تنهایی ایم را با آخرین تصویر خیسم در چشمانت پر می کنم

اما چه سود ....

آن تصویر لرزان با قصد بوسه ای بر نگاهت می شکند

... و من باز هم تنهایم

 حجاب گستره ای به بزرگی تاریخ حیات بشر /  چادر  یک حجاب ایرانی است
مهدی امیری پور - نویسند طنین یاس

 حجاب ودیعه ای برای کائنات /سابقه ای به قدمت تاریخ بشر
پوشش سابقه ای دیرینه به قدمت تاریخ بشر دارد و یکی از مهم ترین ویژگی ها و امتیاز انسان نسبت به حیوانات است . انسان ها پوشش بدن خود را متناسب با وضیعت آب و هوایی و اعتقادات و فرهنگشان انتخاب می کردند .
پوشش علاوه بر  محفوظ کردن انسان در برابر خطرات محیطی , گرما و سرمای شدید و مراقبت از پوست او در برابر نور خورشید ...  نقش مهمی در حفظ وی از نگاه های نامحرم دارد  و  به نوعی انکار ناپذیر ، بیانگر غفت و پاکدامنی  انسان است و اگر ما در طبیعت که ساخته دست صانعی بزرگ است ؛ نگاهی هر چند کوتاه بیاندازیم؛ خواهیم دید که حجاب و پوشش مطلق انسان نیست! بلکه حتی میوه ها هم دارای یک حجاب و حفاظی هستند و اگر آن حفاظ از بین برود شیء در دسترس همه قرار می گیرد و بی ارزش خواهد شد.
به عنوان مثال گل با تمام زیبایی و لطافتش محصور در میان شاخ و برگ ها و محافظت شده با خار و تیغ است که  دست   باد خزان ، انسان و حیوانات را  کوتاه می کنند. این گل هر چه کمیاب تر  و سخت تر در دسترس باشد ؛ ارزش و اعتبار بیشتری خواهد داشت .                  
کمی فکر کنید به یک سیب زمینی ... پس از کندن پوستش؛  بعد از مدتی سیاه می شود! تنها را  دور کردن آن از سیاه شدن، پوشش تازه ای با نام آب است تا از فاسد و آسیب بی حجابی در امان باشد.
انسان که اشرف مخلوقات است و مقام وی بر تمام مخلوقات عالم هستی شرفیت دارد در نوع وجودیت خود با تمام انواعش به پوششی برای ادامه حیات نیاز دارد که قدمت این پوشش را اگر از زمان پدیدار شدن انسان در نظر بگیریم؛ می توان تغییر و تحولاتش را بسیار و انواع آن را مختلف دید.  پس می توان گفت: ( آن چه برای آدمی لازم و ضروری است حجاب است حال این که در ادوار مختلف به صورت های گونا گون جلوه کرده است، نیاز به بحث تفصیلی دارد.) از زمان های پیش از اسلام ،حجاب و پوشش در سطوح مختلف در ایران وجود داشته است و پوشش زن و مرد ایرانی از جمله مسایلی است که از دوران باستان دارای اهمیت بوده  و از ابتدای تاریخ باستانی این کشور تا کنون دستخوش تحولات عمیق نشده و مفهوم آن در فرهنگ ایرانی حفظ شده است

ادامه مطلب...

..گاهی وقت ها با خودم فکر می کنم ، شهدا طنازترین کسانی هستند که می شود برایشان نوشت!‌ ناگفته نماند این طنازی و شیرین کاری های شهدا برای کسانیکه آنها را دوست می دارند ؛ درون مایه ای از شادکامی و نشاط  به همراه دارد.
این فرضیه که حاصل چند سال نوشتن برای این عزیزان است؛ درست زمانی به مخیله ام می رسد که زمان بسته شدن نشریه نزدیک است و من هنوز نتوانسته ام معلم شهیدی را معرفی کنم . با خود می اندیشم شهدا با ما قهر کرده اند!!
اما..... اگر  از سخاوت و بزرگواری شهدا نا امید شویم آن زمان  چنان سر رشته امور را در دست می گیرند که گویی هیچ قصدی جز یادآوری این نکته ندارند : ( ایشان زنده اند و زندگان ولی و وصی برای انجام امور کارشان نمی خواهند ! ) انها خود را چنان نشان می دهند  تا متوجه ات کنند ( اینان نیستند که روی در نقاب کشیده اند ، بدرستی تو هستی که شهدا را گم کرده ای و آنان تو را می جویند.)وقتی برای این شماره به دنبال شهدای معلم می گشتم و طی تماس با چند خانواده شهید از انجام مصاحبه نا امید شدم ، طنازی و شیرین کاری شهدا به کمک آمد .
دو معلم شهید. هر دو ابراهیم نام و ابراهیم صفت ، معلمان شهید "ابراهیم کشاورز" یکی اهل روستای لاشیدان شهرستان لاهیجان و دیگری اهل یکی از روستاهای بخش مرکزی شهرستان نی ریز(نصیر آباد )به نظر آشنایی با زندگی دو انسان وارسته که علاوه بر هم نام بودن در یک مسیر گام برداشته و به بالاترین درجه لقاء الله رسیدند خالی از لطف نباشد.
 

ادامه مطلب...

مادر در خانه / او را دریابید شاید از شما خسته تر باشد
عصمت جلالیان - کارشناس ارشد روانشناسی

طنین یاس :یک زن ، او مادر خانه است مهم نیست درچه سنی بسر می برد یا چه ظاهری دارد، دقیق تر بگویم حتی مهم نیست از چه تحصیلاتی برخوردار است او مادر است با همه وظایف مادرانه ، از آن زمان که نشان مادری را به گردن می اویزد همین یک نشان مسئولیت بسیار سنگینی را به دوش او می نهد. مسئولیتی که قامت او را در عنفوان جوانی خم می کند.بسا این خم شدن به چشم هیچکس نمی آید ، او وظایف متعددی دارد
باید جسم  فرزند را همواره نگهبان باشد از همان ابتدا نگران است چه کند کمترین آسیبی به فرزند نرسد ، امان از روزی که بیمار شود ! گویی همه غم های عالم بر دل مادمر می نشیند و این ترس بر تمام موجودش سایه می افکند که مبادا بیماری نقص ماندگاری در و جود فرزند ایجاد کند.
ادامه مطلب...

                           باز هم خنده بازار ، تراژدی دیگری آفرید!

مهدی امیری پور - نویسنده طنین یاس 

نمایش خنده بازار که امروز برای مردم فهیم ایران با توهین به علما و شخصیت هایی که روزی برای  این مرز وبوم  در زمینه های دینی و علمی تلاش کرده اند به تراژدی  "گریه بازار" تبدیل شده است ؛ اینبار  با برداشتی نمایشی از داستانی زندگی مرحوم آیت الله مقدس اردبیلی که پدر بزرگوار ایشان روزی سیبی را از باغ شخصی به سرقت می برد و برای حلالیت از وی مجبور به ازدواج با دختر صاحب باغ(والده مرحوم مقدس) که زشت هم بوده است؛ می شود. خواسته و ناخواسته به این عالم ربانی توهین کرده است .
باید توجه داشت که این سریال طنز در یک کشور اسلامی به نام ایران پخش می شود . در کشوری که تمام پایه های دینی آن با دستان همین زحمت کشان که امروز بازیچه گروهی از غافلان در کسوت تولید کننده و کارگردان و بازیگر شده است؛ آیا حق بزرگداشت مقام عالمان و دانشمندان باید اینگونه ادا شود!؟  زمانی که مقدسات یک کشور از درون مورد تمسخر قرار گیرد باید از خاخام های اسراییلی چه انتظاری داشت؟

ادامه مطلب...