سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلمدون
 
این وبلاگ به کمپین *من عاشق محمد(صلّی الله علیه و آله و سلّم) * هستم، پیوست

آیا می دانید حیوانات مسخ  شده کدامند ؟

حضرت علی علیه السلام فرمودند: از پیغمبر پرسیدم:

*حیوانات مسخ شده کدامند؟

**فرمودند: سیزده نوع حیوان مسخ شده است که عبارت است از: فیل،‌ خرس، خوک، میمون، مارماهی، سوسمار، شب پره، (پرستو) کرم سیاه آبی، عقرب، عنکبوت، خرگوش، سهیل و زهره ( نام دو حیوان دریایی)

* پرسیدم علت مسخ اینها چه بوده است؟حیوانات مسخ شده

** فرمود:

ـ فیل: مردی لوطی ( اهل لواط) بوده است.

ـ خرس: مرد مأبونی بود که مردها را به خود می خواند.

ـ خوک: عده ای نصرانی بودند که از خداوند خواستند غذای آسمانی بر آنها بفرستد و با این که خواسته هایشان عملی شد بر کفر خود افزودند.حیوانات مسخ شده

میمون: کسانی بودند که روز شنبه بر خلاف دستور دینی شان ماهی گرفتند.

مار ماهی: مرد دیوثی بود که همسرش را در اختیار مردم می گذاشت.

سوسمار: بادیه نشینی بود که، سر راه بر حاجیان می گرفت و اموالشان را می ربود.

شب پره: دزدی بود که خرماهای مردم را از سر درختان سرقت می کرد. حیوانات مسخ شده

حیوانات مسخ شده

کرم سیاه: سخن چینی بود که میان مردم و دوستان جدایی می انداخت.

عقرب: مرد بد زبانی بود که هیچ کس از نیش زبانش آسوده نبود.

عنکوبت: زنی بود که به شوهرش خیانت می کرد.

خرگوش: زنی بود که غسل حیض و غیره نمی کرد.

سهیل: گمرکچی ای بود در یمن

زهره: زنی نصرانی بود و این زن همان است که هاروت و ماروت را فریفت .

 



نوشته شده در تاریخ جمعه 92/3/10 توسط منیره غلامی توکلی

 رجب

معبودا! رجب از نیمه هم گذشت و دل بیقرار نیمه شعبان است و در فراق یار می سوزد و به امید وصال می نوازد؛ آوای انتظار  را ....

بار الها ! دستان خالی من هنوز در رسیدن به معراج اجابت ناتوانند و دلم ، تردید در تمنای عاشقی دارد.

معبودا ! چه زیبا فراخواندیم «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسیلَةَ وَ جاهِدُوا فی‏ سَبیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»1 دور کن از وجودم هر آنچه از شک است که بیقین تو بهترین مأمنی برایم و خوب می دانم که تنها دلیل بودن من هستی و هر چه هستم و هر چه دارم از کرامت بی منت تو و دلیل لغزشم غفلت از درگاه کبریایی و عظمت بی انتهای توست .

ای قدیم ! خود گفته ای «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ»2سائلی هستم ، تشنه و امیدوار به اندوخته مهربانیت، ره گم کرده ای هستم در سرابی بی پایان ... راه را نمی دانم در مسیر بندگی یار باش مرا که تنهایم ای تنهاترین

ای عزیز، «وَلکِنْ یُضِّلُ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدى مَنْ یَشاءُ»3دستم بگیر از ظلمت گمراهی نجاتم ده و مسپند کاهلی سائل لب تشنه معرفت چون مرا را که نه از سر ظلالت که از روی غفلت به آه و دمی کوتاه راه  درگاه صاحبخانه ای به عظمت کبریایی تو را با وجود، خورشید و 14 ستاره رهنما گم کرده است .

ای رحیم ! سیرابم کن از دریای محبتت در این رجب المرجب که طلوع آفتابش نوید روزی دیگر برای بخشش و شب های پر ستاره اش محرابی برای عبادت بندگان توست .

ای سمیع !به پیمان صادقت که گفتی : ??? ادْعُونی أَسْتَجِبْ لَکُمْ ???.4دستان سرد نیازمندم ، آغوش گرم اجابت تو را خواستارند و این دم و هر دم بند بند وجودم عاشقانه تو را طلب می کند . قلبم را سیراب کن از انوار نورانی مهربانی ات که در جناب بارگاهت شرف حضور یابد و چشمان منتظرم ، نگاه سراسر نور تو را برای رهایی از  ظلمت نفس خواستار است .

بار الها ! مرا در زمره کسانی قرار بده که «جاهَدُوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا»کسانى که در راه ما تلاش و کوشش نمایند ما نیز آنها را به راههاى خود هدایت مى کنیم.5

1_ سوره مبارکه  ق ایه 16

2_ سوره مبارکه  المائده ایه 35

3- سوره مبارکه نحل آیه 93

4_سوره مبارکه مؤمنون آیه 60

5_سوره مبارکه عنکبوت آیه 69



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 92/3/6 توسط منیره غلامی توکلی

خلوت مظلومانه حرم بانوی بزرگ کربلا / زینب (س) خلاصه ای از زندگی آل عبا

امسال سالروز وفات حضرت زینب (س) طور دیگری در حرم شریف آن حضرت برگزار شد.  امسال حریم بانوی بزرگ کربلا خلوت مظلومانه ای داشت .

حرم حضرت زینب
انگار زمین و آسمان صد چندان حزن و اندوه را بر دل مومنان و عاشقان اهل بیت، فرو می ریختند . حریم بانو  اگر چه از  لوث وجود کافران و بی دینان پاک شده است اما سیاهی حضور و تاریکی کفرشان در فضای آبی و سبز حرم و اطراف حرم ، می توانند نوع دیگری تداعی کننده مظلومیت اهل بیت و شقاوت دشمنان این خاندان باشد .
امروز سالروز رحلت نخستین بانوی زائر کربلا و راوی آن واقعه خونین است. بانویی که در کنار  فاطمه(س) ، فاطمی زیستن را فرا گرفت و در کنار علی (ع) غیرت و همیت علوی را آموخت و با حسن نیکی ها را به اوج رسانید و با حسین بن علی، ایثار و شهامت و شهادت ، میراث خاندان رسالت را  آزمون پس داد و چه زیبا از پس آن برآمد.
وقتی تنهایی زینب (س) را از کودکی با خود مرور می کنم تا زمانی که بانوی بزرگی در دشت کربلا شد و اینک که حریم امنش با وجود هزاران دلداده چون همیشه میزبان عاشقان و رهروان فاطمی و حسینی و زینبی نیست ! به یاد خوابی می افتم  که در رویای صادقه دیده و با زبان کودکانه برای جدش تعریف کرده بود؛ آنجایی که خدمت رسول مکرم اسلام رسید و گفت : «ای رسول خدا! دیشب در خواب دیدم که باد سختی وزید که بر اثر آن دنیا در ظلمت فرو رفت و من از شدت آن باد به این سو و آن سو می‌افتادم؛ تا این‌که به درخت بزرگی پناه بردم، ولی باد آن را ریشه کن کرد و من به زمین افتادم. دوباره به شاخه دیگری از آن درخت پناه بردم که آن هم دوام نیاورد. برای سومین مرتبه به شاخه دیگری روی آوردم، آن شاخه نیز از شدت باد در هم شکست. در آن هنگام به دو شاخه به هم پیوسته دیگر پناه بردم که ناگاه آن دو شاخه نیز شکست و من از خواب بیدار شدم».
پیامبر با شنیدن خواب زینب، بسیار گریست و فرمود:
«درختی که اولین بار به آن پناه بردی جدّ توست که به زودی از دنیا می‌رود. و دو شاخه بعد مادر و پدر تو هستند که آن‌ها هم از دنیا می‌روند و آن دو شاخه به هم پیوسته دو برادرت حسن و حسین هستند که در مصیبت آنان دنیا تاریک می‌گردد.»
عجب ! تعبیری داشت این خواب که سالیان و سالیان می گذرد اما هنوز تعبیر معبرش به پایان نرسیده است!
زینب سلام الله ، دخت حیدر کرار ، دختر نازنین ام ابیها چه سرنوشتی داشت که خود در صحرای کربلا مادر تمام شهدا و مویه کننده جوانان خاندانش شد. از مادر چه درس ها آموخته بود که او فقط برای پدرش مادری کرد و دخترش برای یک خاندان ! عقیله بنی هاشم، وقتی در دربار یزید از حق برادر و حیثیت دختران برادرش دفاع کرد به راستی ،سخنرانی زهرا (س) را در دفاع از  فدک  دوباره زنده کرد.
  از پدر چه آموخته بود که او خیبر را فتح کرد و زینب کاخ یزید و یزیدان را فاتحانه بر سرشان ویران ساخت . اگر علی در لیله المبیت جان پیامبر را نجات داد ؛ زینب در صحرای کربلا به همان صورت جان دردانه عالم ولایت زمان امام سجاد (ع) را ناجی بود .
 او  از برادر بزرگش سخی تر شد زمانی که پسران و برادران و برادرزادگان و خواهر زادگان را در راه رضای خدا فدا کرد و وقت باز گشت فقط داغ عزیزان را در دل داشت .  ایثار حسین(ع) اگر به رنگ خون بود ایثار زینب اشک و خون را با هم معنا بخشید !
این بانوی بزرگوار امانت داری عزیزترین بندگان خدا را بر عهده داشت. رقیه را می گویم؛ او که تاب بی پدری نیاورد ....  او یادگار برادری بود که همراهی کردنش در سخت ترین روزها را ، شرط ازدواج با عبدالله قرار داده بود.
حال که قافله شهدای کربلا در نینوا مقیم شده است ، بعد از اینکه سفر سخت شام به پایان رسیده است ، از وقتی که دیگر ام البنین را ام البنین صدا نزدند ، روزگاری که ولایت مردم مسلمان را به امام سجاد علیه السلام سپردند؛ این دخت فاطمه (س) فاطمی زیستن را بعد از رحلت پیامبر به اوج رسانید و هم نوا با مویه های مادر اینبار در کسوت راوی مظلومیت اهل بیت و ستمکاری یزیدیان زمان گفت و گفت... تا  سرانجام پس از عمری دفاع از طریق حقه ولایت و امامت در 15 رجب سال 63 هجرى قمرى در ضمن سفرى که به همراه همسر ش عبداللّه بن جعفر به شام رفته بودند، وفات نموده و بدن مطهررا در کویی که اینکه به زینبیه معروف است ، دفن کردند.
اما دست شقی روزگار باز هم سایه شوم ستمکاران و کافران را بر مؤمنین و دلدادگان به حضرتش در بلاد شام (سوریه) افکنده است تا من به جواب این سوال خود برسم که چرا امام زمان (عج) همواره بر روضه و مصیبت عمه بزرگوارشان می گریند ! دیشب و امروز بار دیگر مظلومیت خاندان رسالت بر دنیا ثابت شد چرا که حریم و مرقد بانوی بزرگ کربلا خلوتی مظلومانه داشت ....  لعنت الله علی الضالمین



نوشته شده در تاریخ یکشنبه 92/3/5 توسط منیره غلامی توکلی

 

 

پیام سازمان بسیج جامعه زنان کشور به مناسبت روز تکریم مادران و همسران شهدا  

دعای مادران شهداست که معبر شهادت هنوز باز است / مادران شهدا معنای کامل کلمه ایثارند

 

مادران شهدا

 

امروز رحلت بانو ام البنین (س) است. روزی که در تقویم ما به عنوان " روز بزرگداشت مادران و همسران شهدا" نام گذاری شده است.

ام البنین (س) بانوی ایثاگر که اگر چه خود در دشت کربلا حضور نداشت، اما عطر ایمان، نگاه ولایتمدار، تفکر حسینی و شجاعت ایثارگری یک مسلمان معتقد را قطره قطره در کام فرزندانش نشاند و لاله صفت چنان بارشان آورد که دشت تفتیده کربلا را همیشه تاریخ منقش به زیباترین مفاهیم سیر الی الله ، همان شهادت کردند.

...و من به خود چه مفتخرم که مادران ایران زمین در کربلای جنوب و غرب ایران، چون ام البنین (س) با تقدیم عزیزترین داشته های خود، همسران و فرزندانشان، تاریخ را به گونه ای دیگر در حمایت از حسین زمان، خمینی بت شکن؛  تکرار کردند و چه زیبا نقش آفرین بازسازی این تاریخ پرشکوه شدند. چه با وقار در دایره المعارف خداشناسی و اسلام خواهی، در عصر حاضر معنای کامل کلمه ایثار شدند.

مادرانی که اگر چه خود در خاکریزهای دفاع از کیان اسلام و خاک وطن در برابر یزیدیان زمان حضور نداشتند اما خطوط مقدم پر از رزمندگانی بود که در دامن این رادزنان پرورش یافته بودند و غریو الله اکبرشان، پاسخ هل من ناصرینصرنی نائب بر حق امام زمانشان بود.

رهروان فاطمی که پای در جای پای ام البنین "مادر چهار شهید و معلم علم دار کربلا" گذاشتند و چون او فاطمه وار هستی خود را بر سر دافع از ولایت و اسلام به درگاه خدا ارزانی داشتند .

مادرانی که از زینب (س) صبر و از ام البنین ایثار را آموخته اند و آرمانشان هنوز هم این است که فرزند شهیدشان را در ر اه خدا هدیه کرده اند .بنابراین هدیه ای را که در راه خدا داده اند ، هیچ گاه حتی با اشک هم طلب نمی کنند. با اشک دلتنگی شان را روبروی چشمان تیز بین و خرده گیر دشمنان اسلام و انقلاب نمی نشانند. در حیات طیبه خویش ققنوس وار می سوزند و دوباره از ذرات وجود و نفسشان داستان عاشقی لاله ها ، خط و مشی شان و نگاه و باورهای انقلابی آنها شنیده می شود.

در چشمانشان کبوتر دعا آشیانه دارد. از دعای آنهاست که به شب های این ملت آرامش رسیده است. از دعای آنهاست که یک دشت لاله های سرخ به پیشگاه خدا و اسلام نشانده اند اما ذره ای از خاک میهن به مالکیت دشمن در نیامد. از دعای آنهاست که این نسل و ده ها نسل بعد تر هم آرمان های انقلابی و اسلامی را بر تارک باورهایشان می نشانند و معبر شهادت را همواره گشوده نگه  می دارند.

مادران شهدا ، گمنامی هستند که برای خود هیچ نخواسته اند ، آنها از عزیز ترین بخش وجودشان ، از دلیل تنفس شان ، از فرزندانشان در راه عزت اسلام و میهن گذشتند ، تا فرزندانشان داماد معبر شهادت شود و آرامش شادباش سرنوشت این ملت باشد.

ما مدیون بغض های نشکفته ، لبخند های شجاعانه ، نفس های در سینه حبس شده ، فراق از جگر گوشه ها ، شب های پر از اشک و دعا و روزهای مقاومت و ایستادگی مادران شهدا هستیم. براستی اگر هزار بار بر این دستان سر فرود آوریم و بوسه زنیم ، کم خواهد بود. 

همسران شهدا، تربیت کنندگان و یاوران یادگاران اصحاب آخرالزمانی سید الشهدا هستند. بانوانی که دلشکسته بودند اما دل شکستن دلهای عاشق همسرانشان را نداشتند و اشک دیده را بر دل ها نشاندند تا آبدیده شود در کوران سختی های بعد از رفتن شوهرانشان.... و چه مبارک سرنوشتی بود که نقطه پایان آن عزت همیشگی و عشق جاویدان را رقم زد.

زبان برای تجلیل از این بانوان و دنیا برای درک عظمت وجودشان و روزهای تقویم برای برگزاری بزرگداشتشان عاجز است و لغات، الکن از ترجمه و تفسیر معنای واقعی ایثارشان ...

اما چه کنیم که با تمام این حقایق باز هم هیچ در دست نداریم جز لغات از پا افتاده در بیان تعظیم و تکریمشان!

در وادی حیرت زده اندیشه مان چه دست مایه ای بهتر از سخن ولی نعمتان امام خامنه ای که می فرمایند: «بدانید امروز در هیچ جاى دنیا زنانى که مثل این مادران شهداى ما، مادر دو شهید، مادر سه شهید، مادر چهار شهید باشند، نیستند. در جامعه ما، مادرانى با این خصوصیات که از پدرها بهتر و قویتر و آگاهانه‏ تر ایستادند، در این میدان بسیارند. این همان تربیت اسلامى است؛ این همان دامان پاک و مطهّر و نورانى فاطمه زهرا سلام‏ اللَّه‏ علیهاست. شما دخترانِ فاطمه هستید؛ فرزندان فاطمه زهرا هستید؛ دنباله‏ روان فاطمه زهرا هستید.»

سازمان بسیج جامعه زنان کشور ضمن عرض تسلیت به مناسبت سالروز درگذشت حضرت ام البنین (س) مقام شامخ مادران و همسران شهدا را ارج می نهد و برای این عزیران آرزوی طول عمر و برای جامعه اسلامی بهرمندی از فضائل وجودی ایشان را دارد. درود و سلام ما بر مادران  و همسران بزرگوار شهدا از صدر اسلام تا کنون...

  

 



نوشته شده در تاریخ سه شنبه 92/2/3 توسط منیره غلامی توکلی

 

چگونه می توانیم به نماز علاقمند شویم ؟
ازدید قرآن مهمترین عامل تشویق مسلمانان به اقامه نماز چیست؟

نماز

انسان موجودی است که در زندگی خود، خواه ناخواه با اضطرابات و نگرانی هایی روبه روست. گاهی این نگرانی ها برای برخی محدود به مسائل مادی است و گاهی از این حد گذشته و جنبه غیرمادی و معنوی  هم پیدا می کند. این حالت گاهی برخی از انسان ها را چنان به خود مشغول می دارد که تمام عمرشان را در بر می گیرد و با همان حالت از دنیا می روند و در برخی دیگر، مدتی از حیاتشان را اشغال و زمانی سر بلند می کنند که مدت زیادی از عمرشان سپری شده است.اما عده ای از افراد  آگاه با تدبیر خاص جلوی این حالا ت درونی خود را گرفته و ناآرامی درونی خود را آرامش می بخشند. برای همه ما این نکته حائز اهمیت بسیاری است که بدانیم عامل این آرامش چیست و چگونه آن اضطراب به طمانینه تبدیل شده و آرامش تضمین و تامین می گردد. آری خداوند با یک جمله کوتاه و مختصر پاسخ این سوال را داده اند که «بدانید با یاد خدا دلها آرام می گیرد.» اما باید گفت: که این کلام الهی برای بسیاری از افراد حتی تحصیل  کرده های ما شاید مبهم بوده و تفسیر آن روشن نیست.
ادامه مطلب...

نوشته شده در تاریخ دوشنبه 91/12/7 توسط منیره غلامی توکلی
<      1   2   3   4   5   >>   >
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک