امروز94/10/14

اینجا ایران، تهران - میدان امام حسین ...  مشت های گره کرده به آسمان و طنین شعار مرگ بر آل سعود

به راستی کدام قورباغه می تواند برای این لشکر، هفت تیر بکشد ؟!!

این مادر هنرمند: بنویس که برای رزمندگان در سوریه شال و کلاه و لباس می بافم

آل سعود بالاخره حکم اعدام شیخ بزرگ شعیه "آیت الله نمر باقر النمر" را به حکم جاسوسی و تروریسم  دیروز اجرا کرد.

خبر شهادت این عالم بزرگ دینی و رهبر شجاع مردم مسلمان و شیعه عربستان، شوکی بزرگ بر پیکره جهان اسلام از شیعه و سنی وارد کرد.

هر کدام از طیف‌های مختلف سیاسیون، احزاب، علما و اقشار مختلف مردم نسبت به این حرکت ددمنشانه حکومت آل سعود و سیاست دیوانه‌وار این خاندان صهیونیسم واکنش نشان دادند و آن را محکوم کردند.

به قطع با توجه به شرایط کنونی جهان اسلام و سیاست‌های خالی از هر گونه منطق عربستان سعودی می‌توان گفت: اعدام شیخ بزرگ شیعیان عربستان، دیکته سر تا پا غلط کودک نامشروع و عقب‌مانده دبستانی بود که معلمی جنون‌زده آن را خوانده و او نوشته است، ، کودکی که در عالم سیاست پشت به دیوار لرزان جلب اعتماد کشورهای مستکبر کرده و به خیال خود از عفریت پیر کشتار و رعب و وحشت به دنبال بنایی مستحکم برای ماندگاری در صحنه مبادلات سیاسی می گردد.

واقعیت امر این است که اعدام یک عالم بزرگ دینی و ریختن خون رهبر مسلمان به جرم جاسوسی! تروریسم، چنان دروغ بزرگی بوده و است که فقط از بیمار خطرناک دو قطبی بر می‌آید.

فحشای سیری ناپذیر، تبدیل شدن به خون آشامی که هر چه می‌نوشد باز هم تشنه است، ادعای ایمان از عده ای که سر تا پا کفرند همه و همه نشانه زوال تدبیر و عقل است و این خود حلقه مفقوده فروپاشی یک حکومت است.

تاختن به دین اسلام در لوای پرده داری خانه خدا، احیا و گسترش وهابی‌گری در سرزمین وحی الهی و توحید، کشتن مسلمانان در حریم امن الهی، ریختن خون همسایه مسلمان به جرم بی‌گناهی، تبیعت از گرگ درنده کودک‌کش اسرائیل به بهانه امنیت و استقلال حکومتی، همنوا شدن با شیطان بزرگ آمریکا و تبدیل شدن به شیطانکی احمق، درافتادن با مردم خودی، ضایع کردن حقوق زنان، حراج سوخت فسیلی و بیت المال و خرج آن برای عیاشی و زنبارگی و ریختن قبح تمامی زشت‌های اخلاقی و بدمرامی‌های سیاسی و .. تا  تغییر جنسیت وزیر امور خارجه و ... همه وهمه فقط از حکمرانی کافر برمی‌آید که بنابر گفته قرآن کریم «  إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ یُؤْمِنُونَ ?6? در حقیقت کسانى که کفر ورزیدند چه بیمشان دهى چه بیمشان ندهى بر ایشان یکسان است [آنها] نخواهند گروید (6)خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عظِیمٌ ?7? خداوند بر دلهاى آنان و بر شنوایى ایشان مهر نهاده و بر دیدگانشان پرده‏اى است و آنان را عذابى دردناک است (7) »

اما طغیان کفر که در پی خود ظلم به همراه دارد در پس ضعف حق و منفعل عمل کردن مظلوم است، اگر ظالم طالب حق کشی مظلوم است، مظلوم باید مطالبه گر حقوق خود باشد. اگر رهبر ظالم، شیطان رجیم است، رهبری گروه حق را خدای رحیم دارد و پیروزی با خداوندگار است به شرط اینکه « از تو حرکت از خدا برکت.»

اما اگر از دریچه ای دیگر به این جنایت نگاه کنیم، این جنایت تنها به دلیل قدرت و خشونت و ظلم حکومت آل سعود نیفتاد چرا که تجربه نشان داده است ؛ سکوت در برابر ظالم،سرمایه گذاری بر ستم‌گری است! سکوت در برابر ظلم پرده نجابت و مظلومیت را به کثافت و محقوریت تبدیل می‌کند! آنجا که ملتی مسلمان – مردم عربستان - با خفت و خواری، سرسپردگی به حکومتی ضد اسلامی، ضد بشری، ضد حقوق بشری و از همه بالاتر مبتلا به انواع بداخلاقی‌های رفتاری را به جان می‌خرند و دم نمی‌زنند، نه تنها زنان و مردان، همسایگان و دوستان از همجواری با آنها آسایش نخواهند داشت بلکه علما و فقها و مردم خود آن سرزمین نیز جانی به سلامت و شبی را با راحتی به صبح نخواهند رسانید.

آنجا که برادران دینی مسلمان پشت یکدیگر را محکم نگرفته و اتحاد نداشته باشند،  ریخته شدن خون برادر مسلمان برایشان عادت شده باشد! از محل تولد اسلام بانگ حمایت از تروریسم، حمایت از صهیونیسم، حمایت از گروه‌های تکفیری، حمایت از هر آنچه به غیر از خدا باشد به گوش می‌رسد و برای مشروعیت بخشیدن به آن خون بی‌گناهان به راحتی به زمین ریخته می‌شود.

زمانی که آل سعود توسط کودکانی نابخرد، هدایت می‌شود، لشکر کشی به کشور همسایه امری مجاز، کشتن مردم یمن و بحرین کاری منطقی، حمایت از داعش و سایر گروه‌های تروریستی واجبی صواب می‌شود و در همین زمان صدای کشورهای اسلامی در گلو خفته می‌شود؟

به راستی سؤال اینجاست که وقتی مسلمانان در لباس احرام با لب تشنه در حریم امن الهی در روز عید قربان ذبح می ‌شوند، صدای دادخواهی و حق طلبی ملل مسلمان  به گوش کدامین دادگاه‌های بین المللی رسید؟ کدام دولت مسلمان  بارقه امید را در دل ملل مظلوم و مصبت زده به خوبی روشن کرد؟ کدام چشم برای گرسنگی، یتیمی، مجروحیت و شهادت کودک یمنی که زیر خروارها آوار ظلم و ستم آواره شده است، می‌گرید؟

 دیروز هم که شیخ نمر کشته شد و سؤال اینجاست که :

 کدام صدای بلند از دولت‌های اسلامی به گوش رسید؟

آیا عربستان از فراخوانده شدن سرکنسولگری خود واهمه دارد؟

آیا از اعتراض خیابانی در کشورهای اسلامی خواهد ترسید؟

آیا اعتراضات خشمگین مردمی و خسارت زدن به کنسولگری یک کشور – هر چقدر هم که ظالم باشد- به آتش کشیدن پرچمش شیخ نمر را زنده می ‌کند؟

 آیا در برابر مواضع علمای دینی، سر کُرنش به زمین زده و دست عذرخواهی به سینه خواهد گذاشت و دست ندامت به دندان خواهد گزید؟

 آیا وقت آن نرسیده است تا کشورهایی قدر و مسلمان مانند ایران اسلامی، با موضعی جدی خارج از محدوده بیانیه و .. حاکمان عربستان را به دادگاه ویژه جنایات ضدبشری بکشانند و به عنوان  ام القرای اسلام وارد عمل شود؟

جواب تمام این ها یک "نه" بزرگ است!

ولی اگر این حرکات این اعتراضات و این واکنش ها به صورت مستمر نسبت به دستگیری، زندانی شدن، شکنجه شیخ نمر صورت می گرفت او بدون شک امروز زنده بود و شیعیان عربستان رهبری مقتدر را از دست نداده بودند.

 و با باید پرسید:

آیا وقت آن نرسیده است تا کشورهایی قدر و مسلمان مانند ایران اسلامی، با موضعی جدی خارج از محدوده بیانیه و .. حاکمان عربستان را به دادگاه ویژه جنایات ضدبشری بکشانند و به عنوان  ام القرای اسلام وارد عمل شود؟

آیا به راستی از رئیس جمهوری ایران که هنوز بعد از گذشت یک روز از کشته شدن یک عالم شیعی موضع نگرفته است، این حرکت را محکوم نکرده است، به مردم داغدار و شیعه عربستان تسلیت نگفته است، در غم علمای بزرگ خود را به عنوان یک روحانی شریک نکرده است، می توان توقع موضعی محکم داست ...!!

آیا دیپلماسی لبخند در برابر اینچنین جنایتی، اخمی واقعی به دور از تشریفات دیپلماسی بر چهره خواهد آورد؟

شیخ نمر را مظلومانه به تاریخ سرخ شهادت پیوست و وای بر ما ... که باید دهن کجی یک حکومت وهابی را در برابر خواست علمای جهان اسلام در برابر آزادی مردی عالم و عالمی آزاده تحمل کنیم و دم نزنیم.

وای بر ما که باید مرگ باور نکردنی یک عالم بزرگ اسلام را مخابره کنیم و فقط بیانیه صادر کنیم و تأسف بخوریم که چه شد و چه خواهد شد و چرا اینگونه شد و..

وای بر ما  که باید بر ورق های تاریخ نگاه کنیم و ببینیم کجا صبر خدا در برابر این جنایات به پایان می رسد و آل سعود پیشیمان خواهد شد و ما دست بر روی دست خود گذاشته و همچنان خبر شهادت ها را مخابره می کنیم .  

 انتهای پیام/ ت

اینم چند تا عکس از دوست کوهنوردم -

نخستن روزهای زمستان سال 94 - ارتفاعات میشو - استان آذربایجان شرقی - شهرستان مرند.

عکاس هم هست که واقعا تولیدی بودنش معلوم شه :)

انتهای پیام/ ت

سلام ، فردا تولد یکی از بهترین دوستانم هست؛برایش هدیه ای ناقابل و صدالبته فرهنگی خریدم.

با شوق و ذوق بسیاری بیت شعری انتخاب کردم تا به رسم یادگاری نوشته و با استعداد جهانی حافظ در سرایندگی بتوانم بی استعدادی خودم را در انتخاب یک کادوی زیبا و منحصر به فرد، جبران کنم که ...

هر چه ما تلاش کردیم و اصرار بر خوش خط نویسی، نگارش زیبا انکار بر همراهی ما می کرد تا اینکه ...

نگاهی به جزواتم انداختم واشکال را نه از خودم بلکه از شغل شریفم دیدم !

بعد از کمی مکث متوجه شدم اشکال نه از من است و نه از شغل شریفم، گناه از مسئولین است که تند تند صحبت می کنند و من هم تند تند می نویسم تا خدای نکرده ملت از مسئولین عقب نیفتند و رسالت خبرنگاری خدشه ای برندارد و مدیرمسئول محترم خطی بر اعصابشان نیفتد! 

به هر حال در این مورد هم - بدخطی بنده - مسئولین باید پاسخ گو باشند :)

تازَشَم: همین دیگه «دکتری و خبرنگاری و دعا نویسی» در رده شغل های سخت قرار گرفته اند ، اول نوشتن یه این شیوه و سپس زجر خواندن آن چیزی که نوشتی یا خودت نمی توانی به خوانی یا دیگران

این هم مستندی بر صدق گفتار بنده که ملاحظه می فرمایید.

تصویر 1 / گوینده عادت به تند تند تند تند حرف زدن نداشته و من کمی بیشتر فرصت چرخش قلم داشتم

در این قسمت گوینده اصلا وقت نداشته و به سرعت باد صحبت می کرده است! من هم فقط تیتر برداری می کردم !!

پ.ن: سفارشات برای نوشتن هر گونه متن عاشقانه، تهدیدنامه، وصیت نامه، مصیبت نامه، شادمانه، .. می پذیریم :)

چند روز پیش در محفلی بودم که خانم دکتر کبری خزعلی دختر محترم مرحوم آیت الله ابوالقاسم خزعلی در آن سخنانی بصیرت زا با استناد به آیات قرآن داشتند.

به عنوان یک بانوی ایرانی به داشتن چنین سرمایه‌های معنوی و نمونه‌هایی از درک عمق زنان به مسائل سیاسی از دیدگاه اسلام چنان خوش وقت شدم که تصمیم برآن گرفتم آن شنیده ام را برای شما به صورت مستند و با کسب اجازه و حق نشر از خود ایشان بیاورم..

آنچه بزرگترین  ضربه را به اسلام خواهد زد، " نفاق " است 

در این نشست کبری خزعلی، رئیس شورای فرهنگی اجتماعی زنان با قرائت آیات ابتدایی سوره مبارکه "ممتحنة"(یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّکُمْ أَوْلِیاءَ تُلْقُونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ قَدْ کَفَرُوا بِما جاءَکُمْ مِنَ الْحَقِّ یُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَ إِیَّاکُمْ أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّکُمْ إِنْ کُنْتُمْ خَرَجْتُمْ جِهاداً فی‏ سَبیلی‏ وَ ابْتِغاءَ مَرْضاتی‏ تُسِرُّونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ أَنَا أَعْلَمُ بِما أَخْفَیْتُمْ وَ ما أَعْلَنْتُمْ وَ مَنْ یَفْعَلْهُ مِنْکُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبی) اظهار داشت: آنچه که در مورد بحث فتنه و نفوذ از صدر اسلام تا کنون بر آن تأکید شده این است که آنچه بزرگترین  ضربه را به اسلام خواهد زد، " نفاق " است. کفر در مقابل اسلام صف آرایی کرده و می‌کند اما هیچ وقت نتوانسته در دورن اسلام نفوذ داشته باشد بلکه می‌ایستد و در مقابل می‌جنگند.

رئیس شورای فرهنگی اجتماعی زنان، افزود: آنچه به اسلام ضربه زده و خواهد از صدر اسلام تا ظهور و حتی بعد از ظهور، مسئله «خودی نفوذی» است که در دورن ماست و با چهره نفاق بیشتر از همه در معرفی دین، در طرفداری از دین، دوست داشتن دین و خیرخواه بودن برای امت، نقش بازی می‌کند و با نام و چهره و رنگ اسلام، به اسلام از درون ضربه می‌زند به طوری که بنابر توصیف حضرت علی(ع) مانند حرکت مورچه‌ای سیاه در شب تاریک روی سنگ سیاه عمل می‌کند. این عمل با هیچ حواس بشری قابل حس، دریافت و درک نیست و درک آن بصیرتی عمیق می‌طلبد.

خویشتن‌بانی، مهم‌ترین راه پیشگیری از نفاق

وی در ادامه با اشاره به آیات سوره بقره « ذَلِکَ الْکِتَابُ لاَرَیْبَ فِیهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِینَ?2?» افزود: " للمتقین" چه کسانی هستند؟ کسانی که هنوز به اسلام نگرویدند « والَّذِینَ یُؤْمِنُونَ» کسانی که بعداً ایمان می‌آورند، ولی می‌خواهند مراقبت و خویشتن‌بانی داشته باشند، تمام بصیرت و بحث پیشگیری از فتنه و پیشگیری از نفاق این است که انسان مواظبت از نوع خویشتن‌بانی داشته باشد.

دکتر خزعلی در تشریح خویشتن‌بانی در بیان قرآنی آن را " تقوی" نامید و افزود: یعنی نه هر چیزی را قبول کنم و نه هر چیزی را رد کنم، نه هر اعتقادی را بپذیرم و نه هر اعتقادی را رد کنم تا زمانی که تحقیق انجام نشده است چرا که زود هر چیزی را پذیرفتن، سهل اندیشی و زمینه فریب را فراهم می‌کند و در مقابل هر چیزی ایستادن استکبار و خودخواهی را به وجود می‌آورد و امکان هدایت را از ما می‌گیرد.

بصیرت افزایی یک دستور قرآنی

رئیس شورای فرهنگی اجتماعی زنان، ادامه داد: اما در هر چیزی به دقت بررسی کردن، وقت گذاشتن و تحقیق کردن و بصیرت به دست آوردن و دائم بر این بصیرت افزایی تأکید کردن دستور قرآن است و ما می‌بینیم در این سوره می‌فرماید: «الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَیُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ ?3?» « آنان که به غیب ایمان مى‏آورند و نماز را بر پا مى‏دارند و از آنچه به ایشان روزى داده‏ایم انفاق مى‏کنند (3)و در نهایت «أُوْلَئِکَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ?5? » « آنان برخوردار از هدایتى از سوى پروردگار خویشند و آنان همان رستگارانند (5) » گویی که این گروه بر هدایت چیره هستند و هدایت مانند مرکبی راهوار در خدمت ایشان است.

وی گفت: اما کافران! کسانی هستند که می‌گویند: « ما ایمان آورده‌ایم به خدا و روز قیامت، اما مؤمن نیستند.!» در این جا لازم است که ما هم موضع گیری در قبال این دست از انسا‌ن‌ها را از خداوند یادبگیریم، خدا در اینباره می‌فرماید:«إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ یُؤْمِنُونَ»?6?«در حقیقت کسانى که کفر ورزیدند چه بیمشان دهى چه بیمشان ندهى بر ایشان یکسان است [آنها] نخواهند گروید»(6) و در نهایت «خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عظِیمٌ»?7?« خداوند بر دل‌هاى آنان و بر شنوایى ایشان، مُهر نهاده و بر دیدگانشان پرده‏اى است و آنان را عذابى دردناک است»(7) .

دکترخزعلی با اشاره به افرادی که منافق هستند، ، دو رو، نفوذی و منافق‌اند، اظهار داشت: اینها کسانی هستند که بحث امروز ما هستند! ظاهرشان ایمان است، قیامت، معاد و مبداء را قبول دارند و قرآن درباره این افراد می‌فرماید: «وَمِنَ النَّاسِ مَن یَقُولُ آمَنَّا بِاللّهِ وَبِالْیَوْمِ الآخِرِ وَمَا هُم بِمُؤْمِنِینَ»?8? «و برخى از مردم مى‏گویند ما به خدا و روز بازپسین ایمان آورده‏ایم ولى گروندگان [راستین] نیستند»(8)و بلافاصله بعد از این آیات که آنها را توصیف می‌کند مورد قضاوت قرار داده و می‌فرماید:« یُخَادِعُونَ اللّهَ وَالَّذِینَ آمَنُوا وَمَا یَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنفُسَهُم وَمَا یَشْعُرُونَ »?9?«با خدا و مؤمنان نیرنگ مى‏بازند ولى جز بر خویشتن نیرنگ نمى‏زنند و نمى‏فهمند(9)» و در ریشه یابی این مرض خداوند در ادامه آیات می‌فرماید: « فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ...» (10) یعنی از درون یک مرض و چیزی دارند، مقام معظم رهبری در این خصوص می‌فرمایند: از اول یک ریگری در کفش داشتن و در طول انقلاب یکی یکی لغزیدند و افتادند! قاسطین و مارقین هم در تاریخ اسلام، از ابتدا مشکلی داشتند خواستند در کنار پیامبر قرار بگیرند و هجرت کنند تا بتوانند مقامی بگیرند و بعد شاهد لغزش‌های آنها بودیم.

قلوب مریض منافقین و افزایش الهی مرضشان

رئیس شورای فرهنگی اجتماعی زنان، در ادامه با بیان اینکه اول، آن چیزی که در دورنمان هست، آن را پاک سازی کنیم، منافقین از ابتدا در وجودشان مسئله‌ای بوده، مرضی بوده و در نهایت در مسیری که خود آن را انتخاب کردند، تقویت می‌شوند، ادامه داد: «فَزَادَهُمُ اللّهُ مَرَضًا...)(10)«خدا بر مرضشان افزود..»(10) و در نهایت«وَلَهُم عَذَابٌ أَلِیمٌ بِمَا کَانُوا یَکْذِبُونَ »?10? «و به [سزاى]آنچه به دروغ مى‌گفتند عذابى دردناک [در پیش]خواهند داشت»(10). 

 وی در ادامه ضمن توصیف قرآنی منافقین با استناد به آیات سوره بقره، افزود: «وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ لاَ تُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ...»(11) « و چون به آنان گفته شود در زمین فساد مکنید.. »(11) می‌گویند: « إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ ?11?» «ما خود اصلاحگریم» ?11? و در ادامه خداوند در قرآن کریم یکی – یکی خصوصیات آنها را می‌گوید و می کوبد از اعتقاد، مبداء و معادشان، رفتارشان و بیانشان... وقتی می‌گویید: فساد نکنید، می‌گویند: فقط ما مصلح هستیم و قرآن در مقابل می‌فرماید: « أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَکِن لاَّ یَشْعُرُونَ»?12?«بهوش باشید که آنان فسادگرانند لیکن نمى‏فهمند» (12) و این یعنی نداشتن بصیرت، نداشتن درک، نداشتن باریک بینی که از قبل درک نکرده بودند.

وقتی خدا منافقین خود رای را "سفها" می نامد!

سپس در آیات بعدی می‌فرماید: وقتی به این گروه می‌گویند:«وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ آمِنُواْ کَمَا آمَنَ النَّاسُ..»?13? یعنی مانند همه مردم ایمان بیاورید، می‌گویند: «قَالُواْ أَنُؤْمِنُ کَمَا آمَنَ السُّفَهَاء..»?13? می‌گویند: ما مانند بی‌سوادان و سفها باشیم.!ما یک جور دیگر هستیم.! و قرآن در جواب اینان می‌فرماید: «أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاء وَلَکِن لاَّ یَعْلَمُونَ»?13?«آنان همان کم‏خردانند ولى نمى‏دانند.» ?13?

 رئیس شورای فرهنگی اجتماعی زنان، در ادامه افزود: خداوند در آیات قران در برشمردن سایر ویژگی‌های منافقین می‌فرماید: « وَإِذَا لَقُواْ الَّذِینَ آمَنُواْ قَالُواْ آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْاْ إِلَى شَیَاطِینِهِمْ قَالُواْ إِنَّا مَعَکْمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُونَ»?14?«و چون با کسانى که ایمان آورده‏اند برخورد کنند مى‏گویند ایمان آوردیم و چون با شیطانهاى خود خلوت کنند مى‏گویند در حقیقت ما با شماییم ما فقط [آنان را] ریشخند مى‏کنیم»(14) اما خداوند در برابر تمسخر مؤمنین توسط منافقین موضع زیبایی گرفته و می‌فرماید: « اللّهُ یَسْتَهْزِئُ بِهِمْ ..» ?15?«خدا [است که] ریشخندشان مى‏کند...» (15)  چگونه؟ «وَیَمُدُّهُمْ فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ»«و آنان را در طغیانشان فرو مى‏گذارد تا سرگردان شوند.» (15) .

وی گفت: در نهایت برداشت کار این منافقان را قرآن اینگونه توصیف می‌کند: «أُوْلَئِکَ الَّذِینَ اشْتَرُوُاْ الضَّلاَلَةَ بِالْهُدَى فَمَا رَبِحَت تِّجَارَتُهُمْ وَمَا کَانُواْ مُهْتَدِینَ » ?16? «همین کسانند که گمراهى را به [بهاى] هدایت‏خریدند در نتیجه داد و ستدشان سود[ى به بار] نیاورد و هدایت‏یافته نبودند»(16).

برائت از منافقین، دستور صریح قرآن

دکترخزعلی، با بیان اینکه،دستور الهی است که با منافقین چگونه برخورد کرده و موضع بگیرید، گفت: باید یکی یکی رفتار و آثارشان را بررسی کرده و در مقابل هر کدام و موضع آنان متناسب با همان کلام – اگر می‌خواهیم الهی باشیم – موضع بگیریم در غیر این صورت با آنها کنار بیاییم و همزیستی مسالمت آمیز با کفر و نفاق داشته باشیم و بعد از آن هم یواش یواش ارزش‌ها کم رنگ  شود و رفتارها و گفتارها بر اثر نگرش‌ها و بینش‌ها تغییر می‌یابد و سپس روش‌ها و ارزش‌ها کم رنگ می‌شود. 

وی ادامه داد: در این زمینه خداوند در آیات سوره ممتحه بعد از اینکه می‌فرماید با دشمنان من – خدا- و دوشمنان خودتان دوستی نکنید و همراه نشوید، می‌فرماید: « ... با آن مشرکانِ حق‌ستیز دست دوستى ندهید. شما در نهان به آنان ابراز مودّت مى‌کنید، در صورتى که من به آنچه شما نهان داشته و به آنچه آشکار کرده‌اید داناترم و هر کس از شما به این کار اقدام کند به یقین راه راست را گم کرده است.»

رئیس شورای فرهنگی اجتماعی زنان در ادامه با اشاره به آیه چهار سوره مبارکه ممتحنه اظهارداشت: حضرت ابراهیم به عنوان اسوه و الگو معرفی شده است «قَدْ کانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فی‏ إِبْراهیمَ وَ الَّذینَ مَعَهُ إِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآؤُا مِنْکُمْ وَ مِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ کَفَرْنا بِکُمْ وَ بَدا بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةُ وَ الْبَغْضاءُ أَبَداً حَتَّی تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ ...» « قطعاً در گفتار و رفتار ابراهیم و کسانى که با او بودند براى شما اقتداى نیکویى است; آن گاه که به قوم خود گفتند : ما از شما و آنچه به جاى خدا مى پرستید دورى مى جوییم و با شرک ورزیدن شما مخالفت مى کنیم و میان ما و شما براى همیشه دشمنى و کینه پدید آمده است ، مگر این که به خداى یکتا ایمان بیاورید .. .»

وی افزود: با توجه به این آیات اعلام برائت صریح از کسانی که با هر ترفندی از نفوذ و فتنه و به اسلام ضربه می‌زند و با آن می‌جنگند، اخلاق ابراهیمی و همه انبیاء و هر کسی که همراه انبیاست، می‌باشد و نهایتا قران می‌فرماید شاید نتیجه این جنگیدن و برائت از ضربه زنندگان بنابر آیه هفت سوره ممتحنه این باشد که « عَسَى اللَّهُ أَنْ یَجْعَلَ بَیْنَکُمْ وَبَیْنَ الَّذِینَ عَادَیْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً ...» (7)«امید است خدا میان شما و کسانی از مشرکین که با شما دشمنی کردند(از راه اسلام)پیوند محبّت برقرار کند...»(7)

ان قلت در کلام رهبری، قدم زدن در وادی  شرک

دکترخزعلی در ادامه اظهار داشت: اکنون در شرایطی به سر می‌بریم که نائب امام زمان(عج) که وظیفه ما اطاعت از ایشان است و اطاعت از ایشان اطاعت از خدا، پیامبر و امام معصوم علیه‌‌السلام است و رد بر او؛ شرک بر خداست چرا که گفتیم حضرت ابراهیم با هر کسی که غیرخدا را در کنار خدا قرار می‌داد، دشمن بود؛ اگر کسی در کنار صحبت مقام معظم رهبری، ان‌قلتی، کم و زیادی، اگر چنین باشدی و ... بیاورد، در وادی مبارزه با خدا و رسول می‌رود و مشرک می‌شود! وی افزود: ما دستور داریم که همراهی کنیم با مقام معظم ولایت، صحبت‌‌های ایشان مخصوصا آنچه در بحث نفوذ و جریان فتنه داشتند را بشناسیم و به کار گیریم، مخصوصا درباره چهره‌های خودی که ناخود هستند.

تأثیر نفوذ جریانی در جامعه خطرناک تر است

رئیس شورای فرهنگی اجتماعی زنان، در خصوص ضربه‌هایی که چهره‌های خودی که ناخود هستند به اسلام گفت: در طول تاریخ اسلام، هر کجا اسلام ضربه خورده تا زمانی که عاشورا به وجود آمده از سوی نفوذی‌ها بوده که کنار انبیاء قرار گرفته‌اند و کم کم تغییر چهره داده‌اند و توانستند اسلام را به دشمن تقدیم بکنند. 

وی در ادامه به برگزیده‌ای از سخنان مقام معظم رهبری در خصوص نفوذ اشاره کرد و گفت: ایشان می‌فرمایند که دو جور دشمنی هست، یک جور دشمنی‌های سخت هست که ابزار خودش را دارد، دشمن شناخته می‌شود و به محض حمله با هم متحد می‌شویم.. اما دشمن در جنگ نرم، آنقدر ابعاد، راه‌های نفوذ و تأثیراتش ناشناخته است که گاهی خودما با خودمان می‌جنگیم! و در مقابل یکدیگر صف آرایی می‌کنیم! و آن چیزی که دشمن می‌خواهد عمل و پیاده‌سازی می‌کنیم.

خواص در تیررس نفوذ جریانی دشمن

دکترخزعلی اظهار داشت : در بحث نفوذ هم با دو نوع نفوذ رو به رو هستیم، نفوذ فردی و نفوذ جریانی که تأثیرات نفوذ فردی به مراتب از نفوذ جریانی کم‌تر است و خواص و بزرگان بیشتر در تیر رأس خطر این نوع نفوذ قرار دارند.

رئیس شورای فرهنگی اجتماعی زنان، با بیان اینکه نفوذ را باید دارای سه  مرحله جاپا، نفوذ و دوره سلطه است، گفت: اکنون دشمن دوره جاپا را پشت سرگذاشته است، مرحله دوم یارگیری از خود مسئولین و شبکه‌سازی است تا در تمام سطوح حرفی که می‌خواهند بزنند از دهان مسئول و .. خارج شود تا ابتدا در تصمیم‌سازی و سپس در تصمیم‌گیری وارد شده و اینگونه سلطه‌گری کنند.

سلطه بسیار ناگهانی خود را نشان می دهد

وی با اشاره به شکست انقلاب مردم مصر، گفت: سلطه بسیار ناگهانی است و ما مرحله دوم یعنی "دوره نفوذ" را پشت سر می‌گذاریم و مقام معظم رهبری چندین ماه است که به این موضوع توجه داشته و  صحبت می‌کنند و این نفوذ می‌تواند در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و امنیتی باشد.

تنظیم: منیره غلامی توکلی

انتهای پیام/ت