سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلمدون
 
این وبلاگ به کمپین *من عاشق محمد(صلّی الله علیه و آله و سلّم) * هستم، پیوست

نقدانه ای بر سی و دومین نمایشگاه کتاب از محتوای آثار تا ظاهر غرفه داران و بازدیدکنندگان

سی و دومین نمایشگاه کتاب تهران که آن را می توان یکی از بزرگترین رویدادهای فرهنگی کشور دانست، روز گذشته به پایان رسید.

فارغ از تمامی کاستی های این نمایشگاه که بزرگی آنها هیچ تناسبی با سال شمار این نمایشگاه ندارد، بحث فروش کتاب هایی از جنس " انحرافی و سلفی تکفیری" کتاب هایی با رویکردی جدا از اصول نظام جمهوری اسلامی ایران، سر و صداهای زیادی را در بین دلسوزان این عرصه در فضای حقیقی و مجازی ایجاد کرد.

به طوری که سردار غیب پرور، رئیس سازمان بسیج مستضعفین طی سخنانی به این موضوع واکنش نشان داد و گفت: « متاسفانه در گوشه هایی از نمایشگاه بین الملی کتاب که یکی از بزرگترین فعالیت های فرهنگی در سطح کشور است کارهای ناپسندی انجام شده تا جاییکه که چندین غرفه به انتشار کتاب هایی پرداختند که در تضاد آشکار با آموزه ها و ارزش های انقلابی بوده که واقعا جای تاسف دارد و می بایست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در انتخاب ناشرین و کتاب ها دقت بیشتری داشته باشند    .    »

اگرچه در سال های گذشته نیز شاهد برخی از این قانون شکنی ها حتی در دعوت از مهمانانی چون " اورهان پاموک"نویسنده اهل ترکیه و اولین کسی است که در جهان اسلام با فتوای مرگ سلمان رشدی مخالفت کرد و پشت این نویسنده مرتد که آیات قرآن را تمسخر کرده و مورد وهن قرار داده ایستاد بود، بودیم اما نمایشگاه سی دوم، گوی سبقت در فروش کتاب های ممنوعه را از دوره های قبلی ربود.

متأسفانه در بخش ناشرات داخلی و عمومی، شاهد فروش تعداد قابل توجهی از کتاب هایی بودیم که نه تنها با موازین دینی، اصول و ارزش های انقلاب اسلامی « اقتدارگرایی ایران در عهد پهلوی» و بلکه حتی با اخلاقیات نیز منافات داشت مانند دیوان اشعار « ایرج میرزا» .

نشر و فروش این دست کتاب ها فقط مخصوص نویسنده های ایرانی نبود بلکه در بخش بین الملل نیز با کمال تعجب بازدیدکنندگان دسترسی به برخی از کتبی مانند «خمس رسائل»  از نشر «دارالنوادر» داشتند که نویسنده در این اثر به ترویج سلفیت تکفیری پرداخته است! یا     "الحرکات الاصولیه الاسلامیه فی العالم العربی" از انتشارات "دارالافاق العربیه" و "قواعد المنهج" از انتشارات "دارناصیف" به تبلیغ و ترویج سلفی گری جهادی و عقاید تکفیری پرداخته اند، داشته باشند.

در بخش کودکان نیز اگر چه کارهای خوبی نیز به معرض فروش گذاشته شده بود اما در این سالن عریض و طویل کتاب هایی بیشترین تصویرسازی های زیبا و تبلیغات چشم گیر را داشتند که به قصه هایی چون سیندرلا، شنل قرمزی، زیبای خفته و ..می پرداخت و کمتر کتاب های خوبی نوشته شده بر اصل فرهنگ ایرانی – اسلامی به چشم می خورد.

اینکه کتاب های کودکان ما که در واقع تغذیه فکری آنها برای انتخاب سبک زندگی شان در آینده است ترجمه ای از کتاب های غربی باشد که فقط برپایه تجمل گرایی و روابط عاشقانه و مادی گرایی نوشته شده اند باشد جای تأسف که کم است جای نگرانی و ترس دارد.

یکی از موارد اثرگذاری در تغییر سبک زندگی یک جامعه از سوی دشمنان نفوذ فرهنگی در لایه های زیرین اجتماع است که این مهم توسط محصولات فرهنگی چون کتاب، کتاب های الکترونیک و . به سریع ترین صورت ممکن با اقناع ذهنی اتفاق می افتد. آشنا کردن کودکان با سبک زندگی ایرانی – اسلامی و تبیین و نهادینه کردن ارزش های آن در نسل آینده از طریق کتاب های قصه با تصویرسازی های زیبا و خلق چهره های مورد پسند کودکان بسیار مهم است.

البته کاستی ها و مشکلات نمایشگاه کتاب را نباید مجزا از بازدیدکنندگان آن مورد توجه قرار داد، کسانی که فقط ساعتی در سالن های سی و دومین نمایشگاه کتاب تهران قدم زده باشند، غرفه دارانی آلاگارسونی و بازدید کنندگانی چه زن و چه مرد را می دیدند که با آرایش های عجیب و پوششی نامناسب در حال پرسه زدن در بین غرفه ها هستند. دختران و پسران جوانی که با کوله پشتی مملو از چیپس و پفک و .. با شال هایی گاها روی سر! به قصد تفریح و باهم بودن! در محوطه باز دورهمی تشکیل داده بودند.. در چین شرایطی عدم وجود ضابطان حجاب و عفاف بسیار به چشم می خورد.

به هرحال با توجه به روند نفوذ فرهنگی در کشور که کم و بیش تأثیراتی بر حال و روز مردم کشور ما در بحث سبک زندگی گذاشته است، برگزاری چنین نمایشگاه هایی که عاری از خطاهای بزرگ نیست! خود خطر آفرین است چه بسا اگر نظارت درست و دقیقی بر این دست نمایشگاه ها نباشد، باید منتظر اتفاقات بدتری در سال های آینده باشیم. 

انتهای پیام/*

 



نوشته شده در تاریخ یکشنبه 98/2/15 توسط منیره غلامی توکلی
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک