این که زن را مى‏خواهند آزاد کنند، ظلم کردند به زن. زن را از آن مقام شرافت و عزت که داشت، پایین کشیدند... درصورتى که زنْ انسان است؛ آن هم یک انسان بزرگ. زنْ مربى‏جامعه است... سعادت و شقاوت کشورها بسته به وجود زن است. زن با تربیت صحیح خودش انسان درست مى‏کند. مبدأ همه سعادت‏ها از دامن زن بلند مى‏شود و مع الاسف زن را به صورت یک لُعبه در آوردند این پدر و پسر... آن قدر جنایات که به زن کردند، به مردان نکردند. "

                     

اما این توطئه همچنان ادامه دارد، امروز بیش از 79 سال از روزی که دستور منع حجاب توسط رضامیرپنج صادر شد می‌گذرد اما هنوز حجاب به عنوان یک قدرت نرم و فزاینده زن ایرانی و غیرت به عنوان یک قوه قهریه مرد ایرانی در قبال حفظ عفت زنان در این مرز و بوم به عنوان یک کالای فرهنگی استراتژیک در معادلات سیاسی رخ می نمایاند.

معادلات سیاسی که حتی در جنگ کسب محبوبیت و قدرت بین دولت‌ها متأسفانه به سیاست‌زدگی دچار شده است.

جنگ نرم در جغرافیای جهانی چنان رو به  گسترش که شاهد هستیم کشورهای متجاوز فرهنگی برای رخنه به کشورهای هدف برای بازوهای انتقال دهنده کالاهی مخرب فرهنگی خود اعم از فیلم، ترانه، لوازم‌های فرهنگی مرتبط چون آرایشی، پوششی و حتی خوراکی بودجه‌ای هم‌ردیف سازمان‌های نظامی خود بلکه بیشتر قرار می‌دهند و در این زمینه از هیچ نوع خیانتی فروگذاری نخواهند کرد.

امروزه جنگ در دنیای سایبری و فضایی ( ماهواره‌ای) چنان قدرتمند در حال پیشرفت است که نه تنها باید برای مقابله با آن همیشه آماده بود بلکه باید مرزهای‌ فرهنگی کشور را در جهت ورود کالا به شدیدترین دستاوردهای فرهنگی مقابله کننده با نفوذ، مجهز کرد و این امر نیاز به توجیه خطر جنگ فرهنگی مسئولان، شناخت راه‌ها و لوازم نفوذ فهرنگی و  برنامه‌ریزی برای مقابله با آن را دارد.

حجاب و عفاف در تیررس این جنگ افزارهای فرهنگی دشمن قرار دارد ، املروزه در  جهان 300 ماهواره تلویزیونی فعال است که از این تعداد 116 ماهواره فضای ایران را پوشش می‌دهند. شبکه‌های فارسی‌زبان که فقط برای فارسی‌زبانان و خصوصاً ایرانی‌ها برنامه تولید و پخش می‌کنند، هم‌اینک به بیش از 160 کانال رسیده است. ماهواره‌هایی که در فضای ایران فعالند، امکان دریافت حدود 18 هزار شبکه تلویزیونی را فراهم کرده‌اند و از این تعداد حدود 2 هزار شبکه را با دیش‌های معمولی می‌توان با کیفیت بالا دریافت کرد.

بررسی‌ها نشان می‌دهد، در بین این شبکه‌ها، 380 کانال به صورت شبانه روز در حال پخش موسیقی، کلیپ، رقص، آهنگ‌های درخواستی و کنسرت هستند. حدود هزار و 200 شبکه در خلال برنامه‌های خود، کلیپ‌ها و شوهای موزیکال پخش می‌کنند. حدود 80 شبکه به نمایش مد و لباس اختصاص دارند.

در یک تحلیل محتوایی،‌ عمده آنچه این شبکه‌ها پخش می‌کنند و روی مخاطب اثر می‌گذارند، با سنت و فرهنگ اسلامی- ایرانی در تضاد بوده و آثار بسیار مخرب روحی و روانی دارند. شبکه‌های فارسی‌زبان در ابتدای راه‌اندازی، بیشتر موضوعات سیاسی را دنبال می‌کردند، لکن هم‌اکنون وارد حوزه فرهنگ شده، تغییر و تحولات فرهنگی را به صورت هدفمند در ایران دنبال می‌کنند. برخی از این شبکه‌ها مانند BBC فارسی، VOA، من و تو و فارسی وان، در میان مخاطبین شهرت بیشتری یافته‌ و توانسته‌اند بخشی از جامعه ایرانی را تحت تأثیر خود قرار دهند.
در میان این شبکه‌ها،‌شبکه فارسی شبکه فارسی وان بیشتر از دیگر شبکه‌ها، کانون خانواده را مورد توجه قرار داده است.

و این آمار در حالی باید مورد توجه  قرار گیرد که در مقایسه با سال 73 تنها سه شبکه تلویزیونی فارسی زبان شامل شبکه تلویزیونی گروهک نفاق و دو شبکه لس آنجلسی مشغول فعالیت علیه امنیت و فرهنگ مردم کشورمان بودند، در سال 91 این تعداد به 125 شبکه فارسی زبان رسیده که از این تعداد 13 شبکه فقط مخصوص پخش سریال و فیلم های سینمایی بودند.

بنابراین باید در نظر داشت، و ضعیت بد حجاب و عفاف در ایران اسلامی، نسخه‌ای هر چند ضعیف و نمایی هر چند متزلزل از کشف حجاب رضاشاهی است! اینار هم به کمک هنر و هنرمند، مطوباعات مکتوب در این زمان جابی خود را تمام قد به هنر هفتم داده اند و باز شاهد اشاعه فرهنگ مبتذل بدحجابی در راستای بی حجابی از طریق هنر و هنرمندان هستیم!

با این تفاوت که در زمان رضاشاه کشف حجاب یک قانون دیکتاتوری و جبر مآبانه بود و در این زمان بدحجابی یک اصل برای نشان دادن ظرفیت‌های بالفعل جامعه جوانان برای نفوذ دشمن ابتدا در مرز فرهنگی و سپس مرزهای سرزمینی است تا جایی که شاهد هستیم در طی دو سال گذشته باز هم این آمران به حجاب و ناهیان از بدحجابی هستند که اینبارهم به دست قانون شکنان بدحجاب مورد  ضرب و شتم قرار می‌گیرند و همچنان حجاب برای ماندن قیام دارد ، قیامی که فاطمه ای است و صبر و شجاعت زینبی به همراه دارد. 

انتهای پیام/ ت

 



نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 94/10/17 توسط منیره غلامی توکلی
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک