سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلمدون
 
این وبلاگ به کمپین *من عاشق محمد(صلّی الله علیه و آله و سلّم) * هستم، پیوست

نگاهی بر تأثیرات اجتماعی روزه داری  بر فرد و جامعه
رمضان فرصتی برای پاسخ گوی به متعالی ترین نیازهای  روح بشر

ماه مبارک شعبان که متعلق به پیامبر بزرگ اسلام است با تمام خیرات و برکاتش به اتمام رسیده است و عطر دل انگیز رمضان مشام جان را نوازش می دهد. یکبار دیگر رمضان از راه رسیده است ؛ ماهی که خداوند با بهترین شادباش ها و کرامات با دستی بخشنده و نگاهی مهربان، میزبان بندگانش است و چه نیکو ضیافتی است در محضر حضرتش که همانا سعادت و نیک بختی را به ارمغان می آورد.
بارها و بارها شنیده ایم که رمضان ، نقطه رهائی انسان از قیود گناهان ، رذائل اخلاقی و هموار کردن مشکلات اجتماعی است؛ چرا که این ماه، مسیری مطمئن برای گام برداشتن در راه  رسیدن به تعالی بشر است . هدفی غایی که قرب الهی و پیوند معنوی با پروردگار متعال سر منزل مقصود آن است.
علیرضا مالمیر- نویسنده و کارشناس طنین یاس
اما این پیوند معنوی بین بنده و معبود، حاصل نمی شود جز با قبول بندگی مطلق خداوند و سر نهادن به خواست و اراده او که تضمین کننده خوشبختی و عاقبت به خیری انسان است. عاقبت به خیری که در سلامت فردی و اجتماعی افراد ظهور و بروز خواهد داشت.
در این راه ، عبادت شایسته ترین پاسخ به متعالی ترین نیاز روح انسانی به شمار می آید؛ کسی که بندگی خدا را به جای بیاورد، روح والای انسانی خویش را محترم شمرده است و به یقین اگر تک تک افراد جامعه ای اینچنین باشند؛ آن فضای اجتماعی از نظر جسمی و  روحی در سلامت خواهد بود .
خوب می دانیم که: اگر در جامعه ای رذائل اخلاقی جای خود را به فضائل اخلاقی بدهد، بسیاری از مشکلات موجود از میان خواهد رفت. در جامعه ای که افسردگی، پریشان احوالی، سر درگمی، احساس پوچی و روزمرگی جای خود را به نشاط ، شادابی و احساس امید بدهد، دیگر اجتماع باری به هر جهت نخواهد شد و این درحالیست که همه ما خوب می دانیم، بسیاری از بیماری های جسمی منشا روحی دارند و هر چقدر که فکر خسته و پریشان باشد؛خواه ناخواه شرایط ابتلا به امراض جسمانی بیشتر خواهد شد.برای مثال تجربه ثابت کرده است؛ افرادی که از رذیلت اخلاقی به نام آز و یا طمع رنج می برند؛ در تکاپویی کاذب برای ارضا این بیماری نفسانی، دچار فرسودگی و خستگی مفرط شده و در نهایت امراض جسمانی مانند بیماری قلبی و ناراحتی اعصاب برآنها وارد می شود.
پر واضح است سلامت روحی و جسمی افراد جامعه و تعالی آنها منجر به سلامت اجتماع می شود و این موضوع محقق نخواهد شد جز در قرار گرفتن در مسیر عبادت و بندگی خداوند؛ بهترین مسیری  است که می تواند انسان را تا به قله نهایی هدف آفرینش و کمال انسانی برساند .
یکی از کارکردهای عبادت که بسیار به ان توجه و توصیه شده روزه است. آنجا که خداوند در قران کریم سوره بقره می فرماید: «ای ایمان آورندگان! روزه بر شما واجب گردید، آنسان که بر پیش از شما هم واجب شده بود. باشد که پرهیزکاری کنید».
نکته روان و زیبایی که در این آیه به چشم می‌خورد، لطافت بیان آن است. به دلیل دشواری روزه، خداوند از طرفی با خطاب «یا ایها الذین امنوا» و از دیگر سو با توجه دادن به این که روزه اختصاص به شما ندارد بلکه بر پیشینیان نیز لازم بوده است، مسلمانان را آماده انجام آن کرده است.
امام صادق (ع) در بیانی زیبا چنین می‌فرماید: لذت خطاب «یا ایها الذین امنوا» سختی و مشقت عبادت را از بین می‌برد. حضرت علی(ع) در نهج البلاغه  حکمت 252 در انجا که فلسفه عبادت را بیان می کند  وقتی به روزه می رسند می فرمایند: «خداوند روزه  را از این جهت تشریع نموده که روح اخلاص در مردم پرورش یابد. »
به راستی ! روزه، تمرین بندگی در مسیر زندگانی است. روزه به مانند تابلوی بزرگ ورود ممنوع برای عدم ورود پلشتی ها و زشتی ها و رذائل اخلاقی به بزرگراه قلب و وجود پاک انسانیت و یک "نه " مقتدرانه به نفس سرکش آدمی و تمرینی برای سعه صدر و ایثار در زندگی اجتماعی است.
از دیگر کارکردهای مهم و  به واقع فلسفه روزه، دست یافتن روزه دار به فرصتی برای کاوش کردن درون خود است تا به خود شناسی رسیده و پس از شناخت خود و پیدا کردن رذائل اخلاق مستتر در ضمیرش با پاک کردن این صفات نامبارک و آثار مخرب آن، بتواند خود را  اصلاح کرده تا علاوه بر تأثیرگذاری مثبت بر روند زندگی خود، بر جامعه و حرکت آن بسمت تعالی  نیز تاثیر مثبت بگذارد.
چرا که بیشتر گرفتاری های موجود در سطح اجتماع متاسفانه از حضور و وجود این امراض روحی است. بیماری های اخلاقی مانند حسد، کبر، طمع، غیبت، تهمت و... که هر کدام کارکردی تخریبی بر توده های اجتماعی جامعه می گذارد.
مخلص کلام می توان گفت: روزه دارای آثار متعدد اجتماعی را در پی دارد که از مهم ترین کارکرد های  آن می توان به: تقویت باورهای دینی، درک شرایط افرادبی بضاعت، کسب آرامش قلب،  زاینده حالات پریشانی روحی در اجتماع،  تمرینی برای مسئولیت پذیری،احیاء فرهنگ سحرخیزی و ... اشاره کرد که در ذیل به شرح آنها می پردازیم
ادامه مطلب...

نوشته شده در تاریخ شنبه 91/4/31 توسط منیره غلامی توکلی

گفت وگو با هنرمند خوشنویس مهتاب قنبری، در نمایشگاه حاشیه ای اجلاس جهانی زن و بیداری اسلامی
                      هنگام خطاطی قرآن؛ گویی با خدا رو در رو صحبت می کنم

  بانوان کنار غرفه اش تجمع کرده اند. با تحسینی شگفت زده به آثارش نگاه می کنند. هر کدام از آنها برای دیدن شاهکار این دختر خانم جوان؛ ذره بین ها را دست به دست می کنند. با چشم غیرمسلح نمی توانند کلمات ریز آیات نورانی قرآن را روی شکر و دانه های برنج بخوانند!
... چند بار صدایش می کنم! ببخشید خانم... با تأخیر اما مهربان و صمیمی جوابم را می دهد. بدون توجه به موقعیتی که در آن قرار دارد با سرعت صحبت می کنم و از او می خواهم درباره آثاری که به نمایش گذاشته است، برایم توضیحاتی بدهد.
اما... او فقط با لبخند نگاهم می کند. خانم قنبری خواهر «مهتاب» هنرمند موضوع گزارشم را، گوشزد می کند؛ مهتاب کم شنواست و باید کمی بلند و شمرده تر صحبت کنم.
البته! اگر شلوغی غرفه بگذارد!...
منیره غلامی توکلی

در فاصله زمانی که بتوانم با «مهتاب قنبری» هم صحبت شوم، آثارش را با دقت نگاه می کنم. دانه های ریز برنج و شکر که هر کدام روی خود آیاتی از قرآن را با خط نسخ، نستعلیق، معلی به نمایش گذاشته اند! شگفت انگیز به نظر می رسند. «صدف های کفی» یا «مرواریدی» که این بار روی خشکی! درّهای گران بهایی از آیات سوره بقره را در دل خود نگه می دارند؛ می توانند برای لحظاتی طولانی، چشمانت را مسحور خود کنند. رشته های باریک ماکارونی، گوش ماهی های زیبا با دستان این هنرمند کم شنوا و با حک شدن آیات قرآن؛ تقدسی یافته اند که دست زدن به آنها بدون وضو غیرممکن است و تو باید فقط نگاه کنی... و در معنای واقعی کلمه بیاموزی، معلولیت محدودیت نمی آورد و خواستن، اگر خواستن باشد! توانستن است.
بالاخره با رفتن بانوان از غرفه برای گفت وگو فرصتی مهیا می شود. مهتاب می گوید: متولد سال 57 و اهل «قروه درجزین» شهرستان رزن همدان است. از کودکی علاقه زیادی به خطاطی داشته و آشنایی و عشق به این هنر را از پدر کسب کرده است.

با ورق زدن دفترچه خاطرات دوران کودکی اش ادامه می دهد: با نگاه کردن به هنر پدرم از دوران قبل مدرسه با خطاطی و خوش نویسی آشنا شدم. مدرسه و یادگیری حروف؛ درهای دنیایی روشن و زیبا را برای تمرین خوشنویسی با قلم و مرکب به رویم بازکرد. البته شیطنت های کودکانه هم به تصاویر این خاطرات، رنگ فراموش نشدنی زده است! وقتی بی اجازه به سراغ قلم و مرکب پدر می رفتم و از روی نوشته های او مشق می کردم و یا صفحات خوشنویسی کتاب فارسی دوم دبستان را دور از چشم پدر با قلم و دوات خطاطی کردم و فردایش از معلم کلاس صفر گرفتم.
- از چه زمانی رسما یادگیری خوشنویسی را فرا گرفتید؟
با رفتن به دوره راهنمایی، به پیشنهاد پدرم در دوره های مکاتبه ای انجمن خوشنویسان تهران ثبت نام کردم و سال 84 موفق به اخذ درجه ممتازی انجمن خوشنویسان شدم. خط نستعلیق را از استاد بصورت مکاتبه ای یاد گرفتم و با نگاه کردن به عکس ها، سر در مساجد، کتیبه ها و کتاب های خوشنویسی موفق شدم خط نسخ، ثلث و معلی را در حد ممتاز یاد بگیرم.
- و نوشتن با خط ذره بینی روی ذرات ریز شکر و برنج؟
نوشتن قرآن در دوران کودکی، برایم همیشه یک آرزو بود و اکنون یک عشق و علاقه که هر چه به آن می پردازم در قلبم عمیق تر و ماندگارتر می شود. من آرزو داشتم، روی کاغذ بزرگ تر از آ-سه بنویسم، اما چون هزینه اش زیاد بود هیچ وقت نتوانستم این کار را انجام دهم؛ تا اینکه در سال 85 تصمیم گرفتم با ابزاری که هزینه کمتری دارند و به آنها دسترسی بیشتری دارم کار کتابت آیات قرآن را شروع کنم.
دانه های برنج و ذرات ریز شکر را انتخاب کردم و به یاری خدا موفق شدم با اتد روی آنها با خطاطی ذره بینی بنویسم. بعد هم سوره های بلند را روی رشته های باریک ماکارونی نوشتم تا اینکه... عاشورای سال 87 شبی در آرزوی نوشتن قرآن، خواب دیدم کنار دریا صدف جمع می کنم و در پاسخ به سؤال خانم هایی که از من می پرسیدند چه می کنی؟ گفتم صدف جمع می کنم تا روی آنها قرآن بنویسم... بعد از آن تصمیم گرفته ام تمام قرآن را روی صدف بنویسم و انگار تا این کار را نکنم روحم آرام نمی شود. تصمیم دارم بعد از اینکه قرآن را نوشتم، صدف ها را از طریق بهزیستی به آستان مقدس امام رضا(ع) تقدیم کنم.
- بعد از آیات قرآن نوشتن چه چیزهای دیگری را دوست داری؟
فعلا فقط نوشتن قرآن آرزوی من است؛ در هنگام قرآن نوشتن به خدا نزدیک می شوم و با او رو در رو صحبت می کنم.

- به جز خطاطی؛ به چه هنرهای دیگری علاقه مندید؟
نقاشی را هم دوست دارم. نقشه جهان را روی صدفی کشیده ام. طراحی و تهیه کاردستی از وسایل غیرقابل استفاده هم بخشی از علاقه مندی های هنری من است.
- و برای آینده چه فکری کرده اید؟
الان در تهران ساکنم و دانشجوی امور فرهنگی و هنری در دانشگاه جامع علمی- کاربردی شهرداری تهران هستم. اما دوست دارم که به عنوان مربی در سازمان بهزیستی مشغول به کار شوم و به بچه هایی که معلولیت دارند خوشنویسی آموزش بدهم. مطمئناً بین این بچه ها استعدادهای زیادی نهفته است؛ فقط باید آنها را کشف کنیم و آموزششان دهیم.
راستی مهتاب قنبری، جوان کم شنوایی که حالا در حد استادی با اتد روی دانه های ریز برنج و ذرات شکر قرآن می نویسد؛ توانسته است سوره حمد را در 18 ثانیه روی برنج خطاطی کند او رکورد خطاطی را زده است اما هنوز قول هایی که مسئولین به او بابت اشتغال داده اند عملی نشده کاش مسئولین هم رکورد خوش قولی بزنند.



نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 91/4/29 توسط منیره غلامی توکلی

دنبال موضوع گزارشی می گشتم تا بتوانم برای باکس "گنبد فیروزه" کار کنم . گویی تمام موضوعات خبری عالم از ذهنم فراری بودند. خسته و کسل از این همه بد شانسی در انتخاب موضوع که کمتر گریبان خبرگاران را می گیرد به سمت کتابخانه ام رفتم . تا شاید فرجی شود !! ... ناغافل ، چشمم به کیسه پلاستیکی افتاد که از سفر راهیان نور با خود سوغات آورده بودم. با تعجب از این همه فراموش کاری "بسم الله" گویان بازش کردم .
درون کیسه، جفیه و چند سی دی و کتاب "تفحص" جای خوش کرده بودند. باز هم از سر شوق در پیدا کردن کتاب با سرعت، صفحه ای را باز کردم ...
منیره غلامی توکلی
( صدها شهید آورده بودند تهران...در سالن معراج شهدا جای گرفته بودند... رفتم به آن سمت که شهدای استان خوزستان را چیده بودند . .. ناگهان چشمم افتاد به اسمی آشنا که اصلا در فکرش نبودم . شهید عبدالرحمان دزفولی از اندیمشک .... برادر رحمان بود که در تابستان 61 در شلمچه مفقود الاثر شده بود.... از بچه های معراج در خواست کردم اجازه دادند که تابوت را باز کنم .
صحنه ای دیدم که جای تعجب همگان بود.  هر دو پای شهید از زانو به پایین داخل جوراب ساق بلندی مانده بودند. ... پای راست سنگین تر از پای استخوانی بود ! جوراب را که از زانو پایین کشیدم ،‌ متوجه شدم پای راست سالم است . ..... همان قدمی که آن را " بسم الله " گویان در مسیر حق جلو گذاشته بود.)
کتاب تفحص نوشته حمید داودآبادی - پاهای عبدالرحیم - صفحه 121
این شد موضوع خبری من . "بسم الله الرحمن الرحیم" و بررسی جایگاه آن در آیات و روایات اسلامی و لزوم نهادینه شدن آن در بین مسلمانان ... به راستی کدام یک از ما گفتن این جمله طیبه هنگام شروع کار ، رمز موفقیتمان است ...
سید محمد مردانی کارشناس ارشد علوم دینی درباره اهمیت بسم الله در گفتگو با خبرنگار طنین یاس گفت : "بسم الله " جمله مقدسه ای است که نه تنها در ابتدای سوره های قرآن کریم ؛ بلکه در آغاز تمام کتاب های آسمانی وارد شده است .
وی ادامه داد : این جمله نخستین آیه از سوره های قرآن است ، جمله ای برای آغاز همکلام شدن با خدا ، از این جا می شود به شأن و مرتبت " بسم الله الرحمن الرحیم " پی برد
.
مردانی با تأکید بر اینکه :‌در آیات و روایات اسلامی به شروع هر کاری با بسم الله  توصیه شده است گفت : حضرت علی علیه السلام  گفتن «بسم الله» را مایه برکت کارها و ترک آن را موجب نافرجامی دانسته و حتی آن حضرت بر نیکو نوشتن بسم الله توصیه های بسیاری داشته اند .
این کارشناس مسائل دینی با بیان اینکه هر کالایی برای داشتن اعتبار نیاز به داشتن آرم و نشان دارد اظهار کرد : خواندن نام خدا بر سرآغاز هر کاری نشانه و آرم الهی بودن آن کار است . این آرم می تواند باعث بالا رفتن و فرجام پیروزمندانه کار ما باشد .
وی با استناد بر آیات و روایات گفتن بسم الله را تاج سوره ها و کلمه امان و رحمت برشمرد و تأکید کرد به همین خاطر؛  سوره برائت که دوری جستن از کفار ا ست با  "بسم الله"  آغاز نمی شود.  
این کارشناس مسامئل دینی  بقا و پایداری نتیجه هر کاری را به ارتباط آن با خداوند دانست و افزود : در روایات اسلامی به قدری به این آیه از قرآن مجید اهمیت داده شده است که آن را هم ردیف “اسم اعظم الهی ”‌ معرفی کرده‌اند. به همین دلیل  سرلوحه کار و عمل همه انبیا «بسم الله» بوده است . خداوند نخستین وحی بر پیامبر را با آیه "  اقرا باسم ربک" شروع  کرده و حضرت موسی نیز به یارانش برای رهایی از طوفان و بلا گفت : (و قال ارکبوا فیها بسم الله مجراها و مرساها؛ (هود41) "
حال برایم دیگر تعجب انگیز نبود که چرا آن پای شهید عبدالرحمان  که با گفتن بسم الله در راه خدا  آغاز به حرکت می کرد سالم مانده بود . این هم نشانه دیگری از قدرت  بسم الله در نیتجه دادن به فعل بود  که من کتاب را با نام خدا باز کنم ، راز پاهای عبدالرحیم را بخوانم و باز با بسم الله آن را به پایان برسانم .

http://tanineyas.ir/?q=node/10119



نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 91/4/28 توسط منیره غلامی توکلی

تقدس زدائی با مارک بی بی سی

اخیرا در رسانه ها خبری منتشر شد مبنی بر اینکه برخی از مراجع عظام تقلید نسبت به تعطیلی مسابقات لیگ فوتبال در ماه مبارک رمضان برای بهره وری هرچه بهتر و بیشتر ورزشکاران و جلوگیری از روزه خواری توصیه های جدی فرموده اندکه منجر به اظهار نظرهایی در این راستا شده است.
این در حالیست که در کشوری مانند ترکیه که هنوز تفکر لائیسیته برآن حکمفر ماست به احترام ماه مبارک رمضان مسابقات لیگ فوتبال در آن کشور تعطیل می شود و حال باید منتظر بود که مسئولان امر ورزش در ایران چه تمهیداتی را با توجه به نظرات آیات عظام برای تعطیلی لیگ فوتبال در ایام ماه مبارک رمضان می اندیشند.
علیرضا مالمیر - کارشناس مسائل اجتماعی

از این موضوع که بگذریم چند روز پیش شبکه بی بی سی فارسی با پخش گزارشی از ورزشکاران مسلمان نظرشان را درباره گرفتن روزه در ماه رمضان با توجه به انجام تمرینات و امادگی برای برگزاری المپیک جویا شد که این تعداد نفرات همگی نظرشان انجام تمرینات و عدم تعطیلی به جهت نزدیک بودن المپیک 2012 بود و به این که در آینده نزدیک  نسبت به ادای قضای این فریضه اقدام خواهیم کرد اذعان داشتند و همچنین حضور قدرتمند یک ورزشکار مسلمان را در المپیک بالاتر از فریضه روزه در این ماه بیان کردند! البته ناگفته نماند که اینچنین اظهار نظری از زبان برخی ورزشکاران به معنای مورد تائید قرار گرفتن این مطلب توسط دیگر ورزشکاران مسلمان نیست و صرف بیان موضوعی از طرف تعدادی از ورزشکاران به ظاهر مسلمان نمی توان جز را به کل تعمیم داد اما نکته اساسی این گزارش انجا روشن می شود که چرا زحمت بیان این موضوع را شبکه بی بی سی فارسی وابسته به بریتانیا برعهده می گیرد و می شود دایه دلسوز از مادر؟ مسلما آنچه که درجنگ نرم هدف دشمن برای جامعه هدف مهم است، تغییر فرهنگ و ذائقه و باورهای مردم آن جامعه است که در این بین نقش رسانه هایی مانند تلویزیون و شبکه های ماهواره ای از همه فعال تر و مهم تر است.
شبکه ای مانند بی بی سی با مهارت تمام و در پشت نقاب خبیث خود امابا ظاهری مثلا موجه و به دور از جانبداری سیاسی به ایفای نقش خود که همانا قداست زدائی از جامعه دینی ایران است به طرز موزیانه ای می پردازد و با اتخاذ موضعی به ظاهر بیطرف و با فریب بیننده  نه نظر و اراده خود بلکه خواست صحنه گردانان اصلی این شبکه را به مخاطب القا می کند.  وگرنه چه لزومی دارد که با پخش اینچنین گزارشی که فقط بیان نظر شخصی ورزشکار است برای جامعه ورزشکاران مسلمان نسخه جعلی بپیچد؟
پر واضح است که برای جواز یا عدم جواز روزه گرفتن راه هائی برای فرد مسلمان در دین وجود دارد که وی با مراجعه به کارشناسان خبره در این راستا به جواب خویش می رسد و نیازی به تنویر افکار عمومی نیست و این مسئله مانند روز روشن است که صرف شرکت در برنامه ای مانند المپیک عذری موجه برای ادای فریضه ای  واجب مانند روزه در ماه مبارک رمضان برای یک مسلمان نیست.موضوعی که شبکه بی بی سی تلاش می کند آن را عادی و کم اهمیت و یابی اهمیت جلوه دهد.
افرادی مانند ورزشکاران که شخصیت های محبوب جوانان هستند با نهایت تاسف باید گفت : چه باور داشته و چه نداشته باشیم برخی از این قشر به عنوان الگوی نامناسب جوانان هستند و اینچنین شبکه هائی  قصد دارد با مطرح کردن این افراد به عنوان نخبگان ورزشی به مقاصد خویش که همانا تخریب عقاید و باور جامعه هدف، جامعه اسلامی ایران  است دست پیداکند.


http://tanineyas.ir/?q=node/10084



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 91/4/26 توسط منیره غلامی توکلی


گزارشی از غرفه بسیج جامعه زنان  در  نمایشگاه حاشیه اجلاس زن و بیداری اسلامی

تصور مجاهدت زن مسلمان ایرانی در قاب بیداری اسلامی


منیره غلامی توکلی - نویسنده و گزارشگر طنین یاس     
بیست و بیست و یکم تیرماه سال جاری ، اجلاس بانوان و بیداری اسلامی در مرکز همایش های برج میلاد با حضور بیش از 1300 بانوی فرهیخته جهان اسلام برگزار شد.
سازمان بسیج جامعه زنان کشور در نمایشگاه دستاوردها و توانمندی های بانوان ایرانی که در حاشیه ای این اجلاس، برپا شده بود با غرفه ای به منظور معرفی هفت هزار شهید زن، بخصوص شهدای اسوه ( کرجو ، افضل ، فرهانیان ) شرکت داشت .
غرفه ای به گیرایی نگاه یک شهید در قاب عکس
غرفه ای کوچک اما به بزرگی دل صاحبان آسمانی آن ، غرفه ای ساده اما به زیبایی معرفت و بصیرت یاران به خون تپیده انقلاب ،‌ غرفه ای با تصاویر زیبا از حضور زنان در عرصه های مختلف انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، شکل گرفته با تابلویی بزرگ از تصاویر شهدای زن که چهره شهید ناهید فاتحی کرجو ، مریم فرهانیان ، نسرین افضل ، فوزیه شیردل و ... که در آن معصومیت و صلابت چهره شان ، توأم با نگاهی مقتدر و با صلابت ، چمشان هر بازدیدکننده ای را خیره و قدم های سریع ! آنها را در گذشتن از کنار غرفه، آهسته می کرد.
واقعیتی که در نخستین لحظه های حضور بانوان ،‌چه ایرانی و چه خارجی در کنار غرفه متوجه می شدی ؛‌ نگاه بهت زده بازدید کنندگان از کثرت شهدای زن در طول انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بود که نشان از تاریخی سترگ از حضور زنان در عرصه های مختلف حمایت از نظام اسبلامی دارد .
بعد خیل سؤالاتی که پرسشگران آن می خواستند بدانند :‌ شما از کدام مجموعه هستید؟ به کدام سازمان مربوط می شوید؟ اطلاعات خود را در زمینه شهدا چگونه به دست می آورید ؟ آیا واقعا ما هفت هزار شهید زن داریم؟ چرا تا کنون در این مورد هیچ اطلاعاتی به ما داده نشده است ؟ شهدای اسوه را چگونه انتخاب می کنید ؟ ما هم می توانیم شهدای زن را معرفی کنیم ؟ و... خدا خیرتان بدهد که ما را با  نقش زنان در عرصه های مختلف دفاع از انقلاب و میهن  آشنا می کنید.
در طی لحظه لحظه این دو روز که گویی ما به یمن عطر دل انگیز حضور معنوی شهدای زن، مهمان دل بازدیدکنندگان بودیم و  در غرفه دلشان جایی حتی به اندازه یک گفتگوی کوتاه باز می کردیم !  بیشترین گفتگوها درباره حجاب و عفاف و نقش آن در پیشرفت بانوان ، جایگاه زنان در ایجاد انگیزه برای حضور مردان در عرصه های مختلف دفاع از نظام اسلامی ، تبیین جایگاه زن در جامعه به برکت نگاه متعالی امام خمینی (ره ) به بانوان و خلاصه بروز و ظهور حس اعتماد به نفس و تأثیرگذاری در جامعه بود. حسی که اگرچه همیشه در وجود زن ایرنی نهادینه شده است اما کمتر فرصت نمایش آن به جهان اسلام را داشته است .
انقلاب اسلامی ،  به قدرت زن در عرصه های مختلف رنگ حیات بخشید
"طاهره میرزایی"  یکی از بازدیدکنندگان با اشاره به اینکه ما زنان باید اینگونه به خود نگاه کنیم که : قدرت خلق انسانی چون خود و پرورش آن با تربیت الهی را داریم ، می گوید: این حقیقت ما را با شأن و میزان تأثیرگذاریمان در جامعه آشنا می کند . ‌چرا که هر موجودی در طبیعت قدرت تولید، مثل خودی را ندارد و خداوند این موهبت را در وجود زن به ودیعه نهاده است .

ادامه مطلب...

نوشته شده در تاریخ یکشنبه 91/4/25 توسط منیره غلامی توکلی
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک