تصاویراستتار شگفت انگیز جغد  / طنین یاس

ادامه مطلب...

علیرضا مالمیر - نویسنده طنین یاس

تا سال 1348، هیچ زنی به عضویت سازمان پذیرفته نشده بود.اصولا حنیف‎نژاد"، رهبر اصلی و مؤثر سازمان، با ازدواج مخالف بود و آن را موجب وابستگی و سد راه مبارزه می‎دانست. اما به مرور زمان اهمیت حضور زنان و بویژه استفاده پوششی از آنان برای رهبران سازمان کشف شد. ابتدا "پوران بازرگان"، خواهر "منصور بازرگان" که در مدرسه دخترانه مذهبی رفاه کار می‎کرد، وارد سازمان شد؛ و پس از او خواهر "محمد حیاتی "و بعد خواهر "رضایی‎ها "آمدند.می توان گفت : سازمان مجاهدین مانند دیگر فرقه ها برای پیشبرد اهداف شوم خود با نگاهی ابزاری به زنان توسط رهبران فرقه از انها درجهت منافع خود ، به اسم سازمان وخلق ایران بهره می جستند.
بسیاری از این زنان و دختران، بعدها با انواع ترفندهای تشکیلاتی مورد انواع سوء‎استفاده‎ها قرار گرفتندو درنتیجه همین روند انحراف‎آمیز و غیراخلاقی خانواه‎های زیادی که اکثرا مذهبی و اصیل بودند از هم پاشید.
ادامه مطلب...

منیره غلامی توکلی

ادامه مطلب...

رمضون خبرنگار فوق حرفه ای : دیروز در تجمع بانوان ولایت مدار تهرانی در اعتراض به ساخت فیلم موهن و اهانت به ساحت مقدس پیامبر رحمت و مهربانی ، دانش آموز بسیجی این دل نوشته را در حضور بانوان به ساحت پیامبر اعظم تقدیم کرد

من یک دختر مسلمانم و کتابم قرآن است . دینم اسلام است و پیامبرم حضرت محمد (ص) که او را بسیار دوست دارم.
پیامبر مهربانی که او هم کودکان مخصوصا دختران را دوست داشت و آنها را ریحانه می نامید. محمد امین (ص) که در راستگویی و درستکاری ، الگوی تمام جوانان دوران خود بود. رسولی که از جانب خدا فرمان یافته بود تا با دعوت مردم به اسلام و ایمان به خدا آنها را به راه راست هدایت کند.
پیامبر من در کنار مستمندان می نشست و با عالمان هم صحبت بود. او در گذشت از اشتباهات دیگران بخشنده ترین افراد بود و همیشه تاریخ تا دریاها آب دارند و ابرها می بارند و خورشید طول و غروب می کند و مهتاب و ستارگان درخشندگی دارند، خدا و ملائک بر او سلام و درود می فرسند.
من یک دختر مسلمانم ؛ عاشق پیامبر رحمت و مهربانی ، پیامبری که برای من و امتش از هر پدری دلسوزتر است.
من یک مسلمانم و هرگز اهانت و بی احترامی به پیامبرم را تحمل نمی کنم. اگر چه دختری کوچکم اما در برابر دشمنان پیامبرم ، از هر مرد دلاور و جنگاوری ؛ دلیرترم .
دشمنان پیامبر من از حقیرترین و نادان ترین افراد روزگارند که فکر می کنند؛ می توانند با مشتی خاک چهره درخشان و زیبای پیامبرآخرالازمان را بپوشانند.من به دشمنان اسلام و مسلمانان می گویم: جان ناقابلمان و خونی که در رگ هایمان جریان دارد؛ ارزش و اعتبارش در فدا شدن به راه اسلام است که ما پرورش یافته مکتب عاشورا هستیم . عاشورایی که به ما آموخت مرگ با عزت بهتر از زندگی با ذلت است .
من چون رقیه (س) بانوی کوچک اما بزرگوار عاشورا که تاب تحملبی احترامی و نامردمی به پدر و امامش حسین بن علی علیه السلام را نیاورد ، بر سر دشمنان اسلام فریاد بر می اورم ؛ ننگتان باد ننگتان باد.
من مسلمانم و سایر پیامبران را دوست دارم و به یگانگی خدا و حقانیت رسولانش از آدم تا خاتم ایمان دارم و توهین کنندگان به پیامبرم را دشمن خدا و دین و کافرانی سیاه رو  و سنگ دل می دانم که راهی بجز جهنم برای آنها وجود ندارد و خوش منزلی است ، جهنم برایشان که هیزمکشان آن خودشان هستند..
و در پایان می گویم:
ای آقای من ! امام زمان (عج)
چه بی تاب شدم ، وقتی احساس کردم که شما هم با توهین به پیامبر اسلام ، دلشکسته شدید و چه باید می کردم در برابر این همه گستاخی ، جز اینکه فریاد بر آورم " الهم عجل لویک الفرج"

ادامه مطلب...