سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلمدون
 
این وبلاگ به کمپین *من عاشق محمد(صلّی الله علیه و آله و سلّم) * هستم، پیوست

فرشته روح افزا در نشست «بررسی وضعیت زن و خانواده در دولت‌های پیشین، دولت یازدهم و چشم‌انداز آینده»:


وجود نگاهی کاملا غیرمتخصصانه و غیردلسوزانه به حوزه زنان/سیاسی و دولتی کردن بحث زنان و خانواده، بزرگترین خیانت به حوزه زنان است/  

زنان نیمی از بدنه فعال جامعه را در بردارند و نقش آنها در جریانات و رویدادهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، علمی؛ آنقدر مهم است که یکی از مهم ترین شاخص های توسعه یافتگی کشورها به میزان مشارکت زنان آن کشور در عرصه های مختلف بر می گردد.

اهمیت میزان مشارکت زنان در مناسبات و رویدادهای سیاسی بسیار با اهمیت است به طوری که یکی از راه های جلب آراء کاندیداهای ریاست جمهوری به نگاه آنها به جامعه زنان، کانون خانواده، آسیب های موجود در این حوزه و همچنین وعده هایی که برای بهبود شرایط فعلی زنان می دهند بر می گردد. اما متأسفانه در هیچ یک از دولت ها ما شاهد یک نگاه کارشناسی و دلسوزانه ببه حوزه زنان نبوده ایم!

پایگاه خبری – تحلیلی طنین یاس در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، نشستی با حضور " دکتر فرشته روح افزا" کارشناس مسائل زنان را به منظور  «بررسی وضعیت زن و خانواده در دولت‌های پیشین، دولت یازدهم و چشم‌انداز آینده» برگزار کرد.

"روح افزا" در ابتدای این نشست سخنان خود را با جمله ای کلیدی آغاز کرد و گفت: « در حوزه زنان یک نوع نگاه کاملاً غیرمتخصصانه وجود دارد و در انتخابات تب این مقوله بالا می گیرد! نمونه بارز این نگاه غیرمتخصصانه و غیردلسوزانه به حوزه زنان « ستاد ملی زن و خانواده» است . در حالی که برنامه عمل این ستاد در دولت گذشته به صورت تخصصی و جامع و  به دور از نگاه سیاسی و جناحی  نوشته شده در حالی که عنوان اساسی آن " تشکیل"، "تحکیم" و تعالی" خانواده بود؛ اما دریغ از برگزاری یک جلسه چه در دولت قبلی و چه در دولت فعلی ..»

وی ادامه داد: اما چند روز پیش شنیدیم که "ستاد ملی زن و خانواده" قراراست تشکیل شود! این شبیه یک جک است. - این ستاد 17 اردیبهشت ماه درست 2روز مانده به پایان دولت یازدهم برگزار می شود؛   بسیاری از مصوبات حوزه زنان و خانواده نظیر افزایش مرخصی زایمان و بیمه زنان خانه‌دار از دل شش جلسه ستاد ملی زن و خانواده بیرون آمده که در دولت دهم تشکیل شد -. چرا که این ستاد همیشه مغفول مانده است و ما نمی دانیم که دغدغه دولتمردان ما دررابطه با حوزه زنان چیست؟!

این عضو شورای فرهنگی اجتماعی زنان، اولویت بخشیدن اشتغال زنان به سایر مطالبات آنها را از دیگر بحث هایی برشمرد که دولت دوازدهم غیرکارشناسانه وارد آن شده است و افزود: ارجحیت دادن اشتغال زنان در نگاه اول موضوعی مثبت به نظر می ر سد حتی دولت اعلام کرد که برای اشتغال زنان سهمیه قائل می شود! اما حقیقت این است که اشتغال زنان به شرطی مطلوب است که خانم های شاغل، همسرانِ شاغل داشته باشند.   

این کارشناس و فعال حوزه زنان با اشاره به اینکه وقتی در خانواده ای شوهر بی کار باشد، زن مجبور است که شغلی داشته باشد و صبح زود از خانه خارج شده، کودک خردسالش را به مهدکودک بسپارد یا در طول ساعات کاری نگران برگشت فرزندش از مدرسه باشد و ساعت ها بعد از بازگشت او به خانه برگردد!... این برنامه ریزی کارشناسی نشده یک ظلم مضاعف به زنان است  چرا که یک زن نمی تواند از وظایف مادری و از همه مهمترعاطفه همسری و مادری خود دست بکشد و از طرف دیگر مجبور است که وارد حوزه اشتغال شود!

روح افزا تصریح کرد: زمانی اشتغال بانوان مطلوب است که تمام مردانِ دارای زن و فرزند، شاغل باشند در غیر این صورت اشتغال بانوان یک ظلم است و کاری غیرکارشناسانه است.

وی، طولانی شدن دوران نامزدی و عقد جوانان را از پیامدهای برنامه های غیرکارشناسانه در حوزه زنان دانست و افزود: وقتی دوران نامزدی با تأخیرات 5 ساله همراه است، -برسر بینیان خانواده، استحکام آن و همچنین جمعیت چه بلایی می آید!- آن وقت مدعی هستند و شعار می دهند که خانم ها ما به نفع شما قدم بر می داریم! در حالی که مرخصی زایمان، حق شیردهی و..را دولت ها برای زنان قائل نشده اند.

 این عضو شورای فرهنگی اجتماعی زنان در بخشی از صحبت هایش با تأکید براینکه مسئله زنان و خانواده را نباد سیاسی نگاه کرد گفت:  « بزرگترین خیانت در حوزه زنان این است که بحث زنان و خانواده را دولتی و سیاسی کنیم.»

این کارشناس و فعال حوزه زنان با بیان اینکه تشکیل خانواده از دوران پارینه سنگی "حق بشر" بوده است، حالا در قرن 21 با این مسئله دچار مشکل شده ایم و به جای اینکه به جوانان کمک کنیم، چه کرده ایم که سن ازدواج بالا و بالاتر می رود!؟ در حالی که طرح ازدواج آسان 10 سال گذشته در مجلس تصویب شد، اما دولت ها قدم از قدمی برای آن برنداشتند!

طرح ازدوج اسان ده سال هست که در مجلس تصویب شده است ، اما قدم از قدمی دولت ها برداشته نشده است.

روح افزا با اشاره به اینکه جوانان ما بعد از فارغ التحصیل شدن از دوره کارشناسی، مجبور به ادامه تحصیل در کارشناسی ارشد هستند اما باز هم کار نیست! به گرفتن مدرک دکتری اقدام می کنند  -در حالی که قریب به اتفاق- پول ایاب و ذهاب دانشگاه را از پدر و مادر می گیرد! ... خاطرنشان کرد: تحقیر زن و مرد جوان تا این حد! هیچ برنامه ای وجود ندارد و همه چیز را سر جوانان ریخته ایم؛ مخصوصا در حوزه زنان، آن کسی که شانس تشکیل زندگی و مادری را از دست می دهد؛  زن است که می خواهد ازدواج کرند،  مادر شود،  شغل داشته باشد و .. اما در دولت ها هیچ برنامه ی عملی نداریم!

وی در ادامه با بیان اینکه، ما مرتب از دردها می گوییم اما برنامه عملی برای درمان آن نداریم گفت: حتی  سیاست های کلی خانواده که توسط مقام معظم رهبری ابلاغ شده است، از سوی قوه مجریه عملیاتی و از سوی قوه مقننه پیگیری نشده در حالی که اجرای دو بند آن بسیاری از مشکلات حوزه زنان را حل می کند.  

این عضو شورای فرهنگی اجتماعی زنان به تصویب قانون تنظیم خانواده در سال 72 اشاره کرد و گفت: آن زمان نرخ جمعیت ما ½ بود و اصلا نیازی به چنین قانونی نداشتیم و حالا بعد از گذشت 24 سال با رسیدن جمعیت به 0 هنوز این قانون به غلط  در کشور اجرا می شود! قوه مقننه این قانون را لغو نمی کند و وزارت بهداشت بر اساس بودجه وقانون تصویب شده آن را اجرا می کند!  ببینید سر حوزه زنان و خانواده چه مصیبتی وارد می شود! میزان  ناباروری در دختران ما  دو برابر نرخ جهانی است! چه کسی برای این قضیه کار کارشناسی کرده است؟

این کارشناس مسائل زنان و خانواده با اشاره به اینکه اکنون 12 میلیون دختر و پسر در سن ازدواج در کشور وجود دارد و برای حل مسئله ازدواج شان هیچ اقدامی صورت نمی گیرد، گفت: بارها و بارها سمینارها و و نشست های مطبوعاتی برگزار شده که در آن دلسوزان حوزه زنان وخانواده! به گله مندی از اینکه ما برای تن فروشان می خواستیم کار کنیم اما اینها نگذاشتند، پرداخته شده است!

روح افزا ادامه داد:  من نمی گویم " تن فروشان" جامعه مشکل ندارند، بله باید برای آنها برنامه ای داشته باشیم آن تن فروشی که مشکل روانی دارد، باید مشکلش حل شود؛ آن کسی که مشکل اقتصادی دارد، مسائل مادی اش حل شود .. نهایتاً باید مشکلات روسپی گری، ریشه یابی و حل شود و در این زمینه برنامه ای را هم تدوین کرده ایم اما کسی به این برنامه ها کاری ندار!  فقط می گویند شما چرا به اینها می گوید "تن فروش" بگویید: " کارگر جنسی" ! تا بار منفی نداشته باشد.

وی سؤال کرد:  آیا این دغدغه نشان دهنده وجود دغدغه در حوزه زنان است؟! آیا اگر تعداد زنان تن فروش در جامع بیشتر شود یا در امنیت کار کنند، دغدغه زنان خانواده دار و متأهل بالا می برد یا پایین می آید؟  این مشکل جامعه را افزایش می دهد یا کاهش می دهد!؟  بحران طلاق عاطفی و طلاق رسمی را بیشتر می کند یا کمتر می کند؟!  

این عضو شورای فرهنگی اجتماعی زنان، تصریح کرد: این نشان می دهد که دولتمردان ما نه تنها دغدغه ی مشکلات زنان را ندارند، بلکه چون کارشناس این حوزه نیستند، کارهایی را انجام می دهند که لطمه به حوزه زنان می زنند و مصداق این قضیه مطرح کردن " برابری جنسیتی" است که برایش یقه می درند. حکم« نهاد زنان سازمان ملل در آسیا و اقیانوسیه » به اسم خانم مولاوردی خورده است، یعنی ما باید "برابری جنسیتی" را در ایران و آسیا و اقیانوسیه اجرایی کنیم.

 این فعال حوزه زنان با طرح این سؤال که آیا برابری جنسیتی به زن حق می دهد یا از زن حق می گیرد؟ گفت: در برابری جنسیتی، می خواهیم فیزیک زن را نادیده بگیریم! می گویند ما در کشور می گوییم " عدالت جنسیتی" اما مفهوم عدالت جنسیتی با تساوی جنسیتی با هم فرق می کند دو مفهوم متمایز هستند ما در سازمان ملل نمی توانیم بگوییم " عدالت جنسیتی" و آن را مطرح کنیم و قطعا " تساوی جنسیتی" را مطرح خواهیم کرد با همان شاخص هایی که آنها می خواهند! و بعد برنامه عمل 2030 وارد کشور می شود.

روح افزا در ادامه عنوان برنامه 2030 را برابری جنسیتی دانست و افزود: این برنامه دارای 17 بند است که بر اساسی یکی از بندهای آن ما باید گزارش ژِن های خود را به سازمان های بین المللی بدهیم ! سؤال اینجاست که آنها  ژن ما را  برای چه می خواهند؟ آیا ما کشورهای بیگانه را دوست یافته ایم؟


 ما باید آمار اقیانوس ها و آب هایمان را به خارج از کشور بدهیم!این یعنی ما افرادی بسیار ناتوان، اکلن هستیم و حوزه آموزش از سند برنامه جامع 2030 تبعیت کنیم و متأسفانه وزارت آموزش و پرورش و سازمان آموزش عالی نشسته اند با شاخص های آنها برنامه نوشته و اجرایی می کنند! سؤال اینجاست که اگر مردم ما اینقدر ناتوان هستند، پس چرا کرسی های دانشگاه ها دنیا را فتح می کنند و در همه عرصه ها حضور دارند؟ 

انتهای پیام/ ت  



نوشته شده در تاریخ جمعه 96/2/15 توسط منیره غلامی توکلی
سیاست انگلیسی برای یک بار دیگر رئیس جمهور شدن / شهیدی که یکبار دیگر در رسانه ملی شهید شد

شب گذشته " حسن روحانی" رئیس جمهوری کشورمان در رسانه ملی در برنامه ای که قطعا سیاستمداران دوست و دشمن در آن سوی مرزهای آبی و خاکی کشور در حال رصد کردن آن هستند؛ برای برد در مناظره سیاستی عجیب را در پیش گرفت که هیج یک از دشمنان نظام برای تسلط بر ملت ایران تا کنون موفق به انجامش نشده اند! 

 
روحانی با اقدامی نسنجیده دست بر رمز پیروزی ملتی مسلمان گذاشت که نه آمریکای جنایت کار، نه انگلیس مکار، نه اسرائیل ضدبشر ، نه عربستان وهابی ... هیچ کدام نتوانسته اند از بیرون بر آن ضربه ای وارد کنند و این ستون محکم چیزی نیست جز " وحده کلمه" .
 
او برای به دست آوردن چند رأی در سبد آراءش اختلاف افکنی بین شیعه و سنی را وسط کشید! و بعد از گذشت قریب 40 سال از پیروزی انقلاب اسلامی، چون جاهلان عصر جاهلیت تلاش برای دعوا افکنی قومی و قومیتی کرد تا شاید باز هم رئیس جمهور بماند! یا حداقل کاستی ها خود را موجه نشان دهد!.
 
 
او "وحدت کلمه ای" را نشانه گرفت که فارس، ترک، لر، کرد، بلوج، سیستانی و ترکمن را چنان در کنار هم قرار داده است که دشمن حتی جرأت چپ نگاه کردن به سرزمین ما را نداشته و ندارد...

 زشت تر اینکه بانوی شهیدی را خرج این جمع آوری آرا کرد که از هموطنان اهل تسنن است و مظلومانه در منا توسط عربستان سعودی به شهادت رسیده و دولتش تا کنون نتواسته است از حق او و سایر حجاج شهید دفاع کند.
 
شهید مظلومی که این بار در مسلخ دنیاطلبی یک روحانی؛ شهید شد!
 
بانوی شهیدی که توسط بسیج  مستضعفین به عنوان شهید شاخص برای الگو شدن برای دختران ایران و جهان اسلام انتخاب و معرفی شد، همان نیروهای مخلصی که رئیس دولت امید و اعتدال، بر نشان دادن شهرهای زیرزمینی موشک هایش و نوشتن شعارهای انقلابی بر روی آنها، خرده گرفت و او را به تلاش برای برهم زدن برجام متهم کرد! 

هموطنان اهل تسنن امسال تمام بانوان ایران به احترام بانوی شهید تمام قد می ایستند که او زائر نیابتی رهبر معظم انقلاب در حج بود ...و به راستی که دولت تدبیر و امید! مکانی زیبنده برای چنین
فرمانداری ولایتمدار، نبود و نیست.
 
فردی که  سیاست انگلیسی را برای یک بار دیگر رئیس جمهور شدن در پیش می گیرد،  زیبنده باردیگر ریاست بر دولت جمهوری اسلامی ایران نیست.

انتهای پیام/ ت


نوشته شده در تاریخ جمعه 96/2/15 توسط منیره غلامی توکلی

امسال برای اولین بار داوطلبان ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد روزهای پنج شنبه و جمعه در کنکوری ادغام شده برای قبولی در دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه سراسری با هم به رقابت! خواهند پرداخت. بنابر گفته مشاور عالی سازمان سنجش کشور امسال  754هزار نفر در این آزمون ثبت‌نام کرده‌اند که نسبت به سال گذشته نزدیک به ده هزار نفر کاهش داشته است!

آمار رو به رشد داوطلبان دکتری فرصتی برای تولید علم یا تهدید!

آمارها نشان دهنده این موضوع اند که روند کاهش متقاضیان کنکور ارشد، نقطه مقابل روند رو به رشد تعداد متقاضیان دکتری است! به طوری که بنابر آمار مشاور عالی سازمان سنجش « آمار ثبت نام داوطلبان در آزمون های دکتری نشان می دهد که با توجه به اینکه آزمون دکتری در سال 95 ادغام شده بود تعداد داوطلبان نسبت به سال 94 افزایش یافته است؛ در سال 94 که آزمون دکتری برای پذیرش در دانشگاه های دولتی بود تعداد 201 هزار و 660 داوطلب ثبت نام کرده بودند این در حالی است که در کنکور دکتری 95 تعداد 158 هزار و 253 نفر شرکت کرده اند و دکتری سال 96 با تعداد 260 هزار و 170 نفر به ثبت رسیده است. »

برآیند این اتفاق در هم فشرده شدن صندلی کلاس های دکترا و بالابردن سهمیه پذیرش دانشجو در مقطع دکتری و خالی ماندن صندلی های دانشگاهی در مقاطع کارشناسی ارشد در برخی از دانشگاه ها است! و تنها راه چاره برای رفع خسارت مادی این دانشگاه ها ورود راحت تر دانشجویان به کلاس های درس در مقاطع تکمیلی است و از آن طرف از دانشجویی که با بار علمی کم وارد دانشگاه شده است نباید توقع تولید علم داشت!

این موضوعی نیست که بتوان آن را از یک بُعد مورد توجه قرار داد! جریان حاکم بر مسئله تحصیلات دانشگاهی کشور ما سریالی است که در چند دهه اتفاق افتاده است! و به نظر می رسد دست اندرکاران وزارت علوم و سازمان های ذی ربط باید بعد از مقطع دکتری به دنبال خلق مقطعی دانشگاهی با مدرکی مجزی برای بخش عظیمی از افرادی تحصیل کرده باشند که خواهان داشتن مدرکی راحت الوصول و بالاتر از دکترا هستند!

اما داستان مدرک گرایی از کجا آغاز شد:

بعد از انقلاب اسلامی ایران، با توجه به نیاز جامعه به جوانان تحصیلکرده و متخصصان متعهد، نوعی انقلاب تحصیلی در مقاطع دانشگاهی برای کسب مدرک و اخذ جایگاه علمی و اجتماعی پدید آمد. 

کمبود کرسی‌های دانشگاهی و کثرت متقاضیان برای ورود به دانشگاه رقابت علمی را با گذشت زمان به مبارزه علمی میان جوانان تبدیل کرد در این روند رو به رشد چند سالی آقایان بیشترین درصد ورود به دانشگاه‌ها را از آن خود کردند؛ اما بعد از گذشت چند سال با توجه به اینکه انقلاب اسلامی، جایگاه بانوان را در تمام عرصه‌ها تعالی بخشیده، دختران گوی رقابت را از پسران ربودند و هنوز هم چنین است. 

البته در توجیه این مسئله می توان گفت: وضعیت اقتصادی و به طبع آن اشتغال، تمایل و علاقه پسران مخصوصا آن دسته از مردانی که سرپرستی خانواده را برعهده داشته یا در خانواده ای زندگی می کردند که باید کمک خرج خانواده باشند را به ادامه تحصیل در مقاطع تکمیلی کم و کمتر کرد.

اینکه هنوز پسران تمایل خود را برای داشتن یک مدرک دانشگاهی از دست نداده اند و به گذراندن چند واحد دانشگاهی و اخذ حداقل مدارک آن اهمیت می دهند به کلاس کاری و همچنین باز کردن راه ازدواج شان با دختران تحصیل کرده و عمدتا با مدارک تکمیلی و شاید احیاناً استخدام در یک مرکز دولتی فکر می کنند!.

 

مدارکی که باید روی کوزه گذاشت!

در حالیکه  ساعت‌ها، روزها و ماه‌ها درس خواندن به امید قبولی در آزمون کارشناسی ارشد دست آخر نتیجه‌ای نخواهد داشت جز گذاشتن مدرک روی مدرک؛ چرا که در نظام آموزشی فعلی دانشجو صرفاً می‌آموزد تا حفظ کند و امتحان دهد به گونه‌ای که پس از اتمام تحصیلات در بسیاری موارد تخصصی ندارد تا در برابر کارفرما قد علم کرده و تسلطش به کار را برای او به نمایش بگذارد.

اما در مقطع دکتری، معمولا کسانی که عزم خود را جزم کرده اند تا هر طور شده کارمند دولت شده یا رده کارمندی خود را بالاتر ببرند، جوش و خروش بیشتری برای تحصیل دارند! این درحالی است که وعده استخدام در مراکز دولتی برای جوان جویای کار یک سراب و برای کسی که به دنبال ارتقاء کاری است برشی کمتر از " پارتی" دارد!

به هر حال ... هر چه از تاریخ پیروزی انقلاب جلوتر می‌رویم انگیزه جوانان برای ساخت کشور و جبران عقب ماندگی‌های علمی بیشتر می شود. تا جایی که مسئولان برای خدمت رسانی به متقاضیان ورود به دانشگاه، انواع مختلف دانشگاه‌های دولتی،‌پیام نور،‌ آزاد، علمی - کاربردی،دانشکده‌های فنی و حرفه‌ای، دانشگاه‌های مجازی و فراگیر پیام نور را که هر کدام با توجه به شاخصه‌ها و کاربردهای خود دانشجو می‌‌گرفتند، تأسیس کردند تا هر قشری بنابر موقعیت زمانی و مکانی خود بتواند وارد دانشگاه شده و بر میزان علم و توانمندی خود بیفزاید.

گذران سال های بیکاری، پشت صندلی های دانشگاهی

هم‌اکنون جمع کثیری از میان بانوان که تربیت‌کنندگان نسل‌های آینده و مدیران خانواده هستند دارای تحصیلات عالیه هستند به طوری که اینک با گذشت زمان شاهد عدم حضور کافی و شایسته زنان و دختران در مناسبات فرهنگی و خانوادگی هستیم مشکلی که کم کم به چالشی مهم تبدیل می‌شود و این زنگ خطری برای ماست.

در این مسیر، جوانان هم بدون اینکه بدانند غیر مستقیم  به اصطلاح بازاری "کالای بیشتر از تقاضای بازار شده‌اند" کارشناسان و کارشناسان ارشدی که برای فعالیت آنها در پشت میزهای اداری متناسب با جایگاهشان، عرصه‌ای وجود ندارد.

در مدت زمانی کوتاه، انگیزه ترقی علمی در راه پیشرفت کشور به نوعی امتیاز اجتماعی و انسانی تبدیل شد، زمانی که مدرک تحصیلات تکمیلی برای ورود به کتابخانه‌ها، داشتن رتبه کارمندی و اداری، اخذ اینترنت پر سرعت و حتی انتخاب همسر به امتیازی قابل توجه تبدیل شد در اینجا بود که دانشگاه و مراحل تحصیلات تکمیلی دیگر محلی برای یادگیری و مرحله‌ای برای افزایش دانسته‌ها نبود بلکه کارخانه‌ای شد که مدرک تولید می‌کرد و بدون کارشناسی، ‌کارشناس‌ها و کارشناسان ارشد علوم مختلف را وارد بازار کار و اجتماع می‌کرد. 

ورود به دانشگاه برای برخی از دختران راه فرار یا شاید قتلگاهی برای ذبح کردن اوقات سخت بیکاری شده است؛ به طوری که اگر از جوانی پرسیده شود چرا در آزمون‌های دانشگاهی شرکت می‌کند یا اینکه اخذ مدرک تحصیلی بالاتر به چه کارش می آید؟ می‌گوید "از بیکاری که بهتر است"، "‌دوستان شرکت کردند گفتم من هم بی نصیب نمانم" یعنی انگیزه شرکت در آزمون تحصیلات تکمیلی، پرکردن اوقات فراغت است.

متأسفانه گاهی اوقات برخی جوانان ورود به دانشگاه را ورود به مکانی جهت دیده شدن و انتخاب شدن برای تشکیل زندگی می‌دانند از طرف دیگر مردان جامعه که هر کدام برای تشکیل زندگی و گذران آن نیاز به شغل و تأمین نیازهای اولیه زندگی دارند بعد از گذران هر مرحله علمی وقتی با بیکاری روبه‌رو می‌شوند،‌ مدرک تحصیلی بالاتر را نوعی کسب امتیاز برای پیدا کردن شغل مناسب در این بازار کساد می‌بینند و در تلاش برای رسیدن به این مهم در کنکورها و آزمون‌های ورودی مقاطع تکمیلی با انگیزه شغل‌یابی شرکت می‌کنند.

جای تأسف و درنگ دارد که چرا باید در جامعه ما شرکت در آزمون‌‌های مقاطع تحصیلات تکمیلی دیگر برای شکوفایی علمی نباشد بلکه به موضوعی برای گذران وقت و امیدی برای یافتن شغل تبدیل شده است. 

در نگاهی دیگر می‌توان دید در این دریای طوفانی و گل آلود گروهی در کسوت آموزشگاه‌ها و مدرسان کنکور به سود جویی و خالی کردن جیب متقاضیان اخذ کرسی‌های دانشگاهی مشغول هستند، افزود: بعد از کنکور عکس نفرات برتر دانشگاه را می‌توان در تبلیغات تمام مؤسسات آموزشی مشاهده کرد.

 

قبولی در مقطع تکمیلی در هر رشته ای که شد!

دیگر از داوطلب دانشگاهی در هر مقطعی نباید پرسید که خواهان قبول شدن در کدام رشته است بلکه باید گفت"سعی کن قبول شوی هر چه باشد خوش است"، در واقع نگاه علمی به دانشگاه در سطح جامعه سست شده و نگاه ویترینی به آن بیداد می‌کند نگاهی که دیگر امتیازی برای جامعه محسوب نمی‌شود چرا که با این روند، جمع کثیری از کارشناسان و کارشناسان ارشد و دکتر در رشته‌های مختلف طوری فارغ التحصیل می‌شوند که فقط سواد خواندن مباحث خود را دارند و نمی‌توانند آن را به درستی به کار ببرند. 

پرورش نیروی تحصیلکرده یکی از راه‌های خودکفایی علمی، پیشرفت صنعتی و فرهنگی است اما باید توجه داشت بی‌توجهی به چگونگی و چرایی، کیفیت و کمیت پرورش افراد تحصیلکرده خود می‌تواند معضلی بزرگتر از نداشتن این قشر را پدید آورد.

بزرگراه فارغ التحصیلان دانشگاهی دیگر جای تردد نیست و ترافیک حضور تحصیلکردگان بیکار یا به کار گرفته شده در مکان‌هایی غیر از تخصص خود سختی‌های دیگری را برای جامعه به وجود می‌آورد، گفت: چرا که پاسخ دادن به این قشر و فراهم کردن شرایط بهره‌وری از توانمندی آنها و کسب رضایت این جوانان سخت است.

 باید به مردان و زنان تحصیلکرده در مقاطع کارشناسی الفبای کار را آموخت تا بتوانند از علمی که به صورت تئوری آموخته اند،‌ عملی استفاده کنند نه اینکه مدرک بر روی مدرک بگذارند و چه خوب می‌شود اگر طوری برنامه ریزی کرد که دانش‌آموزان بعد از گرفتن دیپلم و آموزش عمومی دروس با میزان آگاهی وارد جامعه شوند و تحصیلات دانشگاهی و تکمیلی آنها را متخصص می‌کرد تا شاید انگیزه‌های علم آموزی تغییر می‌یافت. 

انتهای پیام/ ت



نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 96/2/6 توسط منیره غلامی توکلی

زمانیکه پیامبر اسلام (ص) مبعوث شدند جامعه عرب در جهالتی به سر می برد که بزرگترین افتخار آنها اشعاری درباره شتران و آسمان و ستارگان و سخت ترین لحظاتشان به دنیا آمدن دختری در خانواده بود. در آن دوران بی?سوادی بیداد می?کرد و جامعه در فقر فرهنگی به سرمی برد و بردگان و فقرا معیشتی سخت تر از هر جاندار دیگری داشتند . 

شدت جهالت به قدری در شبه جزیره عربستان زیاد بود که تاریخ از آن دوره به عنوان عصر جاهلیت، عصری که مردم به کلی از فرهنگ و اخلاق انسانی دور بودند و خشن ترین زندگی را داشتند یاد می کنند.

عصری که ضربات شمشیر و پیکان تیرها ها جای عدالت نشسته بود و برده داری و خرید و فروش انسان روایجی بسیار داشت. مردم هر چیزی را خدای خود می دانستند! از بت گرفته تا عروسک?های ساخته شده با لیف و هسته خرما؛ جالب اینجاست که هر وقت هم گرسنه می شدند به خدای خود رحم نکرده و آن را با میل زیاد می خوردند!

جامعه در آن دوران  برساختار قومی و قبیله ای استوار بود و  جنگ?های بسیار بین قبیله?ها زنان را بیوه و کودکان زیادی را یتیم کرده بود در حالیکه گویی از انسانیت و کرامت انسانی خبری نبود. دختران زنده به گور می شدند و  زنان  وجه المصالحه جنگ ها و دعواها بودند .

قطعا مردمان هر عصری در توصیف شرایط آن دوران و ماوقع آن از هر مورخ و کارشناسی ارجح تر هستند حضرت علی (ع) در توصیف جامعه جاهلیت قبل از مبعث رسول خدا می فرماید:«خداوند رسولش محمد را در زمانه ای فرستاد که فاصله قطع رسالت های آسمانی و وحی الاهی به درازا کشیده بود.  امت ها به خواب بلند غفلت و بی خبری فرو رفته بودند. فتنه، فساد و تباهی عمومیت یافته بود. نظام کارها از هم گسسته بود. آتش جنگ ها شعله می کشید. دنیا تیره بود و فریبکار، خزان زده بود و یأس آفرین. خشکسالی معنوی بود و قحطی حقیقت. نشانه های هدایت فرسوده و پرچم های گمراهی افراشته بود. چهره دنیا بر مردم عبوس گشته بود. روزگاری بود که میوه اش فتنه، خوراکش مردار، کسب و کارش آلوده و در دل های مردمانش هراس و در کف هایشان شمشیر قرار داشت. در این هنگام، خداوند، پیامبرش را برانگیخت… و جهان با نور نبوت، روشن شد».

مبعث

مبعث پیامبر اسلام آغاز حرکت به سوی تعالی با شعار وحدانیت بود و جامعه اسلامی در سایه سار وحدت و عقد اخوت مسیری مترقی را می پیمود. در این زمان،خاتم رسولان مردم را به سوی حق،راستی، درستی، امانت?داری، صله رحم، اخلاق پسندیده، فرهنگ مترقی و پیشرفته و خلق و خوی انسانی و الاهی راهنمایی کرد و توانست در مدت زمانی کوتاه چنان تحول و انقلابی ایجاد کند که زندگی اعراب جاهلی را از پرتگاه سقوط اخلاقی و نابودی، به قله کمال و سعادت هدایت نماید.

کمتر از سه دهه انقلاب وحدانی خاتم رسولان مرزهای عربستان را در نوردید و به امپراطوری های بزرگ ایران تا کشورهای اروپایی و افریقایی نیز راه پیدا کرد. جای که اکنون یک میلیار مسلمان در سراسر دنیا زندگی می کنند .

در آن دوران یهودیان بزرگترین دشمن دین اسلام و پیامبرش بودند و مستضعفین و آزادگان حامی رسالت و از ایمان آورندگان واقعی دین مبین محسوب می شدند. این از معجزات رسالت پیامبر ماست که کتاب آسمانی آن هنوز دستخوش تحریف نشده و دشمنانش همچنان از کسانی هستند که خود را از پیروان موسی علیه السلام می دادند! و مدافعان و حامیانش مردم ستم دیده و آزاده هستند.

 با توجه به اشارات حضرت علی علیه السلام می توان گفت که قلمرو نور بعثت جهانی است؛ ‌اسلام به عنوان آخرین دین وحیانی خود تاریخی بزرگ و قلمروی به گستردگی عرصه گیتی دارد و  قلمرو بعث پیامبر در قران  در سوره اعراف و سبأ  این گونه مشخص شده است:«بگو ای مردم من فرستاده خداوند به سوی همه شما هستم» و نیز «و ما تو را جز برای همه مردم نفرستادیم». قرآن کریم هم چنین در سوره جمعه می فرماید: «او مبعوث به گروه دیگری از مؤمنان نیز هست که هنوز ملحق به این ها نشده اند» و این آیه مبین این نکته است که بسیاری از افراد در دوران های مختلف از سرزمین های دور و نزدیک به اسلام روی می آورند.

  مهم?ترین پیام بعثت برای  جوامع بشری از نخستین روز تا اکنون، یکتا پرستی و تزکیه نفس است. بعثت، برکات و نزولات وحیانی را از آسمان به زمین متصل کرد و انسان ها را از سرگردانی در جهالت و ظلمت ستم رهایی داد و می?دهد.حضرت امام خمینی حدوث بعثت و انگیزه آن و تأثیراتش بر جوامع بشری را اینگونه تشریح می کند :«انگیزه بعثت، نزول وحی… و نزول قرآن است و انگیزه تلاوت قرآن بر بشر این است که تزکیه پیدا بکنند و نفوس مصّفا بشوند، از این ظلماتی که در آن ها موجود است تا این که بعد از این که مصّفا شدند، ارواح و اذهان آن ها قابل این بشود که کتاب و حکمت را بفهمند. انگیزه بعثت این است که ما را از این طغیان ها نجات دهد ….ما تزکیه کنیم خودمان را، نفوس خودمان را مصّفا کنیم… اگر این توفیق برای همگان حاصل شد، دنیا یک نوری می شود نظیر نور قرآن و جلوه نور حق و….   اختلافاتی که بر سر دنیا بین همه بشر هست این اختلافات ریشه اش طغیانی است که در نفس هاست و گرفتاریی است که انسان در گرفتاری به خود دارد و به هواهای نفسانیه. اگر انسان تزکیه بشود و نفس انسان تربیت بشود ، این اختلافات برداشته می شود».

اما از مهم ترین اهداف اجتماعی این برنامه انسان ساز آموزش راه های دفع ظلم و ایستادگی در برابر ظالم است چرا که اسلام با خلق مفهومی به نام شهادت طلبی راهی که مردم بتوانند با قدرت?های بزرگ ظالم مقابله کنند را به مردم آموزش داد و صد البته که  آثار این آموزش?ها را می توانیم در عاشورای حسینی و شعار آن حضرت که شهادت بهتر از زندگی با ذلت است دریابیم. شهادت  واژه ای پنج حرفی که فرهنگی بزرگ و استوار بر ایمان و اراده و ایستادگی است و مردم ایران به تبعیت از امام شهیدان امام حسین ع پیش رو آن هستند و اکنون مردم انقلابی سایر کشورها نیز با درک این فرهنگ بزرگ به مقابله با حکومت های ظلم ایستاده اند و خواستار جامعه ای اسلامی و متحد هستند.

با بعثت پیامبر ،انسان به عنوان اشرف مخلوقات معرفی شد و برکات معنوی بر مردم بارید چنانکه اتصال معنویت به مادیت و انعکاس معنویت در همه جهات مادیت از خصوصیات مبعث پیامبر و وحی قرآن شد برکاتی که خود را در زمینه های مختلف نشان داده است .

اما بزرگترین برکت بعث خاتم رسولان را حکومت اسلامی است و انقلاب اسلامی ما با حاکمیت ولی فقیه برجامعه و اجرای قوانین اسلامی در دنیای احاطه شده در کفر وظلم یکی از برکات مبعث پیامبر در حال حاضر است که عظمت مردم مسلمان ایران و قدرت حکومت اسلامی برگرفته از اجرای فرامین اسلامی است 



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 96/2/4 توسط منیره غلامی توکلی

پخش زنده  مناظرات کاندیداهای ریاست جمهوری از مطالبه مردمی است/ آخرین تلاش های دولت برای دیکاتوری نرم رسانه ای

بعد از یک هفته انتظار مردم برای مشخص شدن، کاندیداهای تأیید صلاحیت شده از سوی شورای محترم نگهبان، در آخرین ساعات پنج شنبه هفته گذشته بود که انتظارات به سر آمد و وزارت کشور اسامی شش نفر از کاندیداهای نهایی انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری کشورمان را اعلام کرد.

شاید نبودن نام "محمود احمدی نژاد" رئیس جمهوری دوره های نهم  و دهم  در لیست اعلام شده از سوی وزارت کشور، مهم ترین چیزی بود که بلافاصله محل تبادل آرا و نظرات مختلف شد چرا که مابقی چهره های وجود شناخته شده و قابل پیش بینی بودند.

اما آن چیزی که برای مردم در این پروسه قابل پیشبینی و حتی قابل درک و باور نبود، اعلام این خبر مبنی بر « لغو پخش زنده مناظره کاندیداهای ریاست جمهوری» بود! خبری که "سیدسلمان سامانی" سخنگوی وزارت کشور و رئیس کمیته حقوقی ستاد انتخابات آن را اعلام کرد و در فضای حقیقی و مجازی واکنش های مختلفی را در برداشت.

 پس از اعلام پخش ضبط شده مناظره های انتخابات ریاست جمهوری کاربران شبکه های اجتماعی به شدت به این تصمیم واکنش نشان دادند برخی آن را از تصمیمات رئیس دولت و برخی نیز آن را از منظر رئیس صدا و سیما مورد نقد و بررسی قرار می دادند و از آن تحت عنوان « بدعت بد انتخاباتی» یاد می کردند؛ در حالی که اکثریت قاطع بر انجام "مناظرات زنده" تأکید دارند.

فشارها و مطالبات مردمی و اعلام این خواسته از سوی ائمه جمعه از تریبون نماز جمعه در این خصوص و واکنش سایر کاندیداها در دو روز اخیر به آنجا رسیده است که قرار بر تجدید نظر در این زمینه و تغییر این تصمیم وجود دارد! و اگر این اتفاق محقق نشود خواهی نخواهی بخشی از منتقدان دولت آن را اینگونه تفسیر خواهند کرد که « روحانی، نمی خواهد در وضعیت پاسخ گویی قرار گیرد»! و برخی آن را نقض حقوق شهروندی می دانند.

در حالی که سبقه 12 سال گذشته ایران نشان می دهد، مردم با دقتی وسواس گونه به مناظرات زنده کاندیداهای ریاست جمهوری که از طریق رسانه ملی پخش می شود نگاه می کنند و آن را یکی از راه های مطمئن شناختن کاندیدای اصلح می دانند؛  مطالبات مردمی  از کمیسیون بررسی تبلیغات انتخابات برگزاری مناظره‌های آزاد و زنده است و آن را از حقوق شهروندی خود می دانند.

چه بسا که حتی برخی معقتدند که شانس پیروزی برخی از نامزدهای ریاست جمهوری در دوره یازدهم با همین مناظرات بالا و پایین شد و در نهایت " حسن روحانی" به عنوان رئیس جمهوری منتخب مردم ایران سکانداری دولت را بر عهده گرفت.

از منظر دیگر برگزاری انتخابات یکی از وجوه وجود دمکراسی در جامعه است که برگزاری دوازده دوره انتخابات ریاست جمهوری در ایران اسلامی برگی زرین و از نقاط قوت در کارنامه انقلاب اسلامی است.

 در این راستا " آزادی بیان" یکی دیگر از وجوه دمکراسی در کشور است که به نظر می رسد عدم پخش زنده مناظرات کاندیداهای ریاست جمهوری، خَراش عمیقی بر چهره آن است و متأسفانه دولت یازدهم در این زمینه با برخورد با اصحاب رسانه  سابقه ای انکار نشدنی دارد. برخورد با رسانه های منتقد دولت و گاها بسته شدن آنها چون جهان نیوز .. از این دسته است.   

اگر این موارد را دیکتاتوری نرم رسانه ای بدانیم، عدم پخش زنده مناظرات انخاباتی در آخرین ماه های دولت یازدهم، آخرین ترکش بودی که می شد بر پیکره آزادی بیان رسانه ای زد.

هنوز خاطره مصاحبه جنجالی رئیس جمهوری با انتخاب مجریان و قرنطینه کردن آنها از ذهن ها فراموش نشده است یا عدم اجازه ورود برخی از خبرنگاران به سخنرانی های مسئولین دولتی در اماکنی مثل دانشگاه ها و ... همه این موارد بر می تابد تا کمیسیون بررسی تبلیغات انتخابات در تصمیم خود تجدید نظر کند کما کان اینکه رئیس صدا و سیما هم در نامه ای خواستار توجه به این مطالبه مردمی و تغییر این مصوبه شده است.

شاید بر اساس همین مسائل است  که ابتدا حسام‌الدین آشنا، مشاور فرهنگی رییس جمهور از تقاضای حجت الاسلام حسن روحانی برای تجدیدنظر در مصوبه امروز  کمیسیون نظارت بر تبلیغات انتخابات خبر داد و دقایقی بعد رئیس جمهور در جمع جوانان و نخبگان استان فارس با بیان این که حامی هر شیوه ای در مناظرات است که مردم بهتر انتخاب کنند ابراز امیدواری کرد که ستاد تبلیغات انتخابات، تجربه‌ها را باز مرور کند.

و قطعا این یک عقب گرد دولتی بود که انجام شد زیرا در راستای حمایت از عدم پخش مناظره کاندیداها این تنها حسین فریدون بود که مدعی شد « مناظره زنده احتمال مشکلات امنیتی کشور را چند برابر می کند تصمیم هیأت نظارت بسیار خردمندانه است» ! در حالیکه این نظرجای این سؤال را باقی می گذارد که چرا امنیت ملی کشور از سال 1388 تا انتخاب شدن برادر بزرگوارتان با پخش زنده مناظرات به خطر نیفتاد!

فهوای کلام اینکه با توجه به ابراز علاقه نامزدهای دوازدهمین انتخابات ریاست‌جمهوری و اذعان آنها به نقش مناظره‌های تلویزیونی به پخش پرشور شدن انتخابات و تأکید اخیر رهبر معظم انقلاب که فرمودند     "باید مردم، مسئولان و نامزدها،  انتخابات را قدر بدانند و زمینه یک انتخابات پرشور و شوق و بانشاط، سالم، باامنیت و گسترده را فراهم کنند" بنظر می‌رسد وزارت کشور و سایر کسانی که پیشنهاد پخش ضبط‌شده مناظره‌ها را دادند در تصمیم خود تجدیدنظر کنند .

 و در محقق شدن این خواسته آن را باید نخستین پیروزی مردمی در  دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری دانستدر حالیکه نباید فراموش کرد که مردم فهیم ایران در پس انجام شدن این مناظرات خواهان رعایت اخلاقمداری از سوی کاندیداها هستند چرا که خدای ناکرده بی‌اخلاقی، تخریب، سیاه نمایی، تهمت و دروغ  و در کنار وعده وعیده هایی که داستان وعده های سرخرمن را تداعی می کنند، نرخی در بازار انتخابات نخواهند داشت و تجریه نشان داده است که رقابت اخلاقی، سالم و کم هزینه تایید صلاحیت شدگان منجر به افزایش مشارکت مردم می‌شود.

اگر تغییر در مصوبه پخش ضبط شده مناظرات انتخاباتی کاندیداهای ریاست جمهوری نخستین پیروزی مردمی در مسیر انتخابات دوازدهم بدانیم می توان گفت که سالی که نکوست از بهارش پیداست و مردم ایران در روز انتخابات با حضوری پرشور و شعور کاندیدای اصلح را انتخاب خواهند کرد ، ان شاء الله .

 



نوشته شده در تاریخ جمعه 96/2/1 توسط منیره غلامی توکلی
<      1   2      
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک