سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلمدون
 
این وبلاگ به کمپین *من عاشق محمد(صلّی الله علیه و آله و سلّم) * هستم، پیوست

  ایا میدانید موزه عبرت تهران در روزهای بهمن هر سال برای بازدید عموم چه گروهی و چه خانوادگی و چه فردی در ساعات معینی باز است؟

برای اطلاعات بیشتر به سایت موزه عبرت مراجعه کنید .

اینم از گزارش قلمدونی در مورد این موزه البته با عکس های اینترنتی

 

 

شکنجه گاه دیروز؛ عبرتکده امروز /موزه "عبرت"؛ جایی که یادمان بیاورد "آزادی رایگان نیست"


یشه واژه موزه از لغت یونانی موزین (Mousein) به معنای مقر زندگی است و در بیشتر فرهنگ لغات ایرانی آن را به برای حفظ آثار هنری و تاریخی، تعریف کرده‌اند. موزه‌ها در همه جای دنیا یادآور تاریخی از گذشتگان هستند که انسان با دیدن مجموعه آثار  موجود در آن حس زیبای نشاط و سرزندگی را دریافت می‌کند.

هان ای دل عبرت بین!

اما در جنوب تهران، نزدیکی‌های میدان امام خمینی(ره) موزه زندانی وجود دارد که با بازدید از آن دو حس متفاوت را تجربه می‌کنی؛ حس مظلومیت، استقامت، ایثار و حس نفرت و دَرَندِگی. هر چه تنفرت بیشتر می‌شود به قله رفیع ایثار نزدیک می‌شوی! هر چه دَرَندِگی بر تو ثابت می‌شود، اوج استقامت را بیشتر درک می‌کنی! دَرَندِگی طاغوت و استقامت ملت، نفرت از دیکتاتوری و ایثار برای نجات امت...

 در این موزه صداهای بسیاری وجود دارد که به گوش جانت می‌نشیند؛ صدای ناله همراه با صوت زیبای قرآن و شعارهای انقلابی/ صدای تندر ضربه شلاق و فریاد بازجو و فحاشی ... هر چه شلاق محکمتر در هوا می‌چرخد، صدای قرآن رساتر می‌شود! هر چه فحاشی بازجو گُر می‌گیرد، شعار انقلابی طوفنده‌تر می‌شود!

اینجا تهران – میدان امام خمینی - موزه عبرت

« آزادی رایگان نیست»!

وقتی در با صدای مهیب بر پاشنه آهنی‌اش می‌چرخد، سردی و سنگینی محیطی که بر آن پا می‌گذاری تداعی کننده محلی مخوف می‌شود! فکر کن چشمانت را هم بسته باشند و مانعی نیم متری پیش رو داشته باشی... این لحظه ورود به لانه «کمیته مشترک ضد خرابکاری» رژیم پلهوی است، جایی که از ابتدا قصد پایمال کردن مردم را داشتند و خود بر زمین کوبیده شدند، برای همین‌ست که موزه عبرت نام گرفته است؛ موزه‌ای که زندان است و شعارش این است که « آزادی که رایگان نیست»!

این زندان به شکل استوانه ای در سه طبقه، دارای چهار بند انفرادی با 86 سلول یک و نیم در دو و نیم متری و دو بند عمومی بود که همه بندها و راهروی های آن به نقطه میانی دایره ای منتهی می شوند. زندان با این که تنها ظرفیت دویست نفر را دارد ولی در بعضی مقاطع تعداد هشتصد نفر هم در آن جای داده شده است و در مجموع تعداد ده هزار نفر در آن نگه داری شده اند.

با دیدن تندیس مبارزین که از میله های مشرف به حیاط آویزان شده اند، باید گفت: اینجا موزه نیست، اینجا تماشاخانه نیست، اینجا عین زندگی است، هوای بودن در آن جریان دارد، تاریخ کوچکی از انقلاب است، کتابی مصوری‌ست که جسارت مردان انقلابی را به نمایش گذاشته و عجز دوهزار پانصد سال شاهنشاهی را با نگاه تو ورق می‌زند.

در این زندان همه چیز در عین سکون، جاری است!، در این زندان همه سکوت، پر از هیاهوست!، در این زندان  انگشت اشاره برای نشان دادن یا گزیده شدن بلاتکلیف است! در این زندان مخوف چشم‌ها برای زندانیان بندها ستاره می‌ریزند و نگاه ها دریا دریا خشم تثار دژخیم می‌کنند.

راه اندازی رکن 2 ارتش ایران به دست آمریکا

قاسم حسن پور رئیس موزه عبرت، توضیح می دهد: «در راستای تامین اهداف آمریکایی ها در خاک ایران، رکن 2 در ارتش ایران راه اندازی شد. که در حقیقت ستون جاسوسی و ضداطلاعات ارتش ایران به حساب می آمد. از سوی دیگر ده مستشار آمریکایی به سرکردگی یاتسوویچ که زمانی در عضویت سی آی ای قرار داشت، موظف شدند روی طرح تاسیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور کار کنند. نتیجه کار این شد که طرح تدوین شده را به مجلس شورای ملی آن زمان بردند و دقیقا همان چیزی که نوشته شده بود به تصویب رسید  و  براساس این طرح یک صفحه قانون نوشته شد و یک دنیا اختیارات به ساواک دادند. سال 1336 ساواک با ریاست تیمور بختیار شکل گرفت. »

رئیس موزه عبرت ضمن نام بردن دستگاه های اطلاعاتی آمریکا اف بی آی و سی آی ای و نیز دستگاه های اطلاعاتی انگلیس ام آی سیکس و ام آی فایو رسالت اصلی سرویس اطلاعاتی ساواک را در داخل کشورمان این گونه توضیح می دهد : «هر دستگاه اطلاعاتی متعلق به هر کشوری می کوشد اطلاعات کشورهای هدف را به نفع منافع ملی کشور متبوعش جمع آوری کند، اما ساواک شکل گرفت تا اطلاعات داخلی کشور ما به نفع منافع آمریکایی ها و انگلیسی ها جمع آوری شود! با این اوصاف می توان نتیجه گرفت که در ایران سیستم اطلاعاتی به معنی بین المللی به وجود نیامد و کار نیروهای امنیتی، صرفا سرکوب مبارزات داخلی بود. سازمان اطلاعات امنیت کشور ایران در زمان تاسیس ده اداره کل داشت: امور اداری کارگزینی، مسئول کسب اطلاعات خارجی کشورهای هدف، اداره کل امنیت داخلی، حفاظت، فنی، تنظیم بودجه مالی، ضدجاسوسی و... معروف ترین اداره کل سازمان اطلاعات و امنیت کشور در آن زمان اداره کل سوم، امنیت داخلی یا ساواک بود. شاه از این اداره کل انتظار امنیت مطلق را داشت.

 حسن پور در ادامه با اشاره به اینکه «سال های 48، 49و 50 از جانب رژیم چهار دستگاه از جمله ساواک، شهربانی، ارتش و ژاندارمری مسئول کنترل اوضاع داخلی کشور بودند، ادامه می‌دهد: این چهار دستگاه به دلیل گرفتن امتیازات و پاداش خود نیز با یکدیگر سر رقابت و جنگ داشتند. بعضاً متهمین را از یکدیگر می قاپیدند و در کار هم سنگ اندازی می کردند. سال 1350 کمیته مشترک ضد خرابکاری ساواک و شهربانی با 375 پست سازمانی تشکیل شد. 264 پست متعلق به شهربانی و 111پست متعلق به ساواک بود  از تاریخ چهارم بهمن 1350 هر مبارز انقلابی و هر مجرم سیاسی که دستگیر می شد یک راست به همین زندان انتقال پیدا می کرد. ساواک در این جا نقش ام آی فایو انگلیس را بازی می کرد و شهربانی نقش «اسکاتلندیارد» را داشت. در این جا بود که شهربانی و ساواک نیز سرمیز رقابت به جان هم افتادند و در سال1352 کلیه اختیارات به دست ساواک سپرده شد و تنها نیروهای شهربانی در دل ساواک باقی ماندند.»

زندانیان ساواک، راویان زندان موزه عبرت

انقلابیون دهه 50 که خود زمانی زندانیان این بندهای مخوف بوده‌اند، اموزه روایت‌گران مسیر سرخ انقلاب هستند، اما به راستی شنیدن کجا بُوَد مانند دیدن، لمس کردن کجا بُوَد مانند وصف کردن .. در این زندان مخوف  90نوع شکنجه توسط بی‌رحم‌ترین افراد آموزش دیده ساواک توسط نیروهای انگلیسی و موساد اعمال می شد.

شکنجه‌گرانی که نه حرمت زن بودن را داشتند و نه شکنجه‌ها را بر اساس سن و سال اعمال می‌کردند ... در این زندان‌ها بود که زنان انقلابی چون طیبه واعظی دهنوی به شهادت رسیدند، مرضیه حدیدچی ها زنانه و زینبی صفت ایستادگی کردند، کوکب حاتمی‌ها شعار و نویسنده شدند.

روایتی کوتاه از شش سال، حبس در زندان ساواک

کوکب حاتمی از زنان انقلابی دهه 50 و از شاعران و نویسندگان امروز که 9 جلد کتاب با موضوع مقاومت و دفاع مقدس نوشته است ، می گوید: اوایل حضورم در زندان، یک خانمی هم در آنجا بود که وقتی فهمید مرا برای بازجویی می برند، شروع به گریستن کرد. موضوع را پرسیدم اما از این رفتارش فهمیدم که شکنجه های سختی در پیش دارم. مرا به یک اتاق بزرگ بردند و سوالاتی از من  پرسیدند اما چون پاسخ های درستی نمی دادم با مشت و لگد به جانم افتادند؛ به طوری که تعدادی از دندان هایم شکست و گاهی هم با اتو گردنم را می سوزاندند.

حاتمی در ادامه با بیان اینکه برای نحوه پاسخ دادن به سوالات ماموران ساواک آموزش خاصی ندیده بوده است، می گوید: برای پاسخ دادن به سوالات ماموران ساواک آموزش خاصی ندیده بودم و برای اینکه اصل ماموریتم را لو ندهم، پیش هر بازجو چیزی می گفتم. همین باعث شد بفهمند دروغ می گویم و بر شدت آزار و اذیت بیفزایند. تزریق آمپول های فراموشی را از همانجا آغاز کردند. این داروها باعث شد بعدها مدت طولانی را در فراموشی کامل به سر ببرم و حتی خود و خانواده ام را نشناسم. به آنها آمپول های "خوره ای" می گفتند. پشت سرمان ورم می کرد؛ تا مادامی که سر ورم داشت، کاری نداشتند و به محض خوابیدن ورم، مرفین تزریق می کردند. اثرات آن نوعی گیجی با فراموشی بود.

وی می افزاید: قریب به 6 سال در زندان تهران زندانی و تحت شکنجه های مختلف ماموران ساواک بودم و در این مدت تجربه حضور در پادگان جمشیدیه و زندان قصر را هم داشتم.





                                                                
                                                           

                                                                                  

 

تندیس گرانی که از ترسیم شکنجه شرم می‌کنند!

برای درک شدت آزار و اذیت مأموران سواک علیه زندانیان کافی است به تندیس زندانبانان و زندانیان که تاریخ توحش دژخیمان پهلوی را به تصویر کشیده است، نگاهی بیندازی،  44 نوع روش شکنجه‌ مانند تخته شلاق، سوزاندن ریش و بدن با الکل وفندک، آویزان کردن از سقف، زدن دستبند قپانی، بستن صلیبی به نرده های حیاط، بستن به آپولو، لگد زدن به شکم، سوزن فرو بردن به زیر ناخن و ناخن کشیدن،...اگر چه می‌دانی اینها همه مجسمه هستند اما باز هم دلت می‌لرزد و تمام فکرت به آن شکنجه‌هایی می‌رسد که حتی تندیس‌سازان هم رو  و تحمل ساخت آن را ندارند.

شکنجه‌هایی که علاوه بر شدت عمل، تحقیر کننده هم هستند، از شوک الکتریکی تا وارد کردن آب چوش در مثانه، از قفس داغ تا تعدی به زنان و دختران....

 

موزه عبرت، جغرافیای بی‌پایان ایثار و استقامت انقلابیون

جغرافیای این زندان اگر چه در دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و در اوج مبارزات مردم ایران برای زندانیان مشخص نبود – با چشمان بسته وارد این زندان می شدند-  اما اینکه ما با چشمان باز، بدون حضور خالقان سرخ بال و شکسته پر حماسه انقلاب اسلامی، مرزهای جغرافیای عشق مبارزان به اسلام را درک می‌کنیم و آن را با جان و دل پاس می‌‌داریم. مردان و زنان انقلابی که تمام سرزمین ما را موزه عبرت برای زیاده‌خواهان و سلطه‌گران دیکتاتور کرده‌اند تا جایی که بهشتی گلگون از لاله‌های دانش‌آموز، دانش‌جو، زنان قهرمان، مردان رزمی و علمی... پدید‌آورده‌اند، لاله‌هایی که هنوز در دشت جنون می‌رویند و عطر دل انگیز شهادت را به ارمغان می‌آورند.

حجت‌الاسلام و المسلمین عیسی سلیم‌ پور اهری از زندانیان این زندان در خاطرات خود نوشته است؛ "زندان و منزل زندگان هم وسیله خوبی برای امتحان است تا حس صبر و استقامت و مقاومت انسان نیرو گرفته و ظاهر گردد."

موزه عبرت کاری قرآنی می کند

اری  ایمان، آرمان‌گرایی، اعتقاد به رهبری انقلاب اسلامی، عدالت‌خواهی و دلزدگی مردم از رژیم منحوس پهلوی از مهم‌ترین مسائلی بود که باعث می‌شد، انقلابیون با امید به پیروزی این گونه زندان‌های مخوف را تحمل کرده و حتی در این مسیر جان خود را نیز به عنوان خون‌بهای پیروزی تقدیم کنند.

عاشورایی   رمز دست نیافتنی پیروزی ملت ایران بر رژیم طاغوت پهلوی و تمام دشمنان نظام جمهوری اسلامی به شمار می رود، انقلاب اسلامی به راحتی به ثمر ننشسته است و این را همه ملت ایران خوب می‌‌دانند اما تلنگری بر حافظه تاریخی هیچ وقت بد نیست چه بسا تأثیرگذار و جریان ساز است از این رو قدم زدن در تاریخ انقلاب اسلامی برای نسل انقلاب یک تجدید خاطره و برای نسل های بعدی آموزش و تربیت است.

 عبرت واژه‏اى است که در قلمرو تربیت کاربرد گسترده‏اى دارد، در قرآن کریم هفت بار کلمه عبرت آمده است برای نمونه در سوره حشر آیه 2 آمده است؛ « فَاعْتَبِروُا یَا اُولِى الاَبْصَارِ» یعنی؛ «پس عبرت بگیرید اى صاحبان چشم.» و مراد از چشم در اینجا می‌تواند آگاهی و بیداری باشد چرا که چشم بی بصیرت قاعدتاً عبرتی هم نخواهد گرفت و همچنین در سوره مبارکه یوسف آیه 111آمده است؛ «لَقَدْ کَان فِى قِصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لاِوُلِى الالْبَاب» یعنی؛ درسرگذشت آنان درس عبرتى براى صاحبان اندیشه بود.»

طاغوت همیشه در کنار حق قرار دارد، طاغوت به گور رفته پهلوی آخرین بازمانده از طاغوت بشری نبود که به دست ایرانیان مدفون شد و این حقیقت ما را بر این می‌دارد که در برابر طاغوتیان زمان همیشه آماده مبارزه و مقابله باشیم، طاغوتی که حال با نفوذ خود قصد ورود به عرصه سیاسی،علمی، فرهنگی و اجتماعی ما را دارد از این رو می‌توان گفت که موزه عبرت یک گنجینه بزرگ برای استقامت و محکی برای پایداری ملت ایران در برابر ظلم است.

انتهای پیام/ ت



نوشته شده در تاریخ یکشنبه 94/11/25 توسط منیره غلامی توکلی
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک