وقتی پهلوی در فساد و فحشا از اروپا سبقت می گیرد
سراسر دوران حکومت ستمشاهی پر است از خیانت هایی که هر کدام از آنها به تنهایی نشان دهنده اوج رذالت و فرومایگی خاندان پلهوی است. خاندانی که حتی نزدیکان و معتمدینشان هم وقتی درباره هر کدام نظر می دهند اگر اسم پهلوی را دنبال نام های آنها نیاورند نمی توانی باور کنی که اینان سردمداران حکومت بوده اند!
قمار ناچیز اشرف
امیر اسدالله اعلم در خاطراتش می نویسند: وقتی شاه از افزایش سهمیه درمان افسران ارتش می نالید و عصبانی بود به او گفتم: والا حضرت! این مبلغ در برابر قروض قمار بازی خواهرتان اشرف که همین امروز سیصدهزار دلار بابتش پرداختم، قطره ای در مقابل اقیانوس است.
برگرفته از کتاب "زن اژدها، زندگی نامه اشرف پهلوی" حسین سعیدی
دروه پهلوی، کشور در دست بهائیان بود
با روی کار آمدن خاندان پهلوی، موقعیت بهاییت در ایران به یکباره تغییر یافت. ارتقای شرایط آنها تا حدی بود که سر از دستگاه حاکمه و پستهای کلیدی و مهم درآوردند. از این پس میان حکومت و بهاییت سازش و همکاری پدید آمد. در مورد بهبود شرایط بهاییت در دوران پهلوی، مهمترین عامل را میتوان ماهیت سکولار و ضددینی رژیم پهلوی دانست.
کشور در دست بهاییان
در زمان نخست وزیری هویدا، زندگی و فعالیت های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بهائیان علنی شد و دیگر مجبور نبودند دین خود را از سایر هموطنانشان پنهان کنند. طبیعی است دستیاران چنین نخست وزیری با مسئولیتی، به شیوه بزرگتر و بالا سر خود عمل کنند از بهائیان عمده که اسم آن ها به خاطرم مانده می توانیم به سپهبد اسدالله ضیغی (وزیر جنگ) منصور روحانی ( وزیر آب و برق و کشاورزی) خانم فرح پارسا( وزیر آموزش و پرورش) و هوشنگ نماوندی( وزیر کار آبادانی و مسکن) اشاره کنم.
دربار به روایت دربار –ریحانه درودی
فساد جنسی شاه به استناد همسرش

یکی از نویسندگان فرانسوی به نام «ژرا دو ویلیه» در کتاب خود فصل بلندی را به شرح ماجراهای عشقی شاه اختصاص داده است. وی از معشوقههایی به نام «دخی» و دختر زیبایی از خانوادهای اشرافی به نام «منیژه» تحصیل کرده در انگلیس به نام صفیه، دختری به نام لیلی فلاح و هنر پیشه آلمانی به نام «الگار اندرسن» و «ماریا گابرلا» دختر پادشاه برکنار شده ایتالیا نام میبرد. شاه تا مرز ازدواج با گابریلا هم رسید، ولی به دلیل مسیحی بودن وی با مخالفت آیتالله بروجردی رو به رو شد.
شاه چنان بی دغدغه از مشکلات مردم و سقوط خود به عیاشی مشغول بود که حتی در آخرین ماههای حکومتش دست از فساد جنسی برنمیداشت. سپیده زن دوم قاجار که عضوی از شبکه فساد شاه بود، دختری زیبا روی فرانسوی به نام ماری لبی را شکار و به دربار نزد شاه میفرستد. او در نزدیکی های پیروزی انقلاب اسلامی ایران را ترک و به فرانسه باز میگردد. وی خاطرات خود را به شکل رمانتیک به نام «عشق من شاه ایران» منتشر کرده است.
شاه در این اواخر چنان در هرزگی فرو رفته بود که حتی اگر چشمش به عکس زیبا رویی میافتاد، عنان از دست میداد. کارت تبریکی را شاهزاده موناکو همراه با عکس دخترش برای شاه فرستاد، شاه تا چشمش به عکس افتاد گفت:«عجب دختر خوشگلی دارند ای کاش میتوانستیم دعوتش کنیم بیاید تهران.»
شاه حتی تا آخرین لحظات عمرش دست از هرزگی برنداشت. به گزارش احمد علی انصاری دوست وفادار و همراه شاه «تا زمانی که حالش به وخامت گرایید هنوز همان روحیهی زن بازی را حفظ کرده بود.»
فرح دیبا: ازهاری موجودی بسیار ضعیف در لباس شیر، بود! / شنود اخبار بی.بی.سی طنز تاریخ
فرح دیبا: این حقیقت که محمدرضا پشت سر هم اشتباه می کرد، غیرقابل انکار است/ هویدا عامل همه بدبختی ها و فساد
قلمدون : بسیاری از نویسندگان خاطرات دوران پهلوی که از اعضای خانواده منحوس سلطنتی و یا از نزدیکان به این خانواده بوده اند کوشیده اند، ضمن بیان خاطراتشان با تحریف بخشی از حوادث و رویدادهای تاریخی - اجتماعی گذشته خود را مبری از هر گونه لغزش و جرم و جنایت، معرفی و گناه رویدادهای ویرانگر و شکست های مهلک مملکت را به گردن دیگران بیندازند اما در لابلای صفحات کتاب ها و نوشته های آن ها به راحتی می توان رگه هایی از حقایق را پیدا کرد و با مقایسه و تطبیق این آثار و نوشته ها، مطالب با اهمیت و مستندی را در مورد حقانیت خیزش مردم مسلمان ایران بیرون کشید.
یکی از این افراد فرح دیبا، همسر محمدرضا پهلوی است در مصاحبات مفصل و پرشمار خود با مطبوعات کشورهای اروپایی، آفریقایی و آمریکایی در عین حال که می خواهد خود و همسرش را مبری از گناه نشان دهد به دنبال مقصر در سقوط پلهوی می گردد از این رو روایتی متفاوت را ارائه می کند که دانستن بخشی از آن می تواند ما را با روزگار دربار و آنچه از توطئه در آن می گذشته است، آشنا کند.
به راستی نوع گویش و تعاریفی که این خاندان از مستخدمین و نوکران سیاسی خود می کنند نشان می دهد که چه میزان خودآگاهی از وضعیت نابسامان مملکت داشته و سران مملکت ایران را چه شخصیت های بی اصالت و بی آبرویی تشکیل می دانند و سردسته آنها محمدرضا پهلوی بوده است.