تحریم علیه ایران اسلامی، حربهای پوسیده و نخنما است که دیگر به عادتی دیپلماتیک و بداخلاقی سیاسی – اقتصادی از سوی یک کشور شناخته شده و متهم اصلی دشمنی با نظام و ملت ایران اسلامی، تبدیل شده است.
تحریم های بانکی، تجاری، علمی، نظامی و حتی حقیقی و حقوقی... که از سال های اول پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان سدی مانع پیشرفت همه جانبه و راه حلی برای انزوا کشاندن و شکننده کردن این نظام؛ بر مردم و مسئولان تحمیل شده است، با وجود طول عمری غالب بر چهاردهه در پسابرجام معنی دیگری دارد.
فروردین سال 94 بعد از توافق هسته ای ایران با گروه 1+5 تحلیل های موافق این رویداد بین المللی آن را آغاز لغو تحریم های ظالمانه اقتصادی و مالی چند جانبه اروپا و آمریکا علیه ملت ایران می دانستند و مخالفان یا به قولی ( دلواپسان)!نه تنها آن را در حد تعلیق تحریم ها هم نمی دیدند بلکه عده ای بر این باور بودند که آمریکا بر تعهدات خود پایند نبوده و قطعا در پس این توافق نامه شیطنت های بسیاری انجام خواهد داد.
این برداشت ها و تحلیل ها ناشی از محتوای اصلی بیانیه لوزان بود، آنچه از محتوای اصلی بیانیه لوزان (به زبان فارسی) به دست می آید، این است که
- پس از اجرایی شدن برنامه برجام، تمامی قطعنامه های شورای امنیت لغو خواهد شد
- همه تحریمهای اقتصادی و مالی چندجانبه اروپا و یک جانبه آمریکا و از جمله تحریم های مالی، بانکی، بیمه، سرمایه گذاری و تمامی خدمات مرتبط با آنها در حوزه های مختلف از جمله نفت، گاز، پتروشیمی و خودور سازی نیز فوراً لغو خواهند شد.
- تحریمها علیه اشخاص حقیقی و حقوقی، سازمان ها، نهادهای دولتی و خصوصی تحت تحریم های مرتبط هسته ای ایران از جمله؛ بانک مرکزی، سایر موسسات مالی و بانکی، سوئیفت، کشتیرانی و هواپیمایی جمهوری اسلامی، کشتیرانی نفت بهطور همه جانبه فوراً برداشته خواهند شد.
- کشورهای عضو گروه (1+5) متعهد هستند از وضع تحریم های جدید در موضوع هستهای خودداری نمایند.
و این در حالی است که در متن انگلیسی بیانیه لوزان، آمده است که
1. لغو تحریم ها منوط به پایبندی موثر ایران به تعهداتش است و در این صورت است که آژانس انرژی اتمی، ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا تحریم های هسته ای را تعلیق می کنند نه لغو!
2. در صورتی که ایران نتواند به هر یک از تعهدات خود در توافق ژنو عمل نماید همه تحریم ها مجدداً بر می گردد.
3. تمامی قطعنامه های شورای امنیت علیه برنامه هسته ای ایران همزمان با تکمیل تعهدات ایران نسبت به اقدامات برنامه هسته ای از جمله فردو، اراک و ... لغو خواهد شد.
4. تمامی تحریم هایی که علیه ایران به واسطه تروریسم، سوءاستفاده از حقوق بشر و موشک های بالستیک وضع شده است همچنان به جای خود باقی خواهند ماند.
نکته مهم و صد البته مغفول مانده – از سوی مذاکرهکنندگان ایرانی در تنظیم این بیانیه که به طور قطع رد شدن از خط قرمزهای مقام معظم رهبری در آن دیده می شود - تأکید متن اصلی انگلیسی برجام به تعلیق تحریم ها از سوی آمریکا و گروه مذاکره کننده اروپایی و از سوی دیگر باقی ماندن تحریمها علیه ایران به واسطه بهانههایی چون تروریسم و حقوق بشر (حقوق زنان) و موشکهای بالستیکی است.
چیزی که رهبر انقلاب با صدور الزامات و شرایط اجرای برجام بر آن تأکید داشتند: «...1. در اعلام اتحادیه اروپا و رئیسجمهور آمریکا باید تصریح شود که این تحریمها بهکلی برداشته شده است. 2.هرگونه اظهاری مبنی بر اینکه ساختار تحریمها باقی خواهد ماند، بهمنزله نقض برجام است... همچنین در سراسر دوره 8ساله وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانهای (از جمله بهانههای تکراری و خودساخته تروریسم و حقوق بشر) توسط هریک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظف است طبق بند 3 مصوبه مجلس اقدامهای لازم را انجام دهد و فعالیتهای برجام را متوقف کند.
رهبر انقلاب اسلامی با بصیرت و تیزهوشی دست خیانت پیشه و تفکر خصمانه شیطان بزرگ آمریکا و هم پیمانانش را شناخته و بارها و بارها به گونههای مختلف آن را تذکر داده و با دلسوزی چراغ روشنایی بخشی بر کوره راهی که برخی آن را راه نجات و تنها راه می دیدند، روشن کردند.
علاوه بر رهنمودهای رهبر انقلاب اسلامی، گروه ها و احزاب و طیف های مخالف برجام که سرسختانه و نامهربانانه از سوی رئیس جمهور دلواپسان نامیده شدند و به جهنم و درک ... دعوت شدند، این واقعیت را می دانستند که اعتماد بر آمریکا، تکیه کردن به دیواری شکسته، قبول کردن قول چوپان دروغگو، ترحم کردن به گرگی خونخوار و صدالبته شیطانی عهد شکن است.
اینکه یک روز بعد از اعلام اجرای توافق هستهای، وزارت خزانهداری آمریکا تحریمهای تازهای را در واکنش به آزمایش موشکی اخیر ایران وضع کرد. زنگ خطری بود که دولتمردان ما از آن به راحتی گذشتند و این چشم پوشی ها تا حد زیادی جسارت و انگیزه های عهد شکنی و تصورات باطل این کشور را مبنی بر تأثیرگذار بودن تحریم ها، عجز مردم ایران در برابر تحریم های اعمال شده و اراده دولتمردان ما بر اجرای یک طرفه برجام، قوی و قوی تر کرد.
جک لو، وزیر خزانه داری آمریکا 26 دی ماه سال گذشته گفته بود که« ما به ادامه تحریم فعالیت های ایران خارج از چارچوب برجام ادامه می دهیم. این تحریم ها شامل فعالیت های ایران در حمایت از تروریسم، فعالیتهای بی ثبات کننده منطقه ، اقدامات ناقض حقوق بشر و برنامه موشکی ایران است. همچنین لازم است متذکر شوم که به جز برخی موارد استثناء (مثل خرید فرش از ایران) سایر روابط اقتصادی ایران و آمریکا همچنان ممنوع است و اشخاص آمریکایی از جمله بانک های آمریکایی نمیتوانند وارد تراکنش و معامله با اشخاص ایرانی شوند.»
اگر چه در برهه ای از زمان آمریکایی ها برای آزادسازی زندانیان آمریکایی، تصمیم گرفتند تا مجموعه تحریمهای محدود و هدفمند برای تنبیه ایران بهخاطر انجام آزمایش موشکهای بالستیک را به تأخیر بیندازند. اما هرگز آن را از روی میز خود برنداشتند تاجایی که بعد از آزاد سازی جیسون رضائیان، رویتز نوشت که انتظار می رود با آزاد شدن خبرنگار واشنگتنپست تحریمهای یکجانبه بهسرعت اعمال شوند.
و این درست پیش بینی بود که در 27 اسفند سال گذشته محقق شد و 6 قانونگذار جمهوریخواه مجلس سنا، طرحی را برای تحریم ایران ارائه کردند ، این طرح که «مارک کرک»، «مارکو روبیو»، «کلی آیوت»، «دن کوتس»، «کوری گاردنر» و «میچ مککانل» حامیان اصلی آن بودند، ایران را به حمایت از «فعالیتهای تروریستی» و نقض حقوق بشر متهم کرده است.
پایگاه خبری هیل، مفاد این طرح موسوم به «قانون تحریم تروریسم و حقوق بشر ایران، 2016 را به شرح زیر بیان کرده است:
1) وضع تحریمهای جدید علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و شرکت هواپیمایی ماهان؛
2) قانونمند کردن ممنوعیتهای فعلی علیه دسترسی مستقیم و غیرمستقیم ایران به نظام مالی آمریکا و در عین حال، تقویت و کارآمد کردن الزامات سختگیرانه برای رئیسجمهور آمریکا جهت حذف ایران یا کشورهای دیگر از فهرست کشورهای حامی تروریسم؛
3) وضع تحریمهای جدید ایران علیه ایران به دلیل نقض حقوق بشر؛
این موارد نشان می دهد که دلنگرانی بخش عظیم از جامعه درست و به جا بود چرا که ما شاهد اعمال نظر جسورانه مقامات آمریکایی در خصوص سایر موارد داخلی و امنیتی کشور از کاندیداهای مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی تا پیشرفته های نظامی حتی تا مرز به مذاکره نشستن در این خصوص بودیم.! مواردی که از آن تحت عنوان « نفوذ در پسابرجام» می توان یاد کرد.
حربه وضع تحریم ها و فشارها علیه ایران و سایر کشورهایی که زیر سلطه آمریکا نرفته و این کشور توان مبارزه رو در رو نظامی و لشکر کشی به خاک این کشورها را ندارد آن هم به بهانه نقض « حقوق بشر» دغلبازی و ریاکاری غربی ها در برخورد با این مقوله است.
قابل توجیه نیست که دولتمردان آمریکا از ینگه دنیا به دنبال حفظ منافع خود در کشورهای آسیایی چون چین، کره شمالی و ایران باشند و یا به چون دایه ای دلسوزتر از مادر در اندیشه امنیت منطقه غرب آسیا یا حفظ امنیت سایر هم پیمانان خود در اقصی نقاط جهان دست به تحریم ها و فشارها علیه نظام های مستقل بزنند و دولتمردان آنها سرزمین های تحریم شده سکوت کرده و این حرکت آمریکا را فقط دارای مصرف داخلی بدانند.
چرا که سکوت در برابر ظالم یک شیطان بزرگ،نه تنها او را جسور و بی پروا تر کرده و بلکه شیطانک های دیگر را نیز به وادی دشمنی و به نوعی تحقیر و تحریک کشور فرا می خواند! چیزی که بدون رودربایسی باید گفت از سوی برخی از کشورهای همسایه ایران، با زبانی دراز و رویی باز در حال انجام شدن است از عربستان گرفته تا سایر کشورهای مرعوب منطقه تا کشوری ذره بینی به نام جیبوتی و تا فراهم کردن شرایطی که رئیس جمهور کشور بزرگ ایران اسلامی را به ترک نشست اخیر سازمان همکاری اسلامی در ترکیه وا می دارد.
در سطح بینالملل نیز شاهد بسیاری از واکنشها علیه مواضع خصمانه و سوء استفاده آمریکا از حقوق بشر هستیم.
کره شمالی در واکنش به انتقاد آمریکا در رابطه با حقوق بشر این کشور با صدور بیانیهای واکنش نشان داد و گفت: « ... واشنگتن از این موضوع به عنوان ابزاری برای اعمال فشار علیه کشورهای مستقل استفاده می کند». همچنین این اقدام وزارت امور خارجه آمریکا را حرکتی مغرضانه دانست و این کشور را بزرگترین ناقض حقوق بشر در دنیا معرفی کرد.
پیونگ یانگ افزوده است که «در قبال چنین اقدامات خصمانه آمریکا واکنش سختی نشان خواهد داد و اقدامات مقتضی را اتخاذ خواهد کرد.»
و چین در واکنش به گزارش حقوق بشر سالانه وزارت خارجه آمریکا که از چین نیز به عنوان یک کشور نقض کننده حقوق بشر یاد کرده است، اعلام کرد که آمریکا به کنوانسیون بین المللی حقوق بشر ملحق نشده است و از وضعیت حقوق بشری خوبی برخوردار نیست و تنها در سال گذشته میلادی در 50 هزار مورد تیراندازی در آن کشور بیش از 13 هزار نفر جانشان را از دست داده اند.
اما در کشور ما تقریبا می توان گفت بعد از برجام نگاه به این تحریم ها با شعار مصرف خانگی داشتن اظهارات خصمانه دولتمردان آمریکایی و بهانه تراشیدن برای توجیه کردن تحریم های جدید با این عنوان که تحریم های هسته ای برداشته شده است، بدون واکنش جدی و در عین حال تأثیرگذار دولتمردان به ویژه دستگاه دیپلماسی، رو به رو است و در این راستا گویی برای خالی نبودن عریضه هر از گاهی واکنشی کمی دورتر از لبخند دیپلماسی ارائه شده است!.
اعلام گزارش نقض حقوق بشر علیه کشور ایران اسلامی با قوانین برگرفته از دستورات دین مبین اسلام که در اکثر موارد با قوانین پوچ و ضدبشری کشورهای مدعی حقوق بشر تفاوت نه بلکه ضدیت آشکاری دارد؛ احترام نگذاشتن به قوانین یک نظام اسلامی، زیر سوال بردن دستگاه حقوقی کشور و همچنین مبارزه علنی با احکام قضایی برگرفته از دین اسلام است که در صورت بی پاسخ ماندن یا منفعل عمل کردن و یا در بعضی از اقشار مانند حقوق زنان به دنبال رضایت طرف مقابل بودن اجازه نفوذ به دشمن است و این اجازه دادن نوعی خیانت محسوب می شود.
در این راستا آیتالله لاریجانی طی سخنانی به تبیین این مسئله پرداخته و بیستم مهرماه سال 94 درجلسه عالی قضایی میگوید: آمریکا و کشورهای غربی در حالی به دلیل اجرای یک حق قرآنی به ما فشار سیاسی وارد میکنند که راه حل معقول و بازدارندهای برای مقابله با افزایش خشونت ها و کشتارهای داخلی خود ندارند....فشارهای حقوق بشری غرب علیه جمهوری اسلامی ایران دوباره به راه افتاده و موضوع قصاصها را مطرح کرده اند، در حالی که بارها گوشزد شده است که چگونگی اداره کشورهای اسلامی مبتنی بر ارزشهای اسلامی و ربطی به غربیها ندارد..... قصاص حقی قرآنی است و جمهوری اسلامی ایران هیچگاه از ارزشهای الهی خود عقب نشینی نخواهد کرد... غربیها در حالی در باب حقوق بشر و موضوع قصاص که حق اولیای دم است به جوسازی علیه جمهوری اسلامی میپردازند که کشتار مردم یمن و فلسطین و حمله به مردم در افغانستان و عراق و کشتن زنان و کودکان برایشان مهم نیست.
از این فرمایشات عالی ترین رتبه قضایی کشور میتوان برداشت کرد که جا دارد از آمریکا و همپیمانانش و کشورهایی که در زمینه حقوق زنان و کودکان خود ناقضترین کشورها در حد بینالمللی هستند، طرح شکایت کرد و نه تنها به دنبال احقاق حقوق زنان و کودکان و زندانیان و ... کشوری چون آمریکا و امثالهم بود بلکه باید این حقوق پایمال شده توسط آمریکا را در سایر کشورهای به ویژه کشورهای مسلمان پیگیری کرد و در این زمینه حتی میتوان علاوه بر ارائه مستندات و طرح شکایت به سازمان ملل، واتیکان را نیز به عنوان یک مجموعه دینی دنیای مسیحیت وارد عرصه و پاسخگویی کرد.
به قلم: منیره غلامی توکلی
انتهای پیام/غ