سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلمدون
 
این وبلاگ به کمپین *من عاشق محمد(صلّی الله علیه و آله و سلّم) * هستم، پیوست

 

مهریه یک مسئله بسیار مهم در جوامع پیرو ادیان الهی برای تشکیل خانواده است. حال این مسئله مهم با تحریفاتی که در ادیان مختلف از یهود تا مسیحیت به وجود آمده است  حذف و شاید دچار تغییرات ساختاری و فلسفی شده ، خود جای بحث دارد.

  • اولین مهریه ای که در تاریخ بشر از جانب خداوند متعال برای "اولین زن " در نظر گرفته شد، آموزش احکام از سوی شوهر او بود. یعنی خداوند حوا را با مهریه آموزش معارف دین بر آدم حلال کرد. مصداق این نوع مهریه تربیتی- معرفتی را می توانیم در مهریه هایی که پیامبر برای اصحاب خود قرار می دادند مثل آموزش سواد یا قرائت قرآن دید.

پس فلسفه مهریه را منحصرا نباید در مادیات جستجو کرد و این نخستین تغییر کارکرد مهریه در جامعه امروزی ما است.

 

  • یکی دیگر از مصادیق فلسفه مهریه " نشان دادن عشق و محبت مرد" به محبوب است. یعنی به دست آوردن دل زن و دلبری کردن مرد برای او. همین نکته است که مهریه را " عندالمطالبه" کرده  چرا که نمی شود قسطی و وامدار ! دل کسی را که بزرگترین سرمایه اوست خریداری کرد.

     

پس یکی دیگر از ابعاد فلسفه مهریه بحث نشان دادن محبت و عشق مرد به زن با دادن هدیه به اندازه توانش است ، مقداری که نمی شود برای آن حد و اندازه ای در نظر گرفت مگر جیب مرد که اینک متأسفانه تبدیل به یک گرو کشی و معامله شده است و کسی محبت محبوب را به سمت خود جلب می کند که مهریه کلانِ چه کسی داده و چه کسی گرفته را امضا بزند.

  • مهریه زن،  اجرای قانون طبیعت است « هر کسی طاووس خواهد جوز هندوستان کشد» هر کسی دلبر خواهد ، دلبری کند! یعنی : دادن هدیه از جانب طالب به مطلوب قانون طبیعت بین انسان و حیوان است.

     

پس یکی دیگر از ابعاد فلسفه مهریه ، خلق زیباترین وجه از خواستگاری و مطالبه گری با هدیه دادن  است ، چیزی که امروز شاهدیم به فخر فروشی دختران نسبت به هم تبدیل شده است.

 

  • دختران را با معیار ایمان، حیا ، عفاف ، اصالت خانوادگی و زیبایی انتخاب می کنند حال دختری که با تمام این معیارها سالیان سال عفیف زندگی کرده است، قطعا رایگان و با یک گفت و کلام از دل و جسم خود ، رونمایی نخواهد کرد و مهریه هدیه ای قدرشناسانه از جانب مرد به او برای این زیست سالم و عفیفانه است.

     

پس یکی دیگر از ابعاد فلسفه مهریه، قدردانی است که مرد برای زندگی عفیفانه دختر مورد علاقه اش می دهد و زیباتر اینکه در نخستین روزهای زندگی باشد،  که قطعا باعث سربلندی و اعتماد به نفس مرد خواهد شد. اما امروزه شاهدیم که این بخش فلسفه مهریه به یک اهرم فشار و جبهه ای متخاصم برای اثبات ارزش ظاهری دختر شده است هر چه دردسترس تر و باز تر ، گران تر ..

 

  •  می گویند مردان تنوع طلب و خواهان زنان متفاوت هستند و از آن تحت عنوان قانون فطرت و طبیعت مرد نام می برند شاید از همین روست که خداوند اجازه عقد دائم 4 زن و صیغه کردن زنان متعدد را به او داده است! در حالی که این حرکت در نزد زنان به عنوان " خیانت" خوانده می شود پس یکی از راه های کنترل قهری مردان بوالهوس همین مهریه هست.

     

حال  زن عاقل زنی است که مهریه را طوری تعیین کند که به میزان درآمد مرد و مالمیک او باشد تا او در صورت بوالهوسی، از ترس از دست دادن دارای خود این بیماری دل و چشم را کنترل کند در حالیکه اگر مهریه بالاتر از حد توان مرد باشد « از کف دستی که مو ندارد مو بکن» ! در مرد هیچ تأثیر قهری ایجاد نمی کند. و اینکه شاهد همین امر هستیم که مردان با این شعار که مهریه را چه کسی داده و چه کسی گرفته، به راحتی وارد این عرصه می شوند . هر چند که بعد از بروز اختلافات مهریه کلان، تضرری دو سویه را در پی خواهد داشت و زندان ها مملو از بدهکاران مهریه و دادگاه ها گر از بانوانی می شوند که به دنبال گرفتن حتی بخشی از مهر خود می باشند!.

 

  • بعد اقتصادی مهریه بر همه معلوم است و نیاز به سخن فرسایی نیست ، اینکه زن باید استقلال مادی خود را هر چند که حتی سر کار برود حفظ کند امری ضروری است. از این رو با پیش بینی این مورد که ممکن است زن برای مخارج خود بعد از وقوع طلاق یا مرگ شوهر و یا خیانت او دچار تنگدستی شود ، این مهریه پشتوانه و امنیت اقتصادی او را تأمین می کند.

     

یکی از کارکردهای تغییر یافته مهریه همین است که با مهریه های نجومی زنان فقط در صفرهای نوشته شده روی کاغذ بار فرمایشی امنیت اقتصادی را بر دوش می کشند اما  وقتی بخواهد تبدیل به اسکناس شوند بسیاری از صفرهای خط خورده و حتی همان اندک باقی مانده هم به راحتی وصول نخواهد شد.

 

به زبان ساده می توان گفت:

مهریه در دورانی که خانم ها وظیفه نگهداری خانه و خانواده رو به عهده داشتند و هر آن امکان داشت مرد که وظایف خارج از خانه را به عهده دارد، فوت کند و بیمه ایی هم موجود نبود و آینده زن احتمالا خیلی روشن دیده نمی شد، کار کرد بیمه ایی داشت.  اما در حال حاضر چماقی بر سر اقایان و عدد و رقمی برای پز دادن است . چیزی که هیچ یک از کارکردهای اصلی مهریه ( معرفتی  تربیتی- عاطفی و اقتصادی ) را تأمین نمی کند.

 

اما مسئله مهریه و تبین بایدها و نبایدهای تعیین میزان آن در جوامع مبحثی صرفا شرعی و حقوقی نیست بلکه عرف و فرهنگ در این زمینه بسیار تأثیرگذار است. شاید بتوان گفت در برخی از مواقع شاهد این هستیم که در بحث مهریه ؛ " مد" و "مدگرایی" نیز وارد می شود.

 

دو دهه پیش شاهد مهریه های بالا در حدود 500 سکه و در یک دهه پیش شاهد تعیین مهریه براساس سال تولد دختر و چندی بعد هم شاهد بسته شده مهریه بر اساس ابجد اسامی ائمه بودیم! چیزی که نه شرعی بود و نه حقوقی بلکه تبدیل به یک "مُد اجتماعی -  نادرست شده بود.

 

تعیین نرخ مهریه و همینطور نوع آن ائم از سکه ، پول نقد، احشام و املاک .. نیز بستگی به عرف قوم و طوایف مخلتف دارد و نمی توان برای همه دختران در نقطه نقطه ایران یا جهان اسلام، یک نوع مهریه را به عنوان الگو معرفی کرد و این را باید در نظر گرفت .

 

 فرهنگ هر ملت یا هر قوم نیز در این زمینه نقش بسزایی دارد. قطعا فرهنگ کرد زبان برای تعیین میزان مهریه دختر با فرهنگ یک بلوچ یا ترک زبان متفاوت است و باید این ها در نظر گرفته شده و با کارشناسی در این مسیر قدم برداشت.

 

 این یک امر غیرقابل انکار است که مهریه دختران بر اساس شئونات خانوادگی آنها و جایگاه اجتماعی و اقتصادی آنها و با توجه به میزان درآمد مادی مرد متفاوت است و ما این امر را حتی می توانیم در میزان خرجی که مرد به زن برای تهیه لباس ، طلا و جواهر و .. می دهد ببینیم.

 

حالا با دقت کامل و شناخت کافی از عرف و فرهنگ و جایگاه اقتصادی دختر و شئونات زندگی تجردی او باید وارد بحث تعیین یک مهریه مطلوب و تضمین کننده بنیان خانواده شد.

 

اما نکته مهمی که قبل از هر چیزی می خواهم بر آن تأکید کنم این است که در ازدواج های امروزی آن حلقه مفقوده مغفوله، تربیت دختران و پسران برای همسر و شوهر خوب بودن است که پایه های زندگی مشترک را تحت هر شرایطی چه با مهریه بالا و چه با مهریه پایین و چه با مهریه معقولانه سست می کند!.

 

دختری که نداند چگونه در تجردی زندگی کند که همسر خوبی در دوران تأهل باشد. دختری که نداند شئونات او در امورات مختلف روابط با مردان چگونه است، چگونه می تواند شئونات رفتاری خود با همسرو خانواده همسرش را پایه ریزی کند. دختری که قدر و منزلت خود را نمی داند، در دسترس ترین راه نشان دادن شأنش را در صفرهای کنار بزرگترین اعداد برای مهریه می داند و بعد هم با عدم تربیت برای همسر خوب بودن همان مهریه را چماقی برسر شوهر و دلیلی برای فخر فروشی می کند و در اخر هم با امضا کردن « جانم آزاد و مهرم حلال» شکست خورده تر از قبل به خانه پدری برخواهد گشت و باز هم بخاطر همین عدم تربیت برای همسر خوب بودن بارها و بارها شکست را تجربه کرده و چه بسا اسامی متعددی از مردان را در شناسنامه خود خط خورده ببیند!

 

و اما پسران ، وقتی برای شوهر خوب بودن تربیت نشده باشند، چه می داند که وظایفش در قبال زن چیست ، او را عروسک یا فرشته ای برای بهره برداری جنسی و جسمی و یا فرشته ای برای جبران ناکامی های خود می داند و به همین اندازه برای تصرف او مهریه ای را متقبل می شود که توان پاسخ دادن به آن را ندارد. وقتی التهابات اولیه رسیدن به معشوقه فروکش کرد ، او می ماند و سکه هایی که روی دستش ورم کرده اند و فشار دادگاه و .. پس می گوید طلاق نمی دهم ! و کش وقوس هایی که از آن تحت عنوان « به چرخ تا بچرخیم» یاد می شود.

 

به هر حال از نظر من حتی تعیین مهریه های معقولانه و یا حتی مهریه هایی شبیه به دوران صدر اسلام برای دختران – تربیتی و معرفتی- نمی تواند در حفظ بینان خانواده کمک خاصی کند چرا که ما دچار یک حلقه مفقوده ای هستیم تحت عنوان آموزش پیش از ازدواج برای دختران و پسران که بخش مهمی از آن در خانواده و براساس تربیت و پرورش خانوادگی صورت می گیرد .

 

چه بسا که مهریه های معقولانه ای که پسر بتواند بدهد در صورت نبود مهارت زندگی مشترک به طلاق زودرس کمک بیشتری کند آن هم از نوع تفاهمی و به راحتی ...

 

انتهای پیام/ت

 

 



نوشته شده در تاریخ سه شنبه 96/9/7 توسط منیره غلامی توکلی
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک